امروز: شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

جبهه شمال غربی سوریه شعله‌ور می‌شود

جنگ داخلی سوریه که برای بیش از چهار سال عمدتاً متوقف شده بود، به‌طور ناگهانی دوباره شعله‌ور شده است. شورشیانی که استان ادلب و بخش‌های مجاور شمال‌غربی سوریه را کنترل می‌کنند، از خطوط ارتش سوریه عبور کردند و به سمت شرق پیش رفتند، شهر حلب را، که دومین شهر بزرگ کشور است، تصرف کردند و بزرگراه مهم M5 را که این شهر را به پایتخت دمشق متصل می‌کند، در عرض چند روز قطع کردند. این حمله به مجموعه‌ای حساس از ترتیبات که از سال ۲۰۲۰ و پس از توافق آتش‌بس توسط روسیه و ترکیه موجب آرامش نسبی در شمال غربی شده بود، پایان داد. این آتش‌بس که اقدامات نیروهای دولتی سوریه و شبه‌نظامیان متحد آن را در یک طرف و شورشیان را در طرف دیگر پوشش می‌داد، علی‌رغم شلیک‌های مکرر در طول خط مقدم، تا حد زیادی پابرجا بود.

آرامش نسبی به گروه شورشی اصلی، یعنی هیأت تحریر الشام (HTS) اجازه داد تا در ادلب تسلط یابد و به عنوان نیروی نظامی تثبیت شود و دولتی غیرنظامی به نام دولت نجات سوریه را که از آن حمایت می‌کرد، تأسیس کند. HTS همچنین به طور غیرمستقیم از حمایتی که ترکیه به ارتش ملی سوریه (SNA) که یک گروه چتری متشکل از چندین گروه شورشی دیگر است، امتداد داده، بهره‌مند شد. سرعت پیشرفت شورشیان تعجب‌آور است، اما اقدام آن‌ها نه. HTS – که یک گروه سابقاً وابسته به القاعده است و در سال ۲۰۱۶ از این جریان جهانی جدا شده و جهادگری فراملی را رد کرده – هرگز از هدف خود برای پایان دادن به حکومت رئیس‌جمهور بشار الاسد، منحرف نشده بود. حتی هنگامی که بر اداره قلمرو تحت کنترل خود متمرکز بود، منتظر فرصت مناسب برای گسترش کنترل خود بود. از سال ۲۰۲۰ و پس از توقف درگیری‌های بزرگ در جبهه شمال غربی، HTS با کمک افسران نظامی جدا شده سوری که مهارت‌های رزمندگان آن‌ها را بهبود بخشیده‌اند، فرماندهی و کنترل واحدهای آن و هماهنگی کلی آن‌ها را افزایش داده است، نیروهای خود را تقویت کرده است. HTS و گروه‌های مرتبط با آن اکنون بهتر سازمان‌دهی شده، بیشتر نظم پذیرتر و مجهز به تجهیزات بهتری نسبت به گذشته هستند. آن‌ها همچنین از تسلیحات جدید مانند پهپادها به عنوان افزاینده نیرو استفاده کرده‌اند.

فرصت شورشیان به زنجیره‌ای از رویدادها رسید که قدرت دولت سوریه را در زمین تضعیف کرده‌اند. از زمان تجاوز گسترده به اوکراین در سال ۲۰۲۲، روسیه توجه خود را از سوریه به تمرکز بر نبرد با کی‌یف منتقل کرده است. حلقه بعدی حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و جنگ متعاقب آن بین اسرائیل و اعضای “محور مقاومت” به رهبری ایران بود که به ویژه به ضربات سنگینی به ایران و حزب‌الله در لبنان در چند ماه گذشته منجر شده است. حزب‌الله، که بازرگانان آن به حرفه‌ای‌گری و توانایی حفظ خطوط شناخته می‌شوند، و دیگر شبه‌نظامیان حمایت‌شده توسط ایران، مدت‌ها است که نیروها در شمال‌غرب و جاهای دیگر به یاری دولت سوریه مستقر کرده‌اند. از زمان ۷ اکتبر ۲۰۲۳، و به ویژه پس از تشدید جنگ در لبنان در چند ماه گذشته، این نیروها تحت فشار قرار گرفتند زیرا اسرائیل روزانه به اهداف ایرانی و حزب‌الله در سوریه حمله می‌کند. این تحولات بدین معنا است که متحدان خارجی دولت، که بقاء آن را در دهه گذشته تضمین کرده بودند، اکنون یا ضعیف شده‌اند یا مشغول نزاع‌های دیگری هستند. حلب نیز به نوعی هدفی نرم بود. عناصر شورشی در اصل بخش‌هایی از شهر را در سال ۲۰۱۲ تصرف کردند. از سال ۲۰۱۶، زمانی که ارتش سوریه و شبه‌نظامیان متحد با حمایت روسیه و ایران حلب را بازپس گرفتند، دولت کمی برای تقویت دفاع شهر انجام داده است. نیروهای طرفدار دولت پراکنده باقی مانده‌اند، به‌ویژه شبه‌نظامیانی که به دنبال کسب منافع مالی بودند نه بهبود توانایی‌های نظامی دولت. ارتش و شبه‌نظامیان مرتبط با آن در زمان حمله شورشیان اتاق عملیات مشترک نداشتند، به همین دلیل آن‌ها به‌طور مستقل مبارزه می‌کردند و ضعف هماهنگی‌شان در برابر تاکتیک‌های جدید شورشیان آشکار شد.

