مقدمه
در پی یک سری عملیات ویژه و حملات هوایی برای تحقیر و از بین بردن سر حزب الله، اسرائیل کارزار خود را علیه گروه شبه نظامی مورد حمایت تهران تشدید کرده است. جنگندههای اسرائیل صدها هدف حزبالله را در سراسر لبنان از جمله موشکاندازها، انبارهای تسلیحات و مراکز فرماندهی و کنترل هدف قرار دادهاند. اما در حالی که عملیات تیرهای شمال اسرائیل پیش می رود و صدها تلفات همچنان در حال افزایش است، لبنانی ها نگران هستند که برای کشورشان چه اتفاقی بیفتد، در حالی که نگرانی ها از تبدیل شدن درگیری به یک جنگ منطقه ای همه جانبه افزایش می یابد.
در آخرین قسمت از مجموعه واکنش سریع دفاعی، کارشناسان برنامه دفاع و امنیت MEI نظرات خود را در مورد تحول احتمالی جنگ اسرائیل و حزبالله، پتانسیل درگیری برای جذب بازیگران خارجی و همچنین تأثیر جنگ ارائه میدهند، جنگ علیه جذب تروریست های جهانی.
واکنش ها
جوزف ال. وتل
تلافی منجر به … تلافی می شود
تحولات سریع بین حزب الله و نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) شگفت انگیز بوده است. آخرین تحولات درگیری را می توان به ۲۷ ژوئیه ردیابی کرد، زمانی که موشک های حزب الله ۱۲ کودک و نوجوان را در روستای دروزی در بلندی های جولان کشتند. اسرائیل با یک عملیات هدفمند در جنوب بیروت پاسخ داد که در آن فواد شکر – بنیانگذار این گروه و مهمترین رهبر نظامی آن کشته شد. یک پاسخ عظیم وعده داده شده از سوی حزب الله فراتر از موشک ها و موشک های معمولی که برای ایجاد وحشت در روستاهای شمال اسرائیل استفاده می شود، محقق نشد. عملیات خرابکارانه گسترده هفته گذشته علیه دستگاه های ارتباطی حزب الله و به دنبال آن حملات گسترده به پرتابگرهای راکت و موشک و همراه با حملات هدفمند علیه اعضای بیشتری از رهبری این گروه، درگیری اجتناب ناپذیر بین اسرائیل و حزب الله را به وضوح بازگرداند. تمرکز کنید.
اسرائیل به نوبه خود این هدف را در اولویت قرار داده است تا شهروندان خود را از روستاهای شمال که پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آواره شده اند به خانه های خود بازگرداند. برای انجام این کار، باید تهدید مستمر حزبالله و قابلیتهای نظامی قابل توجه آن را که میتواند اکثر مراکز جمعیتی اسرائیل را هدف قرار دهد، برطرف کند. علاوه بر مبارزات طولانی مدت در غزه، اسرائیل نمی تواند یک جنگ فرسایشی طولانی مدت در شمال را تحمل کند. حملات ارتش اسرائیل احساس فوریت برای استفاده از آشفتگی حزبالله و وارد کردن ضربهای استراتژیک است که آنها را مجبور به عقبنشینی میکند، به دنبال نوعی توافق است که به خانوادههای اسرائیلی اجازه میدهد به خانههای خود بازگردند، و امنیت اسرائیل را در امتداد این مرز تامین میکند: استراتژی “تشدید برای تنش زدایی”.
حزبالله تا زمانی که اسرائیل از غزه عقب نشینی کند، وعده «نبرد بیپایان حساب» را میدهد و این هشدارها را با حملات موشکی و موشکی علیه سایتهای نظامی و صنعتی در شهر پرجمعیت حیفا و سایر نقاط شمال اسرائیل دنبال کرده است. با تکمیل عملیات ارتش اسرائیل در غزه، به نظر می رسد استراتژی فرسایشی حزب الله تلاشی برای کشاندن اسرائیل به یک درگیری طولانی مدت است که دولت، اقتصاد و جایگاه جهانی آن را تضعیف می کند – خرید زمان برای بهبودی از شکست های اخیر و شاید ایجاد فرصتی برای ضربه استراتژیک خودشان
دورنمای پایان دادن به این درگیری اجتناب ناپذیر با دیپلماسی در حال حاضر کم است، و ما احتمالاً قبل از اینکه شاهد تغییری باشیم، شاهد اجرای بیشتر این استراتژی های رقابتی خواهیم بود.
