امروز: جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

نفوذ فزاینده ایران در منطقه دریای سیاه: پیامدها و واکنش‌های غرب

این مقاله به بررسی تقویت همکاری ایالات متحده و شرکا در مواجهه با چالش‌های ایران در منطقه خاورمیانه و فراتر از آن می‌پردازد. در نتیجه تحریم‌ها و فشارهای غرب، ایران و روسیه همکاری‌های خود را در حوزه‌های نظامی و اقتصادی گسترش داده‌اند که به ایران اجازه داده تا نفوذ خود را در منطقه دریای سیاه افزایش دهد. ایران در جنگ اوکراین نقش فعال داشته و سعی در پر کردن خلاهای قدرت در قفقاز جنوبی دارد. دو هدف راهبردی ایران شامل تقویت روابط با روسیه و بهبود دسترسی به بازار اروپا است. غرب با تحریم‌های هدفمند به گسترش نفوذ ایران پاسخ می‌دهد و بر ضرورت هماهنگی بیشتر میان آمریکا و اروپا در این زمینه تأکید دارد...

این مقاله بخشی از یک ابتکار راهبردی MEI است که به بررسی چگونگی تقویت همکاری‌های منطقه‌ای بین ایالات متحده و شرکایش در مواجهه با چالش‌های ناشی از ایران در سراسر منطقه، به ویژه در حوزه‌های کلیدی مانند لبنان، سوریه، عراق، یمن، اسرائیل-فلسطین و جنگ اوکراین می‌پردازد. از طریق مجموعه‌ای از مقالات، مقالات کوتاه، رویدادها، پادکست‌ها و یک گزارش نهایی سیاست‌گذاری، این ابتکار گستره وسیعی از دیدگاه‌ها و تخصص‌ را به نمایش می‌گذارد تا به یک رویکرد جامع و قاطع در قبال ایران بپردازد.

مرکز پریمکوف روسیه به طور دقیق و مختصر انگیزه‌هایی را که موجب نزدیکی بیشتر مسکو و تهران می‌شود، جمع‌بندی می‌کند: «با افزایش تحریم‌ها و فشار نظامی از طرف غرب و تلاش‌ها برای انزوای جهانی روسیه و ایران، منافع ملی مسکو و تهران به یکدیگر نزدیک‌تر شده‌اند. هر دو کشور با یکدیگر همکاری می‌کنند تا در مقابل تحریم‌ها و فشار سیاسی مقاومت کنند و در عین حال همکاری‌های تجاری، اقتصادی و دفاعی خود را گسترش دهند. این امر زمینه‌ساز یک مشارکت استراتژیک در حال رشد شده است.» این رابطه نزدیک‌تر با روسیه و پویایی‌های بین‌المللی که آن را سوق داده‌اند، فرصتی برای ایران ایجاد کرده است تا نفوذ خود را فراتر از خلیج فارس و شام که تا همین اواخر در آن‌ها فعال بوده است، گسترش دهد.

جنگ گسترده روسیه علیه اوکراین، که اکنون به سومین سال خود نزدیک می‌شود، چندین فرصت استراتژیک برای ایران فراهم کرده است تا حضور خود را در منطقه بزرگ‌تر دریای سیاه افزایش دهد. این منطقه نه‌تنها شامل حوضه دریای سیاه و سواحل آن است، بلکه از قفقاز نیز عبور کرده و به دریای خزر می‌رسد—مناطقی که در آنجا منافع و نفوذ روسیه و ایران قبلاً هم‌پوشانی داشتند. افزایش نفوذ منطقه‌ای در دو مسیر مشهود شده است. اول، ایران به طور مؤثری به یک شرکت‌کننده مستقیم در جنگ روسیه و اوکراین و یکی از شرکای ارزشمند روسیه در منطقه تبدیل شده است به دلیل تجربه ارزشمند تهران در دور زدن تحریم‌ها و توانایی حیاتی برای ارائه سلاح‌های ممنوعه به ماشین جنگی روسیه. دوم، ایران به پر کردن خلاهای قدرت منطقه‌ای چشم دوخته است و گاهی حتی تلاش کرده است که حوزه‌هایی که در چند سال گذشته به دلیل مشغولیت نظامی روسیه در اوکراین و تزلزل غربی‌ها باز شده است را اشغال کند. هر دو جنبه از نفوذ فزاینده ایران در منطقه هزینه‌ها و تهدیدات فزاینده‌ای برای اتحاد ترانس‌آتلانتیک ایجاد کرده‌اند. بنابراین، یک تحلیل دقیق‌تر از نفوذ عمیق‌تر ایران در منطقه بزرگ‌تر دریای سیاه لازم است تا مشخص شود که چگونه دولت بعدی ایالات متحده و کمیسیون جدید اروپا می‌توانند سیاست‌های خود را تقویت و بهتر هماهنگ کنند.

