نوشته استفانی هاوزهیر علی
به عنوان جنگ اسرائیل و غزه ادامه دارد و در سطح منطقهای گسترش مییابد، استفانی هاوزهیر علی، همکار غیرمقیم شورای آتلانتیک، در تاریخ ۱۵ اکتبر با دکتر دالیا شایندلین گفتگو کرد تا دیدگاه اسرائیلیها درباره نخستوزیر بنیامین نتانیاهو، این درگیری کنونی و آینده را بررسی کند.
شایندلین یک محقق افکار عمومی و مشاور سیاسی مستقر در تلآویو است که در ۹ کارزار ملی در اسرائیل کار کرده است. او نویسنده کتاب “چوب کج و معوج دموکراسی در اسرائیل: وعدهای برآورده نشده” است و به عنوان همکار سیاست در بنیاد سده فعالیت میکند. او همچنین به طور مرتب ستونی در هاآرتص مینویسد و قبلاً پادکستهای The Tel Aviv Review و Election Overdose را در هاآرتص میزبانی کرده است.
استفانی هاوزهیر علی: پیش از گسترش جنگ، حمایت بسیاری از یهودیان اسرائیلی برای اقدامات نظامی علیه حزبالله لبنان وجود داشت. هنوز مشخص نیست که آیا بیش از ۶۰ هزار اسرائیلی و بیش از ۱٫۲ میلیون لبنانی جابجا شده قادر خواهند بود به خانههای خود بازگردند و چطور تقابل اسرائیل و ایران پیش خواهد رفت. آیا نتانیاهو از نظر سیاسی برای عملیات در لبنان امتیاز کسب میکند؟ آیا حمایت عمومی برای درگیری مستقیم با ایران وجود دارد؟
دالیا شایندلین: یک دینامیک متناقض وجود دارد. وقتی به بعد منطقهای میپردازیم، اسرائیلیها احساس میکنند که یک حمله چندجبههای تهاجمی علیه آنها در حال وقوع است که در ذهن آنها از غزه متمایز است. اسرائیلیها میدانند که یک اشغال مداوم و درگیری با فلسطینیان وجود دارد و حمله حماس را به شکل نسلکشی میبینند، اما از عدم دستیابی به اهداف جنگ غزه، به خصوص بازگرداندن گروگانها، ناامید شدهاند. اما هنوز، در حملات منطقهای، همبستگی ملی بیشتری وجود دارد.
در نتیجه، هر بار که حمله بزرگی به چهرههای ارشد حزبالله یا دیگر اعضای محور مقاومت تحت حمایت ایران، مانند حمله به اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، صورت گرفت، حمایت از نتانیاهو، حزب او و تا حدی، ائتلاف سیاسی او به صورت تدریجی و پیوسته افزایش یافت.
روند متناقض دیگر این است که نگرشهای یهودیان اسرائیلی در واقع امسال در مورد آنچه اسرائیل در لبنان باید انجام دهد بسیار تقسیم شده است. در نظرسنجیهای گذشته، بیش از ۶۰ درصد از یهودیان اسرائیلی از اتخاذ موضع تهاجمی در لبنان حمایت کردهاند. ومعهذا، اگر به پاسخدهندگان نظرسنجی گزینههایی درباره سطوح شدت اقدام نظامی و عواقب ممکن، مانند اشغال جنوب لبنان و / یا جنگ با ایران ارائه شود، نگرشها بسیار تقسیم میشود. حدود ۵۰ درصد از پاسخدهندگان یهودی اسرائیلی گزینههای نظامی شدیدتر را انتخاب خواهند کرد و تقریباً نیمی دیگر گزینه کمتر شدید را انتخاب کرده و نقش دپلوماسی را ترجیح میدهند. این وضعیت تا چند ماه پیش بود. دقیقاً پیش از آغاز عملیات زمینی قابل توجه اسرائیل در لبنان در ۱ اکتبر، یک نظرسنجی توسط مؤسسه دموکراسی اسرائیل نشان داد که یهودیان اسرائیلی به شدت بر سر اینکه آیا باید عملیات زمینی صورت گیرد یا نه، تقسیم شدهاند. چهل و یک درصد مخالف بودند و ۴۷ درصد موافق، اما اگر حمایت کمتر در میان شهروندان عرب فلسطینی اسرائیل را در نظر بگیرید، مجموعاً فقط ۴۰ درصد حمایت وجود داشت. بنابراین هرچه جنگ قریبالوقوعتر میشود و هرچه بهتر درک شود که یک جنگ تمامعیار به چه معناست، مردم شروع به بررسی پیامدهای واقعی و گزینههای جایگزین میکنند.
