امروز: جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

چگونه سوریه را یکپارچه نگه داریم؟

تا زمانی که بشار اسد در ۸ دسامبر ۲۰۱۵ از سوریه فرار نکرده بود، بسیاری از کشورها نگران بودند که جایگزینی او منجر به حکومت تندروهای افراطی و هرج‌ومرج در منطقه شود. با این حال، پس از بیش از ۱۳ سال جنگ داخلی و مداخلات ایران و روسیه، دولت اسد سرنگون شد و گروه‌های مخالف کنترل دمشق را به‌دست گرفتند. هیئت تحریر الشام (HTS) در حال حاضر مسئولیت مدیریت انتقال سیاسی را بر عهده گرفته و نیروهای امنیتی خود را مستقر کرده است. اگرچه برخی گمان می‌کنند HTS می‌تواند سوریه را اداره کند، اما مشکلات و چالش‌هایی نظیر کنترل تمامی گروه‌های مسلح و ایجاد ثبات اجتماعی-اقتصادی وجود دارد. جامعه بین‌المللی باید برای جلوگیری از خشونت و فروپاشی بیشتر، به گذار صلح‌آمیز و حمایت اقتصادی از سوریه کمک کند. کمک‌های بشردوستانه و کاهش تحریم‌های اقتصادی، نقشی کلیدی در کمک به بازگشت ثبات به سوریه ایفا خواهند کرد.

تا زمانی که بشار اسد از سوریه فرار نکرده بود، در تاریخ ۸ دسامبر، تعداد کمی از کشورها واقعاً خواهان سقوط حکومت دیکتاتور سوریه بودند. این موضوع به این دلیل نبود که دولت‌های خارجی به اسد علاقه‌مند بودند یا از شیوه وحشیانه‌ای که با آن بر سوریه حکومت می‌کرد، حمایت می‌کردند. بلکه آنها نگران این بودند که چه چیزی ممکن است جایگزین او شود: حاکمیت توسط شبه‌نظامیان تندرو، خونریزی‌های فرقه‌ای و هرج و مرجی که نه تنها سوریه بلکه بخش‌های زیادی از خاورمیانه را فرا بگیرد.

آن دیدگاه ترسناک نیز دلیل حکومت اسد برای خود بود؛ این که بقای او از بروز هرج و مرج و کشتار جلوگیری می‌کند و بسیاری از افراد، از جمله سیاستمداران خارجی، به این باور داشتند. در سال ۲۰۱۵، زمانی که شبه‌نظامیان مخالف به سقوط اسد نزدیک شده بودند، مقام‌های آمریکایی احتمال پیروزی کامل شورشیان و فروپاشی رژیم را به مثابه «موفقیت فاجعه‌بار» می‌دانستند.

اکنون اسد از بین رفته است. سوری‌ها در خیابان‌های دمشق جشن می‌گیرند، گروه‌های مخالف سعی در سازمان‌دهی یک انتقال سیاسی دارند و جهان در آستانه کشف آنچه پس از سقوط اتفاق خواهد افتاد، است. اسد تا پایان بی‌رحم و ظالم باقی‌ماند، حتی در حالی که بر یک دولت به طور فزاینده فقیر و ناکارآمد تسلط داشت. او کشوری به ویرانه تبدیل شده را به جای گذاشت و هر دولت جدیدی—حالا بماند یک ائتلاف از گروه‌های مخالف مسلح تفرقه‌زا—در این شرایط با مشکل مواجه خواهد شد. اما سابقه ضعیف گروه‌های شورشی سوری زمانی که بخش‌های وسیعی از قلمرو را اداره کرده‌اند نیز امیدواری را دشوار می‌کند.

با این وجود، موفقیت سوریه به نفع همگان است. سوری‌ها نمی‌خواهند با درگیری‌های بیشتر و ویرانی مواجه شوند و جامعه بین‌المللی نمی‌تواند ببیند که سوریه به‌هم بپاشد. کشورهایی که به این مسئله علاقه‌مند هستند اکنون باید هر کاری که می‌توانند انجام دهند، از جمله تشویق به یک انتقال صلح‌آمیز و فراگیر و ارائه کمک‌های بشردوستانه و اقتصادی فراوان، تا اطمینان حاصل کنند که بدترین ترس‌ها درباره سوریه پس از اسد به وقوع نمی‌پیوندد.