روابط روسیه و ایران در سایه جنگ تقویت‌شده است

به‌طور سنتی، ایران در بخش غربی منطقه بزرگ‌تر دریای سیاه نقش‌آفرین مهمی نبوده است. دو دلیل برای این موضوع وجود دارد: تهران از پا گذاشتن بیش از حد در منطقه بزرگ‌تر دریای سیاه که آن را به عنوان حوزه‌ای غالب توسط مسکو می‌داند، خودداری کرده است. روسیه این منطقه را به عنوان “نزدیک‌در” خود می‌پندارد. دوم اینکه منابع قدرت‌پراکنی ایران به دلیل رژیم تحریم های اعمال شده توسط غرب به شدت محدود شده است به‌طوری که بیشتر به جنوب و به حمایت از نیروهای نیابتی فرقه‌ای چون حزب‌الله، حماس و حوثی‌ها اختصاص یافته‌اند. تا همین اواخر که ایران بیشترین تعداد تحریم را در جهان متحمل می‌شد، استراتژیکاً به تعداد محدودی از شرکا وابسته بود که رابطه با روسیه را برای آن مهم‌تر می‌کرد. تهران به‌ویژه برای حمایت سیاسی در سازمان ملل و دیگر انجمن‌های بین‌المللی و دسترسی به فناوری پیشرفته نظامی و هسته‌ای به مسکو تکیه دارد. رابطه نظامی ایران با روسیه طی سال‌ها همکاری فشرده در سوریه به دقت توسعه یافته است؛ و با گذشت زمان، حمایت روسیه از مهم‌ترین نیروهای نیابتی منطقه‌ای تهران را مستحکم کرده است. سلاح‌های روسی در میان حماس و حزب‌الله پیدا شده است، در حالی که سازمان‌های اطلاعاتی ایالات متحده ارزیابی کرده‌اند که روسیه همچنین به حوثی‌ها سلاح و کمک محدود ارائه می‌کند.

رابطه ایران با روسیه مدت‌هاست نابرابر بوده است، به گونه‌ای که ایران به عنوان شریک کوچکتر و وابسته به حسن نیت مسکو بوده است. مذاکرات با غرب بر سر برنامه هسته‌ای ایران نماد این پویایی قدرت بوده است—روسیه که هم‌زمان دانش فنی به ایران ارائه می‌کند و نقش یک نیروی مذاکره‌کننده را ایفا می‌کند. با این حال، پس از تهاجم کامل روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، این رابطه به سرعت رشد کرده است چرا که اهمیت استراتژیک ایران برای کرملین ناگهان بزرگ شده است.

به دلیل تهاجم شدیدتر، روسیه دسترسی ممتاز خود به غرب را از دست داده است و به عنوان کشوری با بیشترین تحریم‌ها در جهان از ایران پیشی گرفته است. توانایی ایران در ارائه دانش و تجربه منحصر به فرد در دور زدن تحریم‌ها به مسکو، با تحویل‌های قابل توجه کالاهای محرمانه، ارزش ایران را برجسته کرده و رابطه را مستحکم کرده است. یک مثال حیاتی، مسکو به سرعت از تجربه ایران در استفاده از “ناوگان شبح” برای تحویل نفت به چین درس گرفت و ناوگان غیرقانونی خود را ایجاد کرد.

