مقدمه
هفتههای پایانی انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا عمدتاً بر موضوعاتی متمرکز بوده که به مسائل داخلی کشور نزدیکتر هستند و دو نامزد انتخاباتی بیشتر به مسائل اجتماعی و اقتصادی پرداختهاند تا سیاست خارجی. تبلیغات تلویزیونی و سفرهای انتخاباتی در ایالتهای نوسانی، که برای به دست آوردن ۲۷۰ رأی لازم در سیستم کالج الکترال آمریکا حیاتی هستند، پیرامون دموکراسی آمریکا، مهاجرت، سقط جنین و تورم بودهاند.
ممکن است به نظر برسد که چرا خاورمیانه در این انتخابات نقش بزرگتری در تصمیمگیریهای اصلی سیاسی آمریکا ایفا نمیکند، با توجه به اهمیت تاریخی وقایعی که در این زمان خاص در آن منطقه در حال رخ دادن هستند. طی چند ماه گذشته، خاورمیانه شاهد مجموعهای از رویدادهای شگفتانگیز بوده است — و نه فقط در۱۴۳۰مقدمه
هفتههای پایانی کمپین انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا عمدتاً بر موضوعاتی متمرکز بوده که به مسائل داخلی کشور نزدیکتر هستند و دو نامزد انتخاباتی بیشتر به نگرانیهای اجتماعی و اقتصادی پرداختهاند تا سیاست خارجی. تبلیغات تلویزیونی و حضور نامزدها در ایالتهای نوسانی که برای کسب ۲۷۰ رأی لازم در سیستم الکترال کالج آمریکا حیاتی هستند، حول محور دموکراسی آمریکا، مهاجرت، سقط جنین و تورم بوده است.
ممکن است با توجه به ابعاد تاریخی رویدادهایی که در حال حاضر در منطقه خاورمیانه در حال وقوع است، تعجبآور باشد که چرا خاورمیانه نقش بزرگتری را در انتخابهای سیاسی اصلی آمریکا در این انتخابات ایفا نمیکند. خاورمیانه در چند ماه گذشته شاهد مجموعهای از رویدادهای غافلگیرکننده بوده است — و نه فقط در ماه اکتبر. اینها شامل موارد زیر میشود:
حملات اسرائیلی که منجر به کشته شدن رهبران ارشد حماس، حزبالله و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران شدهاند؛
حملات و نفوذهای روزانه علیه اسرائیل در یک جنگ فرسایشی چند جبههای؛
قتل گروگانهای نگهداری شده توسط حماس در غزه؛
افزایش حملات حوثیها در یمن علیه کشتیرانی بینالمللی در دریای سرخ.
با تهدید اسرائیل به انجام دور جدیدی از حملات علیه ایران، احتمال وقوع یک سری دیگر از “شگفتیهای اکتبر” — وقایع خبری غیرمنتظره در اواخر کمپین که میتواند وضعیت رقابت انتخاباتی را تغییر دهد — در روزهای آینده قبل از روز انتخابات، ۵ نوامبر، وجود دارد.
با این حال، دو نامزد اصلی ریاستجمهوری به اندازهای که برخی در منطقه انتظار داشتند یا گروههای حمایتگر پرصدای مختلف در آمریکا امیدوار بودند، به خاورمیانه اولویت ندادهاند. دلیل اصلی این امر این است که تاکنون، قیمت نفت و گاز طبیعی نسبتاً ثابت مانده و حمله تروریستی بزرگی علیه خاک آمریکا یا نیروهای مستقر در منطقه انجام نشده است.
مؤسسه خاورمیانه مواضع هر دو نامزد اصلی را طی سه ماه گذشته پیگیری کرده است. این ارزیابی سیاستی به بررسی بیانیهها و مواضعی میپردازد که معاون رئیسجمهور، کاملا هریس، نامزد دموکرات برای ریاستجمهوری، و دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین و نامزد جمهوریخواه، به همراه معاونانشان، تیم والز و جی. دی. ونس اتخاذ کردهاند. تمرکز بر چند هفته گذشته است، با تمرکز قویتر بر دو موضوع اصلی که احتمالاً بر دستور کار منطقهای دولت بعدی آمریکا حاکم خواهند بود: ایران و امور اسرائیل و فلسطین.
ایران
هر دو نامزد اصلی هم نظر هستند که ایالات متحده باید از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کند و هر دو از اقدامات بیثباتکننده ایران در سراسر منطقه انتقاد کردهاند.
هریس-والز: پنج موضع و بیانیه کلیدی
نامیدن ایران به عنوان بزرگترین دشمن آمریکا. وقتی از کاملا هریس پرسیده شد که معتقد است کدام کشور خارجی بزرگترین دشمن آمریکا است، او گفت: “فکر میکنم یک کشور واضح در ذهن داریم و آن ایران است. ایران دستانش به خون آمریکایی آغشته است.”
