امروز: دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

سیاست خارجی “آمریکا اول” ترامپ، پیشروی چین برای رهبری جهانی را سرعت خواهد بخشید.

رئیس منتخب آمریکا، دونالد ترامپ، قصد خود برای اتخاذ موضع سخت‌گیرانه در قبال چین را آشکارا بیان کرده است. از تهدید به اعمال تعرفه ۶۰ درصدی بر واردات از چین گرفته تا انتخاب افراد مخالف چین برای کابینه‌اش. این سیاست‌ها برای پکن مشکلاتی در رابطه دوجانبه با واشنگتن به وجود خواهد آورد. اما دولت جدید ترامپ همچنین فرصتی بزرگ برای چین به‌منظور گسترش نفوذ خود فراهم می‌کند.

سیاست خارجی «نخست آمریکا» ترامپ احتمالاً منجر به خروج جزئی یا کامل ایالات متحده از سازمان‌ها و ابتکارات بین‌المللی می‌شود که سنگ‌بنای هژمونی آن ملت بوده‌اند و این باعث ایجاد خلائی می‌شود که چین مشتاق به بهره‌برداری از آن خواهد بود. چین امیدوار است فضای بیشتری برای استقرار نقش رهبری جهانی خود به دست آورد و دنیای چندقطبی را بر اساس منافع خود شکل دهد.

دیدگاه چین درباره نظم بین‌المللی

رئیس‌جمهور چین، شی جین‌پینگ، به دنبال نظمی جهانی است، نه بی‌نظمی. اما چنین نظمی، از هنجارها و سیستم‌های ائتلافی مبتنی بر ارزش‌های جهانی چشم‌پوشی می‌کند و به جای آن به دنبال مشارکت‌های غیرالزام‌آور بر اساس منافع مشترک است. در عمل، این امر به دلیل اندازه اقتصاد چین، رهبری تکنولوژیکی آن و قدرت نظامی روزافزونش، به پکن نفوذ قابل‌توجهی می‌بخشد.

پکن به دنبال تحقق این دیدگاه با بازسازی سازمان ملل، پیشبرد ابتکارات بین‌المللی خود و تعیین شرایط و الزامات مادی است که فناوری‌های نوظهور و زنجیره‌های تأمین تحت آن کنترل می‌شوند.

ابتکارات جهانی چین و سازمان ملل

از سال ۲۰۲۱، پکن سه ابتکار جهانی مرتبط با نفوذ خود در سازمان ملل را معرفی کرده است: ابتکار توسعه جهانی (GDI)، ابتکار امنیت جهانی (GSI) و ابتکار تمدن جهانی (GCI).

منشور سازمان ملل به‌عنوان «هسته» سیستم بین‌المللی در سند مفهومی ابتکار GSI نام برده شده است و ابتکارات مرتبط با GCI که به دنبال «گفت‌وگو بین تمدن‌ها» هستند، توسط مجمع عمومی سازمان ملل و یونسکو تأیید شده‌اند (که ترامپ قبلاً ایالات متحده را از آن خارج کرده بود).

سازمان ملل همچنین به ابزاری کلیدی تبدیل شده که از طریق آن چین تلاش کرده است نقش خود را به‌عنوان واسطه جهانی تقویت کند، از جمله از طریق ترویج طرح صلحی برای اوکراین در کنار برزیل.

کاهش تعهدات ایالات متحده به پکن کمک خواهد کرد تا با استفاده از GSI هنجارهای امنیتی چینی را گسترش دهد و همزمان منافع اقتصادی چین را حفظ کند.

GDI نمایانگر تکاملی از رویکرد توسعه بین‌المللی است که از طریق ابتکار کمربند و جاده (BRI) اعمال می‌شود و نقش چین به‌عنوان شریک اصلی توسعه برای کشورهایی در جنوب جهانی را تبیین می‌کند. دو ابتکار مهمی که باید مورد توجه قرار گیرند، GSI و GCI هستند.

GSI چارچوبی برای همکاری امنیتی بین‌المللی در مخالفت با ائتلاف‌های نظامی ایالات متحده ارائه می‌دهد. در حالی که چین از نظر گستردگی نظامی جهانی به شدت با ایالات متحده فاصله دارد، GSI بر نقاط قوت چین متمرکز است، با تمرکز بر همکاری در حوزه‌هایی از جمله امنیت داخلی و داده‌ها. کاهش تعهدات ایالات متحده به پکن کمک خواهد کرد تا با استفاده از GSI هنجارهای امنیتی چینی را گسترش دهد و همزمان منافع اقتصادی چین را حفظ کند.