ایران همچنین با کمک‌های نظامی اساسی به حمایت از تهاجم روسیه به اوکراین پرداخته است، که باعث شده است این کشور خاورمیانه‌ای به یک شریک فعال در جنگ منطقه دریای سیاه تبدیل شود. پهپادهای انتحاری ایرانی شاهد-۱۳۶ که توسط نیروهای روسی پرتاب می‌شوند، کماکان ویرانی‌ها و ترور در خطوط مقدم و مردم اوکراین را به دنبال دارند. و پهپادهای ساخته‌شده در ایران که به‌طور دوره‌ای به حریم هوایی همسایگان ناتو نفوذ می‌کنند و گاهی در خاک ناتو سقوط می‌کنند، موجب شده است تا رومانی و متحدانش ده‌ها جت را به هوا بلند کنند. اما این حمایت نظامی به مسکو به‌صورت صرفاً مادی نیست: گزارش‌هایی مبنی بر حضور مربیان پهپادی ایرانی از نیمه دوم سال ۲۰۲۲ در کریمه تحت اشغال روسیه وجود دارد. و ایران اکنون در تاتارستان به روسیه در ساخت پهپادهای خود کمک می‌کند، در حالی که علاوه بر این موشک‌های بالیستیک کوتاه‌برد را به شریک خود تحویل داده است.

پر کردن خلا در قفقاز جنوبی توسط ایران

ایران و روسیه به‌طور پراکنده و به‌صورت دوره‌ای به مدت قرن‌ها بر سر کنترل و نفوذ در قفقاز جنوبی، که امروز شامل گرجستان، ارمنستان و آذربایجان است، رقابت داشته‌اند؛ و اگرچه روابط تهران در دهه‌های اخیر در آنجا به‌طور ویژه محکمی نبوده‌اند، اما در حال عمیق‌تر شدن هستند. در قرن بیستم، تهران از منطقه فاصله گرفت و آن را عمدتاً به مسکو واگذار کرد، هم در دوران و هم پس از اشغال شوروی. از سه کشور منطقه‌ای، ایران نزدیک‌ترین رابطه را با ارمنستان حفظ کرده است اما به‌صورت معناداری از درگیری‌های مسلحانه با آذربایجان بر سر قره‌باغ در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳ دور مانده است. روابط نزدیک آذربایجان با اسرائیل نگرانی‌هایی را در تهران برانگیخته است، ولی به اندازه‌ای نبوده است که جلو همکاری دو همسایه حاشیه خزر در پروژه‌های مشترک یا منطقه‌ای، مانند سد قیزقلعه‌ای مرزی یا کریدور بین‌المللی حمل و نقل شمال–جنوب (INSTC)، را بگیرد.

از اوایل ۲۰۲۲، تهاجم کامل روسیه به اوکراین و تلاش جمعی غرب برای حمایت از کی‌یف منابع و توجهی که هر یک از طرفین می‌توانستند به قفقاز جنوبی اختصاص دهند را کاهش داده است. این امر فرصتی برای ایران فراهم کرده است تا در خالی‌ای که برای تحقق اهداف استراتژیک خود فراهم شده است، وارد شود. در گرجستان، واردات گاز طبیعی از ایران در سال ۲۰۲۳ به نسبت سالانه ۶۰۶.۵٪ افزایش یافته است، اگرچه در مقادیر مطلق همچنان نسبتاً اندک باقی مانده است (۷۳.۲۸ تن). از نظر سیاسی هم، گرجستان به ایران نزدیک‌تر شده است. در ماه مه گذشته، نخست‌وزیر گرجستان ایراکلی گاریباشویلی به‌طور فوری به تهران سفر کرد تا در مراسم خاکسپاری رئیس‌جمهور ابراهیم رئیسی شرکت کند. او در ژوئیه برای مراسم افتتاحیه رئیس‌جمهور جدید ایران، مسعود پزشکیان، بازگشت و با خود وزیر توسعه‌اش را در هیئت گرجستانی به همراه داشت.