دفاع در برابر اقدامات بیثباتکننده ایران. هریس در روز ۱ اکتبر به همراه رئیسجمهور جو بایدن و تیم امنیت ملی در اتاق وضعیت کاخ سفید حضور یافت تا حمله ایران به اسرائیل را زیر نظر بگیرند، همان روزی که بایدن دستور داد ناوشکنهای نیروی دریایی آمریکا به نیروی دفاعی اسرائیل (IDF) ملحق شوند تا موشکهای ورودی را رهگیری کنند.
هریس حمله موشکی ایران به اسرائیل را محکوم کرد و در یک سخنرانی که توسط کاخ سفید منتشر شد، آن را “بیپروا و گستاخانه” توصیف کرد. او همچنین اظهار داشت: “من با چشمانی باز میبینم: ایران نیرویی بیثباتکننده و خطرناک در خاورمیانه است و حمله امروز به اسرائیل فقط این واقعیت را بیشتر نشان میدهد.”
هریس بیان کرد که او “کاملآً” از اقدام نظامی آمریکا در سرنگونی موشکهای ایرانی که اسرائیل را هدف قرار دادهاند، حمایت میکند، “همانطور که در ماه آوریل انجام دادیم.” او نتیجهگیری کرد که ایران تهدیدی برای پرسنل آمریکایی، منافع آمریکا و جان انسانهای بیگناه است و دولت با متحدان و شرکای خود کار خواهد کرد تا “رفتار تهاجمی ایران را مختل کند و آنها را پاسخگو نگه دارد.”
جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای. هریس موضع دولت بایدن را تکرار کرده که ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد و در اوایل اکتبر بیان کرد که “همه گزینهها روی میز هستند”، هرچند او گزینه ترجیحی خود را دیپلماسی اعلام کرد.
هم موعد وی، تیم والز، رهبری “غیرقابل پیشبینی” دولت ترامپ را به خاطر اینکه چرا ایران به سلاح هستهای نزدیکتر است، مقصر دانست. در مصاحبهای با برت بایر از شبکه فاکس نیوز، هریس نیز دولت ترامپ را به خاطر خروج از توافق هستهای ۲۰۱۵ ایران، که “در واقع میتوانست ایران را مهار کند”، مقصر دانست.
در مصاحبهای با برنامه “۶۰ دقیقه” شبکه CBS در روز ۷ اکتبر، هریس همچنین تأکید کرد که اطمینان از “اینکه ایران هرگز توانایی تبدیل شدن به یک قدرت هستهای را پیدا نمیکند” یکی از اولویتهای بالای اوست. وقتی از او پرسیده شد که آیا در صورتی که شواهدی دال بر ساخت سلاح هستهای توسط ایران وجود داشته باشد، اقدام نظامی خواهد کرد، او اجتناب کرد و گفت که “در این لحظه درباره فرضیات صحبت نمیکند.”
. حمایت از حمله نظامی اسرائیل که به کشته شدن رهبر حزبالله منجر شد. هریس در بیانیه خود درباره مرگ حسن نصرالله، رهبر حزبالله و شریک نزدیک ایران، اظهار داشت که او “تروریستی است که دستانش به خون آمریکاییها آغشته است.” هریس اشاره کرد که برای دهها سال، رهبری نصرالله در حزبالله منطقه را “بیثبات” کرده و باعث کشته شدن بسیاری از مردم بیگناه در لبنان، اسرائیل، سوریه و در سراسر جهان شده است. او تأکید کرد که با مرگ او، قربانیان حزبالله “مقداری از عدالت” را دریافت کردهاند. او همچنین اظهار داشت که دیپلماسی “بهترین مسیر پیشرو” برای ایجاد ثبات منطقهای و حفاظت از غیرنظامیان است.
. حمایت از تلاشها برای کمک به لبنان. هریس تصمیم دولت برای ارسال ۱۵۷ میلیون دلار اضافی به عنوان کمک برای “نیازهای ضروری” در لبنان را مورد تأکید قرار داد، در حالی که اشاره کرد که این میزان کمک به لبنان در یک سال گذشته به ۳۸۵ میلیون دلار رسیده است. او نگرانی خود را برای “امنیت و سلامت غیرنظامیان رنجدیده” در لبنان ابراز کرده و تأکید کرده که او “به کار خود برای کمک به برآورده کردن نیازهای همه غیرنظامیان در آنجا ادامه خواهد داد.” لبنان یک صحنه کلیدی در رقابت منطقهای برای نفوذ است که ایران را نیز در بر گرفته است.