پشتیبانی کاهش‌یافته از حزب‌الله و دیگر گروه‌های پشتیبانی‌شده از ایران و روسیه، که تنها حمایت هوایی محدودی داده است، تأثیرگذار بوده است. با این وجود، مهم‌تر از همه، حمله شورشیان آسیب‌پذیری‌های دفاعی دولت را آشکار کرد که در تمامی خطوط مقدم فروپاشید و سربازان و دیگر نیروهای طرفدار دولت بجای مقاومت، به فرار پرداختند. با کمترین هماهنگی بین نیروهای پیاده‌نظام و واحدهای توپخانه، چه برسد به نیروی هوایی، ارتش پشتیبانی آتش نزدیک‌برد کمی داشت. تیم‌های حمله‌کننده متحرک HTS از این شکاف‌ها برای فتح مواضع دفاعی استفاده کردند. در حلب، این شکست به ویژه تکان‌دهنده بود، زیرا دولت تا به امروز مصمم به حفظ شهرهای بزرگ به هر قیمتی بوده است. با وجود مزایای دفاع برای مدافعان در مناطق شهری و حضور نیروی تقویتی مانند لشکر ۲۵ ارتش و گارد جمهوری، نیروهای سوری به سختی توانستند از مواضع استراتژیک دفاع کنند، از جمله قلعه مدرن که بر فراز شهر بر فراز زمینی قرار دارد. (در جریان نبردهای ۲۰۱۶، قلعه برای نیروهای دولتی نقطه‌ای دفاعی حیاتی بود حتی هنگامی که شورشیان قسمت بزرگی از شرق حلب را کنترل می‌کردند.) علیرغم انتظارات برای نوعی حمله شورشی در ماه‌های اخیر، دمشق از پیشرفت سریع شورشیان شگفت‌زده شد. همراه با روسیه، این کشور از ماه اکتبر حملات هوایی پیشگیرانه‌ای بر روی مناطق تحت کنترل HTS در ادلب و مناطق مجاور انجام می‌داد تا یک حمله شورشی را منصرف کنند. اما این تلاش‌ها به وضوح بی‌ثمر بودند. از زمان شروع حمله در اواخر نوامبر، نیروهای طرفدار دولت از بیشتر استان حلب و مناطق شرق و جنوب ادلب عقب‌نشینی کرده و به استان جنوبی حلب و استان حما می‌روند و به شورشیان، که مقاومت کمی را تجربه کرده‌اند، اجازه داده‌اند تا مناطقی مانند شهر حلب، سراقب و معره‌النعمان را تسخیر کنند. پیشرفت‌های شورشیان نشان‌دهنده‌پرداختن به دمشق است و به ناچار این سؤال را مطرح می‌کند که آیا دولت توانایی تقویت واحدهای جنگی خویش و جمع‌آوری منابع لازم برای یک ضد حمله را خواهد داشت یا نه.