در سال ۲۰۱۱، حکومت اسد تلاش کرد تا یک حرکت اعتراضی سراسری را سرکوب کند. آن اعتراضات به یک قیام مسلحانه تبدیل شد که اسد با خشونت تشدیدشونده‌ای به آن پاسخ داد. در چندین نقطه از جنگی که به دنبال آن رخ داد، حکومت اسد به‌طور واقعی در معرض خطر قرار گرفتن توسط شبه‌نظامیان مخالف بود. با این حال، مداخلات متحدان سوریه، ایران و روسیه، دولت را از لحاظ نظامی تثبیت کرد و امکان بازپس‌گیری زمین‌ها را فراهم کرد. بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰، اسد به بمباران مناطق تحت‌کنترل مخالفان در سراسر سوریه پرداخت تا آنها را تسلیم کند و بیشتر کشور را بازپس گیرد.

جنگ سپس به یک بن‌بست طولانی مدت وارد شد. ترکیه چندین جیب باقیمانده تحت‌کنترل مخالفان را در شمال سوریه تأمین کرد، در حالی که نیروهای دموکراتیک سوریه، یا SDF، که توسط آمریکا حمایت می‌شوند، شرق سوریه را کنترل کردند، از جمله منابع ارزشمند کشاورزی و هیدروکربنی کشور. به لطف بخشی از تحریم‌های جدید ایالات متحده و فروپاشی اقتصادی لبنان همسایه، تمام سوریه—اما به ویژه مناطق تحت‌کنترل دولت—به یک بحران اقتصادی عمیق فرو رفت. نهادهای دولتی و نظامی سوریه به‌طور مداوم ضعیف شدند و دولت ناتوان از تثبیت و بازسازی مناطق تحت‌کنترل مخالفان بود که بازپس‌گرفته شده بودند.

اما امسال، با درگیر بودن ایران و روسیه در دیگر منازعات، آنچه از مخالفان مسلح سوریه باقی مانده بود فرصت را غنیمت شمرد. هیئت تحریر الشام—گروه آزادی‌بخش سوریه، یا HTS—و دیگر جناح‌های مخالف سال‌ها در یک پایگاه محافظت‌شده توسط ترکیه در استان شمال غربی ادلب سوریه سازمان‌دهی کرده بودند. در ۲۷ نوامبر، این گروه‌ها حمله‌ای به شهر شمالی حلب آغاز کردند. زمانی که آنها از دفاع‌های ارتش سوریه عبور کردند و شهر را تصرف کردند، این مقدمه‌ای شد برای شکست و فروپاشی فراگیر ارتش سوریه در سطح ملی. نیروهای تحت رهبری HTS از حلب به سمت جنوب حرکت کردند تا به پایتخت، دمشق، برسند، در حالی که سوری‌ها در مرکز و جنوب کشور—از جمله در مناطقی که قبلاً تحت کنترل مخالفان بودند—نیز قیام کردند. در ۸ دسامبر، در حالی که جناح‌های مخالف از شمال و جنوب به دمشق نزدیک می‌شدند، اسد به روسیه فرار کرد. پس از بیش از ۱۳ سال جنگ داخلی طاقت‌فرسا، حکومت اسد در کمتر از دو هفته فروپاشید.

اکنون، در دمشق پس از اسد، HTS مسؤولیت مدیریت یک انتقال سیاسی منظم را بر عهده گرفته است. HTS دولت موقت نجات سوریه را، که در ادلب ایجاد کرد، به عنوان یک مرجع انتقال ملی منصوب کرده است. این گروه همچنین نیروهای امنیتی خود را در پایتخت مستقر کرده، ایست‌های بازرسی را در نقاط کلیدی حمل‌ونقل در سراسر کشور تأسیس کرده و به‌طور مکرر به شبه‌نظامیان مخالف پیروز هشدار داده است که از آزار و اذیت غیرنظامیان و غارت خودداری کنند.

بسیاری در رسانه‌ها و محافل سیاسی غربی اکنون ظاهراً فرض می‌کنند که HTS سوریه را اداره خواهد کرد. اما دلایلی برای شک و تردید وجود دارد که اوضاع به این سادگی باشد. تا چند هفته پیش، HTS دو سوم از یک استان در حاشیه روستایی سوریه را کنترل می‌کرد. اداره کل سوریه چالشی متفاوت خواهد بود.

