امروز: شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

ایران باید از راهبرد تشدید تنش‌های عراق در دهه ۱۹۹۰ درس بگیرد.

 

کاهش همکاری با نظام بین‌المللی هسته‌ای ممکن است تحریک‌آمیز باشد، اما لزوماً سازنده نیست.

در اول اکتبر، ایران برای دومین بار در سال جاری به طور مستقیم به قلمرو اسرائیل حمله کرد. حملات حدود ۱۸۰ موشک بالستیک به دنبال یک سری ترورهای اسرائیلی، عملیات‌های خرابکاری و تهاجمات نظامی انجام شد، که نیروهای نیابتی مانند حماس و حزب‌الله را تضعیف کرد؛ این نیروها نقش کلیدی در استراتژی دفاعی ایران دارند. اگرچه تهران امیدوار بود این حمله چرخه افزایش تنش‌ها را پایان دهد، نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، بیان داشت که ایران “اشتباه بزرگی مرتکب شده است… و بهای آن را خواهد پرداخت.” اما اینکه این پاسخ چگونه خواهد بود مشخص نیست، و در صورتی که این الگوهای کنش و واکنش ادامه یابد، احتمال تمایل ایران به استفاده از گزینه‌های شدیدتر برای بازتنظیم معادلات منطقه‌ای بیشتر خواهد شد.

یکی از احتمالات این است که ایران تهدیدهای دوره‌ای خود مبنی بر خروج از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) و کاهش همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) را عملی کند، که سازمانی ناظر است و وظیفه دارد اطمینان حاصل کند که برنامه هسته‌ای ایران صرفاً صلح‌آمیز باقی می‌ماند. ماده X پیمان این امکان را فراهم می‌کند که کشور با اعلام سه‌ ماه قبل و توضیح “رویدادهای فوق‌العاده‌ای” که “منافع عالی ملی” آن را به خطر انداخته، از آن خارج شود. احتمالاً ایران به امتناع اسرائیل از پیوستن به پیمان NPT، فعالیت‌های نظامی آن در منطقه، شامل عملیات علیه اهداف ایرانی، و فشار مداوم بین‌المللی اشاره خواهد کرد.

خروج از NPT لزوماً به معنای آن نیست که ایران تصمیم به گسترش تسلیحات هسته‌ای گرفته است، اما احتمال ایجاد گمانه‌زنی‌ها را بیشتر می‌کند. هرچند تهران مدت‌هاست تأکید کرده که نمی‌خواهد تسلیحات هسته‌ای به دست آورد، اما می‌تواند نسبتاً سریع آن‌ها را بسازد اگر بخواهد. از زمانی که دولت رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده، دونالد ترامپ، در سال ۲۰۱۸ از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد، ایران قابلیت‌های هسته‌ای خود را بیشتر توسعه داده و نظارت و تعهدات گسترده به راستی‌آزمایی توافق را کاهش داده است، که قدرت جامعه بین‌المللی را در شناسایی سریع گسترش تسلیحات کمرنگ کرده است. هرچند پایان دادن به نظارت ممکن است تنشی بالا باشد، برنامه هسته‌ای ایران در حال حاضر در مسیری خطرناک قرار دارد، که ممکن است سیاست‌گذاران را به بزرگ‌نمایی مزایای عدم شفافیت و کو چک‌سازی پیامدها سوق دهد.

آشکارترین دلیل برای هر کشوری که نظارت IAEA را متوقف کند، پنهان کردن قابلیت‌های ساخت بمب خواهد بود. اما کاهش شفافیت ممکن است به‌عنوان اهرمی دیده شود که به یک کشور اجازه می‌دهد دسترسی را در برابر برداشتن تحریم‌ها مبادله کند. علاوه بر این، رهبران ممکن است چنین تصمیماتی را در پاسخ به نقض‌های ادعایی علیه حقوق حاکمیت خود اتخاذ کنند، یا صرفاً برای حفظ آبرو. حتی اگر ایران از آستانه گسترش تسلیحات عبور نکند، سیاست‌گذاران در تهران ممکن است ایمان داشته باشند که ابهام‌انگیزی پیرامون برنامه هسته‌ای خود اعتبار تهدیدات آن‌ها را در لحظه‌ای که جایگاه منطقه‌‌ای‌شان متزلزل است، افزایش می‌دهد. عدم اطمینان ایران به لغو معنا‌دار تحریم‌ها و رابطه رو به رشد با روسیه نیز ممکن است رژیم را مجاب کند که از یک شکاف قاطعانه‌تر چیز زیادی برای از دست دادن نخواهد داشت.

