چین واکنش به سقوط اسد در سوریه
پس از سقوط سریع دولت سوریه در روز یکشنبه، ممکن است چین روی شرطبندی ناموفق خود بر روی رژیم بشار اسد بازنگری کند. اما هنگامی که گرد و غبار فروکش کند، رهبران جدید در دمشق ممکن است به دنبال متحدانی قابل اعتماد بگردند.
چین از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ با اسد همسو بود، اما عمدتاً از طریق روابط نزدیک خود با روسیه و ایران که از این رهبر سوری حمایت میکردند. در سازمان ملل، پکن اغلب به همراه مسکو به جلوگیری از محکومیت اسد و همچنین کمکهای فرامرزی رأی داده است. چین حضور خود در سوریه را در میانه درگیری کاهش داده، اگرچه به سرمایهگذاری در این کشور ادامه داد.
رئیسجمهور چین، شی جینپینگ، سال گذشته با اسد در هانگژو پیش از بازیهای آسیایی دیدار کرد. در آن زمان، چین معتقد بود که دولت سوریه به پیروزی قطعی در جنگ داخلی نزدیک است. دو کشور روابط خود را به یک “شراکت استراتژیک” ارتقا دادند، اما سرمایهگذاری بیشتر به کندی انجام شد. (سوریه در سال ۲۰۲۲ به ابتکار کمربند و جاده چین پیوست، اما هنوز هیچ پروژهای را میزبانی نکرده است.)
مانند بقیه جهان، چین نیز از سرعت پیشروی شورشیان در سوریه از اواخر ماه گذشته، تحت رهبری هیات تحریر الشام (HTS)، شگفتزده شد. هفته گذشته، کارشناسان چینی خاورمیانه همچنان یک جنگ طولانیمدت در سوریه را پیشبینی میکردند، همانطور که پروژه ChinaMed به خوبی پوشش داده است.
گفتار چینی در خصوص جنگ داخلی سوریه پیشتر دارای لحن پیروزمندانهای بود. بسیاری از تحلیلگران پیشنهاد کردند که حمایت پکن از اسد با توجه به پیروزی ظاهری رژیم او توجیه شده است و همچنین تمجیدهایی از “مد موج آشتی” وجود داشت—a favorite term of Chinese state media—که گفته میشد پس از مذاکرات موفق چین در زمینه نزدیکی ایران و عربستان سعودی در سال گذشته به خاورمیانه روانه شد.
کارشناسان و مقامات دخیل اکنون به دنبال توضیحی برای توخالی بودن رژیم اسد و موفقیت شورشیان خواهند بود. دانش واقعی در میان دانشگاهیان چینی در زمینه خاورمیانه وجود دارد، اما همچنین تمایلی در میان مقامات چینی برای شتابزدگی به نتیجهگیری وجود دارد، مانند متهم کردن سیا به اصطلاح انقلابهای رنگی.
یکی از نگرانیهای فوری، ایمنی شهروندان چینی در سوریه خواهد بود، که پکن از آنها میخواهد به کشور بازگردند. واضح نیست که چه تعداد از چینیها در سوریه هستند، با توجه به رویکرد محتاطانهای که برای سرمایهگذاری در آنجا اتخاذ شده است.
در سال ۲۰۱۱، چین ۳۵,۰۰۰ نفر از شهروندان خود را از لیبی در زمان درگیریها تخلیه کرد. عملیاتی مشابه در سوریه ممکن است اما بعید است مگر اینکه اوضاع بهسرعت وخیمتر شود یا شی تصمیم بگیرد که میتواند یک فرصت تبلیغاتی فراهم کند. (این عملیات در لیبی سوژه فیلمهای چینی متعددی شده است که عملیات نظامی را ستایش میکنند، از جمله فیلم “گرگ جنگجو ۲”.)
