امروز: جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

چگونه دیپلماسی آمریکا می تواند لبنان و خاورمیانه را باثبات کند

اتفاقات دو هفته گذشته شاهد تنزل بی‌سابقه‌ای در محور مقاومت ایران بوده‌اند. این تحولات انتخاب‌های سیاستی پیچیده‌تری را برای دولت بایدن به ارمغان آورده، اما همچنین فرصت‌های استراتژیک نیز فراهم کرده است. علت این امر آن است که اسرائیل به مرحله‌ای بازگشته که نه تنها ایران را مهار می‌کند، بلکه عناصر کلیدی شبکه بازدارندگی ایران، به ویژه در لبنان را از هم می‌پاشد. پایان عملیات اسرائیل به همان اندازه که به مهارت نظامی اسرائیل وابسته است، به دیپلماسی ایالات متحده نیز بستگی دارد.

دولت بایدن منطقه‌ای را به ارث برد که دچار آشوب شده بود. کارزار “فشار حداکثری” سال‌های ترامپ موجب فروپاشی رژیم ایران نشده بود. علی‌رغم ترور ژنرال ایرانی قاسم سلیمانی توسط دولت ترامپ در سال ۲۰۲۰، ایران حمایت خود از نیابتی‌هایش در منطقه را افزایش داده و بی‌ثباتی بیشتری در یمن، عراق و سوریه ایجاد کرده بود. هنگامی که دولت بایدن برنامه‌ریزی برای خروج سال ۲۰۲۱ از افغانستان را آغاز کرد و نیروها را از خاورمیانه به اروپا و آسیا منتقل کرد، به دنبال راه‌هایی بود تا به هدف کاهش نیاز به حضور نظامی گسترده در خاورمیانه، تنش‌زدایی از منطقه را عملی کند.

این برنامه‌ها تنها به طور متعادل موفقیت‌آمیز بودند. در سال ۲۰۲۲، عربستان سعودی و حوثی‌ها به توافق آتش‌بسی رسیدند که همچنان پایدار است. همچنین، عربستان سعودی و ایران توافق کردند روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند. با این حال، تلاش‌ها برای مذاکره جهت گسترش عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و همسایگانش با حمله تروریستی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ پایان یافت. در پاسخ، پنتاگون نیروها را سریعاً به منطقه فرستاد تا امنیت اسرائیل را تضمین کند. اسرائیل با فرض اینکه ایالات متحده احتمالاً این نیروها را به محض اینکه بحران امنیتی ناشی از ۷ اکتبر فروکش کند، خارج خواهد کرد، به حمایت موقتی گروه‌های هجومی دریایی و اسکادران‌های اعزامی هوایی ایالات متحده تکیه می‌کند تا آزادی عمل بیشتری علیه ایران داشته باشد.

تطابق بین دولت بایدن و اسرائیل

پس از تشدید نظامی اسرائیل علیه حزب‌الله، موضع کاخ سفید از درخواست برای آتش‌بس به حمایت از عملیات اسرائیل در لبنان تغییر کرده است. به نظر می‌رسد که دولت بایدن خود را به استفاده بهینه از جبهه دوم تازه اسرائیل رسانده است. با نگاه به گذشته، جبهه دوم اسرائیل و حمایت دولت بایدن از این اقدام، به دلایل متعددی قابل پیش‌بینی بود.

اسرائیل دلایل متعددی برای حرکت از غزه به سمت لبنان دارد. از نظر نمادین، اسرائیل هنوز رهبر ارشد باقی‌مانده حماس و معمار حمله ۷ اکتبر، یحیی سنوار را حذف نکرده است. اسرائیل به مرز توانایی خود برای آزادی نظامی گروگان‌های باقی‌مانده توسط حماس نزدیک شده است. همچنین، ناتوانی در دستیابی به آتش‌بس توافق‌نامه، علیرغم بهترین تلاش‌های ایالات متحده، قطر و مصر، به این معنا بود که اسرائیل دیر یا زود بر تهدیدهای دیگر متمرکز خواهد شد. هرچند غزه تمرکز عمده‌تری از نیروهای نظامی اسرائیل را به خود اختصاص داده بود، نشانه‌هایی که اسرائیل قصد داشت به تهدیدهای دیگر بپردازد، ماه‌هاست که آشکار بوده است.

