در دوران ریاستجمهوری پیشین اصلاحطلبان در ایران، این کشور چندین بار در تلاش بود تا به یک توافق بزرگ با ایالات متحده دست یابد، که شامل امتیازاتی در قبال برنامه هستهای او در ازای مذاکرات پیرامون حوزههای نفوذ در سراسر خاورمیانه بود. در سپتامبر گذشته، رئیسجمهور فعلی اصلاحطلب ایران، مسعود پزشکیان، در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک اظهار داشت که آمادگی گفتگوهای مستقیم با واشنگتن را برای پایان دادن به خصومتهای دو طرفه دارد.
چند هفته بعد، در اول اکتبر، ایران در واکنش به کشته شدن رهبران حزبالله و حماس و نیز یک ژنرال سپاه پاسداران توسط اسرائیل، با حمله موشکی به اسرائیل پاسخ داد. این اقدام به واکنش اسرائیل در ۲۶ اکتبر منجر شد؛ جایی که دهها جت و پهپاد اسرائیلی در طول شب به تأسیسات نظامی در چندین منطقه ایران حمله کردند. جناحهای تندرو در ایران معمولاً از ایده بارگینی با آمریکا صرفنظر کردهاند، اما با توجه به شبح جنگی که بر سر اسرائیل و ایران در حال گسترش است و اینکه دولت بعدی ترامپ ممکن است به سرعت کمپین «فشار حداکثری» را علیه ایران اعمال کند، به نظر میرسد که قصد دارند تنشها را کاهش دهند.
علیاکبر ولایتی، وزیر امور خارجه سابق و مشاور نزدیک آیتالله علی خامنهای، رهبر عالیمقام غیرمسامحهگر، اکنون میگوید که ایران آماده است تا راهحلهای دیپلماتیک با غرب را دنبال کند. در مقابل انتظار دارد که غرب به حاکمیت ایران احترام بگذارد. دیپلماتهای غربی متوجه تغییر محسوس لحن ایران شدهاند، اما میگویند که این تغییر باید با تحولهای اساسی در سیاست همراه باشد. بهگفته کسانی که با تفکر دولت ایران آشنا هستند، بازیگران مختلف دخیل باید مراحل زیر را درک کنند.
توافقی جمعی
تلاشهای دیپلماتیک فعلی ایران صرف بنای صلح نیست. ایران اعتقاد ندارد که اسرائیل به راحتی شهرکسازیها در کرانه باختری را رها کند؛ اما تهران نیز تمایلی به قطع حمایت مالی از گروههای فلسطینی مسلح ندارد – هر دو شرطی که برای صلح پایدار ضروری است. در عوض، در حالی که اصرار دارد جنگی نمیخواهد، تهران میخواهد حملات اسرائیل به متحدان منطقهای در عراق، یمن، لبنان و سوریه را مهار کند.
این هدف میتواند محقق شود اگر واشنگتن توافقی جمعی را نه فقط با ایران بلکه با اعضای محور مقاومت که هماکنون عملیات نظامی چندجانبهای علیه اهداف اسرائیلی هدایت میکنند، دنبال کند: یعنی حزبالله، حوثیها، گروههای شبهنظامی شیعه عراقی، حماس و گروههای شبهنظامی منشعب شده از ایران در کرانه باختری. تحرک و پایداری این گروهها جنگی که پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شروع شد را طولانی و شدتبخش کرده است؛ بررسی اقدامات آنها میتواند فضای مذاکرات را فراهم کند. اما از آنجایی که این گروهها متحد و به هم متصل هستند، توافق برای کاهش تنشها باید از طریق رویکردی جامع برای حل اختلافات با همه اعضای این محورها به دست آید.
واشنگتن تا به حال از شناسایی این گروهها خودداری کرده و به اسرائیل کمک میکند تا تواناییهای نظامی و عملیاتهای آنها را مهار کند، اما برای مذاکره با برخی از آنها درنگ نکرده است. در ماه اکتبر، فرستاده ویژه وزارت خارجه ایالات متحده، آموس هوچستین، به لبنان پرواز کرد تا از طریق گفتگوهای غیرمستقیم با وساطت نبیه بری، رئیس مجلس لبنان، آتشبس بین اسرائیل و حزبالله را مذاکره کند. در ۳۰ اکتبر، دبیرکل حزبالله، نعیم قاسم، گفت که این گروه به مبارزه با اسرائیل ادامه خواهد داد و هرگونه پایان جنگ از طریق مذاکرات باید با آتشبس آغاز شود.
