نویسنده: دنی سیترینوویچ
از زمان خروج ایالات متحده از توافق چندجانبه هستهای معروف به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۸، برنامه هستهای ایران تقریباً بدون مانع پیشرفت کرده است. گرچه تهران مراقب است تا از ناحیه غنیسازی در سطح تسلیحاتی (۹۰ درصد) عبور نکند، برنامه بدون وقفه پیش رفته است. در حالی که ایران به دلیل تحریمهای اعمالشده بر آن پس از خروج آمریکا متحمل رنج شده است، هزینه اضافی برای نقض آشکار برجام پرداخت نکرده است. با این حال، پس از یک دوره طولانی رکود که جامعه بینالمللی در قبال برنامه هستهای تهران همراه بود، به نظر میرسد که حرکت دیپلماتیک جدیدی در مورد این مسئله شکل گرفته است.
سال آینده به دلایل متعددی، برخی مربوط به برجام و برخی مرتبط با تنشها در ایران و حتی در سطح منطقهای و بینالمللی به عنوان نتیجه مستقیم کمپین میان اسرائیل و اعضای محور مقاومت (بهویژه حماس، حزبالله، حوثیها و شبهنظامیان شیعه در عراق) که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، برای برنامه هستهای ایران سال سرنوشتساز خواهد بود. این وقایع و تحولات برنامه هستهای ایران را در سال آینده به یک تقاطع استراتژیک خواهند رساند که نه تنها پرونده هستهای بلکه راهبرد امنیتی گسترده جمهوری اسلامی و روابط آن با جامعه بینالمللی و منطقه را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. ایران مجبور خواهد شد یک تصمیم تاریخی بگیرد.
از زمانی که تهران از حد برجام برای غنیسازی اورانیوم ۳.۶۷ درصدی خارج شد، ایران یاد گرفته است سانتریفیوژهای پیشرفتهای را توسعه داده و در غنیسازی ۶۰ درصدی حرکت کند. علاوه بر این، ایران تأسیسات غنیسازی خود در نطنز و فردو را گسترش داده، در حال آمادهسازی برای بهرهبرداری از تأسیسات غنیسازی دیگری در نزدیکی نطنز است و همچنان مقادیر قابلتوجهی از مواد غنیشده را در سطوح مختلف به انبارها بازمیگرداند. با وجود این، ایران به ارتباط خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) ادامه میدهد؛ اما هنوز نیاز به اجرای برنامه عملیاتی تعیین شده با این آژانس دارد. بر اساس آخرین ارزیابی منتشرشده از سوی جامعه اطلاعاتی آمریکا، تهران هنوز تصمیم استراتژیکی برای حرکت به سمت تسلیحات هستهای نگرفته است. اما حتی اگر رهبری ایران نیازی به دستیابی به سلاح هستهای نشان ندهد، کار فناوری در حال انجام است که از خطوط یک برنامه غیرنظامی فراتر میرود. به دلیل عدم وجود توافق، جامعه بینالمللی به نظر میرسد در مقابل این بروزرسانیها در حالت انجماد عمیق قرار دارد. بازدید اخیر مدیر کل IAEA، رافائل گروسی از تهران این مشکلات را برجسته میکند. تهران به نظر میرسد مایل است با IAEA همکاری کند فقط برای جلوگیری از هرگونه تصمیم سختگیرانهای علیه خود توسط هیئت مدیره آژانس—نه اینکه واقعاً قصد همکاری با IAEA را داشته باشد.