ترامپ-ونس: پنج موضع و بیانیه کلیدی
- استدلال اینکه حملات ایران علیه اسرائیل در دوران ریاست او رخ نمیداد. یکی از روایتهای ثابت ترامپ این است که جهان امروز نسبت به زمانی که او در قدرت بود، بینظمتر است و او حملات ایران به اسرائیل را به عنوان یکی از چندین مثال ذکر میکند.
پس از حمله ایران به اسرائیل، ترامپ در یک بیانیه که در حساب «تروث سوشال» خود منتشر کرد، اظهار داشت که «دنیا در حال سوختن و خارج از کنترل است» و در زمان دولت او «ایران کاملاً تحت کنترل بود. آنها از پول بیبهره بودند، بهطور کامل تحت کنترل و مشتاق برای انجام یک توافق بودند.» در همان پست، او استدلال کرد که ایران میخواهد کاملا هریس رئیسجمهور شود زیرا «تا زمانی که او در قدرت است، میتوانند از آمریکا بهرهبرداری کنند.»
ترامپ در حساب تروث سوشال خود اعلام کرد: «این جنگ کاملاً قابل پیشگیری بود. نباید هرگز اتفاق میافتاد. اگر من رئیسجمهور بودم، اتفاق نمیافتاد!»
- استدلال اینکه ایران به خاطر سیاستهای بایدن-هریس به پول بیشتری دسترسی یافته است. ترامپ و ونس استدلال کردهاند که رژیم ایران امروز نسبت به دوره ترامپ و رویکرد سیاست «فشار حداکثری» او به ایران در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۲۱، پول بیشتری دارد.
در مصاحبهای با «فاکس و دوستان» در ۱۸ اکتبر، ترامپ تکرار کرد که در دوره ریاستجمهوریاش «هیچکس نفتی از ایران نمیخرید، آنها میخواستند یک توافق انجام دهند. حالا ۳۰۰ میلیارد دلار پول نقد دارند.»
ونس، در پاسخ به اینکه آیا از حمله پیشگیرانه اسرائیل به ایران حمایت میکند یا مخالفت، اظهار داشت که دونالد ترامپ «ثبات را در جهان فراهم کرد… با ایجاد یک بازدارندگی موثر.» او همچنین اعلام کرد که تحت حکومت «کاملا هریس [اشتباه ذکر شده]»، ایران بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی آزادشده دریافت کرده است، که برای «خرید سلاحهایی که حالا علیه متحدان ما و بالقوه علیه آمریکا شلیک میکنند» استفاده میشود. ونس نظریه ترامپ درباره «صلح از طریق قدرت» را تکرار کرد و اینکه چگونه این به کشورها القا میکرد که برای ثبات و صلح به آمریکا روی بیاورند وقتی دیگران «از خط خارج میشدند.»
- توقف ایران از دستیابی به سلاح هستهای. مانند هریس، ترامپ بیان کرده است که ایران نباید هرگز به سلاح هستهای دست یابد.
در یک کنفرانس مطبوعاتی در شهر نیویورک در ۲۶ سپتامبر، ترامپ گفت که ایران «با ما توافق میکرد» و «تنها چیزی که نمیتوانند داشته باشند، سلاح هستهای است.»
در ۴ اکتبر، ترامپ اظهارنظر کرد که پاسخ بایدن به این سوال که آیا از حمله اسرائیلی به تأسیسات هستهای ایران حمایت میکند، باید «ابتدا هستهای را بزن، و سپس نگران باقی مسائل باش» میبود، به جای اینکه از چنین حملهای حمایت نکند. او همچنین تأکید کرد که سلاحهای هستهای «بزرگترین خطر ما هستند.»
- استدلال اینکه او میتواند توافقی با ایران برقرار کند و حتی آن را وارد توافقهای ابراهیم کند. ترامپ بارها اظهار داشته است که میتواند در زمانی کوتاه با ایران توافق کند و حتی ممکن است ایران را به توافقهای ابراهیم با اسرائیل وارد کند، بدون اینکه جزئیات نحوه انجام این کار را ارائه دهد.
وقتی از او پرسیده شد که آیا اگر دوباره به ریاستجمهوری برگردد، توافقی با ایران خواهد کرد، ترامپ گفت: «بله، من این کار را انجام میدهم» و اینکه «ما باید توافق کنیم زیرا پیامدها غیرممکن است.» او همچنین اظهار داشت که ایران توافق میکند زیرا «[او] به آنها کشوری داد که میخواست توافق انجام دهد. آنها باید. هیچ پولی برای حماس نبود. هیچ پولی برای حزبالله نبود.»