HTS آخرین تجسم جبهه النصره است که در اصل پیشتاز دولت اسلامی در عراق و سپس شاخه القاعده در سوریه بود. این گروه در سال ۲۰۱۶ به‌طور علنی روابط خود را با القاعده و جهادگرایی فراملیتی قطع کرد، اگرچه هنوز هم شامل برخی از شبه‌نظامیان کهنه‌کار و جنگجویان خارجی است. این گروه به عنوان یک سازمان تروریستی توسط شورای امنیت سازمان ملل، ایالات متحده و دیگر کشورهای ملی تعیین شده است.

در سال‌های اخیر، HTS به‌طور مداوم تلاش کرده است تا تصویر خود را بازسازی کند و از لیست‌های تروریستی بین‌المللی حذف شود. هنگامی که نیروهای مخالف به دمشق راهپیمایی کردند، HTS و رهبر آن، ابو محمد الجولانی، تلاش کردند تا تصویر جدیت و اعتدال را به نمایش بگذارند. HTS بیانیه‌هایی صادر کرد که اطمینان به بخش‌های مختلف قومی و فرقه‌ای سوریه و نیز سهامداران بین‌المللی مختلف ارائه می‌داد، در حالی که الجولانی به رسانه‌های غربی مصاحبه داده و تایید می‌کرد که سوریه تاریخی از همزیستی دارد و به حکمرانی معقول متعهد است.

همچنین به نظر می‌رسد که در زمانی که HTS به دمشق حمله کرد، مبارزان آن نسبتاً منظم باقی مانده‌اند. گزارش‌هایی از اعدام‌های سریع و انتقام‌جویی‌های فرقه‌ای محدود مشاهده شده است، احتمالاً بخشی از آن به دلیل نوعی است که بسیاری از ارتش سوریه بدون جنگ از منطقه عقب‌نشینی کردند بوده است. مطمئناً، برخی از خشونت‌های تلافی‌جویانه به وضوح رخ داده است و هزاران سوری که از کنترل شبه‌نظامیان هراس دارند به لبنان فرار کرده‌اند. اما در حال حاضر، مخالفان پیروز یک کمپین انتقام‌جویانه علیه دشمنان سابق خود یا جوامعی که به طور گسترده با رژیم قدیمی مرتبط بودند، به راه نینداخته‌اند.

متأسفانه، سابقه HTS در سطح محلی نویدبخش خوبی برای ساختن یک دولت ملی که تنوع دینی، قومی و سیاسی سوریه را دربر گیرد، نیست. در حکمرانی بر ادلب، این گروه هیچ تعهد واقعی به کثرت‌گرایی سیاسی نشان نداده است. HTS برخی از تمرینات قانونی‌سازی را۲۷۰۱تا زمانی که بشار اسد در ۸ دسامبر از سوریه فرار کرد، تعداد کمی از کشورها خواهان سقوط دولت دیکتاتور سوریه بودند. این موضوع به این خاطر نبود که دولت‌های خارجی اسد را دوست داشتند یا شیوه‌ی وحشیانه‌ی حکومت او بر سوریه را تأیید می‌کردند. بلکه به این دلیل بود که از آنچه ممکن بود جایگزین او شود، می‌ترسیدند: حکومتی از سوی تندروهای افراطی، خونریزی‌های فرقه‌ای و هرج‌ومرجی که نه تنها سوریه بلکه بخش وسیعی از خاورمیانه را در بر می‌گرفت.

این چشم‌انداز ترسناک، همچنین استدلال دولت اسد برای بقای خود بود، که ادامه‌ی بقای آن بدون دولتی موجب آنارشی و کشتار نمی‌شود و بسیاری از افراد، از جمله سیاست‌گذاران خارجی، به آن معتقد بودند. در سال ۲۰۱۵، زمانی که مبارزان مخالف به براندازی اسد نزدیک شدند، مقامات آمریکایی احتمال پیروزی کامل شورشیان و فروپاشی رژیم را معادل با «موفقیت فاجعه‌بار» دانستند.

