نویسنده: گرگ ارل
نتیجه ضعیفترین عملکرد ماشین انتخاباتی موفق منطقه در ژاپن در روز یکشنبه فقط بر سال بد غافلگیرکنندهای برای دولتهای آسیا تأکید کرده است.
کهنهپرستی
در حالی که انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده موجب بحثهای گوناگونی درباره آینده پایگاه دیرین دموکراسی جهانی شده، کمتر کسی از آن آگاه است که چقدر سال بدی برای نیروهای محافظهکار قدیمی در منطقه نزدیک به استرالیا بوده است.
شیخ حسینه ممکن است در ژانویه یک پیروزی دیگر علیه معارضین که عمدتاً رقابتی نبودند در بنگلادش رقم زده باشد، اما ناامیدی و احساسات ناخوشایندی که از این وضعیت به جا ماند، به این معنا بود که او ناچار شد تا ظرف مدت هفت ماه کشور را ترک کند.
کاندیداهایی که با عمران خان، نخستوزیر برکنار شده و زندانی شده پاکستان، ارتباط داشتند، در فوریه به دلیل کنار گذاشته شدن نماد حزب از برگههای رأی به عنوان مستقل به انتخابات رفتند، اما به رغم این، یکسوم کرسیها را به دست آوردند و پاکستان مسلم لیگ-نواز و حزب مردم پاکستان که مورد حمایت ارتش و قبلاً غالب بودند، را شرمنده کردند.
در آوریل، رأیدهندگان کره جنوبی با کمترین حمایت در دوران دموکراسی، رئیسجمهور یون سوک-یول را در انتخابات مجلس تبدیل به یک رئیسجمهور ناکارآمد کردند.
علیرغم افزایش قدرت پول در سیاست، سلسلههای باقیمانده، و دستکاری رسانههای اجتماعی در طول انتخابات، رأیدهندگان آسیایی همچنان توانایی خود را برای رویگردانی از سیاستهای استقراری نشان دادهاند.
احتمالاً مهمترین اعتراض انتخاباتی سال در آسیا زمانی رخ داد که نخستوزیر هند، نارندرا مودی، پس از انتشار نتایج انتخابات در ژوئن وادار شد برای اولین بار در بیش از دو دهه به عنوان رهبر دولت های ایالتی و فدرال، در اتحاد با دو حزب منطقهای که سابقه تغییر جانب داشتند حکومت کند.
تا سپتامبر، آنوما کومارا دیسانایکه، یک مارکسیست سابق ناشناخته، ریاست جمهوری سریلانکا را با حذف نیروهای مختلف استقرار یافته خانوادگی، به ویژه راجاپاکساها به دست آورد.
و در حالی که او به اندازه یک فرد غریبه ستیزهگر نمیباشد، پرابوو سوبیانتو، رئیسجمهور جدید اندونزی، حتی در سخنرانی تحلیف خود این ماه به پروژه محبتآمیز رئیس سابق، یعنی پایتخت ملی جدید، اشارهای نکرد و به دیگر اولویتهای هزینهای توجه کرد.
مرد اقلیت
شیگرو ایشیبا تاکنون حدود پنج بار بهعنوان یک مرد مردمی – یا حداقل اعضای حزب لیبرال دموکرات ژاپن (LDP) بهجای رؤسای فراکسیونی – و یک مصلح عملیگرا به دنبال نخستوزیری ژاپن بوده است.
اما پس از برگزاری انتخابات شتابزده حزب هفتاد ساله LDP تنها چند روز پس از برنده شدن در رهبری خود در سپتامبر میان رسواییهای فساد، فروپاشی سیستم فراکسیونی خود و نارضایتی گسترده عمومی از مسائل هزینه زندگی و رکود سیاسی، اکنون خطر آن میرود که به کوتاهمدتترین نخستوزیر کشور تبدیل شود.
افت حمایت از LDP و شریک ائتلافی آن، کومیتو، در روز یکشنبه به این معناست که آنها تنها ۲۱۵ کرسی از ۴۶۵ کرسی مجلس را در اختیار دارند، که این تنها سومین مورد از دست دادن اکثریت در تاریخ LDP پس از شکست کوتاه در ۱۹۹۳ و سه سال در اپوزیسیون پس از ۲۰۰۹ است. در همین حال، احزاب اپوزیسیون بهصورت ترکیبی دارای اکثریت باریکی هستند، هرچند که عملاً هیچ چشماندازی برای تشکیل یک ائتلاف کارآمد دولت ندارند.
استرالیاییها میبایست به این تحولات بیشتر توجه کنند بهجای اینکه انتخابات ریاستجمهوری هفته آینده ایالات متحده را تنها بهعنوان معیار وضعیت دموکراسی جهانی ببینند.
ایشیبا باید حمایت یکی از دو حزب راستمیانه نسبتاً جدید – حزب نوآوری ژاپن (JIP) و حزب دموکراتیک مردم (DPP) – را به دست آورد. اما آنها بهنظر نمیرسد مایل باشند رسماً به یک دولت LDP بپیوندند وقتی که همه احزاب اپوزیسیون به دنبال یک انتخابات مجلس علیا در سال آینده برای تقویت رد روز یکشنبه از تسلط LDP هستند.
