امروز: چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

گرایش اقتدارگرایانه گرجستان

گرجستان با بحران سیاسی شدیدی مواجه است، زیرا حزب حاکم رؤیای گرجی مذاکرات الحاق به اتحادیه اروپا را تعلیق کرده و کنترل عمیق‌تری بر دستگاه دولتی اعمال کرده است. این حزب با استفاده از اطلاعات نادرست و دستکاری انتخابات، مسیر خود را به سوی استبداد هموار کرده و باعث بروز اعتراضات گسترده مردمی شده است. واکنش دولت‌های غربی تا کنون محتاطانه بوده و تحریم‌های جدی علیه مقامات گرجستان اعمال نشده است. تفرقه در میان اپوزیسیون گرجستان همچنان وجود دارد و نیاز به رهبری مؤثر و متحد احساس می‌شود. آینده دموکراسی در گرجستان به تصمیم‌گیری‌های داخلی و حمایت بین‌المللی وابسته است، در حالی که تهدید نفوذ روسیه همچنان بر سر کشور سایه افکنده است.

عصر سردی در اواسط دسامبر در مرکز تفلیس بود که با نیکا خوچداوا، دی‌جی ۲۸ ساله و مدیر یکی از کلوپ‌های محبوب تکنو به نام «لفت بانک» دیدار کردم. در حین گفتگو با نیکا، ما در میان جمعیت عظیمی بودیم که شامل ده‌ها هزار نفر از هم‌وطنانش، عمدتاً در دهه ۲۰ و ۳۰ زندگی خود، می‌شد. این افراد در مقابل ساختمان پارلمان گرجستان گرد آمده بودند تا علیه تصمیم حزب حاکم «رویای گرجی» مبنی بر تعلیق مذاکرات پیوستن به اتحادیه اروپا اعتراض کنند. پس از انتخابات ملی در اواخر اکتبر که به‌طور گسترده‌ای معتقدند دچار تقلب بوده است، این تصمیم باعث شده تا گرجستان به یک بحران وارد شود که آینده این کشور در غرب ممکن است در خطر باشد.

خوچداوا در توضیح گفت: «این آخرین فرصت ماست.» او توضیح داد که حزب رویای گرجی در حال برداشتن آخرین گام از یک «عملیات ویژه» برای آوردن کشور تحت «چتر روسیه» است. پشت سر او، بالا بر روی نمای ساختمان پارلمان، کسی یک شعار را نمایان کرده بود: «آمریکا و اتحادیه اروپا. مردم گرجستان از شما می‌خواهند که تحریم‌هایی را علیه [رهبر گرجستان] بیدزینا ایوانیشویلی و دولت نامشروع اعمال کنید.»

تقابل بین معترضان و پلیس در پایتخت به تدریج شدیدتر شده بود و اعتراضات ضد دولتی به بسیاری از بخش‌های دیگر کشور نیز گسترش یافته بود. دولت با نیروی وحشیانه با آنان برخورد کرده است. تا کنون بیش از ۴۰۰ نفر دستگیر شده‌اند که بسیاری از آنها در این فرایند دچار آسیب‌های جدی شده‌اند. در کشوری کوچک مانند گرجستان، این یک رقم به‌طور شوک‌آور بالاست: تعداد دستگیرشدگان معادل با بیش از ۳۶۰۰۰ نفر در صورت نسبت گرفتن با جمعیت ایالات متحده خواهد بود.

در تفلیس، با ده‌ها نفر از اعضای احزاب مخالف و سازمان‌های جامعه مدنی، و همچنین دیپلمات‌ها و کارشناسان منطقه‌ای ملاقات کردم. چند جوان گرجی که هنوز آثار ضرب و شتم در آنها مشهود بود، توصیف کردند که در تظاهرات‌های صلح‌آمیز توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده‌اند. یک ناظر مستقل انتخابات گفت که چطور توسط گروهی از اوباش از ایستگاه رأی‌گیری به زور بیرون رانده شده است. بسیاری از گرجی‌ها اکنون می‌گویند که کشور در آستانه دیکتاتوری تک‌حزبی قرار دارد. این تحولی شگفت‌انگیز برای کشوری است که ۲۰ سال پیش، رئیس‌جمهور ایالات متحده، جورج بوش، آن را به عنوان «چراغ آزادی» توصیف کرده بود.