اکنون اسد رفته است. سوری‌ها در خیابان‌های دمشق جشن می‌گیرند، گروه‌های مخالف تلاش می‌کنند تحولی سیاسی را سازماندهی کنند و جهان در آستانه‌ی کشف این موضوع است که پس از سقوط چه اتفاقی می‌افتد. اسد تا آخر بیرحمانه و بی‌رحم ماند، حتی وقتی که بر کشوری رو به فقر و بحران مدیریتی سلطه داشت. او ملتی ویران شده را به جا گذاشته است، و هر دولت جدیدی —چه رسد به یک ائتلاف از گروه‌های پراکنده‌ی مسلح مخالف— در این شرایط به سختی عمل خواهد کرد. اما سابقه ضعیف گروه‌های شورشی سوری زمانی که بر بخش‌های قابل‌توجهی از سرزمین‌ها حکمفرمایی کرده‌اند، همچنین سخت است که امیدوار بود.

با این حال، موفقیت سوریه به نفع همه است. سوری‌ها نمی‌خواهند خشونت و ویرانی بیشتری تحمل کنند و جامعه بین‌المللی نمی‌تواند ببیند سوریه از هم پاشیده شود. کشورهای علاقمند حالا باید هر کاری که می‌توانند انجام دهند، از جمله تشویق به تحولی صلح‌آمیز و فراگیر و ارائه کمک‌های انسانی و اقتصادی فراوان، تا اطمینان حاصل کنند که بدترین ترس‌ها درباره سوریه پس از اسد به واقعیت نمی‌پیوندند.

در سال ۲۰۱۱، دولت اسد تلاش کرد تا جنبش اعتراضی سرتاسری را سرکوب کند. آن اعتراضات به یک شورش مسلحانه تبدیل شد که اسد با خشونت و تشدید تدریجی برخورد کرد. در چندین نقطه در جنگ پیوسته بعدی، دولت اسد به نظر می‌رسید که در خطر واقعی از بین رفتن توسط مبارزان مخالف باشد. با این حال، مداخلات از سوی متحدان سوری ایران و روسیه، دولت را از نظر نظامی تثبیت کرده و به آن کمک کردند تا زمینه را بازیابی کند. بین سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۲۰، اسد انبوه‌های کنترل‌شده توسط مخالفان را در سراسر سوریه بمباران کرد و اکثر کشور را بازپس گرفت.

سپس جنگ به یک وضعیت ایستای طولانی مدت وارد شد. ترکیه چندین جیب باقی‌مانده‌ی تحت کنترل مخالفان در شمال سوریه را امن کرد، در حالی که نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که تحت حمایت آمریکا بودند، شرق سوریه را کنترل کردند، از جمله منابع با ارزش کشاورزی و پتروشیمی کشور. تا حدی به دلیل تحریم‌های جدید آمریکا و فروپاشی اقتصادی لبنان همسایه، تمام سوریه—اما به‌ویژه سرزمین‌های تحت کنترل دولت—به یک بحران اقتصادی عمیق فرو رفت. نهادهای دولتی و نظامی سوریه به تدریج ضعیف‌تر شدند و دولت قادر نبود که برای تثبیت و بازسازی مناطق تحت کنترل مخالفانی که دوباره تصرف کرده بود، منابع کافی پیدا کند.

اما امسال، در حالی که ایران و روسیه در نزاع‌های دیگر درگیر شده‌اند، آنچه از مخالفان مسلح سوری باقی مانده بود فرصت را غنیمت شمرد. هیات تحریر الشام (HTS)— گروه آزادی‌بخش سوریه— و دیگر جناح‌های مخالف سال‌ها در یک محفل تحت حفاظت ترکیه در استان شمال‌غربی ادلب در حال سازماندهی بودند. در ۲۷ نوامبر، این گروه‌ها حمله‌ای به شهر شمالی حلب انجام دادند. زمانی که آن‌ها از دفاع‌های ارتش سوریه عبور کرده و شهر را به دست آوردند، این امر موجب فروپاشی و شکست متوالی ارتش سوریه در سطح ملی شد. نیروهای تحت رهبری HTS از حلب به سمت جنوب به مقصد پایتخت، دمشق، پیشروی کردند، در حالی که سوری‌ها در مرکز و جنوب کشور— از جمله در مناطق سابقاً تحت کنترل مخالفان— نیز قیام کردند. در ۸ دسامبر، در حالی که جناح‌های مخالف از هر دو جهت شمال و جنوب به دمشق نزدیک شدند، اسد به روسیه فرار کرد. پس از بیش از ۱۳ سال جنگ داخلی فرسایشی، دولت اسد در کمتر از دو هفته فروپاشیده بود.

