امروز: شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

ایالات متحده در مورد حقوق بشر در ایران چه کاری می‌تواند انجام دهد؟

این مقاله بخشی از ابتکار استراتژیک مؤسسه خاورمیانه (MEI) است که به بررسی نحوه ارتقاء همکاری منطقه‌ای بین ایالات متحده و شرکای آن در مواجهه با چالش‌های مطرح شده توسط ایران در سراسر منطقه می‌پردازد. به ویژه در زمینه‌هایی کلیدی مانند لبنان، سوریه، عراق، یمن، اسرائیل-فلسطین و جنگ اوکراین. از طریق مجموعه‌ای از مقالات، مقالات کوتاه، رویدادها، پادکست‌ها و یک گزارش نهایی سیاستی، این ابتکار طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌ها و تخصص‌های موضوعی را برای اطلاع‌رسانی به یک رویکرد جامع و قاطعانه نسبت به ایران به نمایش خواهد گذاشت.

ماه گذشته دومین سالگرد درگذشت مهسا امینی ۲۲ ساله کرد-ایرانی و جنبش «زن، زندگی، آزادی» بود که از قتل وی آغاز شد. سرکوب شدید مقامات بر معترضان تنها نمونه‌ای آشکار از سابقه هولناک حقوق بشری حکومت است. بی‌توجهی رژیم به هنجارهای بین‌المللی حقوق بشر، نتیجه اخیر انتقال ایران از تئوکراسی اسلامی به دولت امنیتی نظامی ملی‌گرا نیست، بلکه از ابتدا ویژگی این رژیم بوده است، همان‌طور که مثلاً اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان ایرانی در سال ۱۹۸۸ نشان می‌دهد.

هنگام بحث درباره حقوق بشر در ایران، بسیاری از مدافعان جمهوری اسلامی، یا حداقل منتقدان ایالات متحده، به “چه درباره‌ی…” روی می‌آورند و پیشنهاد می‌کنند که خود ایالات متحده در این مسئله بدون لک نیست. در واقع، ایران در سال ۲۰۲۲ یک گزارش سالانه ۷۲ صفحه‌ای منتشر کرد که به نقد کارنامه حقوق بشری ایالات متحده می‌پرداخت، تقلیدی از گزارش‌های سالانه وزارت امور خارجه ایالات متحده درباره شرایط حقوق بشر در سطح بین‌المللی. در این گزارش، ایران ادعا می‌کند: «اقدامات ضدحقوق بشری آمریکا … به وضوح تأیید کننده این واقعیت است که مقامات آن کشور درباره وضعیت حقوق بشر در جهان بر اساس ترجیحات و منافع سیاسی موضع‌گیری می‌کنند»، احساسی که بسیاری در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با آن موافق هستند. با این حال، همچنان می‌توان تمایزات کیفی میان کشورها قائل شد و در این زمینه باید توجه داشت که از سال ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۲ و از سال ۲۰۱۱ تا کنون، گزارشگران ویژه سازمان ملل در زمینه حقوق بشر در ایران وجود داشته‌اند که نشان‌دهنده وضعیت جهانی بدنام ایران به عنوان ناقض حقوق بشر است.

بسیاری از کسانی که رخدادها را در ایران دنبال می‌کنند، به ویژه دیاسپورای بزرگ و پرصدا ایرانی، از دولت ایالات متحده می‌خواهند تا کار بیشتری در زمینه حقوق بشر در ایران انجام دهد. اما قبل از پاسخ به این سوال که ایالات متحده باید چه کاری انجام دهد، ابتدا باید ارزیابی کنیم که چه کاری می‌تواند انجام دهد. حتی نگاهی سطحی به تاریخ اخیر (مانند حمله عراق در سال ۲۰۰۳) محدودیت قدرت آمریکایی و شکاف اغلب ناجور بین نیت و نتیجه را نشان می‌دهد. فهم بهتر گزینه‌ها در زمینه وضعیت حقوق بشر ایران تنها پس از مشاهده چالش‌هایی که واشنگتن در برخورد با این مسئله با آن‌ها مواجه است، به دست می‌آید.

موانع

(عدم) الگو بودن

یکی از چالش‌های اصلی ایالات متحده در پاسخگو کردن ایران در قبال نقض حقوق بشر ناشی از کارنامه خود آمریکا در خاورمیانه است، حداقل در دیدگاه بخش بزرگی از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا. توصیه‌ها و درخواست‌های آمریکا زمانی بهترین کارکرد را دارند که ایالات متحده به عنوان پیشرو در زمینه حقوق بشر شناخته شود، که این روزها این‌گونه نیست. برای بخش بزرگی از خاورمیانه، منبر آمریکا بیشتر به عنوان “منبر زورگو” تعبیر می‌شود، و نگرانی‌های آمریکا درباره حقوق بشر به طور معکوس با منافع استراتژیک آن در هر کشور معین همبستگی دارد. این درک از استاندارد دوگانه در حقوق بشر بیشتر در رابطه با حمایت از اسرائیل قابل مشاهده است، چه قبل از ۷ اکتبر و چه بیشتر پس از عملیات نظامی اسرائیل در غزه، که در حالی که به دنبال ریشه کنی گروه تروریستی حماس بود، بیش از ۴۰,۰۰۰ فلسطینی را به کام مرگ کشاند و بخش زیادی از غزه را به ویرانی کشاند. در این زمینه، اعلانات دولت آمریکا درباره حقوق بشر برای بسیاری از مخاطبان مورد نظر نه تنها ریاکارانه بلکه مضحک به نظر می‌رسد.