چین قبلاً به‌عنوان شریکی جذاب در حوزه امنیت برای متحدان دفاعی آمریکا ظاهر شده است. پاکستان، که یک متحد اصلی غیرناتو آمریکا است، در حال افزایش همکاری‌های امنیتی با چین برای حفاظت از اتباع چینی مشغول به کار در پروژه‌های BRI است. مصر، دیگر غیرناتو مهم آمریکا، به شایعات درباره برنامه‌های جایگزینی جت‌های جنگنده F-16 ساخت آمریکا با جت‌های J-20 چینی پرداخته است.

در مقابل، GCI به‌عنوان جایگزینی برای ارزش‌های جهانی حقوق بشر رهبری شده توسط غرب طراحی شده است. به‌جای آن، سیستم بین‌المللی را بر اساس تمدن‌های متمایز ترویج می‌کند که هر یک ارزش‌ها و سیستم‌های سیاسی خاص خود را دارند و حاکمیت و اقتدارشان باید محترم شمرده شود.

این چارچوب که در اظهارات دیپلماتیک چین عادی شده است، به خودی خود جذابیتی برای قدرت‌های نوظهور نارضایتی از نظم جهانی رهبری شده توسط واشنگتن دارد.

تعیین هنجارهای فناوری‌های نوظهور

در نهایت، قوی‌ترین نفوذ چین همچنان از تجارت و فناوری منشاء می‌گیرد، به‌ویژه جایی که چین قبلاً نقش رهبری را تثبیت کرده است.

رویکرد سیستماتیک چین در توسعه فناوری سبز، از تولید انرژی تا وسایل نقلیه برقی (EVs)، از قبل برتری در این زنجیره‌های تأمین را به این کشور داده است.

با تبدیل شدن فناوری چینی به مرجع، به‌احتمال زیاد استانداردهای چینی حاکم بر استفاده از آنها به هنجار تبدیل خواهند شد.

توانایی فنی پیشرفته چین، به همراه جایگاه آن به‌عنوان شریک کلیدی برای توسعه و فناوری در سراسر جنوب جهانی، به این معناست که باقی جهان به‌طور فزاینده‌ای وابسته به چین برای زنجیره‌های تأمین فناوری سبز خواهد شد. به نوبه خود، به‌محض تبدیل شدن فناوری چینی به مرجع اصلی، به احتمال زیاد استانداردهای چینی در حاکمیت استفاده از آنها نیز به هنجار تبدیل خواهد شد.

یک دولت ترامپ که تمایلی به همکاری در مسائل اقلیمی بین‌المللی ندارد، چین را به بزرگترین بازیگر با فناوری و کالاهایی تبدیل خواهد کرد که سایر نقاط جهان برای گذار سبز به آن نیاز دارند.

غیاب ایالات متحده

در نهایت، توازن نفوذ بین‌المللی ایالات متحده و چین وابسته به روابط دوجانبه ایالات متحده-چین نیست، بلکه به روابط هر کشور با بقیه جهان متکی است.

نفوذ رو به افزایش چین در سازمان ملل، همراه با ابتکارات بین‌المللی و رهبری تکنولوژیکی آن، این کشور را در جایگاهی مناسب برای استفاده از غیاب احتمالی دولت ترامپ در صحنه جهانی قرار می‌دهد و هنجارهای نوظهور جهانی را به طرز گسترده‌تری از آنچه ممکن بود شکل می‌دهد.

متحدان ایالات متحده که به دنبال مقابله با این تأثیر هستند، در مواجهه با کاخ سفیدی که علاقه‌ای به رهبری بین‌المللی ندارد، گزینه‌های محدودی خواهند داشت. یک جنگ تجاری با چین ممکن است برنامه داخلی ترامپ را تضعیف کند، اما به نظر می‌آید که دستور کار «نخست آمریکا» در خارج از کشور با چندقطبی‌گرایی بیشتر همخوانی داشته باشد تا نظم مبتنی بر قوانین.

راهکار بهتر برای متحدان ایالات متحده، برنامه‌ریزی برای انطباق با واقعیت‌های دنیایی با نفوذ رو به رشد چین در بلندمدت خواهد بود.

این به معنای توسعه روابط میان خود بر اساس منافع و ارزش‌های امنیتی مشترک است، با این هدف که نه وضعیت رهبری شده توسط ایالات متحده – که دیگر موضوعی گذشته‌است – بلکه به حفظ هنجارهایی که برایشان بیشترین اهمیت را دارند جایی که می‌توانند دست یابند.

این امر نیازمند تعامل با کشورها در جنوب جهانی به‌عنوان شرکایی با ذینفعی در نظم نوظهور جهانی چندقطبی دارد، و از طریق تعامل دوجانبه و چندجانبه، هدایت جهتی که این نظم در آن توسعه می‌یابد.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=14745

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است