اکنون، در دمشق پس از اسد، HTS زمام تلاش برای مدیریت یک گذار سیاسی منظم را در دست گرفته است. HTS دولت موقت نجات سوریه را که خود در ادلب ایجاد کرده بود، به عنوان یک مرجع انتقالی ملی نصب کرده است. همچنین نیروهای امنیتی خود را در پایتخت مستقر کرده و ایست‌های بازرسی را در نقاط کلیدی حمل‌ونقل در سراسر کشور ایجاد کرده است و بارها به شورشیان پیروزمند مخالف هشدار داده که به بدرفتاری با غیرنظامیان و غارت نپردازند.

بسیاری در رسانه‌ها و محافل سیاست‌گذاری غربی اکنون آشکارا فرض می‌کنند که HTS سوریه را اداره خواهد کرد. با این حال، دلایلی وجود دارد که شک داشته باشیم که اوضاع به این سادگی باشد. تا چند هفته پیش، HTS دو سوم یک استان در محیط روستایی سوریه را کنترل می‌کرد. اداره کل سوریه چالش متفاوتی خواهد بود.

HTS آخرین تجسم جبهه النصره است که در اصل پیشتاز سوریه در داعش عراق و سپس شاخه القاعده در سوریه بود. این گروه در سال ۲۰۱۶ عموم روابط خود را با القاعده و جهادگرایی فراملیتی قطع کرده بود، هرچند هنوز برخی از مبارزان باتجربه و مبارزان خارجی در صفوف خود دارد. این گروه از سوی شورای امنیت سازمان ملل، ایالات متحده و دولت‌های ملی دیگر به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است.

در سال‌های اخیر، HTS به طور مداوم برای ترمیم تصویر خود و حذف آن از فهرست‌های تروریستی بین‌المللی تلاش کرده است. هنگامی که نیروهای مخالف به دمشق حمله کردند، HTS و رهبر آن، ابو محمد الجولانی، تلاش کردند تصویری از جدیت و اعتدال ارائه دهند. HTS بیانیه‌هایی برای اطمینان اقوام و مذاهب متنوع سوریه و ذی‌نفعان بین‌المللی مختلف صادر کرد، در حالی که الجولانی به رسانه‌های غربی مصاحبه‌هایی داد که تاریخ هم‌زیستی سوریه را تأیید کرده و به حاکمیت نهادینه متعهد شد.

وقتی HTS به دمشق روانه شده، مبارزان آن به نظر می‌رسد نسبتاً انضباط‌پذیر باقی مانده‌اند. گزارش‌هایی از اعدام‌های خلاصه و مقابله‌های فرقه‌ای محدود بوده، شاید به دلیل، تا حدی، نحوه‌ای که بخش اعظمی از ارتش سوریه بدون درگیری به اراضی واگذار کرده است. مطمئناً، برخی از خشونت‌های تلافی‌جویانه به وضوح اتفاق افتاده و هزاران سوری به دلیل ترس از کنترل مبارزان فرار کرده و به لبنان گریخته‌اند. اما در حال حاضر، مخالفان پیروزمند کمپینی انتقامی علیه دشمنان سابق خود و یا علیه جامعه‌های به طور گسترده مرتبط با رژیم قدیمی را راه نینداخته‌اند.

متأسفانه، عملکرد HTS در سطح محلی حاکی از آن نیست که برای ساخت یک دولت ملی که تنوع دینی، قومی و سیاسی سوریه را در بر گیرد، مناسب باشد. در اداره ادلب، این گروه هیچ تعهد واقعی به کثرت‌گرایی سیاسی نشان نداده است. HTS برخی از تمرین‌های مشروعیت‌بخش را برای ایجاد دولت نجات در ادلب مدیریت کرده است، از جمله یک کنفرانس قانون اساسی ظاهراً فراگیر. اما هرگز این فرآیندها مشارکتی و دموکراتیک نبوده‌اند. الجولانی همیشه در کنترل بود، حتی اگر موقعیت رسمی دولتی نداشت؛ او به عنوان رئیس ادلب شناخته می‌شد. چند ماه پیش، دستگاه امنیتی HTS به شدت اعتراضات در ادلب را که آزادی زندانیان و پایان حکومت الجولانی را خواستار بودند، سرکوب کرد.