تاریخ، با این حال، نشان می‌دهد که بازی کردن با نظارت بین‌المللی به ندرت پیامد خوبی برای کسی دارد. بازنگری تصمیم سال ۱۹۹۸ عراق برای توقف همکاری با بازرس‎های تسلیحاتی بین‌المللی یادآوری آموزنده‌ای است که اگر ایران چنین راهی را انتخاب کند، محتمل‌ترین نتیجه یک ترکیب سمی از عدم قطعیت و تفکر بر اساس آنگونه که ممکن است بدترین آنها باشد خواهد بود که رشد اشتباه و کاهش قابلیت حل منازعات را افزایش خواهد داد.

اگر ایران مصمم به ساخت یک زرادخانه هسته‌ای است، باید این هزینه‌ها را بپذیرد. اما اگر تهران می‌خواهد خطرات یک نزاع که می‌تواند فاجعه‌بار باشد – چه برسد به باز نگه‌داشتن فضا برای علاقه اعلام شده رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان به بازسازی مذاکرات هسته‌ای – را کاهش دهد، پرداختن به عدم قطعیت‌های فزاینده پیرامون برنامه هسته‌ای‌اش، به جای تشدید کردن آنها، به نفعش خواهد بود. شفافیت درمان قطعی نیست، اما تا حدی کنترل بر گمانه‌زنی‌های خطرناک ارائه می‌دهد.

تفکر هسته‌ای ایران
مانند عراق، ایران سابقه فعالیت‌های مخفی هسته‌ای دارد و برنامه هسته‌ای آن از زمان افشای این تلاش‌ها در سال ۲۰۰۲ موضوع دیپلماسی جنجالی و فشارهای اجباری بوده است. در گذشته، مذاکرات با تهران شفافیت را در مرکز توجه قرار داده بود. به‌ویژه، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) روش نوآورانه‌ای برای نظارت به کار گرفت و ایران تدابیری را پذیرفت که فراتر از تعهدات حفاظتی سنتی بود. این تدابیر شامل نظارت از راه دور سطح غنی‌سازی اورانیوم، محدودیت‌های قابل تایید بر تحقیق و توسعه، بررسی موشکافانه روال‌های تأمین و نظارت کامل بر تأسیساتی که معمولاً تحت نظارت نیستند، مانند کارخانه‌های تولید سانتریفیوژ بود. ایران همچنین موافقت کرد که اجرای پروتکل الحاقی (AP) را از سر بگیرد، که ابزار قانونی است که توانایی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) را برای کشف فعالیت‌های هسته‌ای اعلام نشده با افزایش دسترسی به اطلاعات و مکان‌های کلیدی تقویت می‌کند. (پروتکل الحاقی برای پر کردن شکاف‌های حفاظتی سنتی که برنامه‌هایی مانند عراق فاش کرده‌اند، طراحی شده است.)