اکنون، به سختی می‌توان شکی داشت که انتخابات اکتبر تقلبی بوده است. با این وجود، واکنش دولت‌های غربی به طرز عجیبی ملایم بوده است. در گزارش اولیه خود درباره انتخابات، ناظر حقوق بشر سازمان امنیت و همکاری در اروپا از مسئولان انتخابات گرجی برای مدیریت کارآمد و شفاف آن تعریف کرده و تنها به چند مورد از بی‌نظمی اشاره کرده و تفکیک‌های گسترده حزب حاکم را محکوم نکرده است. یک مقام اروپایی اعلام کرد که «مشارکت در روز انتخابات» باید به عنوان شاهدی از «یک سیستم که هنوز در حال رشد و تکامل است، با یک نیروی دموکراتیک در حال ساخت» قرار گیرد. در کل، مقامات اروپایی و آمریکایی آماده نبوده‌اند تا روابط خود را با تفلیس قطع کنند و به بیان این نکته محدود بوده‌اند که «ناظران بین‌المللی نتایج را به عنوان نتایج آزاد و منصفانه اعلام نکرده‌اند.»

رهبران اقتدارگرا بسیار کمتر محتاط بودند. سخنگوی سیاست خارجی چین از کشور برای برگزاری یک «انتخابات پارلمانی نرم» تعریف کرد. رهبر ونزوئلا، نیکلاس مادورو، حزب رویای گرجی را برای کسب «پیروزی برجسته، درخشان» تحسین کرد. رهبر مستبد مجارستانی، ویکتور اوربان، به حزب رویای گرجی به خاطر «پیروزی قاطعانه» خود تبریک گفت.

علل تغییر اقتدارگرایانه گرجستان به بسیاری از مسائل داخلی—و به‌ویژه ظهور حزب رویای گرجی، وسیله‌ای برای جاه‌طلبی‌های سیاسی میلیاردر بیدزینا ایوانیشویلی که ثروت خود را در روسیه به‌دست آورد، مربوط می‌شود. از زمان به قدرت رسیدن در سال ۲۰۱۲، رویای گرجی به تدریج و پیوسته مسیری به سوی حکومت اقتدارگرا را دنبال کرده که اکنون به وضوح در آستانه تحقق قرار دارد. اما غرب که قبلاً به شدت مشتاق حمایت از دموکراسی مبارز گرجستان بود، به انفعال روی آورده است. در طول سال‌ها، ایالات متحده و اروپا به سیاست‌هایی نسبت به این کشور پرداخته‌اند که در جوایز فراوان و در اجرای ضعیف بوده است، و به حزب رویای گرجی عمدتاً آزادی داده شده تا قدرت را بر اساس شرایط خود تحکیم کند. اکنون گرجی‌ها بهای آن را می‌پردازند، با تفلیس که به‌طور قطع تهدید می‌کند که از غرب به سمت روسیه چرخش خواهد کرد.

مسکو در این رقابت چیزهای زیادی در خطر دارد. برای قرون متمادی، روس‌ها قفقاز جنوبی را به عنوان حیات خلوت استراتژیک خود می‌دیدند، یک سپر محافظ حیاتی در برابر ترک‌ها، ایرانی‌ها و سایر قدرت‌های رقابتی. علاوه بر این، کشف گسترده ذخایر هیدروکربنی در آسیای مرکزی در قرن بیستم، بر موقعیت کلیدی گرجستان در طول مسیرهای ترانزیتی که با زیرساخت مناسب می‌توانست منابع را با بازارهای اروپا پیوند دهد و بدین ترتیب به‌طور بالقوه تسلط سابق روسیه بر شبکه‌های خطوط لوله اوراسیا را تضعیف کند، نورافکن انداخت. رئیس‌جمهور روسیه ولادیمیر پوتین نیز مصمم است که مانع از برجسته شدن هر کشوری—خواه گرجستان باشد یا مولداوی یا اوکراین—از ویژگی‌های دموکراسی لیبرال اروپایی در داخل امپراتوری سابق شوروی شود.

