گزارش ویژه — زمانی که به وقایع مهم امنیت ملی و جهانی در سال ۲۰۲۴ بازمیگردیم، ممکن است از برخی کلمات به کررات استفاده کنیم: شگفتانگیز؛ خیرهکننده؛ زمینلرزهوار؛ تغییر پارادایم. ممکن است تصویری از موضوع به دست آورید. شاید در مورد این سال خاص و تمرکز ویژه ما، این کلمات واقعاً بزرگنمایی نباشند. ۱۲ ماه پر از چالش و ذهنبری بوده است.
هیچجا تاثیرات این وقایع به اندازه خاورمیانه عمیق نبوده است، جایی که باورها مانند دومینو فرو ریختند و عواقب آن برای مدت طولانیتری فراتر از این منطقه خواهد بود.
بنابراین ما از اینجا شروع میکنیم، با مرور داستانها و رویدادهایی که در سال ۲۰۲۴ جهان را تغییر دادند. گزینههای زیادی برای انتخاب وجود داشت.
هیچکس انتظارش را نداشت؛ سقوط اسد
این داستانی بود که جهان را غافلگیر کرد، داستانی که حتی پیشبینترین کارشناسان نیز نمیتوانستند وقوع آن را پیشبینی کنند: انقلابی سریع و ناگهانی که به سلطنت بیرحمانه بشار اسد در سوریه پایان داد.
ماهیت این قیام نیز شگفتآور بود. ابتدا سرعتی که ائتلافی از گروههای شورشی شهر به شهر را فتح میکرد، تا در نهایت به تصرف پایتخت، دمشق منجر شد و اسد را مجبور به خروج شتابزده کرد. در عرض ۱۱ روز، جنگ داخلی ۱۳ ساله سوریه و ۵۳ سال سلطنت حزب بعث و خاندان اسد به پایان رسید.
دوم اینکه فقدان خشونت گسترده نیز شگفتآور بود؛ حتی آنهایی که باور داشتند رژیم در نهایت سقوط خواهد کرد، تصور میکردند که این اتفاق به نحوی خونین خواهد بود.
همانطور که اینجا گفتیم، “این لحظهای مثل سقوط دیوار برلین برای سوریه” و رویدادی زمینلرزهوار برای کل خاورمیانه بود.
روز پس از برکناری اسد، کارشناس Brief Cipher، سفیر گری گراپو، دیپلماتی با دههها تجربه در خاورمیانه، گفت هرگز تصور نمیکرده که چنین روزی را ببیند. «قطعاً این روز فرا خواهد رسید»، سفیر گراپو به ما گفت، «فقط مطمئن نبودم که من هم خواهم بود تا آن را ببینم.»
تأثیرات این واقعه از روسیه تا ایران حس شد — دو کشوری که نفوذ قدرتمندشان در سوریه کاهش یافت؛ در ترکیه و اسرائیل، که در پی انقلاب به کشور وارد شدند؛ و در ایالات متحده، که همچنان حضور نظامی خود در کشور را حفظ میکند (با دو برابر شدن تعداد، همانطور که اخیراً فهمیدیم – حدوداً ۲۰۰۰ نیرو) به عنوان بخشی از مأموریت برای مقابله با دولت اسلامی.
«فقط به نقشه نگاه کنید»، کارشناس Brief Cipher و فرمانده سابق عالی ناتو، دریاسالار جیمز استاوریدیس در روز پس از رسیدن شورشیان به دمشق گفت. «اگر این را به عنوان آن بازی قدیمی Risk که در کودکی بازی میکردیم در نظر بگیرید – پل از ایران به سوریه به لبنان به دریای مدیترانه پوف، از بین رفت. پایگاههای روسیه در مدیترانه، آن بندر هوای گرم که برای مدت طولانی آرمانگرا بودهاند، پوف، از بین رفت. توانایی آنها برای عملیات در آن مدیترانه شرقی، یکشبه از بین رفت. همه اینها پیچشهای شگفتآوری از سرنوشت است.»
