امروز: شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

سید حسن نصرالله شهید شده است. آینده حزب‌الله، اسرائیل و ایران چگونه خواهد بود؟

پایان او شاید آغازی تازه باشد. روز شنبه، حزب‌الله تأیید کرد که رهبر آن، حسن نصرالله، در حمله هوایی اسرائیل در روز جمعه در حومه بیروت به نام ضاحیه، که محل قرارگاه اصلی این گروه است، کشته شده است. نصرالله بیش از سی سال حزب‌الله را رهبری کرده بود و با برنامه‌ریزی و الهام بخشی، کمپین این گروه علیه اسرائیل را هدایت کرده بود. مرگ او ضربه‌ای بزرگ به حزب‌الله وارد می‌کند، و در پی دو هفته حملات هوایی شدیدتر و عملیات مخفیانه اسرائیل علیه رهبران و اعضای این گروه که تحت حمایت ایران است، صورت گرفته است. این گروه تروریستی تحت فشار از اینجا به کجا خواهد رفت؟ آیا ایران انتقام خود را از اسرائیل خواهد گرفت؟ در زیر، کارشناسان شورای آتلانتیک به این پرسش‌ها و بیشتر پاسخ می‌دهند.

 

از دست دادن رهبر حزب‌الله می‌تواند انتخاب جانشین نصرالله را پیچیده کند

مرگ نصرالله در حمله هوایی اسرائیل به قرارگاهش ضربه بزرگی به روحیه حزب‌الله وارد خواهد کرد، به‌ویژه در زمانی که اسرائیل زیرساخت‌های نظامی این گروه را آسیب زده و برخی از فرماندهان ارشد آن را به قتل رسانده و حمله‌ای قدرتمند علیه سازمان تحت حمایت ایران را به راه انداخته است. از نظر فنی، همان‌طور که بلافاصله پس از ترور عباس موسوی، سلف نصرالله، در سال ۱۹۹۲ اتفاق افتاد، شورای مشورتی رهبری حزب باید تشکیل جلسه دهد و دبیر کل جدید انتخاب کند. هاشم صفی‌الدین، رئیس شورای اجرایی حزب‌الله و پسرعموی نصرالله، مدت‌هاست که به‌عنوان گزینه مورد علاقه شناخته می‌شود.

حزب‌الله نهادی قوی با سلسله‌مراتب فرماندهی مستحکمی است که باید تداوم در سطح رهبری را تضمین کند. اما یک عامل ناشناخته این است که چه کسانی در رده‌های بالای حزب‌الله به همراه نصرالله کشته شده‌اند. اگر سایر رهبران مهم نیز کشته شده باشند، این می‌تواند روند بازسازی فرماندهی و کنترل بر کل سازمان را پیچیده کرده و شاید برای مدتی به تأخیر بیندازد، که ممکن است این حزب را در برابر حرکات بعدی اسرائیل آسیب‌پذیر کند.

پرسش دیگری که مطرح است این است که آیا مرگ نصرالله، ایران و حزب‌الله را مجبور به استفاده از سیستم‌های موشکی هدایت‌شونده پیشرفته‌تری خواهد کرد که می‌تواند آسیب و تلفات بسیار بیشتری در اسرائیل ایجاد کند، در مقایسه با راکت‌های قدیمی و هدایت‌نشونده‌ای که تاکنون استفاده کرده‌اند. یا منطق سرد و عقلانی همچنان غالب خواهد بود و تهران از افتادن حزب‌الله انتقام‌خواه و خشمگین در دام واکنش تمام‌عیار علیه اسرائیل جلوگیری خواهد کرد؟ واکنش از این نوع می‌تواند به یک جنگ بزرگ منجر شود، جنگی که می‌تواند قابلیت‌های حزب‌الله را فرسایش دهد و بنابراین اثر بازدارندگی آن برای ایران را کاهش دهد. روزهای آینده نشان خواهد داد.