حمله به فرمانده ارشد حزب‌الله لبنان، فواد شکر، که در ۳۰ ژوئیه در بیروت کشته شد، نشان داد که اطلاعات اسرائیل به شبکه رهبری حزب‌الله نفوذ کرده است. تصمیم ایران برای تلافی نکردن ترور رهبر سیاسی حماس، اسماعیل هنیه، در تهران در ۳۱ ژوئیه، به نظر می‌رسید که به اسرائیل آزادی عمل برای برنامه‌ریزی ترورهای بیشتر را داده است. امّا آنچه در لبنان بعد از آن رخ داد، فراتر از انتظارات هرکسی که دهه‌ها خصومت بین حزب‌الله لبنان و اسرائیل را مشاهده کرده بود، بود.

شروع با حملات پجر در ۱۸ سپتامبر و دنبال شدن با حملات واکی تاکی در ۱۹ سپتامبر، آشکار کرد که اسرائیل به شکل گسترده‌ای در زنجیره تأمین و شبکه داخلی حزب‌الله نفوذ کرده بود. هدف این حملات هم اختلال در فرماندهی و کنترل حزب‌الله و هم ایجاد هراس کافی برای مجبور کردن رهبران ارشد حزب‌الله به پناه گرفتن در مکان‌هایی بود که بتوان آنها را هدف قرار داد. این رویکرد با کشتن رهبر حزب‌الله، حسن نصرالله در ۲۷ سپتامبر به اوج خود رسید. ژنرال ایرانی عباس نیلفروشان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز به همراه نصرالله کشته شد. پس از این ضربه، ارتش دفاعی اسرائیل (IDF) توجه خود را به عملیات زمینی در جنوب لبنان معطوف کرد.

اسرائیل مجبور به انجام عملیات زمینی در لبنان شد به دلیل تجمع نیروها و تجهیزات حزب‌الله در طول خط آبی. به دلیل آنکه حزب‌الله از ۸ اکتبر ۲۰۲۳ به پرتاب راکت به شهروندان شمال اسرائیل آغاز کرد و باعث جابه‌جایی حدود ۹۰,۰۰۰ شهروند از خانه‌های خود شد، به نظر می‌رسد که نوعی از عملیات جاری IDF در جنوب لبنان تقریباً برای یک سال در نظر گرفته شده بود. نیاز به چنین عملیاتی احتمالاً اصلی‌ترین دلیل است که دولت بایدن حمایت نسبتاً خاموش خود را به اسرائیل ارائه داده است. در کنفرانس خبری اول اکتبر، سخنگوی پنتاگون، سرلشگر پاتریک رایدر گفت: “[ما] به طور کامل از حق اسرائیل برای دفاع از خود در برابر حزب‌الله حمایت می‌کنیم. تا جایی که ما درک می‌کنیم، [اسرائیل] عملیات محدودی برای تخریب زیرساخت‌های حزب‌الله دارد که در طول مرز مستقر شده‌اند و می‌تواند برای تهدید شهروندان اسرائیل استفاده شود.”

 

انتظار برای آینده اسرائیل، لبنان و ایران

عملیات ارتش اسرائیل (IDF) در لبنان با عملیات در غزه متفاوت است. با توجه به وضعیت لبنان به عنوان یک کشور مستقل و محیط پیچیده سیاسی و امنیتی درون مرزهای آن، عملیات کنونی اسرائیل علیه حزب‌الله باید با استفاده تبعیض‌آمیز از قدرت در برابر اهداف نظامی معتبر انجام شود. حتی عملیات نظامی موفق و تبعیض‌آمیز در جنوب لبنان، حزب‌الله را به عنوان یک تهدید بلندمدت از بین نخواهد برد. حزب‌الله هنوز در بیروت و دیگر قسمت‌های لبنان پایگاه‌های قوی خواهد داشت. در نتیجه، عملیاتی در مقیاس محدود که به نظر می‌رسد دولت بایدن از آن حمایت می‌کند، باید با دیپلماسی ایالات متحده در لبنان و منطقه تقویت شود تا پارادایم امنیت جدیدی در داخل لبنان ایجاد شود.