ایران همچنین خواهان خروج اسرائیل از سرزمینهای اشغالشده لبنان، بهویژه مزارع شبعا، کفرشوبا و غجر، و اجرای کامل قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل است که در پایان جنگ ۲۰۰۶ اسرائیل و لبنان تصویب شد و خواستار استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در طول مرز شد. این قطعنامه علاوه بر این، خواستار بازگرداندن کنترل مرز به دولت لبنان با نظارت نیروی موقت سازمان ملل متحد در لبنان (UNIFIL) برای اجرای آن است.
در یمن، ایران میخواهد که عربستان سعودی توافقی میانجیگری شده توسط سازمان ملل که ریاض با حوثیها انجام داده را امضا و اجرا کند و به دنبال آن مذاکراتی بین حوثیها و گروههای مخالف یمنی برای تشکیل دولتی فراگیر، پیشنویس قانون اساسی و یک سیستم انتخاباتی صورت گیرد. این امر به حوثیهایی که به اسرائیل حمله میکنند، مشروعیت مطلوب را میدهد. همچنین حملات آمریکا و اسرائیل به معاقل حوثیها را دلسرد میکند در ازای توقف عملیات نظامی که منافع اسرائیل را هدف قرار میدهد.
در عراق، همانطور که شبهنظامیان شیعه تحت حمایت ایران حملات خود به اهداف اسرائیلی را افزایش میدهند، خاتمه قریبالوقوع مأموریت هیأت کمکرسانی سازمان ملل در عراق (UNAMI) در سال ۲۰۲۵ به افزایش درخواستهای ایران برای خروج کامل نیروهای ضد تروریسم به رهبری ایالات متحده از عراق و نه صرفاً تغییر نام مأموریت و تمدید اقامت آنها منجر شده است. با توجه نیاز مبرم دولت عراق برای تصدی سریعتر و مؤثرتر مسئولیتهای امنیتی خود پس از خروج نیروهای آمریکایی، این شرایطی را ایجاد میکند که مناسب برای ادغام آن گروههای مسلح محلی تحت حمایت ایران در نیروهای مسلح منظم عراق است.
مصالحه هستهای در ازای کاهش تنش
تهران، که ممکن است برنامه تسلیحات هستهای واقعاً داشته باشد، طبق گفته ولایتی، آماده است تا پرونده هستهای خود را بررسی کند. این تغییر سیاست خارجی ایران به سوی تقویت پیوندهای دیپلماتیک با کشورهای غربی را به دنبال خواهد داشت. همزمان، ایران آمادگی خود را برای بررسی منطقه عاری از تسلیحات هستهای در خاورمیانه اعلام کرده است که به سیستم امنیت جمعی و همکاری اقتصادی استراتژیک به جای رقابت تسلیحاتی منجر شود.
اما تهران نیاز دارد تا واشنگتن این فرآیندها را امکانپذیر کند و اسرائیل را متقاعد کند تا همکاری کند. تماسهای که بهطور غیرمستقیم از طریق واسطههایی مانند عمان و قطر و دیگر کانالهای دیپلماتیک مانند سفارت سوئیس در تهران صورت گرفته، به کاهش تنشها کمک کرده است، اما اغلب اوقات به نتایجی پایدار نمیانجامد. در دوره ریاستجمهوری جدید ترامپ، ایران کمتر دلیل خواهد داشت باور کند که کاهش تنش به معنایی معنادار رخ خواهد داد، اما همچنان آن را هدفی مهم برای پیگیری میداند.
ایران در حال حاضر به دنبال جلوگیری از جنگ است، بنابراین به شرایطی نیاز دارد که بتواند راهحلی موقتی را فراهم کند. ایران به همسایگان عرب خود و از طریق آنها به واشنگتن اعلام میکند که امنیت منطقه غیرقابل تقسیم است. در مقابل، دولتهای عرب هشدار میدهند که درگیری بین ایران و اسرائیل خطر بیثبات کردن کل خاورمیانه را به دنبال دارد.
