روزانه صدها نفر برای دسترسی به فرصتهای جدید یا پناهندگی در مرز شلوغ اسلام قلعه در غرب افغانستان تردد میکنند. آیشا و همسرش دو نفر از میلیونها نفری بودند که در سال ۲۰۲۰ این مرز را برای مهاجرت به ایران انتخاب کردند. آنها که با فقر و کمبود فرصتهای اقتصادی در وطن خود دست و پنجه نرم میکردند، به امید ساختن زندگی بهتر در خارج از کشور به ایران سفر کردند. آیشا تمام مبلمان خانه کوچکشان را فروخت تا هزینه قاچاقبری که سفرشان را سازماندهی کرده بود، پرداخت کند. او که باردار و نگران بود، سفر سختی را از طریق ایران آغاز کرد. پس از سه روز، آیشا دچار خونریزی شد و در حالی که از هرگونه مراقبت پزشکی دور بود، با عارضهای خطرناک مواجه شد اما چون چارهای نبود، آنها به راه خود ادامه دادند.
هشت روز بعد، آیشا و همسرش به مقصدشان در ایران رسیدند و چند ماه بعد، آیشا یک پسر به دنیا آورد. در طول دو سال، آنها زندگی خود را از نو ساختند و در نهایت به عنوان خیاط شغلهایی پیدا کردند و بر چالشهایی که در مسیرشان بود، غلبه کردند. اما تلاشهای آنها زمانی متوقف شد که توسط مقامات ایرانی دستگیر شدند.
آیشا به یاد میآورد:«صبح زود بود که همسرم دستگیر شد. چون شش ماه باردار بودم و تنها بودم، خودم را هم به پلیس تسلیم کردم».آیشا نگران این است که چگونه از پسر دو سالهاش که با لوسمی مبارزه میکند، مراقبت کند.
بازگشت آنها به افغانستان آغاز فصل دشوار دیگری در زندگی آیشا بود. آیشا، همسرش و فرزند خردسالش پس از چند روز به مرز اسلام قلعه، همان جایی که سالها پیش سفرشان را آغاز کرده بودند، منتقل شدند.
زمانی که آنها دوباره به افغانستان قدم گذاشتند، آیشا از نظر جسمی و روحی خسته و فرسوده بود. او دوباره دچار خونریزی شده و نگران سلامت فرزند درونش بود. تنها در مرکز پذیرش سازمان بینالمللی مهاجرت در اسلام قلعه بود که بالاخره او مراقبتهای پزشکی اضطراری مورد نیازش را پیدا کرد. سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM) خانواده را به مرکز انتقال IOM در هرات منتقل کرد که به آنها پناه موقتی ارائه داد. آیشا گفت:«اینجا نان و جایی برای خواب به ما دادند. وقتی وضعیت من بدتر شد، پزشکانی در دسترس بودند. بعد از رسیدن به مرز، نگران بودم که چگونه بدون پول به خانهام در هرات بروم اما در اسلام قلعه احساس کردم که بار بزرگی از دوش من برداشته شد.»
سرانجام، خانواده آیشا مرکز انتقال را ترک کرده و در هرات مستقر شدند. پس از زایمان، فرزند دومش به لوسمی مبتلا شد که بر دشواریهای زندگیشان افزود. در سال ۲۰۲۳، آیشا کمکهای بیشتری از IOM برای گذراندن زمستان سرد دریافت کرد. او از برنامه کمکهای زمستانی این سازمان که با حمایت کره جنوبی ممکن شده بود، کمک نقدی و سایر حمایتها دریافت کرد. او توانست با پول دریافتی برای فرزندش دارو و دیگر نیازهای اساسی را خریداری کند. آیشا گفت که این کمک در یکی از دشوارترین لحظات خانوادهاش در انتقال به خانهاش آمده است.
آیشا با عزم راسخ به دنبال یافتن مراقبتهای لازم برای فرزندش است. هزینههای بالای درمان پسرش او را مجبور به فکر کردن درباره مهاجرت دوباره به ایران میکند. داستان او نه تنها سختیهای بسیاری از افغانها را منعکس میکند بلکه روحیه پایدار آنها برای بازسازی در برابر همه موانع را نیز به تصویر میکشد.
از ژانویه ۲۰۲۳، IOM با حمایت کره جنوبی به ۱۵۲۰ خانواده در کابل، ننگرهار، هرات و قندهار کمکهای مالی و امداد زمستانی ارائه داده است.