رأیدهندگان در منطقه کردستان عراق (KRI) در تاریخ ۲۰ اکتبر در یک انتخابات منطقهای مهم و به تأخیر افتاده قرار است به پای صندوقهای رأی بروند. این انتخابات در اصل قرار بود در سال ۲۰۲۲ برگزار شود، اما اختلافات درباره سیستم انتخاباتی منجر به تعویقهای متعدد شد. در قلب این مسئله سقوط ترتیبات تقسیم قدرت بین دو حزب حاکم یعنی حزب دموکرات کردستان (KDP) و اتحادیه میهنی کردستان (PUK) قرار دارد که از زمان کسب خودمختاری منطقه در سال ۱۹۹۱ در رأس قدرت بودهاند. اما بهتدریج، این دو حزب به شدت با یکدیگر درگیر شدهاند.
پس از حمله به رهبری آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، منطقه کردستان عراق به دلیل صلح و رفاه نسبی خود مورد توجه قرار گرفت. KDP و PUK توافقنامهای برای تقسیم قدرت امضا کردند تا دو اداره جداگانه خود را که پس از یک جنگ داخلی در دهه ۱۹۹۰ تشکیل شده بود، ادغام کنند. این ترتیب به معنای تقسیم برابر مناصب دولتی در منطقه و عراق فدرال بود در حالی که اجازه میداد برای سازشها و توافقهای دیگر نیز جا باز باشد. حفظ تعادل قدرت نسبت به حزب دیگر هدفی اصلی باقی ماند.
این ترتیب به منطقه پایداری سیاسی بسیار لازم را به همراه آورد، در حالی که بقیه عراق به دنبال حمله به جنگ داخلی فرقهای فرو رفتند. KRI آرام باقی ماند و آغاز به شکوفایی کرد. پس از حل موقت اختلافات داخلی خود، رهبران کرد به بازیگران حیاتی در “عراق جدید” تبدیل شدند با تدوین سند اساسی که وضعیت نیمهخودمختار منطقه را در یک سیستم فدرال نهادینه کرد. رهبران KDP و PUK در تنشها و اختلافات شیا-سنی از طریق سیستم اشتراکی جدید واسطهگری کردند. به عنوان مثال، تلاشهای کردها کمک کرد توافق سیاسی تاریخی را به بار آورد که به نوری المالکی اجازه داد در سال ۲۰۱۰ دومین دوره نخستوزیری خود در عراق را آغاز کند.
انتخابات همچنین در چارچوب اختلافات چند دههای میان دولت اقلیم کردستان (KRG) و دولت فدرال عراق انجام میشود. دولت اقلیم کردستان (KRG) بدبختیهای خود را به تلاشهای عمدی نیروهای شیا برای کاهش خودمختاری کردها نسبت میدهد. اختلافات FPD و PUK که همچنان ادامه دارد، روابط اربیل و بغداد را پیچیدهتر کرده و گاهی منجر به بنبست در بغداد شده یا به آن فرصت مداخله در امور داخلی کردها را داده است. چندین حکم دادگاه فدرال عراق در دو سال گذشته نیز خودمختاری کردها را بیشتر محدود کرده است. حکمی مهم در فوریه، که از یک دادخواهی به وسیله PUK درباره قانون انتخابات منطقه ناشی شد، KDP را وادار به اتهام در نقض محدوده اختیارات و تجاوز به روح قانون اساسی کرد.
سقوط تقسیم قدرت بین KDP و PUK و رابطهی روزافزون پیچیده آنها تا حدودی ناشی از ظهور نسل جدیدی از رهبران در هر دو حزب است که اغلب به نظر می رسد مایل یا قادر به یافتن سازش نیستند. بسیاری ناتوانی آنها در ارائه یک جبهه متحد در بغداد را به عنوان دلیل اصلی برای کاهش نفوذشان میدانند.