تحقق رویایی به تأخیر افتاده

با جمعیت کوچک ۳.۷ میلیون نفری، گرجستان از وضعیت خود به‌عنوان یکی از چند دموکراسی باقی‌مانده در منطقه‌ای از حساسیت استراتژیک طولانی‌مدت بهره‌مند شده است. برای بخش اعظم ۳۵ سال گذشته از زمان کسب استقلال از اتحاد جماهیر شوروی، گرجستان در حال تقلا برای محکم کردن رابطه‌ای با غرب بوده که بتواند آزادی آن را حفظ کند و طرح‌های امپریالیستی روسیه را ناکام بگذارد. غربی‌ها به‌طور کلی به این آرزوها با همدلی و حمایت پاسخ داده‌اند—نه به کمترین دلیل این که یک گرجستان طرفدار غرب در منطقه‌ای که ایالات متحده و اروپا به شدت نیاز به دوستان قابل اعتماد دارند، می‌تواند یک هم‌پیمان اساسی باشد. نظرسنجی‌های اخیر یک روند دیرینه را تأیید کرده‌اند: بیش از ۸۰ درصد از گرجیان آینده کشور خود را با اتحادیه اروپا می‌بینند. در دسامبر ۲۰۲۳ اتحادیه اروپا این خواسته را به رسمیت شناخت و رسماً گرجستان را به عنوان نامزد عضویت۳۰۲۴در یکی از شب‌های سرد اواسط دسامبر در مرکز تفلیس، با نیکا خوچداوا، دی‌جی ۲۸ ساله و مدیر کلوب تکنوی محبوب Left Bank ملاقات کردم. در حالی که صحبت می‌کردیم، نیکا و من در میان انبوهی از ده‌ها هزار نفر از هموطنانش، عمدتاً در دهه سوم و چهارم زندگی‌شان، احاطه شده بودیم. آن‌ها مقابل ساختمان پارلمان گرجستان تجمع کرده بودند تا به تصمیم حزب حاکم رؤیای گرجی برای تعلیق مذاکرات الحاق به اتحادیه اروپا اعتراض کنند. پس از انتخاباتی که در اواخر اکتبر برگزار شد و به طور گسترده‌ای باور بر این است که تقلبی بوده است، تصمیم درباره اتحادیه اروپا گرجستان را به بحران کشانده است، بحرانی که ممکن است آینده این کشور در غرب را به خطر بیاندازد.

خوچداوا گفت: «این آخرین فرصت ماست» و توضیح داد که حزب رؤیای گرجی به آخرین مرحله از یک “عملیات ویژه” برای قرار دادن کشورش تحت “چتر روسیه” رسیده است. پشت سر او، در ارتفاعی بالا روی نمای ساختمان پارلمان، کسی شعاری را نمایش داده بود: «ایالات متحده و اتحادیه اروپا. مردم گرجستان از شما می‌خواهند که علیه [رهبر گرجستان] بیدزینا ایوانیشویلی و دولت نامشروع تحریم اعمال کنید.»

ایستادگی بین معترضان و پلیس در پایتخت به طرز فزاینده‌ای تنش‌آمیز شده بود و اعتراضات ضد دولتی به بسیاری از نقاط دیگر کشور گسترش یافته بود. دولت با نیروی شدید با آن‌ها مقابله کرده است. تاکنون بیش از ۴۰۰ نفر دستگیر شده‌اند که بسیاری از آن‌ها در این پروسه دچار جراحات جدی شده‌اند. در کشوری کوچک مانند گرجستان، این یک رقم شوکه‌کننده است: تعداد بازداشت‌شدگان اگر با جمعیت ایالات متحده تطبیق داده شود، به بیش از ۳۶۰۰۰ نفر تبدیل می‌شود.

در تفلیس، با ده‌ها نفر از افراد احزاب مخالف و سازمان‌های جامعه مدنی و همچنین دیپلمات‌ها و کارشناسان منطقه‌ای دیدار کردم. چندین نفر از جوانان گرجی که هنوز آثار ضرب و شتم را بر روی بدن خود داشتند، از بازداشت در اعتراضات مسالمت‌آمیز توسط نیروهای امنیتی صحبت کردند؛ یک ناظر مستقل انتخابات روایت کرد که چگونه برای ترک یک مرکز رای‌گیری توسط گروهی از اراذل و اوباش مورد حمله قرار گرفته است. بسیاری از گرجی‌ها اکنون می‌گویند که کشور در آستانه یک دیکتاتوری تک‌حزبی قرار دارد. این یک چرخش قابل توجه برای کشوری است که دو دهه پیش توسط رئیس‌جمهور ایالات متحده، جورج دبلیو بوش به عنوان “چراغی از آزادی” توصیف شده بود.