نیروهای طرفدار دولت شامل قدرت‌های سوری و خارجی می‌شوند. آن‌ها شامل لشکر ۲۵ ارتش، گارد جمهوری، لشکر ۵ ارتش؛ واحدهای شبه‌نظامی مانند نیروهای دفاع ملی، لواء القدس و نیروهای دفاع محلی؛ شبه‌نظامیان مرتبط با حزب سوسیال ناسیونالیست سوری و حزب بعث؛ قبیله ال‌بری که در سطح محلی مهم هستند؛ و گروه‌های حمایت‌شده از ایران مانند لشکر عباس. دیگر گروه‌های حمایت‌شده از ایران که از خارج سوریه حضور دارند، همچون لشکر فاطمیون افغان و لشکر زینبیون پاکستانی، قوای پرو حکومت را تقویت می‌کنند. اکثر جنگجویان خارجی در مناطق تحت کنترل دولت به گروه‌های عراقی مانند حرکت النجباء، کتائب سید الشهدا و کتائب حزب‌الله تعلق دارند. آن‌ها قدرت رزمی افزوده‌ای می‌دهند، اما فاقد مهارت‌های حرفه‌ای حزب‌الله هستند. اکثر این‌ها در نزدیکی مرز عراق مستقرند، اما برخی برای حمایت از نیروهای دولتی به مناطق دیگر تسریع داده شده‌اند. به عنوان مثال، حرکت النجباء که در اطراف حلب بود، به حما عقب‌نشینی کرده، شهری که تقریباً در نیمه راه جاده M5 به دمشق است، تا خطوط دفاعی آنجا را تقویت کند. کتائب سید‌الشهدا گزارش داده‌اند که نیروهای بیشتری به سوریه فرستاده تا در انتظار هماهنگی با ایران و دولت سوریه باشند و در مورد محل استقرار خود تصمیم بگیرند. کتائب حزب‌الله هنوز در حال بررسی وضعیت است و منتظر تصمیم‌گیری برای ورود به جنگ است.

فرگمنتاسیون یکی از نقاط ضعف عمده توانایی دولت برای هماهنگی پاسخ به حملات شورشیان بوده است. در این آرایش نیروها، ضعف اصلی عدم وجود فرماندهی متحد است. فرگمنتاسیون همواره توانایی دولت برای هماهنگی پاسخ به حملات شورشیان را مختل کرده است. در جریان نبرد ۲۰۱۶ برای حلب، شورشیان در ابتدا توانستند از نبود سازماندهی نیروهای طرفدار دولت سود ببرند. اداره که در نهایت پیروزی به دست آوردند، اما شورشیان در ابتدا نیروهای دولتی را شکست دادند، که دچار کمبود‌های ارضی و تلفات سنگین شدند، شبیه به آنچه که در اواخر نوامبر رخ داد، هرچند در مقیاس کوچک‌تر. در درگیری‌های کنونی، لشکر ۲۵ حملات متناقضی را رهبری کرده است، اما نبود ساختار هماهنگی یکپارچه همچنان تصمیم‌گیری و کارآمدی عملیاتی را مختل می‌کند. نیروهای دفاع سوریه (SDF)، بیشتر واحد‌های کردی که بسیاری از مناطق شمال‌شرقی کشور را در اختیار دارند، به پیچیدگی وضعیت افزوده‌اند. دولت اغلب با SDF جنگیده است، اما اکنون به نظر می‌رسد که با این گروه توافق تاکتیکی برای دفاع از باقی‌مانده مناطق حلب که در سال ۲۰۱۶ بازپس‌گرفته بود، برقرار کرده است. قبل از عقب‌نشینی، نیروهای دولتی مناطقی همچون دیرحافر، مسکنه، شیخ نجار و فرودگاه بین‌المللی را به SDF واگذار کردند. به طور همزمان، روسیه به SDF در دفع تهدیدهای مناطق شمال‌شرقی از سوی گروه‌های حمایت‌شده از ترکیه کمک کرده است، زیرا حملات هوایی روسیه به موقعیت این گروه‌ها در الباب و مارع، مناطق در استان شمالی حلب نزدیک به مناطق تحت کنترل SDF، وارد شده‌اند. اما اینکه آیا SDF می‌تواند این مناطق، که از مراکز قدرت آن‌ها در شمال‌شرق جدا شده است، در برابر پیشرفت سریع شورشیان حفظ کند یا خیر، به شدت نامشخص است.

در طرف شورشیان، غیر از HTS به عنوان قوی‌ترین گروه، چندین جناح دیگر نیز وجود دارند. ساختارمندترین آن‌ها، همچون احرارالشام و فیلق الشام، هر دو گروه‌ اسلام‌گرا و گروه‌های کوچکتر غیرایدیئولوژیک، در استان ادلب قرار دارند. آن‌ها تحت فرماندهی عملیات نظامی مشترک در کنار HTS می‌جنگند. به آن‌ها ارتش ملی سوریه (SNA) که شامل گروه‌های مختلفی است پیوسته‌اند، برخی از آنها که پیشتر بخش عمده ارتش آزاد سوریه را در مناطق تحت‌کنترل ترکیه در کرانه شمالی حلب و عفرین تشکیل می‌دادند. در حالی که همه آن‌ها خواستار برکناری حکومت اسد هستند، اما از نظر ایدیولوژیک، اختلافات شخصیتی و (گاهی) پشتیبانی خارجی تقسیم شده‌اند، هرچند HTS از سال ۲۰۱۹ از برتری خود در استان ادلب برای کاهش رقابت‌های بین‌جناحی استفاده کرده است.