دو هفته پس از انقلاب، عدم قطعیتها فراوان است. آیا درگیریها بین جناحهای رقیب کشور منجر به یک جنگ داخلی جدید خواهد شد؟ آیا داعش یا گروههای تروریستی دیگر میتوانند در این خلاء قدرت پناهگاهی امن پیدا کنند؟ و قدرتهای زیادی که برای نفوذ در سوریه رقابت میکنند چه خواهند کرد؟
اما در حال حاضر، این لحظهای برای جشن گرفتن است، برای میلیونها سوری، و شاید برای کل منطقه. Economist به ما یادآوری کرد که شعار رژیم اسد – قائدنا للأبد – یا “رهبر ما، برای همیشه.” این چیزی بود که بسیاری از مردم فکر میکردند، تا یک دو هفته شگفتانگیز در پایان سال ۲۰۲۴.
نیروهای کره شمالی در حال جنگ – و مرگ – در اروپا
از بخشی دیگر از جهان، عنوان خبری دیگری که یک سال پیش غیرقابل تصور به نظر میرسید: هزاران “نیروهای نخبه” از کره شمالی، که در یک جنگ اروپایی میجنگند – و اکنون گزارش شده که در حال مرگند.
استقرار بیش از ۱۱,۰۰۰ کرهای شمالی جنگ روسیه و اوکراین را به یک جنگ واقعی جهانی تبدیل کرد. این نیز مثالی درخشان از همکاری درون به اصطلاح “محور مستبدان”، کوارتی ضد ایالات متحده که شامل روسیه، چین، کره شمالی و ایران است، بود.
کرهایها ابتدا به پایگاههای روسی برای آموزش و یادگیری زبان و عملیات نظامی همرزمان جدیدشان اعزام شدند. در هفتههای آخر سال، آنها در جنگها شرکت داشتند – تلاش میکردند تا نیروهای اوکراینی را در استان کورسک روسی از میدان به در کنند (از این مورد بیشتر در زیر خواهد آمد). مقامات اوکراینی و آمریکایی گفتند که صدها نیروی کره شمالی در درگیریها کشته یا زخمی شدهاند.
همانطور که با موارد دیگر در این فهرست است، استقرار نیروهای کره شمالی پیامدهایی فراتر از میدان نبرد به همراه داشت.
“فکر میکنم این بدان معنی است که باید به کره شمالی فقط به عنوان یک تهدید منزوی و سرکش نگاه نکنیم، بلکه بهعنوان یک همپیمان بینالمللی فکر کنیم که میتواند به جامعه بینالمللی آسیب بزند”، دکتر نائوکو آئوکی، دانشمند علوم سیاسی در RAND، به Cipher Brief گفت.
به اینکه از چه کسی سؤال کنید، این استقرار یا نشانه ناامیدی روسیه بود، با توجه به خسارات شگرفی که کشور در اوکراین متحمل شده بود، یا یک راه هوشمند برای استفاده عملی از “محور” جدید، و رابطه روسیه و کره شمالی بهخصوص. شاید هر دو تحلیل درست باشند. و محور روسیه و کره شمالی ممکن است مشکلات تازهای را در سال جدید به ارمغان بیاورد.
کارشناس دیگر Cipher Brief، سفیر جوزف دترانی، یک نگرانی بزرگ داشت:
“اکنون کره شمالی با فدراسیون روسیهی تجدیدطلب، همپیمان است، با یک پیمان دفاعی مشترک که هر دو کشور را متعهد به دفاع از دیگری در صورت حمله میکند”، دترانی به ما گفت. “احتمال یک کره شمالی جسورتر، همپیمان با روسیه، که از سلاحهای متعارف برای ایجاد درگیری با کره جنوبی استفاده میکند از هر زمان از زمان جنگ کره بیشتر است.”
اوکراین به روسیه حمله میکند
یک عنوان خبری دیگر که یک سال پیش خیالی به نظر میرسید، اما اتفاق افتاد. دو و نیم سال پس از تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین، هزاران نیروی اوکراینی به استان کورسک روسیه حمله کردند، در اولین تهاجم بزرگمقیاس به خاک روسیه از زمان جنگ جهانی دوم.
