امروز: جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

آیا پس از اسد، نوبت به حوثی‌ها رسیده است؟

با سقوط رژیم اسد و تضعیف حزب‌الله، تمرکز به حوثی‌ها در یمن معطوف شده است. حوثی‌ها به عنوان نماینده قوی ایران در منطقه، با فساد و استفاده از زور برای حفظ قدرت روبرو هستند. به رغم بحران مشروعیت و وابستگی به ایران، حوثی‌ها به مقاومت ادامه می‌دهند و تفاوت‌های اساسی با رژیم اسد دارند. برای تغییر واقعی در یمن، افزایش نارضایتی عمومی، از دست رفتن حمایت نخبگان و شکاف در رهبری ضروری است. در نهایت، فشار بین‌المللی و داخلی می‌تواند به تدریج به فروپاشی رژیم منجر شود، بدون اینکه به طور کامل قابل کنترل باشد.

با سقوط رژیم اسد در سوریه و شکست و انزوای حزب‌الله در لبنان، توجه‌ها به حوثی‌ها در یمن معطوف شده است. حوثی‌ها شاید قوی‌ترین نیروی نیابتی باقی‌مانده ایران در منطقه باشند و قطعاً فعال‌ترین گروه در حملات علیه اسرائیل و همچنین حملات به حمل‌ونقل بین‌المللی در دریای سرخ هستند.

 

با توجه به اینکه به نظر می‌رسد درگیری بین حوثی‌ها و اسرائیل، و شاید همچنین آمریکا، در حال تشدید است، احتمالاً این سؤال مطرح می‌شود که آیا رژیم صنعا همانند شریک پیشین خود در دمشق، شکننده خواهد بود.

 

مانند رژیم اسد، حوثی‌ها نیز سازمانی فاسد هستند که نماینده بخش کوچکی از جمعیت هستند و اکثریت را در فقر غوطه‌ور گذاشته‌اند. این فقر بیش از آنکه ناشی از جنگ یا تحریم‌ها باشد، ناشی از فساد سیستماتیک، خویشاوند‌سالاری و انزوای عمدی است. این رژیم‌ها از طریق یک مجموعه ابزار مشترک به بهره‌کشی از مردم می‌پردازند: رشوه‌گیری توسط مقامات کم‌درآمد، صنایع انحصاری که به نفع افراد خاصی است و سیستم‌های دستکاری‌شده برای واردات کالاها، چرا که صادرات نقش کمی در اقتصادهای ویران‌شده دولت‌های اقماری ایران دارد.

 

اصلاح نهادهای دولتی غیرممکن به نظر می‌رسد، زیرا ناتوانی آنها یک انتخاب عمدی است تا اطمینان حاصل شود که حامیان اصلی رژیم از برتری اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشند. سطوح بالای فساد و بهره‌کشی رژیم‌های اسد و حوثی را به شدت نامحبوب کرده و مجبور ساخته تا با استفاده از دستگاه‌های امنیتی خشن قدرت خود را حفظ کنند. القای ایدئولوژیک از طریق رسانه‌ها و آموزش، که این دولت‌ها را به عنوان مدافعان ضد استعماری استقلال ملی معرفی می‌کند، با تشدید رنج عمومی ناشی از رژیم و افزایش وابستگی به حامیان خارجی، به ویژه ایران، کمتر متقاعدکننده به نظر می‌رسد.

 

با این حال، تفاوت‌های کلیدی بین رژیم‌های اسد و حوثی نشان می‌دهد که مسیر آنها ممکن است متفاوت باشد. رهبری حوثی‌ها جوان‌تر و پرانرژی‌تر از گروه سالخورده اسد است. به عنوان مثال، رئیس اطلاعات حوثی‌ها، ابو‌الحکیم الخیوانی، زیر چهل سال سن دارد، در حالی که همتای سوری او، حسام لوکا، پیش از سقوط اسد نزدیک به شصت و پنج سال داشت.

 

علاوه بر این، ده سال پس از تصرف صنعا، حوثی‌ها همچنان در مراحل اولیه یک جنبش انقلابی افراطی به سر می‌برند. در مقابل، رژیم اسد پس از پنجاه سال در قدرت، تبدیل به یک سلسله ایدئولوژیک پوچ و راکد شده بود.

 

رهبران حوثی نیز در واکنش احتمالی خود به یک چالش متفاوت هستند. برخلاف اسد، که در نهایت به روسیه فرار کرد، رهبران حوثی ممکن است به تاکتیک‌های چریکی در مناطق کوهستانی یمن بازگردند و نه ترک جنبش در تبعید. بسیاری از مقامات ارشد حوثی به ندرت، اگر اصلاً، یمن را ترک کرده‌اند، و احتمالاً آنها تمایل بیشتری دارند که تا آخرین حد مقاومت کنند و به دنبال پناهگاه در خارج نباشند.

 

در حالی که بقای بلندمدت حوثی‌ها نامشخص باقی می‌ماند، رژیم آنها با بحران فزاینده‌ای از نظر مشروعیت روبروست. شکاف‌ها در بنیان‌های آن در حال افزایش است و رهبری بیش از پیش بر خشونت بی‌رحمانه برای سرکوب نافرمانی تکیه می‌کند. فروپاشی نهایی محتمل به نظر می‌رسد اما الزاما قریب‌الوقوع نیست.

 

اقدامات قاطع از سوی بازیگران منطقه‌ای و جهانی که با تروریسم حوثی مخالفت می‌کنند می‌تواند سقوط آنها را تسریع کند. ایالات متحده، اسرائیل و متحدانشان باید فشارهای سیاسی، مالی و نظامی بر حوثی‌ها را تشدید کنند. قطع کردن توانایی آنها برای انحراف کمک‌های بشردوستانه به طور قابل توجهی وضعیت مالی آنها را تضعیف می کند.