نتیجتاً، ایشیبا به نظر میرسد که قمار میکند که وقتی مجلس در ۱۱ نوامبر تشکیل شود، او بیشتر امید به تشکیل یک دولت اقلیت LDP با پشتیبانی دورهای از این دو حزب دارد نسبت به هر یک از رقبای رهبری او در LDP یا حزب اصلی اپوزیسیون، حزب چپ قانون اساسی دموکراسی (CDP).
رهبری از مرکز
حزب LDP، که از ادغام احزاب لیبرال و دموکرات ژاپن در ۱۹۵۵ زمانی که بهبود اقتصادی پس از جنگ اقیانوس آرام کشور آغاز شد، تشکیل شد، عمدتاً بهعنوان یک حزب تدارکاتی عمده عمل کرده که انواع افکار شبهمحافظهکار را در میان یک اپوزیسیون شکافتهتر در طول زمان در خود جای دادهاست.
در واقع، این حزب تقریباً تنها توسط سازمان ملی متحد مالزی (UMNO) بهعنوان یک ماشین برنده انتخابات در آسیا دموکراتیک در سطح منطقهای به چالش کشیده شده است. و LDP همچنان نیروی بسیار قویتری نسبت به UMNO باقی مانده است، که طی چند سال اخیر بهسرعت کوچک شده تا بهعنوان یک حزب درجه دو پشت اتحاد امل تازهتر و چپمیانه نخستوزیر انور ابراهیم و اتحاد ملی مالایی نخستوزیر سابق محیالدین یاسین قرار گیرد.
UMNO در سال ۲۰۱۸ انحصار قدرت خود را در میان رسواییهای فساد پایدار از دست داد، که این موضوع نوعی مشابهت دارد به نحوی که رأیدهندگان ژاپنی در این هفته از LDP دوری کردند.
نخستوزیران جدید ژاپنی اغلب بهسرعت حمایت رأیدهندگان را از دست میدهند. بهجای روی آوردن به احزاب اپوزیسیون، رأیدهندگان ناامید به نظر میرسد که با بیاعتنایی رأی میدهند، زیرا مشارکت رأیدهندگان ۵۳.۸ درصدی در این هفته سومین پایینترین میزان از زمان تأسیس LDP است. رأیدهندگان مالزیایی، از سوی دیگر، در میان تحولات سیاسی کشورشان در چند سال اخیر در حدود ۷۵-۸۰ درصد در حال شرکت هستند.
LDP در سال ۱۹۹۳ با چالش کوتاهی از سوی احزاب مرکزی تازهای در میان آشفتگی اقتصادی ناشی از فروپاشی اقتصاد حبابی دهه هشتادی مواجه شد، اما بهسرعت بهبود یافت.
بنابراین، سؤال بزرگ اکنون این است که چقدر اوضاع تغییر کرده است.
اپوزیسیون رسمی CDP اکنون به رهبری جدیدی با یوشیهیکو نودا، یکی از بهترین سه نخستوزیر از دولت حزب دموکراتیک ژاپن در سالهای ۲۰۰۹-۲۰۱۲، روبرو است. یوریکو کویکه، وزیر سابق LDP و خواهان رهبری تبدیل شده به همیشهحزبگرد، به تازگی به پلتفرم قدرتمند فرمانداری توکیو مجدداً انتخاب شده است. JIP راستکاریزماتیک جدید و غیرقابل پیشبینی، حزبی بوده که طی ده سال گذشته بیشترین هیجان را ایجاد کرده، اما این انتخابات سؤالاتی را درباره اینکه آیا جذابیتش فراتر از پایگاه منطقهای خود در اوزاکا دارد یا نه، مطرح کرده است.
این موضوع حزب جدیدتر DPP راستمرکزی را بهعنوان نقطه تغییری در سیاست ژاپن قرار میدهد، با سیاستهای عملگرایانه و مصرفگرایانه و جذابیتی برای رأیدهندگان جوانتر. این حزب افزایش چهاربری در کرسیهای مجلس خود به ۲۸ داشت و اکنون با برخی از انتخابهای دشوار روبرو است، که آیا باید بهصورت د فاکتو از دولت اقلیت LDP حمایت کند یا به انتظار نشسته و منتظر فرصت بزرگتری در دولت آینده باشد.
پلاس ساشانژ؟
تلاش برای یافتن یک موضوع مشترک از واکنشهای منفی به دولتها در بسیاری از انتخابات آسیایی امسال دشوار است، بهویژه با وجود شباهتهای احتمالی ژاپنی با ۱۹۹۳ و درخواستهای رئیسجمهور جدید اندونزی در سخنرانی تحلیف خود برای اینکه اکنون کشورش یک «دموکراسی مودبانه» با کمتر مشاجره اجرا کند.
فرآیندهای حاصل در مکانهایی مانند مالزی و تایلند پس از تجربیات اخیر با نیروهای سیاسی جدید جایگزین، شامل بهترتیب حزب عدالت مردم و حزب پیشروی (Move Forward Party) نیز از نظر عمق تغییر دموکراتیک چندان اطمینانبخش نیستند.
اما علیرغم افزایش قدرت پول در سیاست، سلسلههای باقیمانده، و دستکاری رسانههای اجتماعی در طول انتخابات، رأیدهندگان آسیایی همچنان توانایی خود را برای رویگردانی از سیاستهای استقراری نشان دادهاند.
استرالیاییها میبایست به این تحولات بیشتر توجه کنند بهجای اینکه انتخابات ریاستجمهوری هفته آینده ایالات متحده را تنها بهعنوان معیار وضعیت دموکراسی جهانی ببینند.