حالا، چه چیزی می‌تواند در آینده اتفاق بیفتد؟

در حالی که هیأت تحریر الشام (HTS) در تلاش است کنترل خود را بر مناطقی که به دست آورده است تقویت کند، نیروهای حامی دولت در حال تجدید قوا در داخل و اطراف حما هستند. حما در طول جنگ تحت کنترل دولت باقی مانده است. از دست دادن حما، دروازه‌ای برای شورشیان باز می‌کند تا به سمت جنوب پیشروی کنند، که می‌تواند مسیر جنگ را به طور اساسی تغییر دهد و حتی بقای دولت را تهدید کند. اگر دفاع دولت در حما مقاومت کند، به احتمال زیاد این منطقه به سکویی برای ضدحمله به سمت حومه حلب تبدیل خواهد شد، به ویژه اگر گروه‌های حمایت‌شده از ایران یا روسیه نقش بیشتری ایفا کنند. نیروهای تقویتی بزرگ به شهر رسیده‌اند. اگر نیروهای دولتی بتوانند برای پیشروی از حما آماده شوند، پرسش این خواهد بود که شورشیان چه نوع مقاومتی می‌توانند نشان دهند.

پیشروی شورشیان احتمالاً دمشق را به ایران و حزب‌الله نزدیک‌تر خواهد کرد و بدین ترتیب – حداقل فعلاً – هر راهی را که رهبری سوریه ممکن بود برای دوری از محور ایران در نظر داشته باشد، مسدود خواهد کرد. از زمان بازپذیری سوریه به اتحادیه عرب در مه ۲۰۲۳، دمشق در حال بهبود روابط دیپلماتیک خود بوده و در خصوص همکاری اقتصادی با امارات متحده عربی به‌ویژه گفتگو کرده است، هرچند نتایج این گفتگوها هنوز مشخص نشده است.

کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس انگیزه‌های اقتصادی ارائه داده‌اند – که ممکن است نیاز داشته باشند تحریم‌های آمریکا علیه سوریه را دور بزنند – اما آن‌ها می‌خواهند دمشق نفوذ ایران را محدود کند. با توجه به رویدادهای اخیر، این سناریو بعید به نظر می‌رسد. در هر صورت، سوریه حتی پیش از این حمله نشانه‌ای از مصالحه نشان نداد.

میزان تلاش دولت در جهت تقویت همکاری با ایران بستگی به این خواهد داشت که آیا نیروهای حامی دولت می‌توانند به سرعت پیشروی شورشیان را متوقف کنند یا نه. اگر دولت با حمایت روسیه موفق به انجام این کار شود، ممکن است از وابستگی بیشتر به تهران جلوگیری کند. مانند سال ۲۰۱۵، زمانی که روند جنگ سوریه به نفع دولت تغییر کرد، حمایت روسیه می‌تواند تغییردهنده بازی باشد.

هرچند که روسیه در طول حمله شورشیان چندین حمله هوایی انجام داده است، اما تعامل آن‌ها تاکنون کمتر از قبل از جنگ اوکراین به نظر می‌رسد. برای جبران کاهش حمایت هوایی روسیه، دولت چندین موشک تاکتیکی به پست‌های فرماندهی و نقاط لجستیکی HTS شلیک کرده است، اما نتیجه‌ای نداشته است. اگر روسیه مداخله خود را افزایش دهد، می‌تواند پیشروی شورشیان را کند، متوقف و یا حتی معکوس کند. انتظار می‌رود تجهیزات روسی بیشتری به زودی وارد شوند. پروازهای غیرنظامی از پایگاه هوایی روسیه در حمیمیم به دمشق منتقل می‌شوند تا فضای بیشتری برای ترافیک نظامی فراهم شود.

