ماههای آینده تعیین خواهند کرد که آیا حمله خیرهکننده اسرائیل علیه حزبالله در ماه گذشته، که حالا منجر به حمله موشکی بالستیک ایران به اسرائیل شده است، چرخه بیوقفه خشونت در خاورمیانه را تداوم و تشدید میکند یا نقطه عطف مثبتی علیه تجاوزگریهای تحت حمایت ایران ایجاد میکند.
کشته شدن حسن نصرالله، رهبر حزبالله، به دست اسرائیل—که با استفاده از اطلاعات محکم و یک بار مرگبار شامل تا هشتاد بمب که پناهگاه زیرزمینی او در بیروت را نفوذ کرد—برخوردی بین دو دیدگاه بسیار متفاوت برای آینده خاورمیانه را تشدید کرده است.
یکی از این دیدگاهها توسط ایران و نیروهای نیابتی آن، از جمله حزبالله در لبنان، حوثیها در یمن و حماس در غزه هدایت میشود. این دیدگاه با ادامه درگیریهای خشونتآمیز همراه است و هدف آن نابودی اسرائیل و پیروزی یک شکل رادیکال، افراطی و انقلابی از اسلام است.
دیدگاه دوم در نهایت ابتکار عمل را برای مقابله و مهار جاهطلبیهای ایران به دست میگیرد، تواناییهای نظامی نیروهای نیابتی آن را مختل و تضعیف میکند و زمینه را برای ظهور یک خاورمیانه پویا، صلحآمیز و مدرنساز فراهم میکند.
این دیدگاه پیشبینی میکند که با گذشت زمان، منطقهای ادغام شدهتر با ترتیبات جدید اقتصادی و امنیتی شکل خواهد گرفت که بر اساس توافقات ابراهیم بنا شدهاند. مهمتر از همه، شامل عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی و مسیر مطمئنی به سوی تأسیس کشور فلسطین خواهد بود.
در نظر گرفتن ابعاد بزرگتر:
این مسیر مثبتتر ممکن است به نظر یک رویا غیرممکن بیاید، با توجه به تهدیدهای واقعی و فوری یک جنگ گستردهتر. روز دوشنبه، اسرائیل آغاز عملیات زمینی “محدود” در لبنان را اعلام کرد. امروز، ایران با ۱۸۰ موشک به اسرائیل حمله کرد که بسیاری از آنها رهگیری شدند. ممکن است در کوتاهمدت تشدید بیشتری در راه باشد. با این حال، مهم است که از این پتانسیل تاریخی غافل نشوید زیرا اسرائیل، ایران، نیروهای نیابتی ایران و دیگر عوامل منطقهای و خارجی حرکتهای بعدی خود را میسنجند.
ضروری است که به یاد بیاوریم که اروپا تنها پس از قرنها درگیری و بر روی خرابههای دو جنگ جهانی، مسیر مثبتتری ساخت. با جنگ ادامهدار روسیه علیه آزادی و استقلال اوکراین، داستان ادغام صلحآمیز اروپا هنوز به پایان نرسیده است، اما فراتر از انتظارات دوران جنگ سرد پیشرفت کرده است.
فقط از طریق یک رویکرد صبورانه و مداوم از سوی ایالات متحده و متحدانش برای مهار و مقابله با اتحاد جماهیر شوروی، اروپا غربی توانست مسکو را از نظر نظامی بازدارنده و در نهایت جامعه صلح و شکوفایی خود را گسترش دهد. بیش از چهل سال تلاش برای دستیابی به پیروزی در جنگ سرد طول کشید.
رویکرد کنونی نسبت به ایران باید از آن مدل الهام بگیرد و تهران را مهار، بازدارنده و منزوی کند تا به مرور زمان مردم ایران خواستار تغییر شوند، در برابر جاذبه روزافزون موفقیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خاورمیانه گسترده.
غیرمنتظره خواهد بود که مرگ نصرالله را به عنوان نقطه عطفی toward این آینده اعلام کنیم. با این حال، کوتاهنگرانه خواهد بود اگر این لحظه را به عنوان فرصتی در مبارزه علیه جاهطلبیهای منطقهای ایران و نیروهای نیابتیاش نگریست.
آنچه که مسأله را حتی بزرگتر میسازد، زمینه جهانی مجاورت افزون ایران با روسیه، چین و کره شمالی است. آنها به همراه یکدیگر تلاش میکنند تا نظم جهانی را که ایالات متحده و شرکایش پس از جنگ جهانی دوم به دقت ساختهاند، تضعیف کنند. ارسالهای جدید موشکهای بالستیک کوتاهبرد ایران و تأمین مستمر پهپادهای مسلح به روسیه برای جنگش علیه اوکراین نشاندهنده مخاطرات جهانی درگیر است.
دلایل امیدوار کننده با وجود همه تشدیدهای فعلی، چند عامل امید طولانیمدت را فراهم میکنند.
اولین عامل اهمیت حیاتی مرگ نصرالله برای برهم زدن استفاده دههها طولانی ایران از نیروهای نیابتی علیه دشمنانش است.