اکنون تردید کمی وجود دارد که انتخابات اکتبر تقلبی بوده است. با این حال، واکنش دولت‌های غربی به طرز عجیبی محتاطانه بوده است. در گزارش مقدماتی خود درباره انتخابات، دیده‌بان حقوق بشر سازمان امنیت و همکاری اروپا مقامات انتخابات گرجستان را برای اجرای رای‌گیری به صورت “کارآمد و شفاف” ستایش کرد. آن‌ها به چندین ناهنجاری اشاره کردند اما دخالت حزب حاکم در انتخابات را محکوم نکردند. یک مقام اروپایی اعلام کرد که “تعاملی که در روز انتخابات نشان داده شد” باید به عنوان شواهدی از “یک سیستم که همچنان در حال رشد و تکامل است، با حیات دموکراتیک تحت ساخت” در نظر گرفته شود. به طور کلی، مقامات اروپایی و آمریکایی آماده نیستند که پل‌ها را با تفلیس بسوزانند و خود را به یادداشت این نکته محدود کرده‌اند که “ناظران بین‌المللی نتیجه را به عنوان آزاد و عادلانه اعلام نکرده‌اند.”

رهبران استبدادی کمتر محتاط بودند. سخنگوی سیاست خارجی چین کشور را برای برگزاری “انتخابات پارلمانی آرام” ستایش کرد. رهبر ونزوئلا، نیکولاس مادورو، به حزب رؤیای گرجی برای کسب “پیروزی مثال‌زدنی و درخشان” تبریک گفت. رهبر قدرتمند مجارستان، ویکتور اوربان، به حزب رؤیای گرجی به خاطر “پیروزی قاطع” تبریک گفت.

دلایل روی آوردن گرجستان به سمت استبداد ارتباط زیادی با سیاست‌های داخلی دارد و به‌ویژه به ظهور حزب رؤیای گرجی، ابزاری برای جاه‌طلبی‌های سیاسی میلیاردر بیدزینا ایوانیشویلی که در روسیه ثروت اندوخته است، مربوط می‌شود. از زمان به قدرت رسیدنش در سال ۲۰۱۲، رؤیای گرجی به شکلی آهسته اما مداوم مسیری به سمت حکومت استبدادی دنبال کرده است که اکنون به نظر می‌رسد در آستانه‌ی تحقق قرار دارد. با این‌حال، غرب که زمانی مشتاق بود تا از دموکراسی در حال تلاش گرجستان حمایت کند، به وضعیتی انفعالی عقب‌نشینی کرده است. در طول سال‌ها، ایالات متحده و اروپا به سیاست‌هایی متکی بوده‌اند که برای کشور جذاب و غنی از پاداش و فقیر از اجرای قوانین بوده است، و رؤیای گرجی را عمدتاً آزاد گذاشته تا قدرت را بر اساس شرایط خود به دست آورد. اکنون گرجی‌ها بهای آن را پرداخت می‌کنند، زیرا تفلیس تهدید می‌کند که به‌طور قاطع از غرب جدا شده و به سمت روسیه گرایش پیدا می‌کند.

مسکو در این مبارزه چیزهای زیادی در معرض خطر دارد. برای قرن‌ها، روس‌ها قفقاز جنوبی را به عنوان حیاط خلوت استراتژیک خود دیده‌اند، یک سد مهم در برابر ترک‌ها، ایرانیان و دیگر قدرت‌های رقیب. علاوه بر این، کشف ذخایر عظیم هیدروکربن در آسیای مرکزی در قرن بیستم نقش محوری گرجستان را در مسیرهای حمل‌ونقل مورد توجه قرار داد که با زیرساخت مناسب می‌توانستند این منابع را به بازارهای اروپا پیوند دهند و در نتیجه تسلط پیشین روسیه بر شبکه‌های خط لوله‌ی اوراسیایی را تضعیف کنند. رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، همچنین مصمم است که از به نمایش گذاشته شدن فضایل دموکراسی لیبرالی اروپایی توسط هر کشوری، چه گرجستان و چه مولداوی یا اوکراین، در امپراطوری سابق شوروی جلوگیری کند.

