شرایط نظامی در نوار غزه به نحوی تنظیم شده است که میتواند به شکست حماس منجر شود، اما این شرایط بدون راهحل سیاسی نمیتواند به پایان دائمی جنگ منتهی شود. شکست نظامی حماس پیششرط ضروری برای ایجاد دولتی جدید در غزه است که مایل و قادر به برقراری و حفظ صلح پایدار باشد. شکست، اثری موقتی در عرصه نظامی است. اسرائیل باید شکست حماس را با ایجاد وضعیتی سیاسی روشن و قابلدستیابی برای این جنگ تثبیت کند و ایالات متحده و شرکای منطقهای آن نیز باید اذعان کنند که آتشبس در شرایط کنونی تقریباً بهطور قطع به تجدید حملات حماس به اسرائیل و جنگ بزرگ آینده در نوار غزه منجر خواهد شد.
حماس در تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ جنگی را آغاز کرد که آن را گامی بهسوی نابودی دولت اسرائیل میداند. حماس در پی ایجاد یک دولت مستقل در غزه یا یک دولت فلسطینی مستقل در کرانه باختری و نوار غزه نیست. حماس کنترل سیاسی خود بر نوار غزه را گامی بهسوی هدف نهایی خود برای کنترل تمامی قلمرو اسرائیل میبیند. حماس، اگر از این جنگ جان سالم به در ببرد، برای راه انداختن جنگ بعدی علیه دولت اسرائیل آماده خواهد شد. حماس و متحدانش در محور مقاومت ایران (AoR) در حال یادگیری درسهای جدیدی هستند که احتمالاً آنها را در عملیاتهای آتی خود در جنگهای هدفمند ایران علیه اسرائیل گنجانده میشود.
تلاش طولانیمدت حماس برای جاسازی خود در جامعه و سیاست فلسطینی شکست و جایگزینی آن بسیار دشوار، اما امکانپذیر نیست. ترکیب خدمات اجتماعی و اقدامهای تهاجمی حماس باعث شدهاست که حماس نسبت به تعداد بسیار محدودی از نهادهای دیگر که میتوانند جایگزین آن شوند، حمایت خود را در غزه حفظ کند، اگرچه جنگ بسیار مخربی که حماس آغاز کرد، صورت گرفت. سازوکار تهاجمی حماس، شروع به ساخت سیستم حکومتی جدید را برای گزینههای بالقوه حماس در نوار غزه بسیار دشوار میکند، زیرا این کار در حالی که حماس همچنان فعال است، خطر مرگ قطعی را به همراه دارد. از بین بردن سیستم سیاسی و نظامی حماس غیر ممکن نیست، اما انجام آن نیاز به شکست نظامی حماس و انتقال طولانیمدت به یک دولت جدید تحت رهبری فلسطینی در نوار غزه دارد.
حمایت ایران و متحدان و همپیمانان نیابتی آن در کنار توسعه داخلی حماس منجر به حملات ۷ اکتبر شد. این ترکیب احتمالاً باعث حملات آینده حماس به اسرائیل خواهد شد. چند تن از رهبران کلیدی حماس، بهویژه رهبر حماس در غزه، یحیی السنوار و فرمانده نظامی غزه، محمد الضیف، به گروه کمک کردهاند تا دکترین تهاجمی خود و زیرساختهای نظامی کلیدی -از جمله تونلها- را که هم حملات ۷ اکتبر و هم پیکار دفاعی متعاقب آن علیه عملیات زمینی اسرائیل را فعال کرده است، توسعه دهد. ایران و همپیمانان نیابتیاش احتمالاً سلاحهای پیشرفتهتری فراهم کرده و طرحهایی را که اساس حملات ۷ اکتبر را تشکیل میدادند، به حماس ارائه کردهاند.
احتمالاً حماس در این جنگ در موقعیت بسیار ضعیفی باقی خواهد ماند، اما ممکن است منابع لازم برای بازسازی خود را به دست آورد، مگر اینکه اسرائیل شرایط نظامی و سیاسی را برای جلوگیری از بازساخت حماس تعیین کند. اسرائیل و شرکای آن باید از ضعف کنونی حماس استفاده کنند و قدرت سیاسی جدیدی در نوار غزه ایجاد کنند که قادر به جایگزینی حماس باشد. شکست نظامی حماس برای جایگزینی کنترل سیاسی گروه در نوار غزه لازم است. حماس تلاش کرده است تا خود را طی جنگ بازسازی کند، هم از طریق سازماندهی مجدد نیروهایش و جذب جنگجویان جدید و هم با ساختن سلاحهای تازه و ابتدایی. این تلاشها برای بازسازی بهسرعت پس از پایان جنگ و خروج نیروهای دفاعی اسرائیل از نوار غزه شتاب خواهد یافت، مگر اینکه اسرائیل یاد یک نهاد قادر به متوقف کردن تامین مجدد حماس از خارج موفق شود. نیروهای دفاعی اسرائیل به شدت توانایی حماس را تضعیف کردهاند، اما باقیماندههای حماس هنوز میتوانند هرگونه قدرت سیاسی جایگزینی را که برای جایگزینی کنترل حماس تلاش کند، بکشند و تهدید کنند.