نیاز به ایجاد ائتلاف

اقدام ایالات متحده به تنهایی همیشه نسبت به اقدام به عنوان بخشی از یک ائتلاف جهانی کمتر مؤثر خواهد بود. با این حال، جمع کردن چنین جبهه بین‌المللی متحدی برای فشار بر ایران در کارنامه حقوق بشر خود با چالش‌های خاص خود همراه است. در حالی که اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای عضو آن به طور سنتی نسبت به نقض حقوق بشر در ایران متحدان قوی بوده‌اند، بخش بزرگی از بقیه جهان، از جمله اعضای دائمی و مهم شورای امنیت سازمان ملل مانند روسیه و چین، به صراحت نخواسته‌اند این مسئله را پی‌گیری کنند. در این زمینه، باید توجه داشت که از میان ۴۷ عضو فعلی شورای حقوق بشر سازمان ملل تنها تعداد اندکی از کشورها به طور سنتی نسبت به این مسئله دل‌سپرده بوده‌اند.

تکیه بیش از حد بر تحریم‌ها

علاوه بر این، یکی از گزینه‌های اصلی سیاستی، یعنی تحریم‌ها، به عنوان ابزار مقابله با حقوق بشر در ایران تا حدی کارآیی خود را از دست داده است. در زمینه تحریم تهران، ایالات متحده نه تنها تمام میوه‌های کم‌ارتفاع را چیده بلکه تقریباً درخت را از ریشه خارج کرده است. صدور مستمر تحریم‌های جدید بر بین دورهای دقیق و ضروری “ضربه زدن به چالش‌گران جدید تحریم‌های ایران و نقض‌کنندگان حقوق بشر” از یک سو و اعلام‌های هنری تحریم‌های جدید که درد واقعی ایجاد نمی‌کنند از سوی دیگر قرار گرفته است. افزون بر این، تاریخ طولانی استفاده از تحریم‌ها به عنوان ابزار سیاستی در موضوعات مختلف باعث شده است تا ایران به یک اقتصاد مقاومتی روی آورد، که تأکید بر تولید داخلی غیر متاثر از تحریم‌های غربی دارد و به یک وابستگی اقتصادی به شرق شامل شرکای اقتصادی مانند روسیه و چین که از فشار آوردن بر ایران در زمینه حقوق بشر خودداری می‌کنند.

اولویت‌های رقابتی

همچنین مسئله بردباری وجود دارد. با توجه به عدم وجود روابط دوجانبه رسمی بین ایالات متحده و ایران، در هر گفتگوی دوجانبه‌ای تنها توانایی محدودی برای حمل‌ونقل وجود دارد. به تعریف، حل کردن تنها یک مسئله با ایران آسان‌تر از حل کردن دو مسئله است، که آسان‌تر از حل کردن سه مسئله است، و الی آخر. خارج از رفتار با شهروندان خود، جنبه‌های مشکل‌ساز سیاست فعلی ایران شامل موارد زیر می‌شود، اما محدود به این‌ها نیست:

  • برنامه هسته‌ای ایران که توافقات معاهده منع گسترش هسته‌ای (NPT) خود را نقض کرده و جهان را با تهدید یک (دیگر) دولت سرکش هسته‌ای مواجه کرده است؛
  • حمایت گسترده ایران از شبکه‌ای از نمایندگان منطقه‌ای، مانند حزب‌الله، حماس، حوثی‌ها و گروه‌های شبه‌نظامی وابسته به ایران در عراق، که همگی منطقه را، که در بسیاری از نقاط، در آستانه وضعیت دولت شکست‌خورده است، بی‌ثبات می‌کنند؛
  • حمایت نظامی و تسلیحاتی ایران از روسیه در جنگ علیه اوکراین؛
  • حملات سایبری، اطلاعات نادرست و دخالت ایران در ایالات متحده و دیگر دموکراسی‌های غربی.

 

یکی از دلایلی که پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به همراه آلمان (P5+1) توانستند در مورد برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) در سال ۲۰۱۵ با ایران به توافق برسند، این بود که تنها یک موضوع تحت مذاکرات قرار داشت. صرف‌نظر از اینکه چه نظری در مورد این توافق وجود دارد، بعید است چنین توافقی ممکن می‌بود اگر همه طرف‌ها مجبور به توافق بر سر حمایت ایران از نیروهای نیابتی بی‌ثبات‌کننده‌اش، برنامه موشکی و سابقه وحشتناک حقوق بشری آن می‌بودند. با توجه به این ظرفیت محدود و نیاز به جلب نظر جامعه بین‌المللی، اولویت‌بندی مسائل برای مذاکره با ایران هرگز ساده نیست.

