در مقالهای که اخیراً در نشریه سیاست خارجی منتشر شد، استیون کوک و من تأکید کردیم که ممکن است ترکیه در سوریه بیش از حد توان خود دست به اقدامی بزند. با توجه به تحولات سریع، به نظر میرسد رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان اکنون هدف دارد که بر آینده سیاسی سوریه تسلط یابد و در این راه هم مسکو و هم تهران را کنار بزند.
این که بگوییم اردوغان “با آتش بازی میکند” به نوعی کوچکنمایی است. اقدامات او باید نگرانی عمیقی برای دولت تازهوارد ترامپ ایجاد کند، زیرا احتمالا اردوغان تلاش خواهد کرد که ترکیه را به عنوان راهحل مشکلات سوریه معرفی کند. اما واگذاری تأثیر بیچونوچرا به ترکیه در سوریا پس از بشار اسد، خطر بیثباتی بیشتر منطقه را به همراه خواهد داشت.
پشتیبانی ترکیه از هیئه تحریر الشام (HTS)
به نظر میرسد آنکارا در حال آمادهسازی هیئه تحریر الشام (HTS) به عنوان نظم جدید سیاسی سوریه است.
ترکیه HTS را به عنوان گروهی که قادر به ایجاد یک دولت بوروکراتیک و تأمین قانون و نظم است، معرفی میکند و در عین حال به جمعیت متنوع سوریه خدمت میکند. این احتمالاً توضیحدهنده پیشنهاد کمک نظامی ترکیه به HTS است که برای یک عضو ناتو اقدامی نگرانکننده به شمار میآید.
اما HTS همچنان سازمانی جهادی است که ریشه در القاعده و داعش دارد. این گروه حملات حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر را جشن گرفت و رهبران آن هنوز تهدید به “فتح قدس” میکنند.
رهبر HTS، ابو محمد الجولانی پیامهای متناقضی میفرستد. او وعده میدهد که از حقوق اقلیتها حفاظت کند و امنیت سوریها را تضمین نماید، در حالی که رئیس دادگستری او بر اجرای شریعت و ممانعت از حضور زنان در نقشهای قضایی تأکید دارد. اردوغان بر این باور است که میتواند جولانی را کنترل کند و HTS را به دیدگاه خود شکل دهد، اما هدف نهایی او همچنان مشخص است: نابود کردن منطقه خودمختار کردها در شمال سوریه. این منطقه که تحت رهبری حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) و تحت حفاظت نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) است، به اشتباه توسط اردوغان به عنوان تهدیدی برای ترکیه به دلیل ارتباط با حزب کارگران کردستان (PKK) برچسبگذاری شده است. با اینکه ارتباطاتی با PKK وجود دارد، اما PYD و SDF تمرکز خود را صرفاً بر مبارزه با داعش و ایجاد یک فضای امن برای کردهای سوریه قرار دادهاند و تهدیدی برای ترکیه نیستند.
دستور کار داخلی اردوغان
اشتیاق اردوغان برای از بین بردن منطقه کردی میتواند دارای انگیزههای داخلی باشد. او با نشان دادن موضعی سختگیرانه در برابر تروریسم، توجه شهروندان ترکیه را از شکستهای اقتصادی دولتش منحرف میسازد. گزارشها حاکی۲۹۳۱در مقالهای اخیر در نشریه فارن پالیسی، استیون کوک و من به این موضوع پرداختیم که ترکیه ممکن است در سوریه بازی را به زیان خود هدایت کند. با تحول سریع رویدادها، به نظر میرسد که رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، اکنون میخواهد آینده سیاسی سوریه را تحت کنترل خود درآورد و در این مسیر، مسکو و تهران را به حاشیه براند.
این که بگوییم اردوغان «با آتش بازی میکند» کمگویی است. اقدامات او باید نگرانی عمیقی برای دولت ترامپ آتی ایجاد کند، زیرا اردوغان به احتمال زیاد ترکیه را به عنوان راهحل مشکلات سوریه معرفی خواهد کرد. با این حال، اجازه دادن به تأثیر بدون نظارت ترکیه در سوریه پس از اسد، خطر بیثباتی بیشتر منطقه را به همراه دارد.
حمایت ترکیه از هیات تحریر الشام
آنکارا به نظر میرسد که هیات تحریر الشام (HTS) را به عنوان نظم سیاسی جدید در سوریه آماده میکند.
ترکیه HTS را به عنوان نیرویی معرفی میکند که قادر به ایجاد دولتی بوروکراتیک با اجرای قانون و نظم و خدمت به جمعیت متنوع سوریه است. این احتمالاً توضیحی است برای پیشنهاد کمک نظامی ترکیه به HTS—حرکتی نگرانکننده از سوی عضوی از ناتو.
با این حال، HTS همچنان یک سازمان جهادی ریشهدار در القاعده و داعش باقی مانده است. این گروه از حملات حماس در ۷ اکتبر به اسرائیل استقبال کرد و رهبری آن همچنان تهدید به «فتح اورشلیم» میکند.