با این حال، جلسات اخیر هیئت مدیره آژانس شاهد سختتر شدن بیانیههایی از سوی E3—بریتانیا، فرانسه، و آلمان—و ایالات متحده در مورد پیشرفت برنامه هستهای ایران بوده است، بهویژه درباره عدم تمایل آن برای همکاری با نقشه راه IAEA. اما در عین حال، هیئت مدیره آژانس—که این هفته در وین ملاقات دارند—اقدام دراماتیکی علیه ایران انجام ندادهاند، ظاهراً به دلیل ترس از فشار آوردن به ایران به گوشهای که تهران چارهای جز انجام اقدامات تهدیدآمیز ندارد که قابل بازگشت نیست. و بنابراین، تعادلنامهای ایجاد شده است که ایران به توسعه برنامه خود ادامه میدهد بدون اینکه از خطوط قرمز غنیسازی و تسلیحات عبور کند. از سوی دیگر، غرب—به رهبری E3 و ایالات متحده—نظام تحریمها را حفظ میکند اما هیچ اقدام دراماتیکی علیه ایران برای پیشرفت در این برنامه انجام نمیدهد. به طور کلی، به نظر میرسد که قدرتهای غربی، بهویژه با توجه به درگیری تهران در جنگ روسیه در اوکراین، تمرکز خود را بر مسائل دیگر متمرکز کردهاند و عملاً رسیدگی به برنامه هستهای این کشور را رها کردهاند.
اما این واقعیت به ناچار در سال آینده تغییر خواهد کرد. اول و مهمتر از همه، مسئله اسنپبک طرفهای توافق اصلی را مجبور میکند تا استراتژیای درباره فعالسازی یا عدم فعالسازی آن فرموله کنند. هر تصمیمی پیامدهای گستردهای برای رفتار ایران در قبال برنامه هستهایاش خواهد داشت. ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ آخرین فرصت برای قدرتهای جهانی خواهد بود که مکانیسم اسنپبک را آغاز کنند و تمام تحریمهایی که در توافق برجام لغو شد (به جز تحریمهایی که قبلاً منقضی شدهاند) را بازگردانند. ایران تهدید کرده است که فعالسازی همین مکانیسم به ناچار تهران را به خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) سوق خواهد داد، که این تصمیم برای آینده برنامه هستهای ایران حیاتی است. اما حتی اگر قدرتهای جهانی از گزینه فعالسازی مکانیسم اسنپبک چشمپوشی کنند، این نیز پیامدهای عمیقی برای ایران به همراه خواهد داشت و پیامی مبنی بر داشتن بلیط آزاد برای پیشروی در برنامه خود بدون هیچ محدودیت واقعی ارسال خواهد کرد.
این سؤالی را مطرح میکند که آیا باید به برجام بازگردیم یا یک توافق هستهای جدید تنظیم کنیم. به نظر میرسد که رهبری کنونی ایران، بهویژه پس از انتخاب رئیسجمهور مسعود پزشکیان، درک کرده است که راهی برای تسکین اقتصادی ایران تنها با رسیدن به توافق با غرب که برنامه هستهای را محدود کند، امکانپذیر است. از سوی دیگر، آن کشورهای غربی، از جمله ایالات متحده (به زودی به رهبری دونالد ترامپ رئیسجمهور جدید)، نیز در اصول خواهند خواست که به جلو حرکت کنند.
جامعه بینالمللی و ایران در یک نقطه تقاطع قرار دارند. یا میتوانند به یک توافق هستهای جدید دست یابند یا به برجام بازگردند (که منجر به عقبنشینی برنامه هستهای در ازای تسکین اقتصادی قابلتوجه خواهد شد) یا کشورهای غربی میتوانند مکانیسم اسنپبک را فعال کنند (که منجر به اقداماتی بیسابقه از سوی ایران و درگیری میان قدرتها—و احتمالاً اسرائیل—و ایران خواهد شد). مهم است که ذکر شود که عقبنشینی برنامه هستهای ایران، دانش وسیع دانشمندان ایرانی را پاک نمیکند. علاوه بر این، ایالات متحده از برجام خارج شد که رسیدن به توافقی که برنامه هستهای ایران را به شکل قابلتوجهی عقب برواند، بسیار سخت میکند.
علاوه بر آن، احتمال حفظ سطح غنیسازی کنونی پایینتر از مرز ۹۰ درصد در حال تضعیف است، همانطور که ایران، چه اتفاقی و چه نه، قبلاً بسیار نزدیک به مرز ۹۰ درصد غنیسازی کرده است. با توجه به تعداد زیادی از سانتریفیوژها و سطح بالای غنیسازی، بهعلاوه پیشرفت دانشمندان ایرانی در تحقیقات تسلیحاتی، احتمال عبور از خطوط قرمز بالاست.