در ۱۹ سپتامبر، در صحبت با شورای اسرائیلی-آمریکایی، ترامپ اظهار داشت که او «ممکن بود که حتی ایران را بر توافقهای ابراهیم امضا کرده باشد.»
در مصاحبه ترامپ با العربیه در ۲۰ اکتبر، او گفت که «احترام» برای ایران و مردمش دارد، تأکید کرد که آنها «خیلی باهوش»، «مذاکرهکنندگان عالی»، و «تجار بزرگ» هستند. او اعلام کرد که «به عنوان یک کشور، [او] میخواهد آن را موفق ببیند» و اکنون این کشور «شاید بیشتر از آن چیزی که یک ماه پیش فکر میکردند با آنچه که در حال رخ دادن است، در خطر باشد.»
- برجسته کردن تهدیدی که ایران برای آمریکا ایجاد میکند، از جمله تلاشهای ترور. سازمانهای اطلاعاتی و اجرایی ایالات متحده به ترامپ درباره طرحهای ایرانی برای قتل او هشدار دادند و ترامپ از این اطلاعات برای صحبت درباره پیامدهای احتمالی برای ایران در واکنش ایالات متحده استفاده کرد.
ترامپ درباره دو تلاش تروری که علیه او در باتلر، پنسیلوانیا، و وست پالم بیچ، فلوریدا، صورت گرفته بود، صحبت کرد و اظهار داشت که “ممکن است یا نباشد، اما احتمالاً، ایران” درگیر باشد، در حالی که اذعان کرد شواهدی برای اثبات دخالت ایران وجود ندارد. او ادامه داد و اعلام کرد که اگر او رئیسجمهور بود، و یک نامزد جمهوریخواه یا دموکرات تهدید میشد، او “به کشور تهدیدکننده، در این مورد ایران، اطلاع میداد که اگر [آنها] به این فرد آسیبی برسانند، ما شهرهای بزرگ شما و خود کشور را نابود خواهیم کرد.” ترامپ همچنین اظهار داشت که بعد از این، “هیچ تهدید دیگری نخواهد بود” و در حال حاضر “ما آن رهبری، یا افراد لازم، یا رهبران لازم” برای وقوع آن را نداریم.
در ۲۵ سپتامبر، ترامپ در X (توییتر) نوشت: “تهدیدات بزرگ به روی زندگی من توسط ایران. کل ارتش ایالات متحده در حال تماشا و انتظار است. حرکاتی که قبلاً توسط ایران انجام شد که جواب نداد، اما آنها سعی خواهند کرد دوباره. این برای هیچکس وضعیت خوبی نیست….حملهای به رئیسجمهور سابق یک آرزوی مرگ برای مهاجم است!”
مسائل اسرائیل و فلسطین
ترامپ و هریس هر دو خواستار پایان جنگ در غزه شدهاند. هریس بیشتر بر روی آتشبس و توافق برای آزادی گروگانها تمرکز کرده است، که دولت بایدن برای پیشبرد آن در ماههای گذشته تلاش کرده، در حالی که پیام اصلی ترامپ بر اطمینان از دستیابی اسرائیل به “پیروزی” تمرکز دارد، بدون ارائه جزئیات زیادی. هر دو نامزد از تلاشها برای پیشرفت در عادیسازی و توافقهای یکپارچهسازی منطقهای مانند توافق پیشنهادی عادیسازی اسرائیل-عربستان سعودی حمایت میکنند.
هریس-والز: پنج موضع و بیانیه کلیدی
- درخواست برای آتشبس و توافق آزادی گروگانها. هماهنگ با دولت بایدن، هریس و والز آتشبس و توافق آزادی گروگانها را به عنوان نقطه تمرکز پیام خود بر روی درگیری اسرائیل و فلسطین قرار دادهاند.
در بیانیهای از کاخ سفید به مناسبت سالگرد حمله “وحشیانه” ۷ اکتبر، معاون رئیسجمهور هریس اظهار داشت که این “مرگبارترین روز برای مردم یهود از زمان هولوکاست” بود و اقدامات حماس را “شر مطلق”، “بیرحمانه” و “منزجرکننده” توصیف کرد. او گفت که “قوس خارقالعاده تاریخ یهودیان پر از قتلهای جمعی و پیشداوریها، کشتار و جداشدگی است” و در عین حال برای حمایت “پایدار” خود از امنیت اسرائیل تعهد دوباره داد. هریس همچنین اظهار کرد که “بسیار دیر است” که برای آتشبس و توافق آزادی گروگانها اقدام شود و بیان کرد که همیشه برای فلسطینیان “برای دستیابی به حقوقشان” مبارزه خواهد کرد.