رهبر HTS، ابومحمد الجولانی، پیامهای متناقضی ارسال میکند. او وعده میدهد که از حقوق اقلیتها محافظت کند و امنیت سوریها را تضمین کند، در حالی که رئیس قوه قضاییهاش بر اجرای قوانین شریعت و منع اشتغال زنان در نقشهای قضایی اصرار دارد. اردوغان بر این باور است که میتواند جولانی را کنترل کرده و HTS را مطابق با دیدگاه خود شکل دهد، اما هدف نهایی او روشن است: نابودی منطقه خودمختار کُردها در شمال سوریه. این منطقه که توسط حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) رهبری میشود و توسط نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که آمریکا از آنها حمایت میکند، محفاظت میشود، بهطور نادرست توسط اردوغان به عنوان تهدیدی برای ترکیه به دلیل اتصال به حزب کارگران کردستان (PKK) معرفی شده است. گرچه وابستگیهایی به PKK وجود دارد، اما PYD و SDF تنها بر مبارزه با داعش و ایجاد یک فضای امن برای کُردهای سوریه تمرکز داشتهاند—نه تهدید ترکیه.
دستور کار داخلی اردوغان
شیفتگی اردوغان با انحلال منطقه کُردی هدفی داخلی را دنبال میکند. با نمایش موضعی قوی علیه تروریسم، او شهروندان ترکیه را از شکستهای اقتصادی دولتش منحرف میسازد. گزارشها حاکی از آن است که ترکیه هماکنون ۱۶,۰۰۰ تا ۱۸,۰۰۰ سرباز در سوریه دارد و در طول مرز نزدیک کوبانی بسیج شده است، آماده برای حذف کنترل SDF و PYD. احتمالاً اردوغان در نظر دارد یک منطقه حائل ایجاد کند که با پناهندگان سوری که در حال حاضر در ترکیه هستند، پر شود.
نادیده گرفتن مسکو و تهران
اعتماد به نفس اردوغان از باور به این که او روسیه و ایران را دور زده است، ناشی میشود. وزیر خارجه ترکیه، حقان فیدان، به تازگی فاش کرد که اردوغان به مسکو و تهران هشدار داده که از اسد حمایت نکنند، ادعا کرده که علت آنها از دست رفته است. پرواز اسد به روسیه پس از آن، نفوذ فزاینده اردوغان را نشان میدهد. با جسارت، به نظر میرسد اردوغان مصمم است که بدون توجه جدی به منافع روسیه، ایران، یا حتی ایالات متحده، آینده سوریه را تصمیمگیری کند.
ترامپ چه خواهد کرد؟
سوال حیاتی این است: رئیسجمهور منتخب ترامپ چگونه پاسخ خواهد داد؟
اظهارنظر اخیر ترامپ درباره «تصاحب غیر دوستانه» اردوغان میتواند به روشهای مختلفی تفسیر شود. او ممکن است سوریه را کاملاً نادیده بگیرد به عنوان بخشی از سیاست جداییطلبی «آمریکا اول» خود، یا ممکن است از سوریه به عنوان اهرمی علیه روسیه و ایران برای حل جنگ اوکراین و کاهش تنشهای اسرائیل-ایران استفاده کند. هر یک از این دو سناریو به اردوغان اجازه میدهد تا اهداف خود را دنبال کند، در حالی که واشنگتن و سایر قدرتها همچنان مشغول و منحرف باقی میمانند.
ملاحظات حیاتی
با وجود تغییرات اردوغان، مسائل اساسی وجود دارد که نمیتوان نادیده گرفت:
ریشههای جهادی HTS
HTS روابط عمیق با القاعده و داعش دارد. جشن گرفتن HTS به عنوان نیروی آزادیبخش ملی خطرناکانه سادهلوح است. چگونه یک گروه افراطی که بهطور علنی تهدیدی برای ثبات منطقه است، میتواند سوریهای پلورالیستی را حکومت کند؟
رها کردن کردهای سوریه
آیا ایالات متحده و غرب باید متحدان کُرد خود را به نفع دیدگاه اردوغان رها کنند؟ با برچسب زدن PYD و SDF به عنوان «تروریست»ها، همانگونه که اردوغان میکند، بیانصافی است. یک توافق ساده در مورد تضمینهای امنیتی بین رهبری اردوغان و PYD میتواند نگرانیهای ترکیه را برطرف کند.
ثبات بلندمدت
حذف کردها از آینده سوریه ناپایداری را تضمین میکند. جنگ ترکیه علیه SDF نه تنها موجب بیثباتی منطقه میشود بلکه همچنین به داعش فرصتی میدهد تا بازگروهی کند و کمپینی تازه برای ایجاد خلیفهگری خود راهاندازی کند.
اردوغان ممکن است باور داشته باشد که تمامی اهرمها را در دست دارد، اما استراتژی تهاجمی او با خطرات بزرگی روبرو است—نه فقط برای سوریه بلکه برای کل منطقه. نادیده گرفتن این خطرات میتواند به پیامدهای بلندمدتی منجر شود که قابل بازگشت نیستند.
سینان چدی استاد ارشد در بنیاد دفاع از دموکراسیها در واشنگتن دیسی و استاد مدعو در مطالعات امنیتی در دانشگاه نیروی دریایی در کالج فرماندهی و کارکنان است. میتوانید او را در ایکس @SinanCiddi دنبال کنید.