پس از یک سری حملات وقیحانه علیه حزب الله تحت حمایت ایران در هفته گذشته که ساختار فرماندهی و کنترل گروه شبه نظامی لبنان را نابود کرد – عملیاتی که به طور گسترده گمان می رود توسط اسرائیل اجرا شده است – دو طرف متخاصم برخی از شدیدترین آتش ها را مبادله کرده اند. از ۷ اکتبر. با شعله ور شدن تنش ها، در ۲۲ سپتامبر، حزب الله به عمق اسرائیل حمله کرد و به عنوان بخشی از “نبرد باز حساب”، پهپادها، راکت ها و موشک های تلافی جویانه را به سمت پایگاه هوایی رامات دیوید شلیک کرد. در حالی که بیشتر این مهمات رهگیری شدند، منطقه در حال آماده شدن برای یک جنگ همه جانبه با پیامدهای بالقوه ویرانگر برای لبنان است. و در حالی که طرف اسرائیلی با حملات هوایی در حال گسترش است، حزب الله هیچ نشانه ای از عقب نشینی نشان نمی دهد. گمانه زنی ها در مورد چگونگی تحول اوضاع و به ویژه اینکه تهران چگونه پاسخ خواهد داد، فراوان است.
حملات مرگبار پیجر/دو طرفه رادیویی علیه حزبالله که منجر به کشته شدن دهها و زخمی شدن هزاران تن از عوامل آن شد، بیتردید نشاندهنده مرحله جدیدی در تبادلات فرامرزی شدید بین این گروه و اسرائیل بود. در هفته های اخیر، ارتش اسرائیل نیروهای نخبه خود را به شمال منتقل کرده است، در حالی که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، لفاظی های خود را تشدید کرده است. او روز یکشنبه متعهد شد که «هر اقدام لازم» را برای از بین بردن تهدید ناشی از موشکها و توپخانههای حزبالله انجام دهد، تا در نهایت آرامش را در امتداد مرز با لبنان بازگرداند و اسرائیلیها را قادر به بازگشت به خانههای متروکهشان در شمال اسرائیل کند. یوآو گالانت، وزیر دفاع، چند روز قبل اظهارات مشابهی را بیان کرد و تهدید کرد که «حتی در ضحیه»، یکی از حومههای بیروت، دشمنان را تعقیب خواهد کرد. اگرچه حزبالله در اثر عملیاتهای ویژه و حملات هوایی که اعضا و فرماندهان ارشد خود را هدف قرار میدهد، ضعیف شده است، اما به نوبه خود قول داده است که تا رسیدن به آتشبس در غزه به حملات خود به اسرائیل ادامه دهد. این نگرانی ها را افزایش داده است که هم ایالات متحده (نزدیک ترین متحد اسرائیل) و هم ایران (حامی حزب الله) ممکن است به یک جنگ منطقه ای کشیده شوند.