نگرانی بزرگ دیگر پکن حضور جنگجویان اویغوری در میان نیروهای شورشی در سوریه است. برآورد تعداد آنها از صدها تا هزاران نفر متغیر است. چین اولویت خواهد داد تا به حکومت جدید سوریه فشار بیاورد که این جنگجویان را از هرگونه نقش دولتی مستثنی کند و در صورت امکان آنها را به چین تحویل دهد. این کار ممکن است دشوار باشد، زیرا شورشیان اویغوری با هیات تحریر الشام روابط کاری دارند.
با این حال، هر گونه رهبری جدید در دمشق به احتمال زیاد خواهد خواست رابطهای با پکن برقرار کند. سوریه ۸۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را در طول جنگ از دست داده است. اولین گام برای تقویت روابط ممکن است حفاظت از اموال چینیها باشد؛ احتمال دارد که جنگجویان اویغور به عنوان مهرههایی فداشده پایان بیابند.
در همین حال، تماسهای چین با هیات تحریر الشام احتمالاً از طریق ترکیه خواهند بود، که پیوندهای قابل توجهی با این گروه نظامی دارد. اما چین به اندازه کافی از لحاظ ایدئولوژیکی انعطافپذیر است تا تقریباً با هر حکومتی که از خرابههای دمشق برمیخیزد تعامل کند.
در بحران کره جنوبی. علیرغم آشفتگی در سوریه، ممکن است رهبران چین به وقایع دراماتیک نزدیکتر به خانه، یعنی کره جنوبی، به همان اندازه توجه کنند: به نظر میرسد که رئیسجمهور کره جنوبی، یون سوک یئول، که گاهی اوقات به عنوان یک شاهین چین شناخته میشود، به زودی از کار برکنار خواهد شد پس از اعلان مضحک و سریع لغو شده وضعیت نظامی توسط او در هفته گذشته.
یون در طی آخر هفته در مجلس ملی از یک رأی استیضاح جان سالم به در برد، اما رهبر حزب خودش خواستار استعفای رئیسجمهور شده است. چین در این مورد بسیار ساکت مانده است و در پاسخ به سؤالات به موضعگیری “عدم اظهار نظر در امور داخلی دیگر کشورها” پایبند بوده است؛ پوشش رسانههای دولتی چین نسبتاً بیطرف بوده است.
این ممکن است به این دلیل باشد که مقامات چینی بهطور قابل درکی نسبت به اتفاقات آتی در کره جنوبی نامطمئن هستند، ولی همچنین به دلیل آنکه یون بدترین گزینه ممکن برای چین نبود. با وجود کارهایی که او برای تقویت روابط با ایالات متحده انجام داد و او را در واشنگتن محبوب ساخت، یون وقتی با پکن سر و کار داشت به طور شگفتانگیزی دیپلماتیک بود.
افکار عمومی کره جنوبی پس از قلدری چین بر سر استقرار سامانه دفاع موشکی ارتفاع بالا (THAAD) توسط سئول، بهشدت علیه چین چرخیدهاند. اما یون مایل بود تا با مخالفان خارجی خود برخورد کند و تا نوامبر با شی ملاقات کرده بود. اگر گزارشها مبنی بر آمادگی یون برای ریسک جنگ با کره شمالی به منظور ماندن در قدرت درست باشد، پکن ممکن است به خصوص خوشحال باشد که او را ترک کند.
ترس از کاهش تورم. دادههای نگرانکنندهای درباره تورم – یا بهطور دقیقتر، کمبود آن – اقتصاد چین را تکان داده است. شاخص قیمت مصرفکننده چین در لبه کاهش تورم باقی مانده است و قیمتهای کارخانهها هم در چرخه کاهش قیمتی گرفتار شدهاند. با فشارهای وارده بر تولیدکنندگان برای تولید بیش از حد و جنگ قیمتها در صنایع خودروهای برقی و تجارت الکترونیک، این روند بیش از دو سال ادامه داشته است.
دولت چین پس از یک نشست اقتصادی مهم این هفته یک سیاست پولی “بهنسبت تسهیلی” را وعده داده است که زبانی است که آخرین بار در پی بحران مالی جهانی در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۹ مشاهده شد. ارجاعات به “اقدامات ضد چرخهای فوقالعاده” ممکن است به این معنی باشد که شی بالاخره آماده است تا در سال ۲۰۲۵ یک سیاست محرک اقتصادی را اجرا کند.