تا کنون، نظرسنجی از افکار عمومی درباره احساس اسرائیلیها درباره درگیری نظامی با ایران به طور شگفتآوری کم است. من فقط یک نظرسنجی دیدهام که دقیقاً درباره دخالت مستقیم اسرائیل با ایران سوال کرده است. یک نظرسنجیگر معتبر امسال، برای یک اندیشکده تندرو، این نظرسنجیرا انجام داده است و نمونه آماری زیادی نداشت، اما یک نظرسنجی معتبر بود. نظرسنجی نشان داد که تقریباً دوسوم جمعیت اسرائیل از حمله به ایران حمایت میکنند. ومعهذا، این یک مجموع است. در واقع، این پاسخها نیز با گزینههای جزئیتر تقسیم شده بودند: حدود ۳۷ درصد فقط در صورت همکاری/مشارکت ایالات متحده از حمله حمایت میکردند (در زبان عبری، عبارتی که استفاده شده میتواند به معنای هر دوی اینها باشد) و فقط ۳۱ درصد از پاسخدهندگان در هر صورت از حمله به ایران حمایت میکردند.
حدود ۳۰ درصدی که از حمله به ایران، به هر حال، حمایت میکنند، با همان ۳۰ درصدی همپوشانی دارند که به صورت مداوم از بیبی (لقب نتانیاهو)، ائتلاف او و دیگر مواضع تندرو حمایت میکنند. آنها حامیان مواضع تند هستند. در تعدادی از کشورها در سراسر جهان که ما شاهد رشد سختراست هستیم، حمایتشان معمولاً حدود ۳۰ درصد از جمعیت را تشکیل میدهد. به عنوان یک نظرسنجیگر، این را جالب میدانم.
استفانی هاوزهیر علی: آیا افکار عمومی اسرائیل نگران تأثیرات اقتصادی جنگ هستند؟ برخی شرکتها در حال بازنگری در سرمایهگذاریهای بزرگ جدید در اسرائیل هستند، به ویژه اگر آنها اثرگذاری پرسنلی قابل توجه داشته باشند.
دالیا شایندلین: همه از نظر اقتصادی در برخی سطوح تحت تأثیر قرار گرفتهاند. خسارات جدی به برخی صنایع کلیدی وارد شده است، نه لزوماً بزرگترین صنایع اسرائیل، اما [صنایع آسیبدیده] متعدد هستند: ساخت و ساز، عمدتاً به دلیل اینکه اسرائیل کارگران فلسطینی را از ورود از کرانه باختری مسدود کرده است؛ گردشگری، هم بینالمللی و هم گردشگران اسرائیلی؛ [و] صنعت خدمات. چهل و شش هزار کسبوکار کوچک بسته شدهاند، و [این عدد] ممکن است تا پایان سال به ۶۰ هزار برسد، بر اساس گزارشها. برای مقایسه، حدود ۷۰ هزار کسبوکار در طول کووید بسته شدند، که یک فاجعه اقتصادی بود.