سام موندی
زمان آن است که دستاوردهای کوتاه مدت را در برابر پتانسیل تشدید بیشتر ارزیابی کنیم
جنگ ذاتاً غیرقابل پیشبینی است و تصمیم هفته گذشته اسرائیل برای تغییر موازنه قدرت با حزبالله در جنوب لبنان، ابهامات خود را ایجاد میکند. اگر تسلط تشدید یک هدف استراتژیک برای امکان بازگشت شهروندان آواره به خانه های خود در شمال بود، اسرائیل ممکن است در راه دستیابی به آن باشد. با این حال، خطوط کامل این «مرحله جدید»، همانطور که یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل آن را نامید، هنوز به طور کامل محقق نشده است. اکنون زمان آن است که بررسی کنیم که آیا این سکته جسورانه پتانسیل ایجاد تشدید منطقهای گستردهتر را دارد یا خیر.
پیش از این جنگ غزه برانگیخته شده است، نیابت های ایران در منطقه ممکن است حملات اسرائیل در لبنان را به عنوان عامل دیگری در نظر بگیرند و فعالیت های بدخواهانه خود را علیه اسرائیل و نیروهای آمریکایی در عراق، سوریه و چندین کشور خلیج فارس افزایش دهند. مؤسسه مطالعات جنگ اخیراً خاطرنشان کرد که کتائب حزبالله در عراق متعهد شده است جنگندهها، تسلیحات و تجهیزات بفرستد و به بسیاری از گروههای دیگر در منطقه که علیه اسرائیل اقدام میکنند، بپیوندد. چندین دیپلمات و سیاستمدار ایرانی نیز اعلامیه های قوی در حمایت از حزب الله صادر کرده اند. با توجه به حملات اخیر خود به اسرائیل، از جمله موشک بالستیک شلیک شده در اوایل ماه جاری، حوثیهای همیشه فرصتطلب یمن احتمالاً از این رویدادها به عنوان بهانهای برای حمله مجدد به اسرائیل و ایجاد ویرانی بیشتر در کشتیهای تجاری در دریای سرخ استفاده خواهند کرد.
دست هدایت کننده پشت این گروه ها، ایران، با یک معضل مواجه است: اجازه دهید تاج و تختش در محور مقاومت کم شود یا آتش درگیری بزرگتری که رژیم را تهدید می کند، شعله ور کند. با توجه به تمایل خود به عدم تقارن، ایران مطمئناً به حمایت معنوی و فیزیکی از جانشینان خود ادامه خواهد داد و دیر یا زود تلاش خواهد کرد تا ذخایر موشکی حزب الله را که توسط حملات هوایی مداوم اسرائیل نابود شده است، تکمیل کند. تهران همچنین میتواند با تهدید به بستن تنگه هرمز یا با آزار و اذیت یا حمله به کشتیهای تجاری در حال عبور از منطقه، جامعه بینالمللی را برای مداخله از جانب لبنان تحت فشار قرار دهد. اگر قبلاً این کار را نکرده باشد، ایران ممکن است حملات سایبری علیه اسرائیل یا پایگاه ها و ایستگاه های آمریکا در منطقه را نیز افزایش دهد.
در مجموع، این اقدامات خطر بزرگتری از محاسبه اشتباه را با آشکار شدن چرخه اقدام-واکنش-مقابله نشان می دهد. احتمال تشدید تنش به این دلیل است که ایالات متحده تصمیم گرفته است نیروهای کمکی بیشتری به منطقه بفرستد.
شان مارو
عملیات ویژه اسرائیل و حملات هدفمند به رهبران، بی اعتمادی را در حزب الله و حماس می کارند
تشدید اخیر درگیری اسرائیل و حزب الله اثرات مخرب ماموریت های اطلاعاتی و عملیات ویژه به خوبی اجرا شده با حملات متعارف را نشان داده است. تأثیرات روانی و عملیات اطلاعاتی که با چنین موفقیت هایی همراه است، تأثیرات طولانی مدت خواهد داشت. این رویدادها نیاز فوری به رهبری و دیپلماسی جهانی، به ویژه برای رهبری ترکیبی ایالات متحده و شرکای عرب منطقه ای ایجاد کرد.