در یک رویداد مجازی که توسط Emgage Action در ۳ اکتبر میزبانی شد، با عنوان “یک میلیون رأی مسلمان: پیش به سوی آینده”، والز اظهار داشت که “این جنگ باید پایان یابد و اکنون باید پایان یابد.”
در سالگرد ۷ اکتبر، والز در X پستی را منتشر کرد و اعلام کرد که به همراه بایدن، هریس و همه آمریکاییها، بار دیگر حمله حماس را محکوم میکند و برای امنیت هر دو اسرائیل و جامعه یهودی آمریکایی تعهد دوباره میدهد. او افزود “زمان آن است که یک توافق برای آزادی گروگانها و آتشبسی که امنیت اسرائیل را تضمین کند، تمام گروگانها آزاد شوند، رنجها در غزه پایان یابد، و مردم فلسطین بتوانند به حق خود برای کرامت، آزادی، و تعیین سرنوشت دست یابند.”
- ابراز همدردی با فلسطینیان و درخواست برای کمکهای بشردوستانه به غزه. برخلاف ترامپ و ونس، هم هریس و هم والز به مشکلات مردم فلسطین پرداختهاند و خواستار افزایش کمکها شدهاند.
هریس در حساب رسمی دولت خود در X در ۱۳ اکتبر نوشت: “اسرائیل باید فوراً برای تسهیل جریان کمک به افراد نیازمند، اقدامات بیشتری انجام دهد. غیرنظامیان باید محافظت شوند و باید به غذا، آب و دارو دسترسی داشته باشند. حقوق بشردوستانه بینالمللی باید رعایت شود.” در بیانیههای رسمی، هریس اغلب تکرار میکند که او برای فلسطینیان مبارزه میکند تا به “حق خود برای کرامت، امنیت، آزادی، و تعیین سرنوشت” دست یابند.
هریس بیان کرد که در دیدار با نتانیاهو در ژوئیه گذشته درباره “وضعیت جدی بشردوستانه” در غزه، با بیش از ۲ میلیون نفر با ناامنی غذایی بالا و نیم میلیون نفر روبرو با سطوح فاجعهبار ناامنی غذایی حاد، “نگرانی جدی” خود را ابراز کرد.
در رویدادی در پنسیلوانیا در ۲۳ اکتبر، هریس تعداد زیادی از مرگ و میر بیگناهان فلسطینی را “غیرقابل تحمل” توصیف کرد و اظهار داشت که مرگ رهبر حماس، یحیی سنوار فرصت پایان دادن به جنگ، تسکین دادن به مردم فلسطین و کار برای یک راه حل دو دولتی، جایی که اسرائیل و فلسطینیان به تدریج امنیت را تجربه کنند و مردم فلسطین به کرامت، تعیین سرنوشت و امنیتی که به حق شایسته آن هستند دست یابند.
- تاکید بر همکاری نزدیک آمریکا و اسرائیل در مبارزه با حماس. هریس نابودی رهبر حماس، سنوار، را تحسین کرد و به همکاری نزدیک بین دو کشور که به این لحظه منجر شد، اشاره کرد.
در سخنان هریس در مورد مرگ سنوار در ۱۷ اکتبر، او اعلام کرد که آمریکا، اسرائیل و جهان “در نتیجه” در وضعیت بهتری هستند و از عملیات ویژه و دستگاههای اطلاعاتی آمریکا برای “کار نزدیک با” اسرائیل به منظور “پیدا کردن و تعقیب” سنوار و رهبران حماس تشکر کرد. هریس اظهار داشت که سنوار “دستانش به خون آمریکاییها آغشته” و “مغز متفکر” حمله تروریستی ۷ اکتبر بود که “جنگی را که به رنج غیرقابل تحمل بسیاری از بیگناهان فلسطینی و ناپایداری بیشتری در خاورمیانه منجر شد” آغاز کرد.
پس از مرگ سنوار، هریس اعلام کرد که “پیشرفت واضحی به سمت [هدف] وجود دارد” برای حذف تهدید حماس به اسرائیل و اعلام کرد که “حماس نابود شده و رهبری آن از میان رفته است.” او تأکید کرد که مرگ سنوار “فرصتی برای پایان دادن به جنگ در غزه” فراهم کرده و “زمان آن است که روز بعد بدون قدرت حماس آغاز شود.”
- برجسته کردن پیوند قوی بین مردم آمریکا و اسرائیل. هریس و والز خود را از نخستوزیر کنونی اسرائیل دور کرده و بر رابطه نزدیک آمریکا با مردم اسرائیل تأکید مجدد کردند.
در مصاحبه “۶۰ دقیقه” هریس، او به سوالی درباره اینکه آیا نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، یک “همپیمان نزدیک” است با گفتن اینکه “سوال بهتر” این است که “آیا ما یک اتحاد مهم بین مردم آمریکا و مردم اسرائیل داریم، و پاسخ به آن سوال بله است.”