به صورت حکایتی، میتوانم به شما بگویم که کسبوکارها در حال رنج هستند حتی اگر همچنان باز باشند. در تمام محلهام، نمیتوانید از بسیاری از مغازهها، رستورانها یا کافهها پس از ساعت چهار یا پنج بعد از ظهر خرید کنید. شهر قبلاً در تمام ساعات باز بود. اکنون، بسیاری از مکانهایی که من به آنها در اوایل شب میرفتم، به دلیل کمبود منابع انسانی با افرادی که در ذخایر خدمت میکنند، بستهاند.
کسری بودجه به ۸ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است، که به مراتب بیشتر از سالهای اخیر است. بودجه دفاعی تقریباً دو برابر شده است. ۸۷ درصد افزایش یافته است، که یک بار بزرگ بر بودجه ملی است. در حال حاضر، دولت در حال بررسی کاهشهایی است که برای تأمین مالی این امر مورد نیاز است. آنها در نظر دارند برخی وزارتخانهها را حذف کنند. ما یک دولت حجیم داریم با سیوسه وزارت مختلف. ممکن است همه یارانهها را به طیفی از افراد نیازمند، از جمله بازماندگان هولوکاست، قطع کنند. آنها همچنین در حال بررسی مالیات بر طرحهای پسانداز معاف از مالیات میانمدت که در میان طبقه متوسط بسیار محبوب هستند، هستند.
همچنین نگرانی زیاد درباره شکل جدید تقابلهای اقتصادی وجود دارد. برخی افراد داراییهای خود را به دلار تبدیل کرده و آن را خارج میکنند.
استفانی هاوزهیر علی: نظر شما در مورد نگرشهای عمومی درباره تاثیر بر ذخیرهها چیست؟ گزارشهایی از ذخیرههایی وجود دارد که کسب و کارهای خود را تعطیل کرده و از خدمات طولانیمدت که تاکنون انجام دادهاند خسته شدهاند، بدون اینکه پایانی برای جنگ در چشمانداز باشد. و مسئله احتمال استخدام اولترا ارتدوکس برای اولین بار چگونه وارد گفتگوی عمومی میشود؟
دالیا شایندلین: درباره موضوع نارضایتی ۷۶ ساله که اولترا ارتدوکسها آنطور که برخی اسرائیلیها میبینند، از خدمت مستثنی شدهاند، توجه به این موضوع مدتها پیش از جنگ وجود داشته است. باید به خاطر داشته باشیم که این سطح بیسابقهای از جنگ برای اسرائیل است. این به شکل روزمرهای همهگیر است. اسرائیلیها آگاه هستند که تلاش بیشتری برای دامهدادن به آنها وجود دارد و حس غالب این است که این وضعیت بسیار ناعادلانه است که اولترا ارتدوکسها بخشی از خدمت نیستند. نا رضایتی عمیق به خاطر این است که اسرائیلیها به این ناراحتی، خشم مداوم عادت کردهاند درباره این وضعیت اساساً نابرابر در طول تاریخ کشور و به خاطر اینکه مردم بهشدت مشغول بقا روزمره هستند که نمیتوانند خود را حول آن موضوع گرد آورند. مردم محدوده محدودی دارند با [هواپیماهای بدون سرنشین که] میآیند، آتش موشک، افراد جابجا شده و گروگانها. اکنون تصادفاً یک استدلال قویتر از همیشه وجود دارد [بهدلیل جنگ جاری]، پشتیبانی شده توسط تصمیمات دیوان عالی، که اولترا ارتدوکسها باید استخدام شوند. این هنوز صحنه سیاسی را اساساً تغییر نداده است، اما مسئله دین در برابر دولت—و این مسئله بهطور خاص—تاریخاً یک محرک اصلی برای فروپاشی دولتها بوده است.