علاوه بر بمباران۲۳۷۵در حالی که هیئت تحریر الشام (HTS) تلاش می‌کند کنترل خود را بر مناطقی که تصرف کرده، تقویت کند، نیروهای طرفدار دولت در داخل و اطراف حما که در طول جنگ تحت کنترل دولت باقی مانده، در حال تجدید سازمان هستند. از دست دادن حما می‌تواند به شورشیان امکان دهد به سمت جنوب پیشروی کنند که این می‌تواند به طور اساسی مسیر جنگ را تغییر داده و حتی بقای دولت را تهدید کند. اگر دفاع دولت در حما حفظ شود، احتمالاً این منطقه به عنوان نقطه آغاز ضدحمله به سمت روستاهای حومه حلب عمل خواهد کرد، به ویژه اگر گروه‌های حمایت‌شده از ایران یا روسیه به شکلی قوی‌تر وارد عمل شوند. نیروهای تقویتی زیادی به شهر وارد شده‌اند. اگر نیروهای دولتی بتوانند برای پیشروی از حما آماده شوند، سوال این است که شورشیان چه نوع مقاومتی خواهند داشت.

پیشروی‌های شورشیان احتمالاً دمشق را به ایران و حزب‌الله نزدیک‌تر خواهد کرد، از این رو – حداقل فعلاً – هرگونه راهی که رهبری سوریه ممکن بود برای فاصله گرفتن از محور ایران داشته باشد را مسدود خواهد کرد. از زمان بازگشت سوریه به اتحادیه عرب در می ۲۰۲۳، دمشق به بهبود روابط دیپلماتیک و بررسی همکاری‌های اقتصادی به ویژه با امارات متحده عربی پرداخته است، اگرچه نتایج این مذاکرات هنوز باید دید. کشورهای عربی خلیج فارس مشوق‌های اقتصادی ارائه کرده‌اند – که ممکن است نیاز به دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه سوریه داشته باشد – اما آن‌ها می‌خواهند ببینند دمشق نفوذ ایران را محدود می‌کند. اکنون با توجه به رویدادها، این احتمال غیرواقعی به نظر می‌رسد. در هر صورت، سوریه حتی پیش از این حمله اخیر نشانه‌ای از سازش نشان نداده بود. میزان هرگونه تلاش جدید دولت برای تقویت هم‌پیمانی با ایران بستگی به این خواهد داشت که آیا نیروهای طرفدار دولت می‌توانند سریعاً پیشروی شورشیان را متوقف کنند یا خیر. اگر دولت با حمایت روسیه در این امر موفق شود، ممکن است از وابستگی بیشتر به تهران جلوگیری کند. همان‌طور که در سال ۲۰۱۵، زمانی که جنگ سوریه به نفع دولت تغییر کرد، حمایت روسیه می‌تواند تغییر دهنده بازی باشد. گرچه روسیه چندین حمله هوایی در جریان حمله شورشیان انجام داده است، اما دخالت آن تاکنون کمتر از پیش از جنگ اوکراین به نظر می‌رسد. برای جبران کاهش حمایت هوایی روسیه، دولت در حال شلیک موشک‌های تاکتیکی به پست‌های فرماندهی HTS و گره‌های لجستیکی بوده است، اما نتایج کمی داشته است. اگر روسیه درگیری خود را افزایش دهد، می‌تواند سرعت، توقف یا حتی معکوس کردن پیشروی‌های شورشیان را ممکن سازد. انتظار می‌رود تجهیزات اضافی روسی به زودی وارد شوند. پروازهای غیرنظامی از پایگاه هوایی روسیه در حمیمیم به دمشق منحرف می‌شوند تا فضایی برای ترافیک بیشتر نظامی فراهم شود. علاوه بر بمباران خطوط مقدم، روسیه احتمالاً قصد دارد مناطق تحت کنترل شورشیان را با هدف قرار دادن سایت‌های غیرنظامی بی‌ثبات کند و آن‌ها را بسیار سخت‌تر برای حکومت کند، همچنین باعث تلفات غیرنظامی و جابجایی جمعیت مجدد خواهد شد.