نخست‌وزیر ارمنستان نیکول پاشینیان نیز در هر دو رویداد در تهران حضور داشت؛ اما روابط کشورش با ایران بیشتر از دیدارهای دیپلماتیک سطح بالا می‌باشد. در تلاشی برای فاصله‌گیری از روسیه و متنوع‌سازی شرکای بین‌المللی خود، ارمنستان در یک قالب همکاری سه‌جانبه متمرکز بر اقتصاد و ترانزیت با هند و ایران، که در آوریل ۲۰۲۳ در ایروان افتتاح شد، مشارکت دارد. اخیراً، ارمنستان بزرگ‌ترین مرکز تجاری ایران در جهان را افتتاح کرده و عهد کرده تا تجارت دو جانبه را افزایش دهد. ارمنستان همچنین گفته شده یک قرارداد نظامی جدید با همسایه جنوبی بزرگ‌تر خود امضا کرده است که ارزشی برابر ۵۰۰ میلیون دلار دارد. تهران هم، در برابر، روابط خود با ایروان را با مقابله با باکو در پروژه بحث‌برانگیز کریدور زنگزور، تقویت می‌کند.

در نهایت، اگرچه آذربایجان و ایران به‌طور تاریخی رابطه‌ای ناپایدار داشته و حمایت آذربایجان از اسرائیل آن را وخیم کرده است، این دو کشور نیز به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند. در سال ۲۰۲۳، دولت ایران به حمله خشونتی علیه سفارت آذربایجان در تهران با تجدید تلاش‌ها در جهت آشتی‌پذیری پاسخ داد. در واقع، وقتی هلیکوپتر رئیس‌جمهور رئیسی در اوایل امسال سقوط کشنده‌ای کرد، او در حال بازگشت از یک مأموریت آشتی باکو بود، پس از آنکه یک ملاقات برنامه‌ریزی‌شده در ایروان را لغو کرده بود. جانشین او، پزشکیان، حتی تمایل خود را برای حضور در ۲۰۲۴ در کنفرانس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد (۲۹اقیانوس کنفرانس احزاب، COP29) که به میزبانی باکو برگزار شد در ماه گذشته اعلام کرد؛ هرچند او در نهایت به‌خاطر حضور یک هیئت اسرائیلی رده‌بالا، از رفتن انصراف داد.

اهداف دوقلوی راهبردی ایران برای منطقه بزرگ‌تر دریای سیاه

بازگشت ایران به قفقاز جنوبی و گسترش نفوذ آن در سراسر منطقه بزرگ‌تر دریای سیاه تحت تأثیر دو هدف استراتژیک دوقلو است که در توسعه دو کریدور فرا منطق‌های مرتبط با آن‌ها به‌طور فیزیکی در حال تحقق است. هدف راهبردی اول روابط نزدیک‌تر با روسیه است. در این راستا، دو کشور در حال همکاری بر روی INSTC مذکور هستند، که هند را از طریق ایران و آذربایجان به روسیه متصل می‌کند به عنوان جایگزینی برای مسیر دریایی طولانی‌تر و گران‌تر از طریق کانال سوئز. جذابیت این کریدور در سال‌های اخیر به‌ دلیل تحریم‌های سنگینی که بر ایران و روسیه اعمال شده‌اند و همچنین چشم‌انداز درآمدهای ترانزیتی که ایران و آذربایجان می‌توانند از آن بهره‌مند شوند، افزایش یافته است. با وجود کمبود بودجه و محدودیت‌های شدید ناشی از تحریم‌ها، ایران نخستین حمل‌ونقل کالا از روسیه به هند از طریق این مسیر را در ژوئیه ۲۰۲۲ به‌طور موفقیت‌آمیزی به پایان رساند.