در حال حاضر، مردم به سه دلیل مرتبط تظاهرات میکنند: اول، گروگانها; دوم، احساسات ضد دولتی; و سوم، تمایل به یک کمیسیون تحقیق مستقل در تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۲۳. آنها همچنین میدانند که یک مکانیزم وجود دارد که به سمت یک خدمت گستردهتر در اسرائیل حرکت میکند. علاوه بر این، مردم بهطور وجودی ترسیدهاند که از نظر وحدت صحبت زیادی وجود دارد، بنابراین برخی افراد بهسادگی نمیخواهند شکاف اجتماعی را در حال حاضر عمیقتر کنند.
استفانی هاوزهیر علی: برخی معتقد بودند که قتل شش گروگان در ماه آگوست—از جمله یک اسرائیلیآمریکایی مشهور—ممکن است منجر به اعتراضات گستردهای شود که میتواند دولت نتانیاهو را سرنگون کند، اما این اتفاق نیفتاده است. در واقع، عکس آن به نظر میآید که اتفاق میافتد، با توجه به تمرکز بر تشدید مبارزات نظامی در جبهههای متعدد. آیا سناریوی واقعبینانهای میبینید که میتواند ائتلاف نتانیاهو را پیش از انتخابات برنامهریزی شده بعدی در اکتبر ۲۰۲۶ بشکند؟
دالیا شایندلین: تحقیقات نظرسنجی افکار عمومی نشان میدهد که نتانیاهو بسیاری از آنچه را که از ۷ اکتبر از دست داده بود، بازیابی کرده است، اما او به هیچ عنوان نزدیک به اکثریت نیست. ائتلاف او در همه نظرسنجیها در مقایسه با شش ماه اول بازیابی کرده است، اما هنوز قادر به دستیابی به بیش از پنجاه و چهار کرسی از مجموع ۱۲۰ کرسی در کنست نیست. شما به شصت و یک کرسی نیاز دارید تا یک دولت تشکیل دهید. او در اینجا نیست.
رتبهبندیهای فردی نتانیاهو بهتر است: او اکنون در محدوده پایین ۴۰ درصد قرار دارد. این همان جایی است که او سالها بود، بنابراین او در نظرسنجیها نسبت به شش ماه اول جنگ دوباره بالا رفته است. اما ما بر اساس حزب رأی میدهیم، نه انتخابات مستقیم برای یک فرد. حزب او، در بهترین حالت در نظرسنجیها، بیستوشش کرسی گرفته است—بیشتر کمتر از آن، اکنون حدود بیستوچهار—در مقایسه با سیودو عددی که در آخرین انتخابات ۲۰۲۲ گرفت.
نتانیاهو به تازگی یک قطعه از یک حزب به ائتلاف خود اضافه کرده است. حالا او شصتوهشت کرسی دارد به جای شصتوچهار، این بهعنوان یک بیمهنامه است. دولت او هنوز میتواند بماند اگر برخی اعضا شورش کنند.
در حال حاضر، هیچ بحران سیگنال آنی وجود ندارد که میتواند دولت را فروپاش کند، حداقل در چند ماه آینده، به ویژه با عدم وجود معامله گروگانها بر روی میز. ممکن است ما در نقطهای باشیم که مردم بهشدت نگران جنگ منطقهای در حال وقوع و شدت جنگ باشند که هیچ سیاستمداری به دنبال فروپاشی دولت نباشد. ما اکنون به آن خط بسیار نزدیک هستیم.
برخی رأیدهندگان مخالف و منتقدان نتانیاهو نیز نگراناند که انتخابات در ۲۰۲۶ برگزار نشود. آنها فکر میکنند جنگ میتواند در جریان باشد، بسیار شدید و این که دولت دلیلی برای تاخیر در آنها پیدا کند. فکر نمیکنم نگرانی غیرمنطقی باشد، چون این دولت تمایلات اقتدارگرا و فاشیستن دارد و به فرآیند دمکراتیک چندان علاقهمند نیست.
این معمولاً بیرون آمدن دولتهای اسرائیل در مدت چهار سال است، اما ما در زمانهای فوقالعادهای قرار داریم.