در همین حال، ممکن است جنگ بین شورشیان و نیروهای تحت رهبری کردها نیز تشدید شود. واحدهای حفاظت مردمی (YPG) – ستون فقرات SDF که با حزب کارگران کردستان (PKK) در ترکیه مرتبط است – سال‌هاست جیب‌های حلب و حومه‌اش را کنترل کرده‌اند. یکی از نقاط داغ تل رفعت، شهری در شمال حلب است. YPG آن را در ۲۰۱۶ از نیروهای شورشی تصرف کرده و از آن به عنوان محلی برای حمله به نیروهای ترکیه‌ای استفاده کرده است. گزارشات رسانه‌ها در ۱ دسامبر اعلام کردند که شورشیان حمایت‌شده توسط آنکارا YPG را از تل رفعت رانده‌اند. دیگری شیخ مقصود، محله‌ای در حلب با جمعیت قابل توجهی کرد است. (HTS در بیانیه‌ای به SDF عبور امن از حلب را پیشنهاد داده و قول داده به غیرنظامیان کرد شهر آسیب نرساند؛ توافقات استراتژیک بین HTS و SDF نیز دور از انتظار نیست.) بعلاوه، بسیاری از موارد به توانایی شورشیان در اداره مؤثر مناطقی که تازه تسخیر کرده‌اند بستگی خواهد داشت، فرض بر این که آن‌ها مناطق را حفظ کنند – به ویژه از آنجایی که حلب جمعیتی بزرگتر و متنوع‌تر از دیگر مناطق تحت کنترل آن‌ها دارد. HTS سال‌ها پیش نهادی برای حکومت در ادلب به نام دولت نجات سوریه تأسیس کرد؛ این یک رقیب برای دولت موقت سوریه است که مناطق دیگری که تحت کنترل مخالفان هستند را با همکاری ترکیه اداره می‌کند. به عنوان نیروی پیشرو در حمله، HTS می‌تواند فرمولی در حلب ایجاد کند که دیگر شخصیت‌های سیاسی و جامعه مدنی را دربر گیرد. رهبران ارشد HTS به گروه بحران اعلام کردند که گروه در حال بررسی انتصاب چنین بدنه‌ای جدا از ترتیبات حکومتی در ادلب است. این ممکن است حکومت آن را هم برای جمعیت محلی و هم برای قدرت‌های خارجی که HTS را در فاصله نگه داشته‌اند، جذاب‌تر کند. این می‌تواند از عواقب برچسب تروریستی HTS بکاهد، به کمک خارجی اجازه ورود دهد و بازگشت آوارگان داخلی را تسهیل کند. دولت نجات از سازمان‌های غیر دولتی مستقر در ادلب، از جمله سازمان‌های بین‌المللی، خواسته است که به حلب منتقل شوند و وزارت توسعه و امور انسانی آن برنامه‌هایی را برای افتتاح دفتر در شهر در ۲ دسامبر اعلام کرده است. گزارش شده که همچنین نقاط بازرسی در شهر ایجاد کرده و برق را بازگردانده‌اند. این گروه بر تعهد خود به حفظ کنسولگری‌های خارجی و حفاظت از اقلیت‌های مذهبی نیز تأکید کرده است. با این‌حال، تاریخچه و ریشه‌های ایدئولوژیک HTS به معنای آن است که با مشکلات بسیاری از نگرانی‌های سوری‌ها برای زندگی تحت حکومت آن و نتایج آن برای آزادی‌های شخصی و مذهبی آن‌ها مقابله خواهد کرد.