- باقی ماندن همسو با رویکرد دولت بایدن به خاورمیانه. تعجبی ندارد که هریس و همنامزد او هیچ تفاوت عمدهای با دیدگاههای دولت بایدن در مورد رویکرد آن به خاورمیانه ابراز نکردهاند.
در روز ۱۵ اکتبر، والز در مصاحبهای در ۷ نیوز دیترویت از او پرسیده شد که چه کار متفاوتی نسبت به دولت فعلی بایدن برای پایان دادن به خشونتها در خاورمیانه انجام میدهد. والز پاسخ داد که “غیرقابل قبول است” و اشاره کرد که رویکرد متفاوت به مسئله از سبک رهبری جدیدی که هریس “نشان داده که میتواند به جلو ببرد” ناشی خواهد شد. او همچنین اظهار داشت که لازم است “ما با ارزشهای خود رهبری کنیم، متحدان خود را رها نکنیم، و دیکتاتورها را نوازش نکنیم.”
ترامپ/ونس: پنج موضع و بیانیه کلیدی
۱. حمایت قوی از اسرائیل. ترامپ به طور منظم خودش را به عنوان “بهترین دوست” اسرائیل معرفی میکند.
در سخنرانی ترامپ در شورای اسرائیلی-آمریکایی در واشنگتن در ۱۹ سپتامبر، او اظهار داشت که “ما اسرائیل را دوباره بزرگ خواهیم ساخت” و تأیید کرد که با رأی یهودیان آمریکایی، او “دفاعکننده”، “حامی” و “بهترین دوستی که یهودیان آمریکایی تا کنون در کاخ سفید داشتهاند” خواهد بود. او ذکر کرد که این انتخابات آمریکا “مهمترین انتخابات در تاریخ اسرائیل” است و اسرائیل در “مشکل بزرگی خواهد بود” و “از روی زمین محو خواهد شد” اگر او برنده نشود. در همان رویداد، ترامپ همچنین تا حدودی یهودیان آمریکایی را مقصر احتمالی شکست در انتخابات دانست و گفت: “اگر من در این انتخابات پیروز نشوم — و یهودیان واقعاً نقش زیادی در آن خواهند داشت، اگر این اتفاق بیافتد، زیرا اگر ۴۰٪، منظورم ۶۰٪ (به دشمن) رأی بدهند — اسرائیل، به نظر من، در دو سال آینده وجود نخواهد داشت.”
ترامپ حمله ۷ اکتبر را “یکی از تاریکترین ساعات در تمام تاریخ بشریت” توصیف کرد و توضیح داد که این “حملهای به خود بشریت” بود که “سایقهای ترسناک” و “لذت شیطانی” را آشکار کرد. او دوباره تأکید کرد که پیوند آمریکا و اسرائیل “قوی و پایدار” است، اما اگر او در انتخابات پیروز شود، “قویتر و نزدیکتر از همیشه خواهد بود.” ترامپ اظهار داشت: “ما باید این حرکت خطرناک به سمت جنگ، نفرت و نابودی را متوقف کنیم” از طریق “رهبری آمریکایی استوار و قدرت آمریکایی بیقید” که به “فجر یک خاورمیانه جدید و هماهنگتر، [که] سرانجام در دسترس خواهد بود، اجازه دهد.” او بیشتر تأکید کرد که “اگر ایالات متحده نباشد، قرار نیست اتفاق بیافتد.”
۲. حمایت از حق دفاع اسرائیل. ترامپ درباره ارائه تمام نیازهای اسرائیل برای دفاع از خود و اجازه دادن به آنکه “کار را به پایان برساند” صحبت کرده است.
در یک رویداد یادبود در فلوریدا در ۷ اکتبر، ترامپ قول داد که “از حق اسرائیل برای پیروزی در جنگ بر ترور حمایت خواهد کرد”، و افزود که “باید سریع پیروز شود، مهم نیست چه اتفاقی میافتد، باید سریع برود.”
این سخنان تکرار نظرات قبلی ترامپ بود که اسرائیل باید جنگ با حماس در غزه را تمام کند. او در برنامه “شو هو هیویت” اوایل امسال اظهار داشت: “شما باید آن را به پایان برسانید، و باید به حالت عادی بازگردید. و مطمئن نیستم که عاشق روشی که آنها انجام میدهند باشم، زیرا باید به پیروزی برسید. باید پیروز شوید، و طولانی شده است.”
