پیشرفتهای اخیر نیروهای مسلح سودان (SAF) که با حمایت منطقهای از جمله مصر، قطر، و ایران پشتیبانی میشوند، در حالی است که نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) از سوی امارات متحده عربی و چاد حمایت میشوند. با این حال، یک دینامیک حیاتی و کمتر بررسیشده در حال وقوع است: بسیج فعالان دموکرات جوان سودانی که پیشتر از منتقدین صریح ارتش بودند. برخی از این فعالان به سلاح روی آوردهاند و در برابر RSF ایستادهاند، زیرا این نیرو را به عنوان تهدیدی بزرگتر برای حاکمیت و آینده سودان میبینند.
دو سال پس از جنگ فاجعهبار سودان، نشانههایی از امید با پیشرفتهای چشمگیر نیروهای مسلح سودان (SAF) ظاهر شده است. در هفتههای اخیر، SAF زمینهای قابلتوجهی را در ایالتهای سنار و الجزیره بازپس گرفتهاند و به پایتخت خارطوم نزدیکتر شدهاند، جایی که محاصره ستاد خود را شکستند. آزادسازی ود مدنی، پایتخت جزیره، از دست نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) باعث جشنهای گستردهای در میان مردم سودان شده و امید به بازگشت به خانه پس از سالها آوارگی و رنج را زنده کرده است.
در حالی که ناظران بینالمللی این پیشرفتها را به حمایت منطقهای نسبت میدهند، اما یک دینامیک حیاتی و کمتر مورد توجه قرار گرفته در حال وقوع است: بسیج فعالان دموکرات جوان سودانی که قبلاً منتقدان صریح ارتش بودند. برخی از این فعالان به سلاح روی آوردهاند و در برابر RSF ایستادهاند، زیرا این نیرو را به عنوان تهدیدی بزرگتر برای حاکمیت و آینده سودان میبینند.
جامعه بینالمللی به رهبری ایالات متحده، این درگیری را به عنوان کشمکشی بین دو جناح به یک اندازه مقصر ترسیم کرده است. اما این روایت به طور فزایندهای غیرقابل تحمل میشود. تشخیص اخیر دولت سابق بایدن که RSF اقدامات نسلکشی انجام داده است، همراه با تحریمهای اعمالشده بر سران SAF از جمله ژنرال عبدالفتاح البرهان، واقعیتهای پیچیدهتری را در زمین بیان نمیکند.
در واقع، تحریمهای دولت بایدن علیه البرهان ممکن است پیامد غیرمنتظرهای در تقویت قدرت او داشته باشد. در همین حال، محبوبیت البرهان در میان مردم سودان در حال افزایش است زیرا ارتش به پیشروی در برابر RSF ادامه میدهد. برای این فعالان جوان، SAF به عنوان نهادهای مشروع سودان، هرچند ناقص، تلقی میشود، در حالی که RSF به عنوان یک نیروی شبهنظامی تحت حمایت خارجی که مرتکب جنایات وحشیانهای چون چپاول، قتل و خشونت سیستماتیک شده است، مشاهده میشود.
بسیاری از فعالانی که اکنون به ارتش سودان پیوستهاند، عضو سازمانهای ریشهای مانند کمیتههای مقاومت هستند. از سال ۲۰۱۹، این کمیتهها علیه حکومت نظامی اعتراض کرده و هر گونه تقسیم قدرت با ارتش را رد کردهاند. گروههایی مانند غاضبون به خصوص در مخالفت با مذاکرات با هر دو نظامی و RSF بسیار سرسخت بودهاند. اما جنگی که در آوریل ۲۰۲۳ آغاز شد، اولویتها را تغییر داد. با رویارویی با تهدید وجودی RSF، بسیاری از این گروهها تا حد زیادی با SAF همسو شدهاند و بر حفظ نهادهای دولتی به عنوان پیشنیاز هرگونه انتقال دموکراتیک آینده تأکید میکنند.
در مراحل اولیه جنگ، SAF مراکز استخدام و آموزش داوطلبانه را در سراسر سودان ایجاد کرد تا کمبود نیروهای انسانی خود را برطرف کند. با اتکا بر RSF به عنوان نیروی پیادهنظام خود قبل از درگیری، SAF با یک شکاف حیاتی پس از شورش RSF مواجه شد. گروههای جوان انقلابی، که زمانی منتقدان شدید SAF بودند، برای پر کردن این جای خالی قدم پیش گذاشتند. طی سه ماه اول درگیری، بحثهایی بین کسانی که جنگ را به عنوان تلاشی برای نابودی کشور میدیدند و کسانی که در آن هیچ فایدهای نمیدیدند، شکل گرفت. اما در نهایت بیشتر جوانان هنگامی که RSF شروع به هدف قرار دادن علنی غیرنظامیان و اقلیتهای قومی کردند، با ارتش همصدا شدند.
در دیداری که در نوامبر ۲۰۲۴ به بندر سودان داشتم، با برخی از این داوطلبان جوان که به محلیها به نام «مستنفارین» شناخته میشوند، آشنا شدم. داستانهای آنها نشاندهنده تغییرات عمیق در جنبشهای ریشهای و پیچیدگیهای درگیری کنونی است.
باسل عبدالحمید، مهندس برق و عضو سابق کمیته مقاومت محله کلکلا، نمونهای از این تحول است. در سال ۲۰۱۹، عبدالحمید آرزوی سودانی را داشت که بر پایه عدالت برابری و فرصتهای برابر بنا شده بود. او شدیداً در فعالیتهای ریشهای مشارکت داشت و هنگامی که احزاب نظامی و سیاسی مدنی در انجام وعدههای انقلاب ناکام میماندند، اعتراض میکرد. با این حال، پس از شروع جنگ و وحشیگری RSF، دیدگاهش تغییر کرد.