تأثیر این رویدادها برای بازیگران مختلف چیست؟

برای دولت سوریه، از دست دادن حلب به شورشیان ضربه‌ای بزرگ است. حلب تنها یک شهر بزرگ نیست؛ بلکه نماد پیروزی دولت در جنگ داخلی است، با بازپس‌گیری آن در سال ۲۰۱۶ که به‌عنوان یک پیروزی بزرگ برای دمشق و متحدانش عمل کرد. از دست دادن آن اکنون آن روایت را برهم می‌زند: دولت اکنون دشوارتر خواهد توانست که خود را به‌عنوان قادر به حفظ قلب سوریه بدون تکیه بسیار بر حمایت خارجی معرفی کند. برعکس، سقوط سریع حلب ادراکات مبنی بر اینکه بقای حکومت به حمایت ایران و روسیه وابسته است را تقویت می‌کند. با این شکست، دمشق ممکن است اعتبار خود را در بین کشورهایی که به دنبال عادی‌سازی روابط هستند از دست بدهد، مانند دولت‌های عربی خلیج فارس. با این حال، ممکن است نتیجه معکوس رخ دهد: امارات متحده عربی و اردن، که از احتمال در دست گرفتن قدرت توسط اسلام‌گراها در سوریه بیم دارند، از دولت حمایت کرده‌اند. تاکنون، رویدادها به‌جای کاهش انگیزه آن‌ها برای ایجاد ارتباط دوباره با دمشق، آن را تقویت کرده‌اند. برای HTS، موفقیت نظامی نیز روایت موجود را تغییر می‌دهد. دیگر نیرویی که در گوشه‌ای از سوریه پنهان شده و عمدتاً از سوی جهان خارج نادیده گرفته شده نیست. این واقعیت که HTS – که به‌عنوان یک سازمان تروریستی توسط سازمان ملل متحد، ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و ترکیه شناخته شده بود – بر ادلب و مناطق اطراف آن حکومت می‌کرده در خارج از کشورها چندان جنجال برانگیز نبوده است. اکنون این امر می‌تواند تغییر کند و HTS با چالشی واقعی روبه‌رو خواهد شد. حکومت آن در حلب نمی‌تواند تصویر آینه‌ای از چگونگی حکومت آن در ادلب باشد، با توجه به اندازه حلب و تنوع جمعیت آن. سوری‌ها با دقت مشاهده خواهند کرد. آیا هرج و مرج خواهد بود؟ آیا HTS می‌تواند دیگر گروه‌ها و اقلیت‌ها را بیشتر دربرگیرد؟ اگر شکست بخورد، به شدت مورد قضاوت قرار می‌گیرد. اگر موفق شود، کشورهای دیگر، از جمله در اروپا، ممکن است فشار را برای معامله مستقیم با HTS احساس کنند. برای روسیه، سوریه داستان موفقیت بوده است، نشانه‌ای از توانایی آن در تاثیرگذاری بر رویدادها در خاورمیانه. مسکو از سال ۲۰۱۵ زمان و تلاش زیادی را در سوریه سرمایه‌گذاری کرده است و بنابراین هرچه می‌تواند انجام خواهد داد تا از فروپاشی دولت جلوگیری کند. در میانه جنگ اوکراین، شکست در سوریه یا حتی گسترش بزرگتر دست‌آوردهای شورشیان برای اعتبار کرملین ضربه‌ای خواهد بود و پیروزی‌ای برای دشمنان آن. لذا این حمله جنگ جدیدی برای روسیه گشوده است که نیازمند سلاح‌ها و منابع بیشتری خواهد بود. اما جنگ اوکراین هرگونه حرکت برای تامین مجدد از دریا را پیچیده می‌کند، همان‌طور که ترکیه مانع عبور کشتی‌های جنگی روسی از بوسفور و داردانل (بر اساس ماده ۱۹ معاهده مونتره، که تصریح می‌کند در زمان جنگ که ترکیه دخیل نیست، کشتی‌های جنگی اطراف دشمن ممنوع از استفاده از این کانال‌های دریایی هستند مگر در هنگام بازگشت به پایگاه) است. مسکو و آنکارا می‌توانند به تنش‌های تند برسند. اگر، همان‌طور که رسانه‌های روسی نشان می‌دهند، روسیه نتیجه‌گیری کند که ترکیه از تلاش‌ها برای قرار دادن دولت در دمشق در وضعیت ضعیف حمایت می‌کند، ممکن است به دنبال ضربه زدن عمیق در مناطق تحت کنترل شورشیان برای به‌بار آوردن امواج جدیدی از پناهندگان به سوی مرز ترکیه باشد. از سوی دیگر، ترکیه، از ترس چنین سناریویی، ظاهراً شورشیان را، از جمله HTS، تحت فشار قرار داده تا حمله‌ای را آغاز نکنند، تا حد زیادی به این دلیل که از ضربات تلافی‌جویانه حمایت‌شده توسط روسیه می‌ترسید که می‌تواند صدها هزار سوری را به سوی مرز ترکیه هدایت کند. مقامات ترک می‌گویند HTS به آنکارا اعلام کرده که به افزایش حملات توسط نیروهای دولتی در ادلب پاسخ خواهد داد. همچنین می‌گویند آنکارا مسأله را با روسیه و ایران مطرح کرده است. با این حال، هیچ‌کدام از آن‌ها تمایلی به مهار نیروهای دولتی نداشتند. با این وجود، اگر آنکارا می‌دانست که حمله شورشیان ممکن است برروی کارت‌ها باشد، به نظر نمی‌رسد که تبلیغی در مورد راه‌اندازی جنگ تبلیغی داشته باشد و بازهم احتمالاً نمی‌توانست انتظار چنین دست‌آوردهای سریع مخالفان را داشته باشد؛ در واقع، حتی رهبری HTS احتمالاً چنین عقب‌نشینی سریع توسط نیروهای دولتی را پیش‌بینی نکرده بود.