خوشبختانه، چارچوب این پارادایم جدید، هرچند محدود، از قبل موجود است.

قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل (UNSCR) پس از عملیات زمینی اسرائیل در لبنان در سال ۲۰۰۶ تصویب شد. ناکامی در اجرای تمامی موازین قطعنامه ۱۷۰۱ بخشی از دلیل بازگشت نیروهای اسرائیلی به لبنان را توضیح می‌دهد. عناصر زیر از قطعنامه ۱۷۰۱ حیاتی هستند:

الزام به خلع سلاح همه گروه‌های مسلح در لبنان، به طوری که “هیچ سلاح یا اقتداری در لبنان به جز آنچه در دست دولت لبنان و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل وجود دارد، نباشد”
رعایت کامل طرفین از خط آبی و “ترتیبات امنیتی برای جلوگیری از ازسرگیری مخاصمات”، از جمله منطقه‌ای بدون هرگونه نیروی مسلح، تجهیزات و سلاح‌هایی به جز نیروهای دولتی لبنان و نیروهای موقت سازمان ملل متحد در لبنان، بین خط آبی و رودخانه لیتانی
با توجه به اینکه عملیات کنونی ارتش اسرائیل راه‌حل دائمی ارائه نمی‌دهد، انتظار اقدامات اضافی زیر را داشته باشید:

اولاً، اسرائیل علیه ایران پاسخ خواهد داد. نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، این نیت را به وضوح اعلام کرده است و دولت بایدن نیز به‌طور علنی از آن حمایت کرده است. مشاور امنیت ملی، جیک سالیوان، در ۱ اکتبر اعلام کرد که برای حمله ایرانی، پیامدهای شدیدی خواهد داشت.

دوماً، حملات گسترده اسرائیل علیه اهداف مرتبط با حزب‌الله لبنان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لبنان و سوریه برای مدتی ادامه خواهد داشت که نیازمند ایجاد اختلال در تأمین مجدد ایران به حزب‌الله باشد. اسرائیل از این حملات برای از بین بردن انبارهای راکت و موشک‌های خارج از جنوب لبنان استفاده خواهد کرد.

از سوی ایالات متحده، تلاش‌های دیپلماتیک باید با اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه، و اکنون به‌ویژه با لبنان، افزایش یابد. این تلاش‌ها باید برای تعریف نقطه پایان تشدید کنونی کار کند. این به معنای تلاش‌های افزایش یافته برای یا بازسازی جریان مخالف حزب‌الله در لبنان یا مجبور کردن حزب‌الله به قبول برخی محدودیت‌ها بر اقداماتی مودن، مانند مواردی که در قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل آمده است. موفقیت این تلاش‌ها تنها ممکن خواهد بود اگر عملیات اسرائیلی در لبنان مانند گذشته جمعیت را بیگانه نکند. اگر این شرایط محقق شود، این رویکرد بیشتر به یک راه‌حل سیاسی منجر می‌شود که توسط هر دو لبنان و اسرائیل پشتیبانی می‌شود.

علاوه بر این، هرگونه عملیات در دست اسرائیل علیه ایران باید به گونه‌ای کالیبره شود که از گسترش بیشتر درگیری خارج از آنتاگونیست‌های کنونی جلوگیری کند. در اینجا نیز، ایالات متحده نقش مهمی در کمک به محدودیت اسرائیل دارد.

در نهایت، انتظار داشته باشید که مذاکرات آتش‌بس غزه دوباره شروع شود. اگر در لبنان به یک نتیجه‌بندی پایدار دست یابند، به همراه سناریویی که در آن ایران مهار شده ولی مجبور به تشدید نظامی نشود، دلایلی برای اعتقاد به موفقیت بیشتر مذاکرات غزه برای اسرائیل و ایالات متحده وجود دارد.

 

نویسنده:  Daniel E. Mouton

اندیشکده: atlantic council

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=14038

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است