از آنجایی که دولتها با ماهیت متغیر جنگ و ظهور عملیات اطلاعاتی جهانی، بهویژه از آنجایی که از قدرتهای بزرگ در حوزه سایبری سرچشمه میگیرند، دست و پنجه نرم میکنند، باید به یاد داشته باشیم که گاهی اوقات آنچه قدیمی است جدید است. تأثیرات روانی و اطلاعاتی تاکتیکهای باستانی مانند نفوذ، هوش انسانی، خیانت و جاسوسی همچنان تأثیرات قدرتمند پایین دستی را حفظ میکند. تاثیر قتل اسماعیل هنیه رهبر حماس در آپارتمان بسیار امن او در تهران، نفوذ به زنجیره تامین ارتباطات حزب الله و آگاهی بعدی از محل تجمع رهبران ارشد نیروی رضوان که منجر به یک حمله سر بریدن شد را در نظر بگیرید. بیروت هر یک از این حملات شکاف قابل توجهی در داخل حماس و حزب الله ایجاد می کند زیرا هر دو گروه متعجبند که چه منابع دیگری به خطر افتاده است و مهمتر از آن، چه تعداد از افراد آنها به خطر افتاده اند. هر دو گروه احتمالاً در داخل و بین سازمان ها بحران اعتماد را تجربه می کنند.
در این محیط نامطمئن، غریزه همه طرفها حمله است و جنگ منطقهای ممکن است یک نتیجه قطعی به نظر برسد. هیچ شرکت کننده ای انگیزه سیاسی داخلی قوی برای موافقت با آتش بس ندارد. با این حال، ایالات متحده همچنان مدعی است که جنگ اجتناب ناپذیر نیست. آتشبس نیازی به خیانت به تعهد آهنین ایالات متحده در قبال اسرائیل و اتحاد کشورهای عربی با اهداف فلسطین نیست. اما توافق برای پایان دادن به قتل عام، بازگشت گروگان ها، و تعهد به حتی یک امنیت موقت تنها توسط شرکت کنندگان حاصل نخواهد شد. رهبری مشترک ایالات متحده و اعراب برای ارائه یک چارچوب و یک استراتژی خروج مورد نیاز است. اکنون زمان دیپلماسی چندجانبه فرا رسیده است.
مایکل کی ناگاتا
جذب تروریست در آخرین نبرد حزب الله و اسرائیل پیروز شد
درگیریهای خشونتآمیز بین اسرائیل و حزبالله، هر چند از نظر نظامی مهم هستند، پیامدهایی فراتر از خصومتهای نظامی، سیاسی یا ایدئولوژیک بین این جنگجویان دارند. در میان آنها فرصت بزرگ و رو به رشدی برای جذب تروریست های منطقه ای و جهانی، تحریک، و حملات آینده است که پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر به این نتیجه رسیده بودند که در یک مسیر نزولی دائمی هستند.
صرف نظر از اینکه هر یک از بازیگران، اسرائیل یا حزبالله، تا چه حد ممکن است در حملات متقابل خود موجه باشند، تصورات ناشی از حملات اسرائیل به یک “دولت عربی” مانند لبنان به یک بستر غنی برای جذب نیرو کمک می کند که نسل بعدی را پرورش خواهد داد. تروریست ها این که حزب الله نیابتی ایران است، اهمیت چندانی ندارد، زیرا «استخدام» بیشتر توسل به دل و نارضایتی آن است، نه سر.
هم جمعیت سنی و هم شیعه، در سراسر خاورمیانه و در سراسر جهان، نه تنها از حملات به مراکز جمعیتی مسلمانان خشمگین شدهاند، بلکه از آسیبهایی که معتقدند به لبنان وارد میشود، خشمگینتر هستند. خاورمیانه.» این خشم با زخمهای از پیش موجود ناشی از تهاجمات اسرائیل به لبنان در سالهای ۱۹۷۸ و ۱۹۸۲، اشغال جنوب از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۰ و آخرین جنگ با حزبالله در سال ۲۰۰۶ تشدید میشود.
این رویدادهای کنونی گنجینه ای از داستان های قانع کننده (صرف نظر از اینکه چقدر نادرست یا گمراه کننده باشند) در اختیار استخدام کنندگان تروریست قرار می دهند که می توانند و برای جذب نسل کاملاً جدیدی از افراط گرایان خشن و تعداد زیادی از هواداران/ توانمندسازان جدید استفاده شوند. و مهمتر از همه، این که آیا آن استخدام کننده در خاورمیانه، آفریقا، آسیای مرکزی و جنوبی یا هر جای دیگری در جهان فعالیت می کند، اهمیت چندانی ندارد. ظهور روشهای بیشمار اینترنت برای ایجاد ارتباطات مجازی جذاب و قانعکننده، این استخدامکنندگان را قادر میسازد تا موج جهانی بعدی تروریسم جهادی را ایجاد کنند.
اندیشکده: Middle East Institute