این یک قمار استراتژیک و خطرناک بود توسط اوکراینیها، اما کارآمد بود – و یک شگفتی دوم در پاسخ کند و ناکارآمد روسی رخ داد. کرملین وعدهی انتقام سریع و بازپسگیری سرزمین خود داد، اما در زمان نوشتن این مطلب، بیش از چهار ماه بعد، اوکراینیها همچنان آنجا هستند. این به سختی تغییردهنده بازی برای جنگ است، اما بسیاری از کارشناسان گفتند که حمله به کورسک پیامهای قدرتمندی به همه طرفها ارسال کرد: روسیه دید که اوکراین میتواند جنگ را به درب خانهاش بیاورد؛ غرب دید که اوکراین از پا برنمیدارد؛ و اوکراینیها به جهان نشان دادند که هنوز در حال جنگ برای پیروزی هستند.
“این بسیار مهم است زیرا تنها راه برای ما برای پیروز شدن، با هر تعریفی از پیروزی سیاسی که باشد، انجام کاری خارج از چارچوب، کاری است که بر اساس کتاب نباشد”، آندری زاگورودنیوک، وزیر دفاع سابق اوکراین به ما گفت. “زیرا بر اساس کتاب، ارتش اوکراینی و روسی به صورت بسیار مشابهی میجنگید، و سپس تفاوت منابع نقش بازی میکند، و این چیزی است که در تقریبا تمام جنگهای متقارن رخ میدهد. بنابراین ما باید به صورت نامتقارن بجنگیم.”
ورود – و ماندگاری آن – همچنین نقاط ضعف بنیادین در دفاع روسیه را آشکار کرده است. و اشغال آن به اوکراین دو چیزی داد که به شدت نیاز داشت: یک اهرم مذاکرات اگر و وقتی مذاکرات برای پایان دادن به جنگ آغاز شد؛ و توانایی ارائه یک دوز از داروی خودشان به روسها.
زمانی که بیسیمها منفجر شدند – و آنچه که بعداً رخ داد
یک لحظه — یا مجموعهای از لحظات — در سپتامبر دو فرض بنیادین را در خاورمیانه تغییر داد، درباره اسرائیل و دشمن قسم خوردهاش، ایران.
در طول دو روز در لبنان، هزاران بیسیم در دستان یا جیبهای اعضای گروه شبهنظامی حزبالله منفجر شد. ۱۲ نفر کشته شدند و بیش از ۲,۰۰۰ نفر زخمی شدند، اما تأثیرات فراتر از تعداد تلفات بود. عملیات نفوذ عمیق سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل در حزبالله را نشان داد، اعضای حزبالله را وادار به جستجوی ارتباطات جایگزین کرد و رهبری گروه را به تلاطم انداخت.
وضعیت از دیدگاه حزبالله تنها بدتر شد، زمانی که مشخص شد انفجارهای بیسیم در اواسط سپتامبر تنها مقدمهای برای یک تهاجم بزرگتر بودند.
ده روز پس از اولین انفجارها، اسرائیل رهبر قدیمی حزبالله، حسن نصرالله را ترور کرد و سپس یک کمپین هوایی و زمینی را آغاز کرد که رهبری و زرادخانههای تسلیحاتی گروه را نابود کرد. همه اینها حامی آنها، ایران، را نیز تضعیف کرد.
“حزبالله به عنوان یک نیروی جنگی به شدت تحلیل رفته و ضعیف شده است”، سفیر دنیس راس، فرستاده خاورمیانهای در هر دو دولت جورج اچ. دابلیو. بوش و بیل کلینتون، به Cipher Brief گفت. “تمام لایه رهبری آن حذف شده است. فرماندهی و کنترل [قابلیتهای] آن به طور عمده در تاتاری است. نمیتواند به ارتباطاتش اعتماد کند… اعضای حزبالله و مبارزان اکنون بر بقای خود تمرکز کردهاند.”
کارشناس Cipher Brief، پائولا دویل، معاون سابق معاون عملیات در CIA، سوالاتی را مطرح کرد که بزرگی این لحظه را نشان داد. “آیا حزبالله و گروههای دیگر اکنون نگران هستند که ایران پشت آنها را ندارد؟ و بنابراین نمیتوانند به سرعت کافی بازسازی کنند، تجدید کرده و بازآموزی کنند که بتوانند با سرعت عمل اسرائیل هماهنگ شوند؟ این تغییر بزرگی است.”