هدف راهبردی دوم ایران برای منطقه بزرگ‌تر دریای سیاه بهبود دسترسی به بازار ثروتمند اروپا است. برای این هدف، تهران توسعه کریدور بین‌المللی حمل و نقل و ترانزیت خلیج فارس-دریای سیاه (ITC)، یک مسیر چندوجهی از ایران از طریق ارمنستان، گرجستان و از دریاb سیاه به کشورهای عضو اتحادیه اروپا بلغارستان یا رومانی، را ترویج می‌کند. با توجه به اینکه تجارت بین ایران و ترکیه در سال‌های اخیر به‌ دلیل تحریم‌ها و همه‌گیری کووید-۱۹ متوقف شده است، ITC مسیر جایگزینی را برای ایران به بازار واحد اروپا، از طریق قفقاز جنوبی به‌دور از آناتولی ترکیه، باز می‌کند. همچنین به ایران امکان می‌دهد تا احتمالاً از هزینه‌های ترانزیت صادرات‌های هند به اروپا که از قلمرو آن می‌گذرد، بهره‌مند شود.

گرچه تحریم‌های غربی همچنان دسترسی اقتصادی ایران به اتحادیه اروپا را محدود می‌کند، کشور در سال‌های اخیر به‌طور قابل توجهی در بهبود تنگناهای زیرساختی و سیاسی مرتبط پیشرفت کرده است. با کمک روسیه و چین، ایران در حال مدرن‌سازی راه‌آهن خود است. در ژوئن ۲۰۲۴، تهران بخشی از راه‌آهن رشت-خزر را بر اساس توافقی که در ماه مه ۲۰۲۳ با روسیه امضا شد، تکمیل کرد. و در ژوئیه امسال، ایران و چین قطارهای باری را به منظور افتتاح اولین مرحله از «کریدور ریل چین-ایران-اروپا» راه‌اندازی کردند. تهران همچنین موفقیت‌هایی در دیپلماسی با همتایان غربی داشته، با وجود مشارکت فعال‌تر آن در جنگ روسیه علیه اوکراین و تحریم‌های اضافی که توسط اتحادیه اروپا اعمال شده است. در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، مقامات بلغارستانی با همتایان ایرانی خود دیدار کردند و تمایل خود را برای گسترش روابط اقتصادی دو جانبه اعلام کردند.

مقاومت غرب و توصیه‌ها برای اقدام بیشتر

تا به امروز، مقاومت جمعی غرب علیه نفوذ فزاینده ایران در منطقه بزرگ‌تر دریای سیاه عمدتاً به شکل تحریم‌های مستقیم – و در مورد ایالات متحده، ثانویه – علیه ایران، روسیه و عوامل کمک‌کننده به تهران و مسکو در تلاش‌های جنگی آن‌ها بوده است. ایالات متحده و اتحادیه اروپا همچنین ماموریت‌های دریایی را در برابر حملات حوثی‌های حمایت‌شده ایران به دارایی‌های دریایی غرب و تجارت جهانی تأسیس کرده‌اند، که به‌طور عمده بر اتحادیه اروپا تأثیر گذاشته است. در پاسخ به سیاست قبلی، اتحادیه اروپا تحریم‌های هدفمندی بر ایران برای ارسال سلاح به روسیه و برای نقض حقوق بشر توسط دولت ایران در داخل اعمال کرده است. ایالات متحده در هماهنگی با اتحادیه اروپا و بریتانیا در این تلاش دخیل بوده اما همچنین تحریم‌های مستقیم بر نهادهای ایرانی و تحریم‌های ثانویه بر نهادهای کشورهای ثالث، از جمله ترکیه، به‌خاطر واردات نفت ایرانی و برای حمایت نظامی از ایران اعمال کرده؛ محدودیت‌های مالی آمریکایی همچنین نیروهای نیابتی ایران، همچون حوثی‌ها، را هدف قرار می‌دهد. ایالات متحده احتمالاً به‌دنبال راه‌هایی برای افزایش فشار به ایران در دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ خواهد بود.