برای انتقال این پیام، وزیر امور خارجه ایران عباس عراقچی به حدی پیش رفت که نقشههای دقیق از پایگاههای نظامی ایالات متحده در خاورمیانه را در سفر خود به کشورهای عربی به اشتراک گذاشت و وعده داد اگر آمریکا یا هر کشور عربی از اسرائیل در حمله به ایران حمایت کنند، تهران به اهداف و منافع نظامی آمریکا و عربی پاسخ خواهد داد. و در اکتبر، ایران موقتاً مذاکرات هستهای غیرمستقیم خود با ایالات متحده را از طریق فرایند «مسقط» متوقف کرد تا واشنگتن را متقاعد کند تا به خواستههای تهران توجه کند و از بیثباتی بیشتر منطقه جلوگیری کند. این مجموعه به دولت بایدن انگیزه اضافی داده است تا اسرائیل را تشویق کند که ارزشیابی خود از مقیاس حملات نظامی علیه ایران را بازنگری کند، هرچند تهران همچنان وعده انتقام برای آخرین دور حملات اسرائیل به قلمرو ایران را در ۲۶ اکتبر داد.
انتخابات برای حل بحران فلسطین
هر مکانیزم پیشگیری از درگیری که به وقوع بپیوندد ممکن است تنشها را کاهش دهد، اما به صلح که از زمان تأسیس اسرائیل در ۱۹۴۸ به دنبال آن بودند، نخواهد انجامید. علاوه بر این، تهران تمایلی به شناسایی اسرائیل یا امضای توافق صلح با آن ندارد. از دیدگاه ایران، این اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو است که علت اصلی بحران منطقه بر سر فلسطین است. اما دولت ایران اصرار دارد که جنگ را راهحلی نمیبیند — شروع جنگ آسانتر از پایان دادن به آن است.
به طور طبیعی، ایران هرگونه آشتی را بر اساس آنچه که معتقد است میتواند واقعبینانه تحویل داده شود، ارزیابی خواهد کرد. موقعیت رسمی تهران در مورد فلسطین که بارها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی بیان شده است، نشان میدهد که به دنبال همفکری با دیگر کشورهای مسلمان برای پایان دادن به اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل است.
در عین حال، تهران واقعبینانه در مورد آنچه که راهحلی برای بحران فعلی میتواند شامل شود، فهمیده که یک راهحل ممکن است به راهحل دو کشور دست نیابد در پرتو کمپین جاری اسرائیل جهت کنترل غزه. یک توافق که دولتی مستقل فلسطین را تأسیس کند ممکن است ایدهآل باشد، اما اینکه آیا بدون حضور اسرائیل عملی است یا خیر، قابل دستیابی نیست.
این امر تنها گزینه ممکن دیگر را برای ایران باقی میگذارد — جستجوی یک راهحل جایگزین که ممکن است بلافاصله به تشکیل دولت برای فلسطین منتهی نشود. در عوض، شروع با آتشبس جهت حفظ جانها و افزایش تحویل کمکهای انسانی است. این امر با ایجاد شرایطی که به فلسطینیها اجازه دهد به حق تعیین سرنوشت خود دست یابند و رهبری خود را انتخاب کنند، دنبال میشود. این امر شامل حکومت منسجم، تلاشهای بازسازی و از سرگیری تجارت و بازرگانی همزمان با ادغام اداره غزه و کرانه باختری است.
پیشروی به سوی آینده
نقش سازمان ملل متحد در برقراری صلح در غزه و جلوگیری از جنگ گستردهتر در خاورمیانه غیرقابل جایگزین است و ایران همچنان از آن حمایت خواهد کرد. اگرچه به طور دقیق نامشخص است که شورای امنیت سازمان ملل متحد چه اقداماتی میتواند انجام دهد، تصمیمات کلیدی آن بر روی حل و فصل صلح در غزه تاثیر خواهد گذاشت. اما از آنجایی که بعید است واشنگتن به این زودیها اجازه گذراندن قطعنامهای تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد که به فلسطین حکومت دولتی خواهد داد را بدهد، ایران احتمالاً تلاش خواهد کرد تا هزینههای استفاده قدرت آمریکا در داخل شورای امنیت سازمان ملل را افزایش دهد، با امیدوار به اینکه واشنگتن را مجبور به دادن رأی ممتنع کند تا اتفاقات کمکهای انسانی به غزه مختل نشود.