استفانی هاوزهیر علی: شما استدلال کردهاید که نتانیاهو نه تنها تحت تأثیر راست افراطی نیست، بلکه در واقع، “مثل آنها شده است.” هیچ سیاستمدار اسرائیلی به نظر نمیرسد که در مقابل رویکرد نخستوزیر با یک جایگزین واقعبینانه ضد حمله کند. مخالفان اسرائیلی کجا هستند و چه عواملی آنها را محدود میکنند؟
دالیا شایندلین: اپوزیسیون اسرائیلی تقریباً یک غیرهویت است. احزابی وجود دارند که به طور فنی در دولت نیستند، بنابراین ما آنها را اپوزیسیون مینامیم. همه این احزاب به طور مداوم در نظرسنجیها از زمان جنگ و قبل از جنگ برنده شدهاند. اما این احزاب با همان مشکلات دقیقی که در زمانی که دولت را در ۲۰۲۱ تشکیل دادند و فقط یک سال دوام آورد و سپس فروپاشید، روبرو هستند. آنها زمان آسانی برای تشکیل یک ائتلاف نخواهند داشت.
بزرگترین و محبوبترین حزب اپوزیسیون که در نظرسنجیها پیشرو است حزب بنی گانتس است. او نتانیاهو را نقد کرده است، اما هیچکس نمیداند که او برای چه چیزی ایستاده است. او هیچ دیدگاهی ارائه نمیدهد. او به ائتلاف جنگ پیوسته است، و اعتبار اصلی او این است که او یک فرد نظامی حرفهای است. ما نمیدانیم او درباره دموکراسی یا حاکمیت قانون یا دیگر مسائلی که پیش از جنگ اسرائیل را تحریک کرده بودند، چه میفهمد. او هیچچیز درباره نوع کشوری که میخواهد بسازد یا رهبری کند یا چگونه میخواهد متفاوت از آنچه اسرائیل پیش از ۲۰۲۳ انجام داده است، نمیگوید. او درباره راهحل دودولتی یا چگونگی پایان دادن به جنگ یا رسیدن به یک راهحل جامع برای اشغال فلسطینیان صحبت نمیکند.
رهبر اپوزیسیون واقعی فعلی یائیر لاپید مرکزیگراست—او دارای دومین حزب بزرگ طبق آخرین انتخابات است. او مرکزیگرا به معنای کاملاً پشت جنگ بودن است. او به بازنگری عمیق اسرائیل علاقهمند نیست. او به مؤسسات دموکراتیک لیبرال متعهد است. بلاشک، او تنها نخستوزیر اسرائیلی اخیر است که به طور عمومی از راهحل دودولتی حمایت کرده، اما از زمان جنگ به سختی از این موضوع صحبت کرده است.
سیستم سیاسی اسرائیلی به شدت دچار آتروفی شده است، و هیچکس واقعاً جایگزینی برای بزرگترین پرسشهایی که این درگیری را پیش بردهاند ارائه نداده است: درگیری اسرائیل و فلسطین، ماهیت دموکراسی اسرائیلی و نیاز به یک پایه قانونی مشترک برای این کشور. این مسائل قابل تفکیک نیستند.
استفانی هاوزهیر علی: کجا میبینید که افکار عمومی اسرائیلی در مورد آینده، به طور خاص راهحل دودولتی یا یک فرمول بندی متفاوت مانند یک کنفدراسیون، پیش میرود؟ شما درباره “تصاویر آینهای” قابل توجهی از قربانیبودن در هر دو طرف نوشتهاید. چگونه میتوانید این نگرشها را با نگرشهای گذشته در طول تهدیدها یا درگیریهای بزرگ مقایسه کنید؟ به عبارت دیگر، آیا فکر میکنید این نگرشها میتوانند با کاهش درگیری یا تهدید، به مرور زمان تعدیل شوند؟ آیا اکنون یهودیان اسرائیلی بیشتری به نفع مسأله اسکان دوباره غزه یا “انتقال” فلسطینیان از سرزمینها هستند؟
دالیا شایندلین: فقط اقلیت از هر دو طرف از راهحل دودولتی حمایت میکنند، با افزایشی جزئی اخیر در میان فلسطینیها. چهل درصد فلسطینیها از راهحل دودولتی حمایت میکنند، در مقایسه با کمی بیش از ۲۰ درصد یهودیان اسرائیلی، که کاهش قابل توجهی است.