HTS موفق به ایجاد نظم و ثبات نسبی در ادلب شد. با این حال، بعید به نظر می‌رسد که HTS بتواند کنترل خود را بر ادلب در سراسر سوریه گسترش دهد. تحکیم کنترل HTS در ادلب فرایندی سال‌ها دشوار و اغلب خشونت‌آمیز بود که در آن HTS جناح‌های مخالف رقابتی را نابود کرده و مخالفان و جداشدگان خود را از میان برده است. به نظر می‌رسد که HTS می‌توانست دستگاه‌های اداری و امنیتی خود را از ادلب به حلب نزدیک گسترش دهد پس از آنکه شهر را تسخیر کرد. تعمیم آن مدل برای پوشش تمام سوریه، با این حال، غیرممکن به نظر می‌رسد. سوریه از نظر جغرافیایی بسیار بزرگتر است، حدود ده برابر جمعیت بیشتری نسبت به ادلب دارد، متنوع‌تر است، و اکنون با مردان مسلح خارج از کنترل مؤثر HTS پر شده است. هرچند HTS ممکن است فرهنگی قوی از انضباط داخلی ایجاد کرده باشد، بر اساس یک شمارش اخیر، این گروه تنها ۳۰,۰۰۰ مرد دارد. به نظر می‌رسد که این تعداد برای اداره سوریه یا کنترل گروه‌های مسلح بسیاری که ممکن است در طول HTS شناور باشند، کافی نباشد.

هیات تحریر الشام (HTS) تمامیت مخالفان مسلح سوریه را تشکیل نمی‌دهد. این گروه حتی در ادلب نیز تمام مخالفان مسلح را شامل نمی‌شد، جایی که HTS جناح‌های هم‌پیمان را که به عنوان نیروهای کمکی عمل می‌کردند، جمع‌آوری کرد. HTS قادر به کنترل تمامی گروه‌های مسلحی که اکنون در سراسر کشور فعال هستند، نیست. قطعاً، جناح‌هایی که در هفته‌های اخیر در مرکز و جنوب کشور مجدداً بسیج شدند، از جبهه جبهه جو‌لانی پیروی نمی‌کنند.

وقتی که گروه‌های مخالف سوری قبلاً بخش‌های دیگری از کشور، از جمله جنوب سوریه، مناطق اطراف دمشق، و بخش‌هایی از شمال سوریه را که توسط گروه‌های تحت حمایت ترکیه تسخیر شده بودند، به دست گرفتند، نتیجه معمولاً حکمرانی خودسرانه ملیشیایی و درگیری‌های داخلی بود. تلاش‌ها برای تجمیع جناح‌های محلی و ساخت نهادهای متحد بارها شکست خورد. HTS تنها با صرف زمان زیاد، تداوم و اجبار مرگبار در ادلب موفق شد.

بسیاری اکنون به ترکیه نگاه می‌کنند تا از نفوذ خود بر HTS و دیگر گروه‌های مخالف برای کمک به هدایت گذار سوریه استفاده کند. اما، هرچند ترکیه نفوذی بر HTS دارد، به نظر نمی‌رسد که کنترل کاملی بر این گروه داشته باشد، که مثلا قبلاً با تصرف سرزمین‌های تحت کنترل گروه‌های تحت حمایت ترکیه در حلب، دولت ترکیه را رنجاند. و در میان جناح‌های مخالف در شمال سوریه که به طور کامل‌تری در اختیار ترکیه هستند—در حقوق‌بگیر ترکیه، در مناطقی که تحت اشغال ترکیه بوده و توسط نهادهای مرتبط با ترکیه اداره می‌شوند—آنکارا هیچ توانایی برای اعمال انضباط یا محدود کردن سو استفاده‌ها از خود نشان نداده است. ترکیه عمدتاً این جناح‌ها را به جان نیروهای دموکراتیک سوریه تحت رهبری کردها انداخته، که آنکارا آن‌ها را به عنوان شاخه حزب کارگران کردستان، گروهی کردی که در لیست تروریستی قرار دارد، می‌داند. حتی پس از سقوط اسد، جناح‌های تحت حمایت ترکیه به حملات خود به نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال ادامه داده‌اند.