— نیکولاس بلانفورد، همکار ارشد غیرمقیم برنامه‌های خاورمیانه شورای آتلانتیک

 

حزب‌الله ضعیف شده، فرماندهی‌اش قطع شده، و آشفته است – اما همچنان خطرناک است

به گفته واشنگتن پست، ترور رهبر حزب‌الله توسط اسرائیل “احتمالاً تنش‌ها را تشدید خواهد کرد” و به گفته نیویورک تایمز، منطقه را “در چرخه جدیدی از خشونت قفل خواهد کرد.” سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با ذکر غیرنظامیان کشته‌شده در این حمله، از همه طرفین خواست که “بیشترین خویشتن‌داری را داشته باشند.” اگر این موارد آشنا به نظر می‌رسد، به این دلیل است که قبلاً نیز اتفاق افتاده است — هر سه این نقل‌قول‌ها مربوط به بیش از سی سال پیش و پس از حمله اسرائیل در سال ۱۹۹۲ است که به قتل عباس موسوی، سلف حسن نصرالله، انجامید.

امروزه حزب‌الله ضعیف شده، فرماندهی‌اش قطع شده و در آشفتگی است. هنوز جزئیات مشخص نشده است، اما پیش‌بینی من این است که حمله‌ای که نصرالله را به قتل رساند، تنها در هفته گذشته به عنوان یک فرصت برای اسرائیل مطرح شده است. احتمالاً این وضعیت به دلیل پروتکل‌های ارتباطاتی ناپایدارتر حزب‌الله پس از عملیات‌های مؤثر اسرائیل که شامل بمباران از راه دور و ارتباطات با بی‌سیم بود و منجر به کشتار ده‌ها و کوری صدها نفر از نیروهای حزب‌الله شد، و به دنبال آن حذف زنجیره فرماندهی ارشد نیروهای رضوان، واحد عملیات ویژه حزب‌الله، به وجود آمد. با این عملیات‌ها و فعالیت‌ها در سوریه و ایران، نیروهای دفاعی اسرائیل و موساد بسیاری از اعتباری را که در ۷ اکتبر از دست دادند، باز پس گرفته‌اند.

حزب‌الله در ۸ اکتبر جدیدترین مرحله از جنگ بی‌پایان خود علیه اسرائیل را آغاز کرد و به حمله تروریستی بی‌سابقه حماس در روز قبل واکنش نشان داد و قول داد که “تفنگ‌ها و موشک‌های ما با شماست.” در چنین شرایطی، نادیده گرفتن فرصت برای حذف رهبر نیروهای دشمن به‌وسیله بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، بی‌مسئولیتی نظامی محسوب می‌شود. اما این تصمیم سیاسی شجاعانه‌ای بود. اگر این حمله ناکام مانده بود یا اطلاعات نادرستی داده شده بود، مسئولیت آن بر عهده نخست‌وزیر می‌بود. اگر فرصت مشابهی برای کشتن یحیی سنوار، رهبر حماس، با احتمال مشابهی برای تلفات غیرنظامی، پیش بیاید، نتانیاهو باید بدون شک از آن استفاده کند – همان‌طور که کسانی که با آنها در دولت آمریکا گفتگو کرده‌ام به این نتیجه رسیده‌اند که اکنون آتش‌بس غیرواقعی است و از بین بردن سنوار به نظر تنها راه برای پایان دادن به جنگ در غزه به شکلی مناسب است.

و تردیدی نداشته باشید، ایالات متحده نیز دقیقاً همین کار را انجام می‌داد اگر، برای مثال، در هفته‌های پس از ۱۱ سپتامبر، به رئیس‌جمهور جورج دبلیو بوش گفته می‌شد که فرصتی کوتاه برای حمله به اسامه بن‌لادن و فرماندهی عالی القاعده وجود دارد – حتی اگر آنها در زیرزمین پنهانی زیر بخشی متراکم از کابل پنهان شده باشند. ما تعداد مشابهی از تلفات غیرنظامی را به‌عنوان متناسب با برتری نظامی عظیمی که حاصل می‌شد، پذیرفته بودیم و اکثریت قریب به اتفاق مردم آمریکا خوشحال بودند، همان‌طور که امروز مردم اسرائیل جشن می‌گیرند. به‌علاوه، به‌ویژه با نگاه به گذشته، نمی‌توان انکار کرد که اگر چنین عملیاتی در آن زمان ممکن بود، جان‌های بی‌شماری را نجات می‌داد – آمریکایی، افغان، و همه کسانی که بدشانسی داشتند که در میان شبکه‌های متعدد القاعده و سازمان‌های الهام گرفته از آن در دهه‌های بعد زندگی کنند.

 

اندیشکده: Atlantic Council

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=14024

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است