تیکتاک رو به پایان است. هفته گذشته، تیکتاک یک درخواست تجدیدنظر کلیدی را در برابر قانونی ایالات متحده در ماه آوریل که شرکت مادر، بایتدنس، را ملزم میکند تا ژانویه ۱۹، ۲۰۲۵ این برنامه اجتماعی را به یک شریک آمریکایی بفروشد یا با ممنوعیتی در ایالات متحده مواجه شود، از دست داد. کمپین تبلیغاتی شتابزده تیکتاک در ماه مارس به خوبی نتیجه نداد و برعکس، قانونگذاران آمریکایی را مت
قاعد کرد که این برنامه قدرت واقعی برای تأثیرگذاری بر عقاید به نفع چین دارد.
بااینحال، شواهد محدودی وجود دارد که نشان دهد پکن تلاش زیادی برای استفاده از تیکتاک جهت تأثیرگذاری کرده است، همانطور که دادگاه اشاره کرد، هرچند مطالعات آکادمیک برخی گرایشها به سمت دیدگاههای دولت چین در این برنامه را نشان دادهاند. اکنون تیکتاک رویکردی دقیقتر را دنبال میکند و استدلال میکند که در صورت ممنوعیت، کسبوکارهای کوچک آمریکایی تنها در اولین ماه، ۱.۳ میلیارد دلار ضرر خواهند کرد.
اما هدف واقعی کارزار لابیگری تیکتاک رئیسجمهور منتخب آمریکا، دونالد ترامپ است، که پس از لابیگری حامی جمهوریخواه و سرمایهگذار تیکتاک، جف یاس، موضع خود را در قبال این ممنوعیت که دولت خودش قصد اجرای آن را داشت، ناگهانی معکوس کرد. قانون ایالات متحده یک روز قبل از تحلیف ترامپ به اجرا درمیآید، اما او برخی گزینهها را دارد، مانند فشار آوردن بر وزارت دادگستری برای عدم اجرای این ممنوعیت.
با توجه به تصویر ترامپ از خودش به عنوان یک معاملهگر، سناریوی محتملتر این است که او خریداری که نسبتاً برای بایتدنس قابل قبول باشد پیدا کند.
تحقیق درباره انویدیا. چین سلاحهای خود را برای درگیری آینده با ایالات متحده بر سر تعرفهها و تحریمها تیز میکند، با شروع تحقیقات ضد تراست اعلامشدهای از غول تراشهسازی آمریکایی، انویدیا. بااینحال، انویدیا و سایر تولیدکنندگان نیمههادی عموماً در واشنگتن علیه تحریم تراشه لابی کردهاند و این مسئله آنها را برای پکن بهصورت بالقوه ارزشمند میکند.
به نظر میرسد که چین تصمیم گرفته است که تلاش کند تا تجارت انویدیا را به سوی غولهای داخلی مانند هوآوی سوق دهد. اما تولیدکنندگان آمریکایی هنوز در زمینه تراشههای با کیفیت بالا بر چین برتری فناوری دارند. تلاش مجددی از سوی مشاوران سیلیکون ولی ترامپ احتمالاً تقاضا برای تراشههای پیشرفته را افزایش خواهد داد که در استخراج ارزهای دیجیتال استفاده میشود.
در همین حال، پکن در حال قطع کردن قطعات پهپادها و تلاش برای خنثی کردن زنجیرههای تأمین ایالات متحده است. درگیری فناوری میان ایالات متحده و چین در حال حاضر داغ شده است؛ بسته به اقداماتی که ترامپ هنگام ورود به دفتر انجام دهد، ممکن است بسیار بیشتر داغ شود. بین تعرفهها، تحریمها، و تقاضا، قیمت لوازم الکترونیکی ممکن است در سال آینده بهطور چشمگیری افزایش یابد.