در تاریخ ۵ نوامبر، آمریکاییها در حال انتخاب رئیسجمهوری هستند که در دوران جنگ خدمت خواهد کرد. این پیشبینی نیست، بلکه واقعیت است.
هنوز هیچیک از کاندیداها به شکلی واضح با مردم آمریکا درباره خطراتی که از همافزایی ژئوپلیتیکی و صنعتی دفاعی بین چین، روسیه، ایران و کره شمالی ناشی میشود، صحبت نکردهاند. این محور تهاجمگران ممکن است به دلیل خطرات بالقوهای که نمایندگی میکند، بیسابقه باشد.
هیچیک از کاندیداها نوعی استراتژی نسلی که ایالات متحده برای مقابله با این چالش نیاز دارد را تشریح نکرده است. صرفنظر از اینکه رئیسجمهور پیشین دونالد ترامپ یا معاون رئیسجمهور کامالا هریس انتخاب شود، این وضعیت اجتابناپذیر ریاستجمهوری آنها خواهد بود. یکی از آنها در خطرناکترین لحظه ژئوپلیتیکی پس از جنگ سرد و شاید از زمان جنگ جهانی دوم، فرمانده کل نیروها خواهد شد.
در همین راستا، جورج اف. ویل، ستوننویس واشنگتن پست این هفته انتخابات ۲۰۲۴ ایالات متحده را با انتخابات ۱۹۴۰ مقایسه کرده است، در حالی که ایالات متحده هنوز به طور رسمی به امپراتوری ژاپن، آلمان هیتلری، یا ایتالیای موسولینی اعلان جنگ نکرده بود.
تفاوت آن زمان این بود که یکی از دو کاندیدا، رئیسجمهور وقت فرانکلین دلانو روزولت، حس میکرد که در آستانه تبدیل شدن به رئیسجمهور دوران جنگ است و به همین ترتیب عمل میکرد. ویل نوشت، FDR با “سخنرانی قرنطینه” ۱۹۳۷ خود در مورد کشورهای مهاجم و از طریق تقویت نظامی پیوستهاش، کشور عمدتاً انزواطلب را به سوی دخالت در یک درگیری جهانی سوق میداد.
رقیب FDR جمهوریخواه، وندل ویلکی، نیز مانند خودش بیشتر بینالمللیگرا بود تا انزواطلب، به سنت نخبگان حزبش در آن زمان. ویل مینویسد: “در سه هفته، آمریکاییها انتخابی بهطور قابلمقایسه اطمینانبخش نخواهند داشت، زمانی که رئیسجمهوری انتخاب میکنند که رفتار ملت را در جریان جنگ جهانی سوم که آغاز شده، تعیین خواهد کرد.”
نکته این است که همانطور که جنگ جهانی دوم با “یک سلسله بحرانها” آغاز شد، که با محوریت ژاپن، آلمان و ایتالیا تشکیل شد، امروز نیز محور مشابهی وجود دارد – چین، روسیه، ایران و کره شمالی. ویل معتقد است که بحران جهانی کنونی ما از زمانی آغاز شد که روسیه در سال ۲۰۱۴ کریمه را تسخیر کرد.
این اولین باری نیست که من به نقل از فیلیپ زلیکوف، دیپلمات-مورخ در این ستون میپردازم. زلیکوف در تابستان امسال در “بررسی امنیت ملی تگزاس” نوشت که رئیسجمهور بعدی دارای ۲۰ تا ۳۰ درصد احتمال درگیر شدن در جنگ جهانی است، که آن را از جنگ جهانی با این تفاوت توصیف میکند که تمامی طرفها در تمامی جنبهها یا مناطق درگیر نخواهند شد.
زلیکوف، که اخیراً این ایدهها را در بین کارشناسان شورای آتلانتیک گسترش داده است، معتقد است که سه سال آینده نقطه حداکثر خطر است. اگر ایالات متحده همراه با متحدان و شرکای جهانی خود از این دوره با موفقیت عبور کند، نقاط قوت زیرساختی اقتصادی، صنعت دفاعی، فناوری و جامعه آمریکا باید برتری خود را بر دیکتاتورها نشان دهد.
مشکل در کوتاهمدت این است که ایالات متحده با چالشهایی از سوی رئیسجمهور روسیه ولادیمیر پوتین و رهبر چینی شی جینپینگ مواجه است، که ممکن است در حواسپرتیهای داخلی آمریکا، بخشی دفاعی که هنوز برای چالشهای نوظهور کافی نیست و انتخاباتی که ارزش و ضرورت دخالت بینالمللی ایالات متحده را زیر سوال میبرد، فرصتی ببینند. هر دو رهبر ممکن است محاسبه کنند که اقدام قویتر علیه اوکراین و تایوان اکنون میتواند نسبت به چند سال آینده احتمال موفقیت بیشتری به همراه داشته باشد.
جورج ویل نوشت: “از مرز غربی روسیه تا آبهایی که چین بهطور تهاجمی در آنها حاکمیت فیلیپین را نقض میکند، صحنه جنگهای امروزی و قسمتهای تقریباً-جنگ شش از ۲۴ منطقه زمانی جهان را در بر میگیرد.” او میگوید این همان چیزی است که “طوفان گردآمده” جنگ جهانی به نظر میرسد، با استفاده از عنوان جلد اول خاطرات جنگ جهانی دوم وینستون چرچیل.
ویل هر دو کاندیدای ریاستجمهوری را به “بیتوجهی غیرمسئولانه” متهم میکند که نمیتوانند به رأیدهندگان “هیچ نشانی از آگاهی، چه برسد به تفکر جدی در مورد این آتشسوزی جهانی رو به رو” ارائه دهند.
اگر این به نظرتان اغراق به نظر میرسد، خواندن سومین سخنرانی افتتاحیه FDR در ژانویه ۱۹۴۱، تقریباً یک سال قبل از حمله ژاپن به پرل هاربر، که منجر به اعلان جنگ کنگره علیه ژاپن در روز بعد شد، ارزشمند است.
روزولت گفت: “برای ما زمانی فرا رسیده است، در میان رخدادهای سریع، که لحظهای بایستیم و بررسی کنیم – یاد آوریم که جایگاه ما در تاریخ چه بوده است و بازشناسیم که چه هستیم و چه میتوانیم باشیم. اگر این کار را نکنیم، خطر واقعی انزوا، خطر واقعی بیعملی را به خطر میاندازیم. زندگی ملتها نه با شمارش سالها، بلکه با طول عمر روح انسانی تعیین میشود.”
جنگ اکنون هیچگونه اجتنابناپذیر نیست، همانطور که آن زمان نبود. اما هنگامی که نادیده گرفته میشوند، طوفانهای گردآمدهای که با آنها روبهرو هستیم، به قوت خود میافزایند.
روزولت نتیجهگیری کرد: “در برابر خطراتی بزرگ که هرگز پیشتر با آنها مواجه نشدهایم، هدف محکم ما حفاظت و پاسداری از انسجام دموکراسی است. برای این منظور، ما روحیه آمریکا و ایمان آمریکا را فرا میخوانیم.”