دلایلی برای شک به صداقت گرایش معتدل HTS وجود دارد. اما خطر فوری‌تر برای سوریه، افراط‌گرایی اسلامی نیست بلکه هرج‌ومرجی است که ممکن است پیروزی مخالفان به بار آورد. خطر واقعی وجود دارد که وضعیت در سوریه پس از اسد از کنترل خارج شود، و کشور درگیر نه فقط درگیری آشکار میان گروه‌های مسلح شود، بلکه همچنین درگیر شمار زیادی از انتقامجویی‌ها و تسویه‌حساب‌های خونین شود.

هر چیدمانی که جای اسد را بگیرد، این دولت جدید با شرایط مساعدی برای ثبات و بازیابی مواجه نخواهد بود. بحران اجتماعی-اقتصادی از پیش سنگین سوریه به نظر می‌رسد که بیشتر عمیق شود. بر اساس گزارش سازمان ملل، در سال ۲۰۲۴، ۱۶.۷ میلیون سوری نیاز به کمک‌های بشردوستانه خواهند داشت، که بیش از ۷۰ درصد از جمعیت کشور است و بالاترین رقم از زمان شروع جنگ سوریه است. حدود ۱۲.۹ میلیون سوری باور می‌شود که با ناامنی غذایی مواجه هستند. خدمات دولتی قبل از برکناری اسد از هم پاشیده بودند. در مناطق تحت کنترل دولت اسد، به ویژه، کمبود برق زندگی روزمره و ارائه خدمات عمومی مانند آموزش و آب جاری را مختل کرده بود.

HTS منابع محدودی دارد. این گروه موفق شد ثبات اجتماعی را در ادلب حفظ کند که عمدتاً به لطف کمک‌های بشردوستانه‌ای بود که با حمایت بین‌المللی از طریق ترکیه به این منطقه رسانده می‌شد. HTS همچنان به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته می‌شود—این ممکن است اکنون قدرت را در سوریه‌ای ویران از لحاظ اقتصادی که قبلاً به شدت تحریم شده، به دست بگیرد. مشخص نیست که یک دستگاه دولتی و اقتصادی سوری که تحت چندین رژیم تحریمی متقاطع است، چگونه کار خواهد کرد یا آیا موج لازم حمایت از سوی اهداکنندگان تحقق خواهد یافت. نمی‌توان از متحدان قدیمی اسد انتظار داشت که سوریه را سر پا نگه دارند؛ ایران ظاهراً ارسال نفتی که برای تولید برق حیاتی بود را متوقف کرده است و نهادهای بشردوستانه کمبود کالاهای اساسی و افزایش شدید قیمت غذا را در شهرهای بزرگ کشور گزارش کرده‌اند.

برخی ناظران پیشنهاد کرده‌اند که سقوط دولت اسد می‌تواند راه را برای بازگشت پناهجویان سوری هموار کند. نتیجه، اما، ممکن است برعکس باشد: جریان‌های جدید مهاجرت از سوریه. همیشه یک ساده‌سازی بود که ادعا شود پناهجویانی که پس از بروز جنگ داخلی در ۲۰۱۱ سوریه را ترک کردند، همگی از اذیت و آزار حکومت اسد فرار کرده بودند؛ بسیاری بودند، اما بسیاری دیگر به دنبال فرار از ناامنی عمومی و خشونت، اجباری نظامیگری سوریه، یا فروپاشی اقتصادی بودند. برای اینکه پناهجویان به طریقی معنادار و پایدار بازگردند، سوریه باید مکانی باشد که واقعاً برای زندگی مناسب باشد—جایی که امن باشد، با خدمات عمومی و اشتغال پایدار. حتی پناهجویان سوری که از سقوط اسد خوشحال هستند قادر نخواهند بود به خانه بازگردند اگر قانون و نظم از هم بپاشد یا اگر نتوانند راهی برای حمایت از خانواده‌های خود پیدا کنند.

فقر اقتصادی می‌تواند رقابت خشونت‌آمیز بین گروه‌های مسلح سوری بر سر سرزمین و عواید را تشدید کند. بعد از بیش از یک دهه جنگ، این گروه‌ها منافع و نیازهای مستقل خود را توسعه داده‌اند. و بازارهای سیاه اقتصاد جنگی سوریه فقط به‌محض خروج اسد از بین نمی‌روند. برای مثال، اشخاص مرتبط با اسد—شامل گروه‌هایی که زمانی با او مخالف بودند—میلیون‌ها دلار از تجارت غیرقانونی آمفتامین به دست آورده‌اند. اکنون کنترل آن تجارت می‌تواند به خشونت بین جناح‌های رقیب دامن بزند.