پس از اینکه RSF به خانهاش حمله کرد و خانوادهاش را ترساند و درخواست سوخت کرد، تصمیم گرفت با نیروی زرهی SAF داوطلب شود. برای او، شورش RSF به منزله حملهای به حاکمیت سودان بود و او را مجبور به اقدام کرد.
به طور مشابه، محمد ابراهیم فضل، فارغالتحصیل علوم فیزیکی، با وجود گرایشهای سیاسی اسلامگرایانهاش و مخالفت قبلی با حکومت نظامی، به SAF پیوست. وی در اعتراضات علیه توافق تقسیم قدرت که اسلامگرایان را به حاشیه برده بود، دستگیر شد و RSF را به عنوان تهدیدی بزرگتر برای ثبات سودان دید. علیرغم تفاوتهای سیاسی، هر دو نفر در تعهد به دفاع از سودان در برابر شورشیان به تفاهم مشترکی رسیدند.
حسن عبدالرحمن، معروف به تیمو، که در حال تحصیل لیسانس حسابداری مالی است، شاهد جنایات ارتکابی توسط شبهنظامیان در غرب سودان بود. فعالیتگری او از خواستههای انقلاب برای عدالت و تغییر سیستماتیک نشأت میگیرد. هنگامی که جنگ آغاز شد، او با SAF همصدا شد و آن را به عنوان مدافع مشروع حاکمیت سودان دید. وی ترکیب متنوع SAF را به عنوان نماد وحدت ملی میبیند که به وضوح در تضاد با حکومت شبهنظامی و حمایت خارجی RSF است.
این داوطلبان جوان تأکید میکنند که مشارکتشان در این درگیری به انگیزه اهداف سیاسی نیست بلکه به دلیل تمایل به حفاظت از نهادهای دولتی سودان و شکست RSF است. آنها به بازگشت به زندگی غیرنظامی و ادامه مبارزه برای دموکراسی پس از خنثیسازی تهدید فوری پایبند هستند.
و نه تنها فعالان مرد. زنان نیرومند در اعتراضات طرفدار دموکراسی حضور داشتند و بسیاری از آنها اکنون از SAF حمایت میکنند، حتی اگر سلاح به دست نگیرند. جولیا سلیم، فارغالتحصیل دانشگاه علم و فناوری سودان، حامی تغییرات رادیکال و دموکراسی در سودان بوده است.
وی در طول انقلاب از نیروهای غیرنظامی که برای براندازی حکومت نظامی تلاش میکردند، حمایت کرد. با این حال، پس از انقلاب، اعتماد خود را به احزاب و گروههای سیاسی که با دولت کودتا همسو شده بودند از دست داد و به حمایت از تلاشها علیه کودتای برهان برای بازگرداندن دموکراسی ادامه داد. دیدگاه سیاسی او در ریشههای خود به منشوری که توسط بیش از ۵۰ گروه طرفدار دموکراسی امضا شده بود مربوط میشود.
از زمان آغاز جنگ داخلی، سلیم از ارتش حمایت کرده است. وی تحت تأثیر تعهد به حفظ دولت، تأکید کرد که وحدت ملی به اولویت دادن به تابعیت بر دین، قومیت و تعلقات سیاسی نیاز دارد. وی جنگ را فرصتی برای ایجاد یک کشور متحد و برابر میبیند و به دیدگاههای متفاوت در داخل کمیتههای مقاومت اشاره کرد: یک گروه جنگ را به عنوان یک شکست برای همه میبیند، در حالی که اکثریت فعالانه از ارتش حمایت میکنند.
ترسیم جامعه بینالمللی از درگیری به عنوان کشمکشی بین دو ژنرال، اراده و ایدههای این فعالان جوان را نادیده میگیرد. برای آنها، این جنگ صرفاً مربوط به کنترل سرزمینی نیست بلکه نبردی برای بقای سودان است. داستانهای آنها روایات سادهانگارانه را به چالش میکشد و اهمیت درک دینامیکهای ریشهای که آینده سودان را شکل میدهند را برجسته میکند. به عنوان مثال، گروه مقاومت غاضبون که اصالتاً برای مخالفت با حکومت نظامی تشکیل شده بود، مواضع منطقهای و بینالمللی که مؤسسات دولتی در برابر شورشی بیسابقه توسط یک شبهنظامی تروریستی نادیده میگرفتند را نقد کرد. در بیانیهای آنلاین، حتی از ایالات متحده خواست تا RSF را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کند.
اقدامات فعالان جوان سودانی یک واقعیت انکارناپذیر را نشان میدهند: دموکراسی در سودان بدون ایجاد نهادهای دولتی قدرتمند نمیتواند شکوفا شود. دولت ترامپ در ایالات متحده باید به طور قاطع از رویکرد منفعلانه دولت قبلی که طرفهای متخاصم را به عنوان مشکلاتی به یک اندازه در نظر میگرفت و صدای شهروندان سودانی در زمین را نادیده میگرفت که به نهادهای دولتی خود پایبند هستند، فاصله گیرد.
تاریخ نشان داده است که وقتی ارتشهای ملی فروپاشیدهاند، مانند لیبی و یمن، هرج و مرج و بیثباتی طولانی مدت به دنبال آن میآید. با به کار گیری و حمایت از چشمانداز جسورانه این فعالان جوان پویا، سودان میتواند مسیری قاطع به سوی سودانی واقعاً دموکراتیک پیدا کند و در نهایت صلح و رفاه پایدار را برای کل کشور ترویج دهد.