به گفته رایا جلابی، خبرنگار فایننشال تایمز، در یادداشت نصرالله، “این روحانی ۶۴ ساله به خلق یک نیروی برتر در شبکه منطقهای نیابتی ایران معروف به محور مقاومت اعتبار داشت.”
پس از ترور ژنرال قاسم سلیمانی از طرف ایالات متحده در سال ۲۰۲۰، نصرالله از نظر اهمیت در آن محور تنها پس از رهبر عالی ایران، آیتالله علی خامنهای بود. در نزدیک به چهار دهه مبارزه اسرائیل با حزبالله با موفقیت محدود، بهعنوان لبه نقطه نیروی نیابتی ایران همچنان به ساخت زرادخانه خود ادامه داد، مرگ او بهترین فرصت تا به حال برای تغییر مسیر علیه ایران است.
دومین عامل، شکنندگی اقتصادی ایران و غریزه حفظ خود است.
جاناتان پانیکوف از شورای آتلانتیک توضیح میدهد که ایران درونی داخلی در مورد چگونگی واکنش به اسرائیل تقسیم شده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شاخه چندسرویس نیروهای مسلح ایران، و دیگر سختگیران احتمالاً برای واکنش تهاجمیتر به منظور بازگرداندن قدرت بازدارندگی و تقویت حزبالله تلاش میکنند. تقریباً بهطور قطع میتوانند همان جناحهایی باشند که برای حمله موشکی بالستیک امروز به اسرائیل تلاش کردهاند.
با این حال، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اصلاحطلب ایران که در ژوئیه به قدرت رسید، از تشدید درگیری اسرائیل بهعنوان “تلهای” برای کشاندن تهران به جنگی گستردهتر که توانایی برنده شدن آن را ندارد، سخن گفته است. اجتناب از درگیری مستقیم با اسرائیل برای تمایل ایران به تعمیر اقتصاد در حال زوال و کاهش تحریمهای غربی علیه آن حیاتی است.
اسرائیل ایران را در شرایطی قرار داده که برد ندارد. اگر نتواند تشدید کرده و به اسرائیل حمله کند، اعتبار خود را نزد نیروهای نیابتیاش که باور دارند برای کمک به آنها کافی انجام نداده از دست میدهد. با این حال تشدید میتواند منجر به حملات انتقامی از اسرائیل به ایران خود شود، تا و از جمله به تأسیسات هستهایاش.
حمله امروز به نظر میرسد نوعی سازش است، حملهای بزرگ به اندازه کافی برای تسکین سختگیران و خرید زمان برای رهبری ایران بدون اینکه تا حد یک جنگ گسترده با اسرائیل یا حتی بدتر، با ایالات متحده برود.
مهم این است که اقدامات اخیر اسرائیل هاله توانایی اطلاعاتی اسرائیل را بازگردانده و تواناییاش برای بازدارندگی دشمنانش را تقویت کرده است. هر دو پس از حمله تروریستی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ که ۱۲۲۰ نفر در اسرائیل کشته و درگیریای که اکنون منجر به مرگ تخمینی ۴۰ هزار نفر در غزه شده زیر سوال رفته بودند.
کیفیت و عمق قابل توجه اطلاعات اسرائیل بوده است، و احتمالاً همچنین استخراج دادههای وسیعاش که به تغییر مسیرش با حزبالله امکان داده است. اطلاعات دقیق و دقیق چیزی است که به اسرائیل اجازه داده تا فواد شکر، یکی از مهمترین معاونان نصرالله را در اواخر ژوئیه از پا در آورد و هزاران پیجر و بیسیم را در سپتامبر خراب کند. ضروری بود که مکان نصرالله دقیق شناسایی شود و در برنامهریزی عملیات زمینیاش در لبنان ارزشمند خواهد بود.
بهطور قابل توجهی همچنین، کشورهایی که توافقات ابراهیم را با اسرائیل امضا کردند امید به بازگشت به مسیر عادیسازی را رها نکردهاند، که برای اسرائیل حیاتی خواهد بود که جریان آنچه که به بزرگترین تهدید وجودی برای دولت یهود از زمان جنگ یومکیپور ۱۹۷۳ تبدیل شده است، تغییر دهد.
هیچ کدام روابط با اسرائیل را قطع نکرده و یا خود را از توافقات جدا نکردهاند. و در حالی که تعداد زیادی، از جمله امارات متحده عربی، به دنبال آرام کردن تنشها با ایران بودهاند، این کار را با چشمهای باز به تهدید مداوم ایران و با اعتقاد راسخ که در بلندمدت اسرائیل بیشتر به خاورمیانه ادغام خواهد شد نه کمتر از آن چیزی که ایران میخواهد انجام میدهند. چیزی که هنوز به اشتراک نمیگذارند، مسیری توافقشده برای رسیدن به آن است، و آنها به شدت با رویکرد اسرائیل به غزه و بیرون آن به مخالفت پرداختند.
ما از جایی که امروز هستیم تا به نظم جدیدی برای خاورمیانه راه زیادی مانده است. با این حال، این چشمانداز است که باید پاسخها به بحران فعلی را تحریک کند، تهدیدهای جمعآوریشده را به فرصتهای تاریخی تبدیل کند.