در سال ۲۰۱۸، دولت دونالد ترامپ از برجام خارج شد و تحریم‌های “فشار حداکثری” بر ایران اعمال کرد، هرچند اطلاعات ایالات متحده و IAEA گفته بودند که تهران به توافق پایبند است. با این حال، رژیم ایران به‌طور آشکار به نظارت‌های اضافی و مقررات تأیید پایبند ماند. این پس از سال ۲۰۱۹ نیز ادامه داشت، زمانی که تهران شروع به روی‌گردانی از تعهدات دیگر، مانند محدودیت اندازه ذخیره اورانیوم غنی شده و سطحی که می‌تواند غنی کند، کرد. هرچند این دینامیک به‌سختی ایده‌آل بود، عملاً IAEA را به ماشین ثبت تخلفات تهران در برجام تبدیل کرد، همکاری مستمر ایران با آژانس برخی از مکانیزم‌های اطمینان‌بخش را ارائه داد، تا ضمن تأیید پیشرفت‌های ایران، تأیید کند که این کشور به خودداری خود پایبند است.

اما از سال ۲۰۲۱، روابط بین ایران و IAEA رو به زوال گذاشت. پس از ترور یکی از دانشمندان برجسته هسته‌ای ایران توسط اسرائیل، تهران تأیید کرد که اجرای پروتکل الحاقی را متوقف می‌کند و به توافق‌نامه حفاظتی پایه خود بازمی‌گردد. هرچند IAEA ترتیبات موقتی مذاکره کرد که در آن ایران موافقت کرد تجهیزات نظارت اضافی را در جای خود نگه دارد، بازرسان نتوانستند به تأسیسات کلیدی دسترسی پیدا کنند یا داده‌های مربوطه را بازیابی کنند. در اوایل سال جاری، مدیرکل IAEA رافائل گروسی اذعان کرد که آژانس “تداوم دانش” خود را نسبت به برخی جوانب برنامه هسته‌ای ایران از دست داده است.

پس از سال‌ها فشار اقتصادی، تهران روزبه‌روز از شفافیت به‌عنوان یک ابزار دیپلماتیک استفاده کرده است. به‌عنوان مثال، زمانی که شورای حکام IAEA در ژوئن ۲۰۲۲ برای آثار نامعلوم مواد شکاف‌پذیر ایران را محکوم کرد، رژیم به کارگران دستور داد تا تجهیزات نظارت و نظارت نصب‌شده مطابق برجام را بردارند. و در حالی که ایران IAEA را اخراج نکرده است، در سپتامبر ۲۰۲۳ از فرایندی به نام حذف انتخابی استفاده کرد تا از ورود تعدادی از بازرسان باتجربه جلوگیری کند، و گروسی این اقدام یک‌جانبه نامتناسب و بی‌سابقه‌ای را که مأموریت آژانس را مختل کرد، محکوم کرد.

اگرچه جامعه اطلاعاتی ایالات متحده همچنان ارزیابی می‌کند که رهبران ایران تصمیم به ساخت سلاح هسته‌ای نگرفته‌اند، اثر کلی افزایش ظرفیت تسلیحات هسته‌ای و کاهش نظارت بین‌المللی عدم قطعیت مضر را تقویت می‌کند. دینامیک امنیت منطقه‌ای رو به زوال، شامل حملات اسرائیل در نزدیکی تأسیسات هسته‌ای ایران و تخریب نیروهای نیابتی ایران، وضعیت را حتی بی‌ثبات‌تر می‌کند و می‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را در مرکز استراتژی دفاعی خود قرار دهد.

تغییری در لحن گفتار ایران رخ داده است: سیاست‌گذاران شروع به نمایش وضعیت آستانه هسته‌ای کشور کرده‌اند تا از برخی اقدامات، از جمله حملات به تأسیسات هسته‌ای جلوگیری کنند. پس از حملات اسرائیلی در آوریل، یک مشاور رهبر عالی هشدار داد که: “ما تصمیمی برای ساخت بمب هسته‌ای نداریم، اما در صورتی که موجودیت ایران تهدید شود، چاره‌ای جز تغییر آموزه نظامی ما نخواهد بود.” کارشناسان نیز تأکید کرده‌اند که تنها چیزی که میان ایران و بمب ایستاده، یک تصمیم سیاسی است. به‌عنوان مثال، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، محمد اسلامی، در ژانویه ۲۰۲۴ گفت، “این مسئله [توانایی نداشتن ما] نیست، بلکه مسئله این است که نمی‌خواهیم این کار را انجام دهیم.”