 

به جای یارانه‌دادن به رژیمی که به ترور دامن می‌زند و منطقه را بی‌ثبات می‌کند، جامعه بین‌المللی باید منابع را برای کمک به قربانیان این رژیم و کسانی که در تلاش برای مقاومت در برابر آن هستند تخصیص دهد، از جمله پناهندگان یمنی در خارج و نیروهای یمنی در جنوب یمن که با حوثی‌ها مبارزه می‌کنند.

 

بحران‌های فعلی که حزب‌الله لبنان و نیروی قدس ایران با آنها روبرو هستند، این لحظه را برای فشار بر رژیم حوثی‌ها مناسبت می‌سازد. در حالی که حوثی‌ها ممکن است در گذشته از حمایت تهران اطمینان حاصل می‌کردند، اما آنها احتمالاً در حال بازنگری این ارزیابی در پرتو رویدادهای اخیر در سوریه هستند.

 

این ممکن است فرصتی برای اعمال فشار بر حوثی‌ها جهت متوقف کردن حملات خود در دریای سرخ ایجاد کند. با این حال، حتی این یک مهلت موقتی خواهد بود و نه یک راه‌حل واقعی برای تهدید بلندمدتی که حوثی‌ها برای سایر کشورهای منطقه، و نه تنها به تبعیت‌های آنها، ایجاد می‌کنند.

 

این سوال را مطرح می‌کند: چگونه ممکن است سقوط حوثی‌ها رخ دهد؟

 

تغییر واقعی در یمن به سه تحول کلیدی نیاز دارد.

 

اول، تغییر نیاز به افزایش خشم عمومی ناشی از نارضایتی‌های جمعیت یمنی دارد، احتمالا عمدتا مربوط به شرایط اقتصادی اما شاید نیز ناشی از خشم ناشی از تحمیل دیدگاه‌های مذهبی آنها که با باورهای اکثریت جمعیت در تضاد است باشد.

دوم، لازم است حمایت یا لطف از سوی جناح‌های کلیدی نخبگان که ممکن است بوروکرات‌های حوثی یا قبایل هم‌پیمان باشند و رژیم برای سرکوب نافرمانی به آنها متکی است، از بین برود.

 

سوم، بی‌ثباتی باید در درون طبقه رهبری شکاف ایجاد کند، که این شکاف‌ها ممکن است ناشی از فشارهای خارجی بر رژیم یا مبارزات داخلی قدرت باشد؛ مبارزات قدرت ممکن است به‌طور طبیعی در درون رژیم تاریک و مهره‌ای برانگیخته شود، اما ممکن است با رویدادهای ناگهانی و مهم مانند مرگ یا ترور چهره‌های کلیدی در رهبری آن تسریع شود.

 

این عوامل مشترک، رژیم را در حالت اختلال قرار می‌دهند و به آن اجازه نمی‌دهند که تسلط بی‌رحمانه خود بر بیست میلیون یمنی را حفظ کند. این وضعیت می‌تواند جنبشی ایجاد کند که رژیم به‌طور فزاینده‌ای در بازگشت به آن ناتوان باشد.

 

این فرایند تحت کنترل هیچ‌کس و مطمئناً هیچ نیرویی خارج از یمن نیست. اما تجربه سوریه نشان می‌دهد که ادامه فشار و هماهنگی با نیروهای مخالف بیشتر مؤثر خواهد بود تا تلاش برای مذاکره با رژیمی که به سرکوب داخلی و تجاوز خارجی متعهد است.

 

مانند اسد، حوثی‌ها نیز روزی قدرت را از دست خواهند داد و یمنی‌ها به یاد خواهند آورد چه کسانی در ساعت نیاز به آنها کمک کردند و چه کسانی نکردند. حفظ فشار، چه نظامی، چه سیاسی و چه اقتصادی، حیاتی است. جلوگیری از اعطای مشروعیت به رژیم و فرصت‌های انحراف کمک‌های خارجی بخشی کلیدی از این تلاش است. تجربه اسد نشان می‌دهد که این ظالمان برای همیشه دوام نمی‌آورند و سرمایه‌گذاری در روابط دیپلماتیک بلندمدت با آنها یک شرط‌بندی باخت است.

 

آری هیستین مشاور استارتاپ‌های اسرائیلی است که به دنبال فروش به دولت فدرال ایالات متحده هستند، مشاوری در امور مرتبط با یمن و پژوهشگر غیرمقیم در پروژه مقابله با افراط‌گرایی است. او در گذشته در توسعه کسب‌وکار برای یک شرکت اطلاعاتی سایبری اسرائیلی کار کرده و به عنوان پژوهشگر و رئیس کارکنان در مؤسسه مطالعات امنیت ملی در تل‌آویو خدمت کرده است.

 

ناتانیل ربکین به‌عنوان مترجم و مفسر عربی برای ارتش ایالات متحده در استان واسط عراق در سال‌های ۲۰۰۸-۲۰۰۹ و به‌عنوان تحلیل‌گر موازی با سامانه محیط انسانی وزارت دفاع در استان انبار در سال‌های ۲۰۱۰-۲۰۱۱ کار کرده است. او همچنین برای چندین شرکت و مؤسسه مشاوره تجاری و امنیتی و سازمان‌های غیردولتی فعال در خاورمیانه کار کرده است. از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۰ به‌عنوان سردبیر داخلی در خبرنامه سیاسی ریسک عراقی فعالیت کرده است.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=15496

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

هیچ محتوایی موجود نیست

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است