بروکسل و واشنگتن باید با یکدیگر — و نیز با شرکا و متحدان منطقه‌ای خود — همکاری کنند تا رژیم تحریم‌های ایران را به‌طور محسوسی تقویت و سخت‌تر کنند تا به‌ نفع منافع جمعی‌شان عمل کنند. اول، اتحادیه اروپا باید در هماهنگی با ایالات متحده، اعمال تحریم‌ها بر صادرات نظامی ایران و گسترش تحریم‌های ثانویه بر کشورهایی که به پیشرفت نظامی ایران کمک می‌کنند، را در نظر بگیرد.

دوم، تهدید نظامی ایران به قاره اروپا نیاز به ارزیابی مجدد در سطح ناتو دارد، با توجه به پیشرفت‌های ایران در دسترسی به تکنولوژی تهاجمی از راه دور و به‌طور خاص موشک‌ها، که شامل انتقال‌ها از روسیه می‌شود. سیستم دفاع موشکی بالستیک پیمان آتلانتیک شمالی طراحی شده تا از اروپا در برابر یک تهدید احتمالی ایرانی محافظت کند، اما بازنگری این قابلیت دفاع مشترک اثر اطمینان‌بخشی بر روی متحدان اروپا و شرکای استراتژیک آن‌ها در منطقه دریای سیاه خواهد داشت، و بدین ترتیب بیشتر به اتحاد ترانس‌آتلانتیک در مدیریت تهدیدات ناشی از ایران کمک می‌کند.

فراتر از گام‌های تقویت یک رژیم تحریم‌های ترانس‌آتلانتیک هماهنگ‌تر و ارزیابی مشترک تهدید و دفاع، برای هر دو واشنگتن و بروکسل ضروری است که ارزیابی جامعی از خساراتی که اقدامات تهاجمی ایران وارد کرده‌اند انجام دهند و هزینه‌های مرتبطی که غرب متحمل شده است را ارزیابی کنند. به عنوان مثال، تجارت غیرقانونی انجام‌شده توسط ناوگان‌های شبح ایرانی و روسی هزینه‌های عظیمی و خطرات زیست‌محیطی را برای غرب تحمیل می‌کند. درک دقیق‌تر و حساب کردن سطح دور زدن تحریم‌های روسیه، شامل هزینه‌های مالی آن برای غرب، مقدمه‌ای برای طراحی یک رژیم تحریم‌های هدفمند و مؤثرتر است.

به همین ترتیب، اقدامات نیروی نیابتی ایران مستقر در یمن به‌طور خاص هزینه‌های نامتناسبی را بر غرب در خصوص نیروی نیابتی ایران مستقر در یمن، به‌طور خاص، اقدامات این نیرو هزینه‌های نامتناسبی را بر غرب تحمیل می‌کند؛ هم از نظر هزینه‌های نظامی لازم برای دفاع در برابر پهپادها و موشک‌های حوثی و همچنین به دلیل افزایش قیمت کالاهای وارداتی که ناشی از حملات — چه موفق و چه ناموفق — آنها به ناوبری دریایی بین‌المللی است. در نهایت، پهپادهای ایرانی اکنون به‌طور منظم در سرزمین‌های ناتو در نزدیکی اوکراین منفجر می‌شوند. درک مشترک از ماهیت این آسیب‌ها به غرب امکان می‌دهد تا روش‌های دفاع و مقاومت که هم از نظر هزینه مقرون‌به‌صرفه و هم مطابق با منافع غربی هستند، طراحی کند.

دکتر جولیا-سابینا جوجا، مدیر برنامه دریای سیاه در مؤسسه خاورمیانه (MEI) است و به‌عنوان استاد مدعو امنیت اروپا در دانشگاه جرج‌تاون و دانشگاه جرج واشنگتن تدریس می‌کند. تحقیقات او عمدتاً بر امنیت اروپا و دریای سیاه متمرکز است.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=15141

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است