ایران همچنین ممکن است حرکتی برای حاشیهنشین کردن اسرائیل با آغاز مناظراتی که خواستار تعلیق عضویت آن کشور توسط شورای امنیت یا مجمع عمومی سازمان ملل است، صورت دهد. مابراین شناسایی موجودیت اسرائیل، که کشوری که توسط قطعنامه ۱۹۴۷ سازمان ملل تأسیس شد و خواسته شد اختلافات را با روشهای صلحآمیز حل کند، احتمالاً به این نهاد بینالمللی توانایی لغو این وضعیت را میدهد در صورتی که شرایط برای ادامه عضویت اسرائیل دیگر برآورده نشده باشد. در عمل، این احتمالی بسیار بعید به نظر میرسد، بهویژه زیرا ایالات متحده خواهد توانست از آن جلوگیری کند، اما میتواند اسرائیل را به عنوان عضوی منزوی از سازمان ملل معرفی کند.
ایران همچنین نمیتواند واقعبینانه به سرنگونی اسرائیل بپردازد، که از نظر نظامی در این مرحله غیر ممکن است. با این حال، تا زمانی که گروههای مسلح فلسطینی مانند حماس و جهاد اسلامی به دنبال حمایت ایران برای پایان دادن به اشغال سرزمینهای فلسطینی هستند، ایران همچنان به کمک به آنها ادامه خواهد داد.
در حالی که ایران میتواند شرایط مختلف دیگری بین جنگ و صلح را بررسی کند، به وضوح تصمیم گرفته است که به هر حمله نظامی آینده اسرائیل با آنچه که فکر میکند پاسخ مناسبی است، پاسخ دهد. عمل نکردن، معادله بازدارندگی را که تاکنون از یک جنگ تمامعیار جلوگیری کرده است، برهم خواهد زد و ممکن است اسرائیل را به حملات شدیدتر ترغیب کند.
بهطور خلاصه، تهران بر این باور است که اقداماتش علیه اسرائیل در چارچوب دفاع مشروع و مطابق با قوانین بینالمللی که چنین حقی را به دولتها میدهد، انجام شده است. در مقابل، تاکنون وعده داده است که حملات و ضدحملات خود را تنها به اهداف نظامی و امنیتی مشخص محدود کند تا تلفات غیرنظامی در هر دو طرف به حداقل برسد و از آن جلوگیری شود. اگر اسرائیل از اقدامات نظامی بیشتر خودداری کند و ضرورتی برای تجدید نظر بهوجود نیاید، تهران احتمالاً در پاسخ خود تا حدودی محتاط باقی خواهد ماند، علیرغم وعدهاش برای انجام ضدحملهای شدید دیگر در زمانی نامعلوم به تلافی برای حملات اخیر اسرائیل به سایتهای نظامی ایران در ماه گذشته.
بنفسه کینوش، پژوهشگر امور بینالملل، پژوهشگر غیرمقیم با برنامه ایران موسسه شرقمیانه و پژوهشگر آسیبدیدگان در موسسه بینالمللی صلحشناسی کرک در دانشگاه نوتردام است.
عکسی از عطاء کنا ره/AFP از طریق Getty Images
موسسه شرقمیانه (MEI) یک سازمان مستقل، غیر حزبی، غیرانتفاعی و آموزشی است. این سازمان به فعالیتهای حمایتگری نمیپردازد و دیدگاههای محققان به عهده خود آنها است. MEI کمکهای مالی را خوشآمد میگوید، اما بر کارهای خود کنترل کامل دارد و نشریات آن تنها دیدگاههای نویسندگان را بازتاب میدهند. برای لیست اهداکنندگان MEI، اینجا کلیک کنید.