حزبالله به سال ۲۰۲۵ به عنوان سایهای از خود پیشین خود وارد میشود. و این تا حد زیادی به سبب عملیاتی است که در آن بیسیمها را در لبنان، در آن بعدازظهر اواسط سپتامبر، منفجر کرد.
ایران و اسرائیل به جنگ میپردازند
سالهاست که این سناریوی کابوسوار برای خاورمیانه بوده است: اسرائیل و ایران از پلهای موسوم به “نردبان تشدید” به حملات نظامی بزرگ علیه یکدیگر برسند. این دو بار در سال ۲۰۲۴ رخ داد، یکی در آوریل و سپس دوباره در اکتبر، تبادلهایی که خاورمیانه را به آستانه یک جنگ منطقهای بیسابقه و کامل سوق داد.
بازگشت ترامپ
هر انتخابات ریاستجمهوری در ایالات متحده تأثیرات جهانی دارد و در حالی که دونالد ترامپ فردی غیرقابل پیشبینی است، انتخاب او ممکن است پیامدهای گستردهای برای امنیت ملی و جهانی داشته باشد.
به گزارش “The Cipher Brief”، ترامپ با تعهد به پایان دادن به جنگهای خاورمیانه و اوکراین و کاهش یا پایان دادن به کمکهای آمریکا به اوکراین به قدرت خواهد رسید. او به طور مرتب ناتو را مورد انتقاد قرار داده، اتحادهای قدیمی ایالات متحده را زیر سوال برده و به روابط گرم با دیکتاتورها بالیده است و بهطور کلی بهعنوان یک موضوع اصلی، عقبنشینی در تعامل آمریکا در بسیاری از نقاط جهان را وعده داده است.
به عنوان نمونهای اخیر، زمانی که شورشیان اسد را از قدرت کنار زدند و بسیاری از کارشناسان Cipher Brief و دیگران ایالات متحده را به دخالت در آنچه یکی از آنها “فرصتی بینظیر” نامید، ترغیب کردند، ترامپ دیدگاههای خود را به وضوح اعلام کرد: “این جنگ ما نیست. بگذارید تا خودشان حل کنند. دخالت نکنید.”
ترامپ همچنین تعرفههای بیسابقهای علیه چین وعده داده است – نه به عنوان یک مسئله امنیت ملی به خودی خود، بلکه به عنوان سیاستی که بسته به پاسخ پکن، میتواند به راحتی پیامدهای امنیت ملی بههمراه داشته باشد. او همچنین روابط بهتری را با طیفی از دیکتاتورها – از ولادیمیر پوتین گرفته تا کیم جونگ اون و شی جینپینگ – پیشنهاد کرده یا وعده داده است. او حتی شی را به مراسم تحلیف خود دعوت کرده است.
بنابراین بدون شک، انتخاب دونالد ترامپ مبدل به یک نقطهعطف جهانی شد. اما باید تکرار کرد: رئیسجمهور سابق و آینده غیرقابل پیشبینی است.
ظهور مجدد دولت اسلامی
این اندازهگیری نشان میدهد که چقدر سال ۲۰۲۴ ناآرام بوده است که این رویداد به سختی در لیست جا میگیرد.
در بخش آغازین سال، دولت اسلامی با حملاتی که گستره جغرافیایی خود را نشان میداد – بمبگذاریهایی در ایران که ۹۵ نفر را کشتند و سپس حملهای که بیش از ۱۳۰ نفر را در یک سالن کنسرت در حومه مسکو کشت – سرخط خبرها شد. سایر طرحهای داعش نیز خنثی شد، از جمله یکی که هدف آن انتخابات آمریکا و دیگری که گفته میشود هدفش کنسرتی از تیلور سوئیفت در وین بود.
خبر خوب چیست؟ به نظر میرسید اطلاعات غرب به حد کافی مطلع بودهاند تا بتوانند چندین طرح را قبل از وقوع آنها متوقف کنند؛ و در افغانستان، جایی که دولت اسلامی خراسان (IS-K) خانه دارد، گروه یک دشمن قدرتمند در طالبان حاکم دارد.