رویایی به تاخیر افتاده

با جمعیت کوچک ۳.۷ میلیون نفری، گرجستان به مدت طولانی از موقعیت خود به عنوان یکی از چند دموکراسی باقی‌مانده در یک منطقه حساس استراتژیکی بهره برده است. در بیشتر تقریباً ۳۵ سالی که از استقلالش از اتحاد جماهیر شوروی می‌گذرد، گرجستان در حال تلاش بوده است تا رابطه‌ای با غرب برقرار کند که آزادی‌اش را حفظ کند و نقشه‌های امپریالیستی روسیه را ناکام بگذارد. غربی‌ها عمومأ با همدردی و حمایت به آن خواسته‌ها پاسخ داده‌اند—نه به کمترین دلیل اینکه گرجستان پروغرب می‌تواند یک شریک مهم در منطقه‌ای باشد که ایالات متحده و اروپا به شدت به دوستان قابل اعتماد نیاز دارند. نظرسنجی‌های اخیر یک روند طولانی‌مدت را تأیید کردند: بیش از ۸۰ درصد از گرجی‌ها آینده کشورشان را با اتحادیه اروپا می‌بینند. در دسامبر ۲۰۲۳، اتحادیه اروپا با اعلام رسمی نامزدی گرجستان برای عضویت، آن خواسته‌ها را به رسمیت شناخت.

امروز، آن وعده اروپایی بیشتر شبیه رویایی به نظر می‌رسد که هرگز محقق نخواهد شد. در تاریخ ۲۶ اکتبر، در مقابل انتظارات، حزب حاکم اعلام کرد که به راحتی انتخابات ملی را برده است. بنا به نتیجه‌ی رسمی، رؤیای گرجی موفق به کسب ۵۳.۹ درصد از آرا شده است که به اندازه کافی برای تضمین کنترل پارلمان است. بقیه آرا به دسته‌ای از احزاب مخالف رفت که فقط چهار تا از آن‌ها توانستند حد نصاب پنج درصدی را برای حضور در پارلمان جدید به دست آورند. اپوزیسیون گرجی مدت‌هاست که به علت اختلافات داخلی خود آسیب دیده و هیچ حزب فردی در جایگاه رهبری قرار نگرفته است.

اکثر گرجی‌ها می‌خواهند نفوذ مسکو بر کشورشان کاهش یابد.

اما شواهد روشن و قاطعی وجود دارد که انتخابات توسط تقلب نیز آلوده شده است. پر کردن صندوق‌های رای، خرید رای، و تهدید علنی نظارت‌کنندگان انتخابات داخلی به طور گسترده توسط ناظران انتخابات داخلی و همچنین ناظران خارجی مستند شده است. نظرسنجی‌های غیر‌دولتی حمایت ضعیف برای رؤیای گرجی—عموماً در حد پایین ۴۰ درصد قبل از انتخابات—پیش‌بینی کرده بودند و نتیجه‌ای بسیار پایین‌تر از نتیجه واقعی را تصور می‌کردند. نظرسنجی‌های مستقل پیشنهاد می‌دادند که رؤیای گرجی هنوز بیشترین آرا را در بین همه احزاب کسب کرده، اما به اکثریت ساده نرسیده است. نظرسنجی‌های خروج از صندوق رای در روز انتخابات نیز بسیار از نتیجه رسمی فاصله داشتند.

در پس دستکاری رؤیای گرجی در انتخابات، سایه روسیه و پوتین وجود دارد. از ابتدا، ایوانیشویلی و دستیارانش درک کرده بودند که اکثر گرجی‌ها می‌خواهند نفوذ مسکو بر کشورشان کاهش یابد؛ بسیاری پوتین را به عنوان جدیدترین نفر در زنجیره بلندی از رهبران امپریالیست روسیه می‌دانند که می‌خواهند آرمان‌های آن‌ها برای تعیین سرنوشت ملی را سرکوب کنند. همین انگیزه باعث ابراز مکرر ترجیح گرجی‌ها برای دموکراسی لیبرال شده است که نه تنها به خودی خود ارزشمند است بلکه به عنوان یک سد در برابر استبداد به سبک روسیه نیز ارزشمند است.