اسرائیل و شرکای بینالمللی آن، از جمله ایالات متحده، باید مسیر کنونی را برای شکست نظامی حماس ادامه دهند و در عین حال برای ایجاد یک نیروی امنیتی خارجی برای حفاظت از رهبری جدید فلسطینی و جلوگیری از بازسازی حماس آماده شوند. اسرائیل و شرکای آن نمیتوانند دولت جدیدی را معرفی کنند بدون اینکه از آن حفاظت کنند یا حماس را شکست دهند، و تأسیس و تثبیت دولت جدید زمان قابلتوجهی خواهد برد. به احتمال زیاد یک نیروی امنیتی خارجی به انجام عملیاتهای عمده به نمایندگی از اسرائیل موافقت نخواهد کرد، اما نیروهای خارجی نیاز خواهند بود تا به سرکوب باقیماندههای حماس ادامه دهند تا اسرائیل و شرکایش کنترل را به قدرت جدید انتقال دهند. اسرائیل باید آزادی عملیات برای هدفگیری حماس را حفظ کند، بسته به اینکه آیا اسرائیل میتواند از یک نیروی امنیتی خارجی حمایت ایجاد کند. کیفیت چنین نیروهای خارجی و قوانین درگیری آنها هم اهمیت دارد. در نهایت، اسرائیل و شرکای آن باید یک نظام بازرسی در طول مرز رفح نصب کنند تا اطمینان حاصل شود که حماس نمیتواند از طرق مرز یا از طریق قاچاقچیان مورد تجدید تسلیحات قرار گیرد.
تا زمانی که حماس همچنان بهعنوان یک موجودیت سیاسی و نظامی باقی بماند، صلح دائمی وجود نخواهد داشت. هیچگونه آتشبسی که این جنگ را به پایان برساند بدون ایجاد شرایطی برای جلوگیری از بازسازی حماس، نمیتواند مانع از آغاز جنگی جدید توسط حماس در آینده شود. حماس هرگونه آتشبسی را به عنوان آتشبس موقتی مینگرد که میتواند از آن برای آمادهسازی برای دور بعدی نبردهایی استفاده کند که رهبرانش در زمان و به دلیلی از انتخاب خود آغاز میکنند. حماس تا زمان وادار شدن به خاتمه دادن جنگ چند نسلی خود برای نابودی دولت اسرائیل، دست از مبارزه بر نخواهد داشت. ناکامی در شکست حماس در این جنگ اسرائیل و شرکای آن – از جمله ایالات متحده – را به برنامهریزی برای جنگی در آینده با حمایت دوباره ایران وادار خواهد کرد. ایران و همپیمانان نیابتیاش ممکن است حمایت خود از حماس را در جنگی در آینده افزایش دهند، از جمله با انجام حملات زمینی از لبنان، کرانه باختری، یا ارتفاعات جولان.
شکست حماس در این جنگ به این معناست که اسرائیل یکی از نقاط فشاری را که از آن ایران و شرکایش میتوانند تهدیدی برای وجود اسرائیل باشند، حذف کرده است.
این مقاله اهداف حماس در تاریخ ۷ اکتبر و واقعیت این شکست ناکامی برای شکست نظامی چه چیزهایی را میتوان مانع از صلح پایدار میکند، توضیح میدهد. این مقاله تلاش نمیکند تا قانونی بودن رفتار هر دو طرف در این جنگ را ارزیابی کند. همچنین، به دنبال نسبت دادن مسئولیت به هیچ بازیگر خاص برای فعالیتهای هر دو طرف نیست. بلکه بهطور خاص تلاش نمیکند تا موفقیت یا شکست فعالیتهای نیروهای دفاعی اسرائیل مورد تمجید یا سرزنش قرار گیرد. عوامل داخلی و بینالمللی متعددی تصمیمگیری اسرائیل را در هر سطح جنگ هدایت کردهاند و این مقاله تلاش نمیکند تا آنها را از همپیچیده کند. هدف این مقاله درک تصمیمگیریهای حماس در طول جنگ و چگونگی تلاش این سازمان برای شکلدهی به محیط پس از جنگ به نفع خود است.
🔴 اندیشکده: #The_American_Enterprise_Institute
🔵 تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۰۷/۱۶
🟠 نویسنده: Brian Carter