ونس در تجمع “حمایت از اسرائیل” در ۷ اکتبر گفت: “زیرا که ما بیش از هر چیز دیگر خواهان صلح هستیم و به دلیل اینکه دوست داریم از وقوع یک درگیری منطقهای وسیعتر جلوگیری کنیم، از حق موجودیت اسرائیل حمایت میکنیم، از حق دفاع اسرائیل حمایت میکنیم، و برای پایان دادن به جنگ باید کاری انجام دهیم.” او بعدها اضافه کرد: “ما میخواهیم به اسرائیل حق و توانایی بدهیم که آنچه را که حماس شروع کرد، به پایان برساند. اسرائیل این را شروع نکرد، حماس شروع کرد، اما اسرائیل قرار است آن را به پایان برساند.”
در سخنرانی در واشنگتن، دیسی، در ۱۹ سپتامبر، ترامپ اشاره کرد که “علاوه بر همه چیز، [او] بیش از ۲۰ میلیارد دلار به [اسرائیل] داد”، و اینکه وقتی این کار را کرد، گفت “بهترین دوستی است که تا به حال داشتهاند.”
۳. استدلال اینکه رویکرد بایدن-هریس جنگ را طولانی کرده است. ترامپ و ونس به طور منظم رویکرد بایدن-هریس به جنگ اسرائیل و حماس را ضعیف و متزلزل نقد کردهاند.
در مصاحبهای با “فاکس و فرندز” در ۷ اکتبر، ونس اظهار داشت که در سالگرد باید به یاد داشته باشیم که “وحشیگری واقعی” و “شر حقیقی” در جهان وجود دارد و “زمانی که خوبها علیه بدها هستند، آمریکا باید تا جایی که میتواند از خوبها حمایت کند.” ونس استدلال کرد که اقدامات “متزلزل” و “بیثبات” دولت فعلی “به ناحق فلسطینیها و اسرائیلیها را کشته است”، و مانع از دستیابی به صلح پایدار در منطقه شده است.
ونس خواستار “رهبری قویتر و هوشمندانهتر” آمریکا شد و ادعا کرد که هریس “سیاستهایی را که جنگ را طولانی میکند” دنبال کرده و در “پیشانی تهدید به خیانت به متحدانمان” قرار دارد. او به تصمیم دولت فعلی برای توقیف تسلیحات هدایتشده دقیق اشاره کرد و اظهار داشت که این در واقع به ما اجازه میدهد “آدمبدهای حماس را نابود کنیم” در حالی که “تلفات غیرنظامی را به حداقل میرساند.”
در یک کنفرانس مطبوعاتی در اواسط ماه اوت، ترامپ به خاطر آرامش زودهنگام، هریس و دولت بایدن را نقد و اظهار داشت: “از آغاز، هریس به تلاش برای بستن دست پشت اسرائیل پرداخته، خواستار آرامش فوری شده، همیشه خواستار آرامش بوده است.” ترامپ تأکید کرد که “فقط به حماس زمان میداد تا دوباره سازماندهی کند و یک حمله جدید به سبک ۷ اکتبر را آغاز کند.”
۴. حمایت از حمله اسرائیل که به ق کشته شدن رهبر حماس منجر شد. ترامپ و ونس هر دو برای کشتن رهبر حماس، یحیی سنوار، حمایت خود را اعلام کردند.
هنگامی که از ترامپ درباره واکنش او به مرگ سنوار و اینکه آیا این صلح را در خاورمیانه آسانتر یا سختتر میکند، پرسیده شد، او پاسخ داد: “واکنش من این است که او فرد خوبی نبود”، و “فکر میکنم آسانتر میکند.” ترامپ ادامه داد که نخستوزیر اسرائیل، نتانیاهو، در حال “انجام یک کار خوب” است، بایدن در حال “تلاش برای جلوگیری از [نتانیاهو] است و احتمالاً باید عکس این کار را انجام دهد” و او “خوشحال است که بیبی تصمیم گرفت آنچه را که باید انجام دهد، انجام دهد” در حالی که اظهار داشت که “همچنان پیش میرود.”
۵. ترویج دستاوردهایش در توافقهای ابراهیم. ترامپ استدلال میکند که توافقنامه ۲۰۲۰ که روابط بین اسرائیل از یک سو و امارات متحده عربی، بحرین و مراکش از سوی دیگر را نرمال کرد به زودی گسترش خواهد یافت.
در مصاحبهای با العربیه در ۲۰ اکتبر، ترامپ تأکید کرد که او “واقعاً مطمئن” است که “صلح واقعی و پایدار” به زودی اتفاق خواهد افتاد و دوباره تاکید کرد که جنگ اسرائیل-حماس آغاز نمیشد اگر او رئیسجمهور بود. او همچنین اظهار داشت که “گرفتن همه” در توافقهای ابراهیم یک اولویت در دورهی بعدی او خواهد بود.