حزب ایوانیشویلی استراتژی ظریفی برای کنار آمدن با این مشکلات توسعه داده است. با تلفیق از پوپولیست‌های راست‌گرای دیگر جاها، حزب یک برنامه از “ارزش‌های سنتی” را پیش برده است و علیه جامعه LGBTQ شکایت کرده و اروپا را به تلاش برای تحمیل یک برنامه بیگانه بر گرجی‌های محافظه‌کار متهم کرده است. (مانند پوتین، ایوانیشویلی خود را به کلیسای ارتدوکس نزدیک کرده است که با خوشحالی برخی از انگیزه‌های ارتجاعی‌ترین او را برکت داده‌اند.) با اینکه مسکو به وضوح به نفع دستور کار رؤیای گرجی است، ایوانیشویلی مراقب بوده است که از مواضع آشکاراً طرفدار روسیه پرهیز کند. در عوض، او به وحشت‌زایی ادامه داده، مخالفانش و حامیان غربی آن‌ها را به دسیسه برای کشاندن گرجستان به جنگ اوکراین متهم کرده است. به تصویر کشیدن این شبح “حزب جنگ جهانی” بازیابی از حافظه تراوماتیک گرجی از جنگ خودشان با روسیه در سال ۲۰۰۸ می‌کند که هنوز مسکو یک‌پنجم از سرزمین کشور را در اختیار دارد.

کمپین‌های اطلاعات نادرست حزب غالباً با خطابه‌ها و موضوعاتی که توسط کرملین یا نظریه‌پردازان توطئه جناح راست ایالات متحده استفاده می‌شود، هم‌پوشانی دارند. اخیراً، یک شبکه تلویزیونی عمومی گرجستان مصاحبه‌ای با فردی به نام کیمبرلی لو، یک سیاستمدار کمتر شناخته شده جمهوری‌خواه از ویرجینیا که هیچ‌گونه منصب عمومی ندارد، پخش کرد. او سیاست کنونی ایالات متحده در مورد گرجستان را “ناعادلانه” توصیف کرده و خود را به عنوان یک میانجی احتمالی بین تفلیس و بروکسل معرفی کرد. همدلان حزب رؤیای گرجی این مصاحبه را به عنوان شواهدی مبنی بر این که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب در سال ۲۰۲۵ پس از آغاز به کار، قصد دارد به حزب لطف‌های زیادی کند، ارائه کردند—که یک نمونه کاملاً عجیبی از فکر آرزومندانه است.

تعمیق غیرلیبرالیسم

از زمانی که ۱۲ سال پیش به قدرت رسید، حزب رؤیای گرجی یک کلاس استادانه در هنر تسخیر دولت برگزار کرده است. ایوانیشویلی به تدریج تقریباً تمام مسئولین اصلی در بوروکراسی، قوه قضائیه و نیروی قانون را با وفاداران به حزب جایگزین کرده است. در کشوری که یک سوم جمعیت آن توسط دولت استخدام شده‌اند یا به‌طور مستقیم به کمک‌های دولتی وابسته‌اند، این کنترل بوروکراسی دولتی ابزاری قدرتمند برای تضمین نتایج مطلوب انتخاباتی است. در سال ۲۰۱۷، رؤیای گرجی از پیروزی قاطع در انتخابات سال قبل برای پایه‌گذاری یک “اصلاح” گسترده قانون اساسی استفاده کرد که به حزب یک مزیت بزرگ در آراء آینده می‌داد. آن‌ها به آرامی کنترل بر کمیسیون مرکزی انتخابات و کمیسیون‌های انتخاباتی منطقه‌ای را برقرار کرده‌اند.

در گذشته، حتی زمانی که رؤیای گرجی مخالفانش را تحت فشار قرار داد و کنترلش بر ماشین دولت را عمق بخشید، همچنان به امکان همکاری با غرب توجه داشت. در مقابل، مقامات در بروکسل و واشنگتن به‌طور عمده گرایش‌های ضد دموکراتیک حزب را نادیده گرفتند. به اختلاف در مورد قانون معروف عوامل خارجی توجه کنید. در اوایل سال ۲۰۲۳، حزب حاکم اولین نسخه از قانونی را معرفی کرد که برای ارائه الزامات گزارشی سخت بر سازمان‌های خصوصی که بودجه خارجی دریافت می‌کنند، طراحی شده بود. متن پیش‌نویس تشابهی آشکار با قانون عوامل خارجی روسیه که در سال ۲۰۱۲ توسط پوتین معرفی شد دارد، که به عنوان یک ابزار بسیار مؤثر برای آزار و اذیت مخالفان ثابت شده است؛ قانون روسی، همان‌طور که اپوزیسیون گرجی آن را به زودی نامید، توسط موجی از اعتراضات مردمی شکست خورد.

