اوایل روز سهشنبه، اسرائیل اعلام کرد که در حال آغاز یک تهاجم زمینی “محدود” به لبنان است. این اقدام در پی حملات هوایی اسرائیلی به اهداف حزبالله، از جمله در بیروت صورت گرفت، جایی که حسن نصرالله، رهبر حزبالله، روز جمعه کشته شد. تقریبا یک سال پس از آغاز درگیریها که با حمله تروریستی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شروع شد، اسرائیل اهداف جنگی خود را بازنگری کرده است تا بازگشت دهها هزار اسرائیلی که از حملات موشکی حزبالله به شمال اسرائیل گریختهاند، تامین شود. برای پاسخ به پرسشهای مهم ما درباره این کارزار نظامی جدید اسرائیل، به شالوم لیپنر، پژوهشگر ارشد غیربومی برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک و مشاور سابق هفت نخستوزیر متوالی اسرائیل، مراجعه کردیم.
۱. چطور این عملیات لبنان با عملیاتهای پیشین اسرائیل متفاوت است؟
زمینههای این عملیات جدید اسرائیل در لبنان آن را از ورودهای قبلی به این منطقه عملیاتی متمایز میکند. یک سال پس از آغاز کارزار غزه، ارتش اسرائیل در حال حرکت به سمت دشمنان نزدیکتر ایران است، اکنون انرژی خود را بر حزبالله متمرکز کرده است—که مشتری نزدیکتر و خطرناکتری از تهران نسبت به حماس است—در حالی که در یمن و مکانهای دیگر اعلام کرده که به مقابله قاطع با تمامی دشمنان (و حامیان آنها) ادامه خواهد داد. رویکرد روشمند اسرائیل در مقابل حزبالله، با قطع رهبری آنها به طور جراحی قبل از حضور نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) در میدان نبرد، به این واقعیت اشاره دارد که حزبالله دشمنی است که IDF مدتهاست در حال آمادهسازی برای مقابله با آن بوده است. این راهکار بهشدت با واکنش بیانضباط پس از شگفتی ناخوشایند ۷ اکتبر تضاد دارد.
۲. آیا روز سهشنبه، اسرائیل اعلام کرد که یک عملیات زمینی “محدود” را در لبنان آغاز کرده است.
این اقدام پس از حملات هوایی اسرائیل به اهداف حزبالله، از جمله در بیروت، صورت گرفت که در جریان آن، حسن نصرالله، رهبر حزبالله، در روز جمعه کشته شد. نزدیک به یک سال از درگیری که پس از حمله تروریستی حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، اسرائیل اهداف جنگی خود را برای تامین بازگشت دهها هزار اسرائیلی که از حملات موشکی حزبالله به شمال اسرائیل گریختهاند، اصلاح کرده است. برای پاسخ به پرسشهای مهم درباره این عملیات نظامی جدید اسرائیل، با شالوم لیپنر، همکار ارشد غیرمقیم در برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک در اورشلیم و مشاور سابق هفت نخستوزیر متوالی اسرائیل، گفتگو کردهایم.
- چگونه این عملیات لبنان با عملیاتهای گذشته اسرائیل متفاوت است؟
زمینهها، تهاجم اخیر اسرائیل در لبنان را از عملیاتهای گذشته در این منطقه متفاوت میکند. در سال اول کمپین خود در غزه، ارتش اسرائیل در حال پیشرفت در چرخه نفوذ ایران است و اکنون تمرکز انرژی خود را بر روی حزبالله—که مشتری نزدیکتر و شدیدتر تهران در مقایسه با حماس است—گذاشته است، در حالی که در یمن و دیگر مکانها نشان میدهد که قصد دارد به فشار قوی علیه همه دشمنان (و حامیان آنها) ادامه دهد. رویکرد روشمندی که اسرائیل تاکنون در مقابل حزبالله به کار گرفته و رهبری آن را به دقت هدف قرار داده و نیروهای دفاعی خود را وارد میدان جنگ کرده است، نشان میدهد که حزبالله دشمنی است که نیروهای دفاعی اسرائیل مدتهاست برای مقابله با آن آماده شدهاند و این امر در تضاد کامل با واکنش بینظم پس از شگفتی خاموش اکتبر ۷ است. - آیا اسرائیل قادر خواهد بود برتری خود را در کمپین هوایی تاکنون حفظ کند؟
اسرائیلیها امیدوارند که شرایط به نفع آنها تغییر کند، اما نیروهای پیادهنظام آنها باید انتظار مقاومت بیشتری در مقایسه با مقاومت مواجهه شده توسط خلبانان را داشته باشند. نتیجه مثبت این ریسک به هیچ عنوان تضمینشده نیست. استراتژی “ما دیگر نمیپذیریم” دولت نتانیاهو—که ادعا میکند در حال پیروزی است—در تلاش برای تغییر اساسی توازن قدرت منطقهای به نفع اسرائیل است، اما خطر آشکار آن، امکان یک جنگ تنبیهی و تمامعیار در خاورمیانه است. - اکنون دولت ایالات متحده چه کاری باید انجام دهد؟
دولت بایدن به طور گستردهای از اهداف اسرائیل حمایت کرده است. وزیر دفاع، لوید آستین، با آغاز رسمی عملیات زمینی نیروهای دفاعی اسرائیل در لبنان، به لزوم “برچیدن زیرساخت حمله در طول مرز برای اطمینان از اینکه حزبالله لبنان نمیتواند حملاتی مانند هفتم اکتبر را بر علیه جوامع شمالی اسرائیل انجام دهد” اذعان کرد. با توجه به این احساسات، مقامات آمریکا باید به تعامل با اسرائیل ادامه دهند تا اطمینان حاصل شود که این وظیفه به طور کلینیکی و سریع انجام میشود و با دیگر بازیگران نیز همکاری کنند تا از تشدید احتمالی که به طور قطعی هدف دولت از برقراری آتشبس را تضعیف میکند، جلوگیری کنند. - این کمپین زمینی برای تلاشها در جهت عادیسازی منطقهای چه معنایی دارد؟
ادغام اسرائیل در منطقه با عاملهایی مانند دوستی نزدیک آن با ایالات متحده تسهیل شده است—که محرک امنیت و شکوفایی اسرائیل بوده است—و تمایل دیگر کشورهای منطقه برای پیوستن به این باشگاه انحصاری. بنابراین، اگر اسرائیل بتواند از وضعیت فعلی خود خارج شود و سلامت نظامی و اقتصادی کامل خود را بازیابد و اگر مهارت کافی در حفظ اتحاد خود با واشنگتن داشته باشد، دلایلی قوی وجود دارد که مسیر صعودی عادیسازی از سر گرفته شود.
نویسنده: Shalom Lipner
اندیشکده: atlanticcouncil