آنکارا اکنون ممکن است احساس کند که اسد ممکن است تمایل بیشتری به مذاکره با مخالفان برای دستیابی به یک راه‌حل پایدار برای معضل سوریه داشته باشد.

در عین حال، ترکیه می‌تواند از حمله شورشیان بهره‌مند شود. گسترش منطقه تحت کنترل آن‌ها حوزه نفوذ آنکارا را به‌علت کاهش حوزه نفوذ یک حکومت اسد حمایت‌شده توسط مسکو و تهران بیشتر و بیشتر خواهد کرد، که با آن رقابت بر سر نفوذ منطقه‌ای دارد. بعلاوه، آنکارا ممکن است امیدوار باشد که کنترل گسترده‌تر شورشیان بر شمال بتواند فرصت‌هایی برای ارسال مجدد پناهندگان سوری که در حال حاضر در ترکیه هستند باز کند. مهمتر از آن، مذاکرات روابط نزدیک سوریه و ترکیه متوقف شده‌اند. آنکارا ممکن است الآن احساس کند که اسد ممکن است متمایل‌تر به مذاکره با مخالفان برای یک راه‌حل پایدار برای معضل سوریه باشد. SDF/YPG دلایل نگرانی دارد، زیرا ترکیه و شورشیان حمایت‌شده توسط ترکیه – و تا حد کمتری HTS – این گروه را هم‌راستا با دمشق می‌دانند. آنکارا شواهدی را از روزهای اخیر و از شروع جنگ داخلی ارائه می‌دهد که نیروهای دولتی با YPG توافق کرده‌اند که مناطقی را اشغال کنند که به علت نیاز به استقرار جاهای دیگر آن‌ها را تخلیه کرده‌اند. توافق همواره این بوده که YPG یک قیم موقت خواهد بود؛ مقامات در دمشق به‌طور کامل مخالف هرگونه ایده‌ای از خودمختاری کردها هستند. ترکیه – با همکاری SNA – ممکن است فرصتی را ببیند که YPG را از مناطقی که در شمال سوریه در اختیار دارد بازگشته و آن‌ها را براساس دیدگاه خود به‌عنوان بخشی از PKK که به‌عنوان یک سازمان تروریستی طبقه‌بندی کرده، تهتان به‌زیر بکشاند. در تهران، رویدادها در سوریه باعث نگرانی‌های جدی شده‌اند. در گفت‌وگو با همتای سوری‌اش در حالی که نیروهای شورشی در حلب پیشروی کردند (که منجر به کشته‌شدن یک ژنرال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد)، عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران حمله را به‌عنوان بخشی از نقشه ایالات متحده و اسرائیل قاب‌بندی کرد. او برای همپیمانی که برای بقای آن ایران خون و گنجینه زیادی را صرف کرده، حمایت تهران را وعده داد. جمهوری اسلامی علاقمند است نه‌تنها حکومت اسد را که یکی از معدود متحدین‌اش است حفظ کند، بلکه برای حفظ مسیری جهت انتقال کمک نظامی به حزب‌الله، که نیازش به آن کمک ضروری‌تر شده، نیز است. اگر کنترل دمشق شروع به لغزش در جاهای فراتر از حلب کند و دستاوردهای شورشیان به دست‌یابی به محموله‌های تسلیحاتی ایران به حزب‌الله که اسرائیل قبلاً به‌طور مکرر به آن‌ها حمله کرده، قطع کند، تهران احتمالاً احساس خواهد کرد که باید وارد شکاف شود. با این وجود، در زمانی که آسیب‌پذیری‌هایش در چندین جبهه از جمله در خانه آشکار شده و از دست دادن چندین فرمانده سپاه پاسداران در منطقه، تهران باید با این سؤال روبه‌رو شود که چگونه و آیا باید از سقوط یک همپیمان محوری در راهبرد “دفاع پیشروی” خود در جبهه‌ای که تا چندی پیش مطلوب به نظر می‌رسید، جلوگیری کند. برای حزب‌الله، تأثیرات حمله فعلاً محدود به نظر می‌رسد. گروه بر جنگ خود با اسرائیل متمرکز است و قبلاً بیشتر جنگجویان خود را از شمال‌غربی سوریه خارج کرده‌است. اما اگر شورشیان سوری در حما بیشتر پیشروی کنند، مسیرهای لجستیکی گروه ممکن است تحت تهدید قرار گیرند و به عملیات آن‌ها در درازمدت چالش وارد کند. آن تلاش خواهد کرد تا در همکاری نزدیک با ایران وضعیت را معکوس کند.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=15118

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است