با این حال، تنها چند ماه بعد، اتحادیه اروپا به گرجستان وضعیت کاندیداتوری ارائه کرد، که باعث افزایش چشمگیر پرستیژ دولتی شد که قبلاً غرایز ضد دموکراسی‌اش را نشان داده بود. اروپایی‌ها مطمئن شدند که این پیشنهاد را بر اساس تحقق نه شرط اساسی برای تقویت نهادهای دموکراتیک ارائه دهند. با این وجود، فهمیدن این که چرا رؤیای گرجی ممکن است نتیجه‌گیری کند که رفتارشان در پایتخت‌های غربی بسیار کم هزینه داشته، آسان است. از آن زمان، حزب موفق به اجرای نسخه‌ای اصلاح شده از قانون شده است—گامی حیاتی در مسیر خود به سوی تصاحب دولت به سبک اوربان، با تأیید ضمنی کرملین.

در ماه دسامبر، در پاسخ به سرکوب خشونت‌بار دولت بر معترضان، ایالات متحده ممنوعیت ویزا بر حدود ۲۰ مقام دولتی گرجستان که از “تضعیف دموکراسی” متهم به آن‌ها شده بود، اعمال کرد. کشورهای بالتیک، با ترک جریان اصلی اتحادیه اروپا، نیز چند تحریم صادر کرده‌اند. اما تا کنون، واشنگتن از اعمال یک رژیم تحریم گسترده‌تر خودداری کرده است، علیرغم نشانه‌هایی که تحریم‌های جدی—اقدامات مالی و همچنین ممنوعیت‌های سفر—می‌تواند تأثیر ملموسی بر ایوانیشویلی و مقامات رؤیای گرجی داشته باشد. به گفته ناظران گرجستان که در واشنگتن مستقر هستند، دولت بایدن در حال بررسی چنین بسته‌ای است، اما ممکن است بدون حمایت متحدان اروپایی‌اش تمایلی به اقدام نداشته باشد. یکی از مقامات رؤیای گرجی به من گفت که حزب نگران تهدید تحریم‌ها نیست و هر گونه چنین اقدامی بعید به نظر می‌رسد انجام شود. مجارستان و اسلواکی (که همچنین توسط یک پوپولیست راست‌گرا حکمرانی می‌شود) قبلاً آخرین تلاش اتحادیه اروپا برای اعلام تحریم‌های گسترده‌تر را از بین برده‌اند.

حزب رؤیای گرجی کنترل خود بر دستگاه دولتی را عمیق‌تر کرده است.

بیگانگان تنها می‌توانند کاری را انجام دهند. در نهایت، این بر عهده خود گرجی‌ها خواهد بود که دموکراسی گرجی را نجات دهند. متأسفانه، اپوزیسیون ایجاد شده عمیقاً پراکنده و مملو از ایگوهای بزرگ و دشمنی‌های شخصی است. جنبش ملی متحد (UNM) رئیس جمهور سابق میخائیل ساکاشویلی، که پس از انقلاب گل رز در سال ۲۰۰۳ به مدت نه سال کشور را اداره کرد، اصلاحات حیاتی انجام داد اما همچنین با روحی سنگین حکومت کرد. در دوره زمامداری خود، UNM همچنین انتخابات را دستکاری کرد و منتقدانش را مرعوب کرد. کارنامه آن بسیاری از رأی‌دهندگان را ناامید کرده است و ایوانیشویلی خوشحال است که حزب قطعاً نامحبوب را در اطراف نگه دارد (گرچه در شکلی تضعیف شده) به عنوان راهی برای آلوده کردن احزاب مخالف به‌طور کلی. اما تهدید او برای ممنوع کردن اپوزیسیون در طول کارزار انتخاباتی نشان می‌دهد که این سیاست تحمل نصفه‌نیمه ممکن است جذابیت خود را از دست بدهد.