نتیجهگیری: تاثیر احتمالی بر انتخابات و سیاست ایالات متحده در بلندمدت
این ارزیابی از مواضع سیاست خاورمیانه که توسط دو نامزد اصلی ریاست جمهوری در هفتههای پایانی کارزار ۲۰۲۴ احتمالی گرفته شده، بر دو مسئله کلیدی که خاورمیانه را در بر گرفتهاند تمرکز کرده است: مسائل اسرائیل و فلسطین و ایران. اینکه این مسائل چگونه می تواند بر نتیجه انتخابات ریاستجمهوری تاثیر بگذارد، هنوز معلوم نیست. نگرانیهای رهبری در این دوره انتخابات نزدیکتر به خانه هستند. خاورمیانه همچنان میتواند بر انتخابات تأثیر بگذارد — یک جنگ منطقهای گستردهتر که قیمتهای نفت و گاز را افزایش میدهد، یا رویدادی که سربازان یا گروگانهای آمریکایی را در کانون توجه قرار میدهد، یا حمله تروریستی به خاک کشور یا علیه آمریکاییها در منطقه — تمامی اینها میتوانند تعادل را به روشهای غیرقابل پیشبینی در انتخاباتی که حاشیههای آن بسیار باریک است، تغییر دهند.
علاوه بر این، جمعیتهای بسیار صدا و سازمانیافته در داخل آمریکا که ارتباط نزدیکی با رویدادها در اسرائیل، فلسطین، لبنان و ایران دارند ممکن است رأیگیری در ایالتهای کلیدی مانند میشیگان و پنسیلوانیا را تحت تأثیر قرار دهند. صداهای مختلف — حامی فلسطین، حامی اسرائیل — توانایی تأثیرگذاری بر نتیجهها در سیستم کالج انتخاباتی آمریکا را دارند که پیشبینی آن دشوار است. آمریکا همچنان کشوری عمیقاً تقسیمشده از نظر سیاسی و ایدئولوژیک باقی مانده است و دشمنان و رقبا فعالانه در تلاشاند تا این تقسیمات را دامن زده و فلج سیاستی بیشتری نسبت به آنچه که در سالهای اخیر تجربه شده ایجاد کنند.
با حدود یک هفته مانده به انتخابات، هنوز روشن نیست که چه کسی ریاست جمهوری را برنده میشود و کدام حزب اکثر کرسیهای سنای ایالات متحده و مجلس نمایندگان را به دست خواهد آورد. اما یک نتیجه که به نظر میرسد احتمالاً رخ میدهد این است که دولت فدرال آمریکا به شدت در خطوط حزبی تقسیم میشود زیرا حاشیههای رأیگیری بسیار نازک هستند.
این چه معنایی برای سیاست ایالات متحده در خاورمیانه در بلندمدت دارد؟ دو سناریو میتواند پیش آید — یکی که در گذشته گیر کرده و دومی که بیشتر به آینده نگاه میکند. اولین سناریو که به نظر میرسد محتملتر باشد این است که جمهوریخواهان و دموکراتها به استفاده از طیف گستردهای از مسائل سیاست عمومی، از جمله سیاست خارجی خاورمیانه، به عنوان ابزاری حزبی و ایدئولوژیک ادامه دهند. این مدلی است که ایالات متحده در ربع قرن گذشته با آن کار کرده است و این تقسیمات به روشهای مختلفی از توانایی آمریکا برای انجام امور کاسته است: به منظور به کارگیری دیپلماتها و رهبران نظامی، تصویب بودجههای موردنیاز برای اجرای برنامهها، و پیشبرد استراتژی امنیت ملی همگونتر در خاورمیانه .
سناریوی دوم، که در حال حاضر کمتر محتمل به نظر میرسد، این است که رهبران هر دو حزب تشخیص دهند که دشمنان آمریکایی، از جمله ایران، درصدد تحریک اختلافات حزبی و ایدئولوژیک در داخل ایالات متحده هستند تا از پیگیری واشنگتن برای تعامل پایدار و مستمر در خاورمیانه جلوگیری کنند. به یقین میتوان به رویدادهای اخیر در کنگره و دولتهای بایدن و ترامپ اشاره کرد هنگامی که قانونگذاران و مقامات جمهوریخواه و دموکرات از مرزبندیهای حزبی گذر کرده و در جوانب کلیدی سیاست خارجی آمریکا در مورد چین و روسیه با یکدیگر همکاری کردند. رهبران دو حزب باید از آن مثالهای موفقیتآمیز از همکاری دوجانبه درس بگیرند و گامهای مشابهی برای ساختن ائتلافهایی در سراسر طیف سیاسی بردارند که به دنبال پیشبرد رویکردی موثرتر و طولانیمدت به سوی خاورمیانه هستند.