اما همچنین این واقعیت وجود دارد که حملات دولت اسلامی بهطور کلی در سال ۲۰۲۴ افزایش یافت، و همانطور که هفته گذشته گزارش دادیم، نگرانیهایی وجود دارد مبنی بر این که داعش، شرکت وابسته دولت اسلامی در عراق و سوریه، ممکن است از آشفتگی ناشی از قیام سوریه استفاده کرده و در آن کشور تجدید حیات کند.
“آیا این احتمال وجود دارد که [داعش] به اینجا (ایالات متحده) بیاید چون به منطقه گسترش یافته است؟” کارشناس Cipher Brief، جاوید علی، در یک گفتگو با ما پس از حملات مسکو گفت. “یک قدم جلوتر بروید: در ایدئولوژی جهادی حملات علیه میهن ایالات متحده تنیده شده است.”
آبهای خطرناک: درگیریها در دریای جنوبی چین
دریای جنوبی چین برای دههها به عنوان یک نقطه اشتعال ژئوپلیتیکی مطرح بوده است، اما معمولاً مکانی بوده که تنشها در سطحی پایین نگه داشته میشدند. در سال ۲۰۲۴، چین گرما را افزایش داد.
چین بخشهای رو به افزایشی از دریای جنوبی چین را ادعا کرده و سعی در ایجاد واقعیتهایی در آب داشته است، به نحوی که جزایری کوچک و غالباً غیرمسکونی را توسعه داده و در برخی موارد پایگاههای نظامی روی آنها نصب کرده است. ادعاهای چین توسط کشورهای جنوب شرقی آسیا به چالش کشیده شده و یک دادگاه بینالمللی در مورد موردی که فیلیپین بر سر ادعاهای حاکمیت خود در سال ۲۰۱۶ مطرح کرده بود، حمایت کرد.
اما در سال ۲۰۲۴، کشتیها و نیروهای دریایی چین و فیلیپین درگیر رویاروییهای خصمانه فزایندهای شدند. در خشنترین حادثه، یک کشتی چینی به یک قایق فیلیپینی که قصد داشت مجدداً نیروهای فیلیپینی مستقر در کشتی جنگی به گل نشسته سیرا مادره در شوئل دوم توماس را تدارک کند، برخورد کرد. مقامات فیلیپین گفتند که اعضای خدمه چینی مسلح به نیزه و چاقو به کشتی آنها وارد شدند و در این حادثه چندین فیلیپینی زخمی شدند. فیلیپین همچنین اخیراً در برابر چین موضع قویتری اتخاذ کرده است، تحت ریاستجمهوری فردیناند مارکوس جونیور. ماه گذشته، مارکوس قوانین را امضا کرد که محدوده قلمروهای دریایی کشورش و حق بهرهبرداری از منابع را تأیید میکرد، شامل دریای جنوبی چین. چین به این اقدام با اعتراض “جدی” پاسخ داد.
این مسئله امنیت ملی برای ایالات متحده نیز هست، که بهطور منظم کشتیهایی را از دریای جنوبی چین عبور داده به عنوان بیانی از حق ناوبری، و ایالات متحده با فیلیپین یک اتحاد طولانیمدت دارد.
“اگر چین به طور فیزیکی به یک متحد معاهدهی ایالات متحده حمله کند”، گفت کارشناس Cipher Brief، معاون دریاسالار مارک مونتگومری (بازنشسته)، “ما را در موقعیت بسیار دشواری قرار میدهد زیرا این مانند اوکراین و روسیه نیست، جایی که اوکراین متحد معاهده نبود. این تبدیل به یک موضوع اعتبار برای ایالات متحده میشود.”
بسیار محتمل است که سال ۲۰۲۵ یک سال دیگر با تنش بالا بدون درگیری واقعی فیزیکی باشد؛ اما دریای جنوبی چین میتواند بهراحتی در صدر لیستهایی مانند این یکی قرار بگیرد، یک سال از اکنون.
ایتان ماسوکل به گزارش کمک کرد.