با این حال، در ایران، اشتهای کمتری برای آتشسوزی منطقهای وجود دارد که مستقیماً آن را در مقابل اسرائیل قرار دهد. تهران تا به امروز تا حد زیادی به دنبال اجتناب از چنین رویارویی آشکار با انجام یک بازی بازدارنده با طرف اسرائیلی بوده است. حتی حمله آن به اسرائیل در ماه آوریل برای نمایش بود: به شدت طراحی شده بود تا کمترین آسیب ممکن را وارد کند. محور اصلی این استراتژی، که بر جنگ نامتقارن علیه اسرائیل متکی است، حزب الله بوده است که به ایران اجازه می دهد در نبرد شرکت کند و در عین حال انکار قابل قبولی را حفظ کند. اما با توجه به خطرات تشدید گسترده تر ناشی از آخرین مرحله حملات مرگبار اسرائیل به حزب الله، ایران احتمالاً می خواهد همه چیز را “تحت کنترل” نگه دارد. بنابراین بعید است که هرگونه اقدام تلافی جویانه توسط نماینده لبنانی آن چیزی جز نمادین باشد. آیا پاسخ حزب الله و ایران تاکتیکی خواهد بود یا استراتژیک؟
یک واکنش تاکتیکی به اندازه کافی محدود خواهد بود تا اسرائیل را به سمت درگیری در یک جنگ غیرقابل کنترل در لبنان سوق ندهد. محاسبات رژیم ایران این است که تشدید شدید و سرریز درگیری در غزه میتواند بر کمپین ریاستجمهوری کامالا هریس، معاون رئیسجمهور ایالات متحده تأثیر منفی بگذارد و به پیروزی دونالد ترامپ کمک کند، که ممکن است دولت او تمرکز خود را بر نابودی تواناییهای هستهای ایران بگذارد. از سوی دیگر، یک پاسخ راهبردی به شکل تشدید محسوس مواضع سیاست خارجی تهران – بهویژه، پیگیری آشکار سلاحهای هستهای، در معکوس کردن اظهارات مکرر مقامات عالی رتبه ایران که کشور به دنبال تسلیحاتی که با فتوای دینی ممنوع شده اند، نیست. با این حال، به نظر می رسد خط فکری فعلی در ایران تمایل به به تعویق انداختن رویارویی و انتخاب پاسخ محدود است – و در اینجا، منافع تهران با حزب الله همسو می شود.
علیرغم تهدیدهای حسن نصرالله، رهبر حزبالله مبنی بر تلافی و مجازات برای پیجر/انفجار رادیویی دو طرفه و حملات هوایی متعاقب آن که فرماندهان ارشد حزبالله، ابراهیم آکیل و علی کرکی را هدف قرار دادند، این گروه به طور مشابه مشتاق اجتناب از جنگ با اسرائیل است. این حملات ضربه مهمی به وجهه حزب الله، احساس امنیت داخلی و آمادگی برای جنگ بود. و نشان دادند که نمی تواند با توانمندی ها و قدرت اسرائیل رقابت کند. اما حزب الله در بن بست است. از یک طرف، اعتبار آن در خطر است و پایه آن دود میکند، بنابراین باید پاسخی قاطع انجام دهد. از سوی دیگر، با توجه به تلفات اخیر و کمبودهای زرادخانه نظامی خود، احتمالاً یک واکنش کنترل شده را ترجیح می دهد که وضعیت را به اندازه کافی حل کند تا بتواند به جنگ سطح پایین که با پارامترهای دقیق انجام می شود، بازگردد. در عین حال، در این مرحله جدید از جنگ که در آن اسراییل به سمت راه حل نظامی تهاجمی دنبال می شود، حزب الله می خواهد تا حد امکان یکی از نتایج بالقوه بن بست فعلی را به تعویق بیندازد: نابودی کامل این گروه شبه نظامی.
در حالی که اهداف و ملاحظات آن در حال حاضر با ایران هماهنگ است، رهبری حزبالله با درخواستهای فزایندهای برای پاسخگویی که توانایی آسیب رساندن به اسرائیل را نشان میدهد، مبارزه میکند. این گروه باید قدرت نشان دهد – همانطور که در آخر هفته با حمله به حیفا انجام داد – اما مردم آن خون می خواهند. حزبالله و حامیانش با این وجود، احتمالاً چرخه خشونتهای غالب را تشدید نخواهند کرد، مگر اینکه اسرائیل دست به حمله دیگری بزند که باعث خونریزی گسترده شود. تا آن زمان، احتمالاً حزبالله با چشماندازی برای کاهش احساسات پایگاه خود، وضعیت کنونی را دنبال خواهد کرد.
درباره نویسنده: پاتریشیا جی. کرم، محقق غیر مقیم در برنامه لبنان MEI، مشاور ارشد گروه ویژه آمریکایی برای لبنان، عضو غیر مقیم مرکز عرب واشنگتن دی سی، و همچنین مشاور ارشد سیاست ایران در خانه آزادی است. .
اندیشکده : Middle East Institute