یافتن راه پیش‌رو

پس از اشاره به همه موانع بالا در اتخاذ اقدام مؤثر درباره وضعیت حقوق بشر در ایران، اکنون این سوال پیش می‌آید که چه کاری می‌توان انجام داد. شاید این حرف کلیشه‌ای به نظر برسد، اما حقیقت تضعیف‌کننده این است که ایالات متحده تاکنون تقریباً هر کاری که می‌تواند انجام داده است. در سیاست خارجی، این یک حقیقت جهانی پذیرفته شده است که فقط به خاطر اینکه یک سیاست تاکنون مؤثر نبوده، به این معنا نیست که بهترین سیاست ممکن نیست و عدم دستیابی به نتایج لزوماً به معنای عدم تلاش نیست. سیاست‌ها در بهترین حالت احتمالی و کند هستند، به خصوص با توجه به محدودیت‌های قدرت ایالات متحده و مسائل پیچیده متعدد بر روی میز سیاست خارجی آمریکا. به این معنا که سیاست بهینه آمریکا درباره حقوق بشر در ایران باید به موارد زیر ادامه دهد:

  1. برجسته‌سازی نقض حقوق بشر توسط ایران، هم از طریق گزارش سالانه حقوق بشر و هم از طریق دیگر فعالیت‌های برنامه‌محور دولت ایالات متحده. در این زمینه، اقدام جمعی و هماهنگ با متحدان همفکر ترجیح به اقدام انفرادی دارد.
  2. تحریم مجرمان حقوق بشری. ادامه تحریم نقض کنندگان حقوق بشر در ایران ضروری است و ایالات متحده باید به چنین اقداماتی ادامه دهد. بله، هیچ ضربه قاطعی از هیچ یک از تحریم‌های جدید تک‌مرحله‌ای وجود ندارد، اما تأثیر تجمعی در طول زمان افزایش می‌یابد و تحریم‌های هدفمند به افراد خاص در حوزه حقوق بشر از واکنش عمومی به ایالات متحده که ناشی از تحریم‌های بخشی است که به اقتصاد ایران آسیب می‌زند، جلوگیری می‌کند.
  3. حمایت از سازمان‌های غیردولتی (NGO) که بر حقوق بشر ایران تمرکز دارند. بسیاری از سازمان‌های غیردولتی برجسته در حال کار بر روی این مسائل و مستندسازی نقض‌های مداوم ایران هستند، که با توجه به تخصص و بینش آنها، ایالات متحده نمی‌تواند امیدوار باشد که به آن سطح برسد.
  4. همکاری با شرکت‌ها، متحدان همفکر و فعالان جامعه مدنی برای تشویق شرکت‌های فناوری به طراحی و توزیع شبکه‌های خصوصی مجازی (VPN) و ابزارهای ضد سانسور. برای مقابله مؤثر با تلاش‌های مداوم دولت ایران برای محدود کردن دسترسی شهروندان خود به اینترنت، جامعه مدنی ایران نیازمند حمایت فنی ما برای حفظ این دسترسی است. در این راستا، کاخ سفید در ماه سپتامبر نشستی با ذینفعان کلیدی برگزار کرد و مبلغی که وزارت امور خارجه برای تأمین مالی VPN در نظر گرفته از ۵ میلیون دلار در سال ۲۰۱۹ به بیش از ۳۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته است.
  5. فعالیت در مجامع بین‌المللی مانند سازمان ملل متحد برای پاسخگو کردن ایران در قبال نقض‌های حقوق بشری‌اش. این نیز یک مسیر طولانی و دشوار است، اما چنین کارهایی جنگ‌های سنگرگونه در دیپلماسی هستند، جایی که پیشرفت اغلب با تغییرات کوچک در عبارات اندازه‌گیری می‌شود.

مدیریت تاریخ

رینهولد نایبور در کتاب «آیرونی تاریخ آمریکا» نوشت که “توهماتی درباره امکان مدیریت سرنوشت تاریخی… همیشه شامل اشتباهاتی درباره قدرت و خرد مدیران و ضعف و قابل مدیریت بودن ‘مواد تاریخی’ است که باید مدیریت شوند.” با آگاهی از آنچه نایبور “رویاهای مدیریت تاریخ” می‌نامد، نباید فرض کنیم که سیاست جادویی آمریکا برای “اصلاح” حقوق بشر در ایران وجود دارد. بلکه، ایالات متحده باید همچنان به بهترین شکل ممکن از کسانی که در ایران و خارج از کشور در تلاش برای بهبود وضعیت حقوق بشری ایران هستند، حمایت کند و به این واقعیت واقف باشد که نتیجهٔ آن تا حد زیادی از کنترل ما خارج است.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=14441

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است