وزن‌دهی به خطرات و پاداش‌های نظارت هسته‌ای
در مواجهه با دینامیک امنیت منطقه‌ای رو به زوال، رهبران ایران ممکن است نتیجه بگیرند که افزایش ابهام پیرامون برنامه هسته‌ای آنها ممکن است دیگر طرف‌ها را مجبور به دوباره اندیشیدن قبل از تشدید کند. با این حال، تجربه نشان می‌دهد که کاهش نظارت بین‌المللی تنها اهرم‌های محدود ایجاد می‌کند و هزینه‌های قابل توجهی را به همراه دارد.

خطراتی که ناشی از نظارت ناکافی است ساکن نیستند؛ عدم قطعیت‌ها در طول زمان ترکیب می‌شوند و قابلیت‌های رو به افزایش ایران این دینامیک‌ها را تشدید می‌کند. سیاست‌گذاران بین‌المللی قبلاً باید به شاخص‌های قابل قبول گسترش تسلیحات هسته‌ای ایران سریع‌تر و با اطلاعات کمتر پاسخ دهند. به‌عنوان مثال، ایران ادعا می‌کند که اورانیوم بیش از ۶۰ درصد غنی سازی نمی‌کند؛ هرچند که این بسیار بیشتر از نیازهای برنامه غیرنظامی آن است، اما هنوز یک مرحله فنی (سریع) از سطح ۹۰ درصدی است که معمولاً در تسلیحات هسته‌ای استفاده می‌شود، که کارشناسان بر این باورند که ایران می‌تواند ظرف چند روز به آن دست یابد. با این حال، در ژانویه ۲۰۲۳، IAEA ذرات اورانیوم غنی شده تا ۸۳.۷ درصد را در یک تأسیسات زیرزمینی در فردو و اصلاحات گریز از نظارت در دستگاه‌های سانتریفیوژی که اورانیوم را تا ۶۰ درصد غنی میکرد، شناسایی کرد. هرچند که IAEA در نهایت ارزیابی کرد که این یافته‌ها نشان نمی‌دهند که ایران اورانیوم بسیار غنی شده را از این تأسیسات به یک برنامه تسلیحاتی مخفی تبدیل می‌کند، ارزیابی منبع و اهمیت چنین تفاوت‌هایی و یافتن راه‌های خروج از بحران بدون کانال‌های ارتباطی ثابت و شفافیت پایه دشوارتر خواهد بود. پنهان کردن فعالیت‌های غنی‌سازی ایران نیز دامنه اشتباهات محاسباتی ممکن را گسترش می‌دهد. اگرچه ایران هنوز به چند ماه نیاز دارد تا پس از جمع‌آوری مواد درجه تسلیحاتی کافی یک دستگاه هسته‌ای را مونتاژ کند، فعالیت‌های مربوط به تسلیحاتی‌کردن را می‌توان در تأسیسات کوچک اعلام‌نشده یا سایت‌های نظامی پنهان کرد و شناسایی آنها را دشوارتر کرد.

کاهش نظارت بین‌المللی نیز بار بر سرویس‌های اطلاعاتی ملی کشورهای ناظر را افزایش می‌دهد، و عناصر تعبیر و تفسیری و جانبداری‌ای را که می‌تواند ناپایداری را اثبات کند، همان‌طور که تجربه عراق نشان می‌دهد، تزریق می‌کند. البته، ممکن است برخی برنامه‌های هسته‌ای، از جمله برنامه ایران، به‌شدت توسط سرویس‌های اطلاعاتی خارجی نفوذ کرده باشند، اما مجبور کردن تصمیم‌گیران جهان برای اعتماد به‌طور انحصاری به اطلاعات گردآوری شده، بدون داشتن دسترسی قابل اعتماد به سایت‌های مورد علاقه یا توانایی سه‌جانبه‌کردن با منابع رسمی، خطرات اشتباهات محاسباتی را افزایش می‌دهد.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=14455

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است