در سمت یهودیان اسرائیلی، این کمتر به خاطر آن است که آنها مخالف یک فرمول صلح خاص هستند و بیشتر به خاطر آن است که آنها مخالف هر راهحل سیاسی جامع درگیر استقلال فلسطینیان هستند چون به فلسطینیها اعتماد ندارند، یک رهبر فلسطینی که برای صلح شریک باشد نمیبینند و همه فلسطینیها را در حمله ۷ اکتبر به نوعی دخیل میدانند. راهحل سیاسی یا دپلوماسی فقط زبانی نیست که یهودیان اسرائیلی در حال تفکر درباره آن هستند. فلسطینیها به مراتب بیتابتر برای تغییر وضعیت هستند.
چهل و دو درصد یهودیان اسرائیلی میگویند از الحاق کرانه باختری و دادن حقوق محدود به فلسطینیها حمایت میکنند—دوبرابر نرخ یهودیان اسرائیلی که از راهحل دودولتی حمایت میکنند. سیوسه درصد فلسطینیان از یک فرمول وارون حمایت میکنند که آنها سرزمین را دریافت کنند و یهودیان اسرائیلی حقوق محدودی دریافت کنند.
این روندها خوب نیستند، اما تغییر واقعیت میتواند ذهنها را تغییر دهد. اگر ما جنگ را پایان دهیم، به یک آتشبس برسیم، گروگانها را برگردانیم، جبهههای منطقهای را کاهش دهیم، یک چارچوب دپلوماسی جدید راهاندازی کنیم برای مهار ایران با تشویقها و فشارها، و به طور کلی خشونت کمتری در همه جهتها وجود داشته باشد، مردم میتوانند شروع به تغییر عقاید خود کنند. در این صورت، مردم میتوانند خیلی بیشتر محتاط باشند درباره شکستن یک مرحله از خشونت کمتر.
رویدادهای ۷ اکتبر همچنین تا حد زیادی دیدگاههای موجود را تقویت کردند. اگر یک فرد بهطور کلی دیدگاه داشته باشد که اشغال و یک درگیری نظامی حلنشده برای اسرائیل بد هستند، رویدادهای سال گذشته فقط آن را تقویت کردهاند. همان بخش از جامعه اسرائیلی هنوز خود را بهعنوان جناح چپ شناسایی میکند. تعداد افرادی که خود را جناح چپ میدانستند پس از ۷ اکتبر کاهش یافته است، اما سپس به سطح قبلی پایین بازگشت. برخی انتظار داشتند که جناحچپیها به اشتباهات خود اعتراف کنند، و برخی این کار را کردند، اما بسیاری بازگشتند. جناح راست نیز رشد نکرده است: ابتدا رشد کرد، اما سپس بازگشت به پایین—اگرچه هنوز اکثریت است. وقتی مردم را میپرسم آیا نظرات خود را تغییر دادهاند، چیزی شبیه این میگویند: “من قبل از ۷ اکتبر همان چیزی فکر کردم که اکنون فکر میکنم اما بیشتر از قبل.”
استفانی هوزهیر علی همکار غیرمقیم شورای آتلانتیک و مدیر ارشد در شرکت مشاوره امور بینالمللی Rice, Hadley, Gates & Manuel LLC است. اطلاعات موجود در این مقاله بازتابدهنده دیدگاهها و نظرات نویسنده است و لزوماً دیدگاهها و نظرات شرکت Rice, Hadley, Gates & Manuel LLC را نشان نمیدهد.