مهاجرت جدید از سوریه و از سر گرفتن درگیری‌های داخلی بر همسایگان سوریه تأثیرات بی‌ثبات‌کننده‌ای خواهد داشت—حتی وقتی که خود این همسایگان ممکن است نقشی بی‌ثبات‌کننده در داخل سوریه ایفا کنند. ترکیه به اظهارات سخت خود در مورد “تروریست‌های جدایی‌طلب” نیروهای دموکراتیک سوریه ادامه داده و همچنان حملات نیابتی‌های محلی خود به نیروهای تحت رهبری کردها را تشویق کرده است. اسرائیل تأسیسات نظامی سوریه را در سراسر کشور بمباران و نابود و سرزمین بیشتری در امتداد جاده‌های جولان تصرف کرده است. برخی کشورها در منطقه، از جمله مصر، اردن و امارات متحده عربی، احتمالاً از چشم‌انداز یک گروه اسلامی تندرو در قدرت گرفتن در دمشق بیمناک هستند. اکنون خطر واقعی وجود دارد که کشورهای منطقه ممکن است جناح‌های محلی را برای تأمین منافع خود در سوریه، احتمالا با تصرف حائل‌های سرزمینی در امتداد مرزهای سوریه، جذب کنند. همه این شرایط به احتمال زیاد منجر به یک گذار سیاسی موفق نمی‌شوند.

اسد دلتنگ نخواهد شد. تحت اسد و پدر او، حافظ، دولت سوریه کارهای شنیعی برای حفظ قدرت انجام داد، مردم سوریه را بی‌رحمانه کرده و به فقر و بدبختی گرفتار کرد. احساسات بسیاری از سوری‌ها بر سر رفتن اسد مشخص است از جشن‌هایی که خیابان‌های دمشق و شهرهای دیگر را گرفته و از احساساتی که در بازگشایی شبکه زندان‌های دولت و آزادی بازداشت‌شدگان آن فوران کرده است.

اکنون همه طرف‌ها باید اطمینان حاصل کنند که تاریک‌ترین پیش‌بینی‌ها در مورد سقوط اسد به واقعیت نمی‌پیوندد و آن چه جایگزین اسد می‌شود، فقط هرج‌ومرج و خشونت نیست. سوری‌ها خود بدون شک نقش رهبری را در تصمیم‌گیری برای آینده کشور بازی خواهند کرد. با این حال، کشورهای خارجی نیز می‌توانند با تشویق HTS و دیگر گروه‌های سوری به دنبال یک گذار سیاسی مسالمت‌آمیز و حداکثری جامع کمک کنند. به‌طور موازی، کشورهای اهداکننده باید یک برنامه بزرگ کمک بشردوستانه و اقتصادی را برای سوریه پیش ببرند، از جمله کمک به سوری‌های آسیب‌پذیر و حمایت از خدمات ضروری در سراسر کشور. آن‌ها باید از تحریم‌های اعمال‌شده بر دولت پیشین اسد، از جمله معافیت‌ها یا مجوزهایی که تحریم‌ها را بر نهادهای دولتی مانند بانک مرکزی سوریه و بخش‌های اقتصادی کامل بی‌اثر می‌کنند، فوراً تسکین دهند. بیگانگان باید هرگونه درگیری جناحی جدید را به شدت متوقف کنند و از وسوسه پیشبرد منافع خود با حمایت از یک گروه در مقابل دیگری اجتناب کنند.

با اینکه ممکن است برخی کشورها reservationهای قابل‌فهمی درباره HTS داشته باشند، آن‌ها باید همچنان خواهان موفقیت گذار سوریه باشند و نباید دخالت کنند و باعث شکست آن شوند. فروپاشی سوریه بدتر خواهد بود، برای سوری‌ها و برای منطقه. و اگر سوریه به هرج‌ومرج فرو برود، این فقط یک فاجعه انسانی نخواهد بود—این به معنای تایید ادعای دیکتاتوری اسد خواهد بود.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=15303

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است