در طول سه و نیم دهه گذشته، گرجی‌ها جنگ داخلی، دولت دزدی، تهاجم، مؤسسات محاصره شده و رویاهای شکسته را تجربه کرده‌اند. در بیشتر این مدت، آن‌ها به دوستان و حامیان در غرب متکی بوده‌اند، که با کمک و مشاوره به کشور سرریز شده‌اند، گاهی به عنوان واسطه در درگیری‌های داخلی‌اش عمل کرده‌اند. اما روابط غنی که بین گرجستان و دوستان خارجی آن در طول سال‌ها تکامل یافته است، نیز میراثی ناگوار ایجاد کرده است. دولت‌های غربی گرجستان را با وضعیت ویژه‌ای به عنوان دموکراسی‌ای در حال ساخت در منطقه‌ای که به طور دیگری توسط استبداد محاصره شده است، بار داده‌اند. گرجی‌ها گاهی حامیان خارجی خود را به عنوان ناجیان خود تلقی می‌کنند. با توجه به تمایل دولت‌های غربی برای نادیده گرفتن گناهان دولت ساکاشویلی، استفان جونز، کارشناس گرجستان در هاروارد، پس از انتخابات سال جاری، مشاهده کرد که آن‌ها تمایل دارند “غیرلیبرالیسم ممتد در سیاست گرجستان که زیر پوسته دموکراسی رشد کرده” را نادیده بگیرند. احزاب مخالف نیز گاهی به اشتباه عمل کرده‌اند. بسیاری از گرجی‌ها اشاره می‌کنند که رهبران مخالفت بیشتر وقت خود را در بروکسل و واشنگتن می‌گذرانند تا در میان رأی‌دهندگان گرجی. چند تن از تظاهرکنندگان نسل زی (Gen Z) که در خیابان‌های تفلیس حضور داشتند، با اشاره به شهرت ضعیف احزاب مخالف تاسیس‌شده، گفتند که ترجیح می‌دهند جنبش اعتراضی خود را بدون رهبر نگه دارند—رویکردی که ضعف‌های خود را ایجاد کرده است.

قابل قبول‌ترین رهبر اپوزیسیون اصولی به رژیم، سالومه زورابیشویلی است، رئیس‌جمهور خروجی، که در شش سال گذشته خدمت کرده و در افشای انتخابات جعلی صریح‌تر عمل کرده است. در اواسط دسامبر، رؤیای گرجی به سمت جایگزینی او با نامزد خودش، یک ستاره سابق فوتبال بسیار راست‌گرایانه، با رأی از کالج انتخاباتی که عمدتاً بر پایه پارلمان جدید تحت کنترل رؤیای گرجی بنا شده است، حرکت کرد. اما زورابیشویلی و اپوزیسیون پارلمان را نامشروع می‌دانند و آن را محصول یک رأی جعلی می‌دانند. اپوزیسیون و معترضان خواستار انتخابات جدیدی هستند که ترجیحاً توسط ناظران بین‌المللی نظارت شود. برخی از تظاهرکنندگان جوانی که با آن‌ها صحبت کردم پیشنهاد دادند که زورابیشویلی می‌تواند به عنوان نقطه تجمعی برای اپوزیسیون در صورت وقوع چنین انتخابی عمل کند.

اما به نظر می‌رسد که واشنگتن در هفته‌های پایانی دولت بایدن اقدام بیشتری نخواهد کرد و اتحادیه اروپا تاکنون نتوانسته است به اجماعی درباره آنچه باید انجام شود دست یابد—نه به‌کمترین دلیل، زیرا مجارستان آماده وتوی مجازات‌های معنی‌دار است. در همین حال، ایوانیشویلی می‌داند که هرگونه امتیاز به اپوزیسیون می‌تواند او را به سرنوشت مشابه رئیس‌جمهور اوکراین ویکتور یانوکوویچ در سال ۲۰۱۴ محکوم کند، که با یک قیام مردمی دیگر برانگیخته شده توسط دلبستگی عاشقانه به اروپا سرنگون شد. در گرجستان، نیروی غیرقابل‌مقاومت قرار است با شئ غیرقابل‌حرکت ملاقات کند. زمان برای یک نتیجه مثبت به‌سرعت در حال اتمام است.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=15409

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است