در سال های اخیر، KDP توانسته است نفوذ بیشتری پیدا کند. در واکنش، PUK به تدریج به بغداد روی آورده است تا بر قدرت رقیب خود تعادلی اعمال کند. این دو حزب از سال ۲۰۰۶ در یک ائتلاف تقسیم قدرت بوده اند، اما این آرایش پس از رفراندوم استقلال ۲۰۱۷ به طور روزافزونی پیچیده شده است. از آن زمان، KDP، PUK را به از دست دادن مناطق مورد مناقشه – از جمله شهر نفتخیز کرکوک، بخش ۳۰۰ مایلی از مرز ایران تا مرز سوریه و منطقه انتقالی بین عراق عربی و کردی – پس از همهپرسی متهم کرده است.
در سال ۲۰۱۴، دولت اقلیم کردستان (KRG) مناطق را تحت کنترل خود آورد پس از آن که نیروهای امنیتی عراق در مواجهه با پیشروی جنگجویان داعش از این مناطق عقبنشینی کردند. با این حال، هر دو حزب همچنان تنها نیروی بازی در قلمروهای خود هستند و میراث جنگ داخلی هنوز بر آنها سایه افکنده است.
با وجود این اختلافات، PUK تحت رهبری بافل طالبانی به نظر میرسد برای اولین بار در بیش از دو دهه به وحدت حزبی دست یافته است. رقابتها و مبارزات قدرت درونحزبی در گذشته باعث تجزیه داخلی و ظهور گروههای منشعب نظیر جنبش گوران (یا جنبش تغییر) در سال ۲۰۰۹ شده است. چالش عمده PUK در این انتخابات اثبات خود در دو جبهه است. اول این که باید پایگاه خود در بخش شرقی منطقه کردستان را حفظ کند. با چالش تازهای از طرف رهبر سابق آن، لاهور طالبانی، که پس از برکناری از PUK در ۲۰۲۱ جبهه مردم را تأسیس کرد، روبرو است. حزب جدید وعده داده است که تمرکززدایی درون منطقه و مبارزه با فساد و سوءاستفادههای احزاب حاکم را پیگیری کند. سابقه طالبانی در نهادهای امنیتی ممکن است به او کمک کند رایدهندگان در حوزه امنیتی حزب قدیمی خود را جذب کند. علاوه بر این، PUK باید رای دهندگان را متقاعد کند که با کنترل سلطه KDP، مسیر حکمرانی در منطقه را اصلاح خواهد کرد.
با این حال، حال و هوای عمومی مردم حاکی از بیتفاوتی و خستگی است. رایدهندگان به نظر نمیرسد که مشتاق باشند و به طور کلی نارضایتی از سیاستها افزایشیافته است. وضع زندگی مردم در دهه گذشته رو به وخامت گذاشته و دولت نیز اغلب نتوانسته حقوق معوق خود را پرداخت کند. نرخ مشارکت احتمالاً پایین خواهد بود درحالیکه احزاب مخالف تلاش میکنند رایدهندگان ممتنع را به سوی خود جلب کنند. با وجود این، خستگی فزایندهای نسبت به دو حزب حاکم منطقه وجود دارد. بیکاری به خصوص در میان جوانان افزایش یافته و باعث شده که بسیاری از جوانان برای مهاجرت به اروپا ریسک کنند.
تغییرات در سیستم انتخاباتی که منطقه کردستان عراق را به چهار حوزه انتخاباتی تقسیم کرده و به جای سیستم تک حوزهای پیشین، کرسیها (همراه با کرسیهای اختصاص داده شده به اقلیتها) را به چهار استان منطقه اختصاص داده است، میتواند به برخی بازتوزیع در سهم و تعداد کرسیها در پارلمان آینده منجر شود. با این حال، ممکن است KDP به دلیل انضباط و انسجام داخلی حزبی خود بتواند رأی برتر خود را حفظ کند.
سوالات زیادی درباره فرآیند تشکیل دولت پس از انتخابات در تاریخ ۲۰ اکتبر در حال حاضر وجود دارد. با توجه به ناتوانی فزاینده دو حزب اصلی در ایجاد سازش، این احتمال وجود دارد که تشکیل دولت طولانی و پرچالش باشد و به اینرسی و اشتباهات منجر شود. خطر بنبست سیاسی در منطقه کردستان عراق وجود دارد و سهام این انتخابات بالا است.
شفان فضیل دانشجوی دکترا در دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه بوستون است و در سیاستهای تطبیقی و روابط بینالملل با تمرکز بر خاورمیانه تخصص دارد.