امروز: چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

تغییر سیاست‌های خلیج فارس در واکنش به سوریه‌ی «جدید»

در دسامبر 2024، با سرنگونی رژیم اسد توسط شبه‌نظامیان، جنگ داخلی سوریه پایان یافت و هیئت تحریر الشام (HTS) نقش مهمی در این تغییر داشت. این تحول باعث واکنش‌های مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی شد. ترکیه با حکومت جدید همکاری می‌کند و به دنبال نقشی گسترده‌تر در بازسازی سوریه است. کشورهای خلیج فارس، به ویژه قطر، عربستان و امارات، به تغییرات جدید پاسخ داده و همکاری با دولت جدید را پذیرفته‌اند، با تأکید بر کاهش نفوذ ایران در منطقه. بازیگران بین‌المللی مانند آمریکا و اتحادیه اروپا نیز برای ایجاد یک دولت فراگیر و پایدار در سوریه تلاش می‌کنند. وضعیت سوریه همچنان پیچیده است و نیازمند حمایت‌های گسترده برای رسیدن به ثبات و امنیت است.

در تاریخ ۸ دسامبر ۲۰۲۴، شبه‌نظامیان مسلح، دیکتاتوری خشونت‌بار خانواده اسد را سرنگون کردند و به جنگ داخلی نزدیک به چهارده‌ساله سوریه پایان دادند. در مارس ۲۰۱۱، اعتراضات طرفدار دموکراسی در شهر درعا آغاز شد. رژیم بشار اسد از روش‌های خشونت‌آمیز برای سرکوب نارضایتی‌ها استفاده کرد، استراتژی که در نهایت موجب گسترش درگیری‌های مسلحانه در سراسر کشور شد. با شکستن سوریه به مناطق جنگی مختلف، مجموعه‌ای از شبه‌نظامیان و گروه‌های شورشی ظهور کردند.

حیات تحریر الشام (HTS) —یکی از شبه‌نظامیان شورشی که پیش‌تر با گروه‌های تروریستی القاعده و داعش وابسته بود و به ایدئولوژی سلفی-جهادی باور داشت—رهبری کارزار موفقیت‌آمیز دوهفته‌ای برای سرنگونی اسد را بر عهده داشت. شادمانی بسیاری در سوریه و احساس آرامش در زمینه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در بعضی نقاط به احتیاط برخورد کرده است. در کشور چند مذهبی و چند قومیتی سوریه، تنش‌ها امری رایج بوده است. یادآوری زودهنگام این موضوع در ۲۴ دسامبر لحظ زمانی اتفاق افتاد که اعتراضاتی به خاطر ادعای آتش زدن درخت کریسمس توسط جنگجویان خارجی در شهر سقلبیه، شهری در غرب سوریه، برپا شد. همچنین، درگیری‌های پراکنده‌ای بین جنگجویان HTS و وفاداران به رژیم اسد در چندین مکان گزارش شد. از سوی دیگر، نفوذ نظامی نیروهای اسرائیلی در جنوب و نیروهای ترکیه در شمال، سطح ناپایداری و تهدیدات تجزیه سرزمینی را در هفته‌های اول پس از فروپاشی رژیم قدیم افزایش داد.

بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی نگرانی خود را از احتمال تسلیم شدن دمشق به ناپایداری و خشونت، که در نهایت می‌تواند به یک درگیری خشونت‌آمیز دیگری منجر شود، ابراز می‌کنند. با توجه به ترتیبات امنیتی پیچیده‌ای که بارها و بارها شکست خورده است، خاورمیانه درباره آینده «جدید» سوریه نگران است؛ نگرانی ظاهراً ازعدم اتفاق‌نظر بر سر راه حل صحیح برای پیشبرد این کشور ناشی شده است. از سوی خود، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، هرچند که مدت‌ها با خیزش‌های مردمی و تغییر رژیم‌ها مخالف بودند، در سوریه مسیر خود را تغییر داده و همراه با قطر به استقبال رهبری و واقعیت‌های جدید قدرت در سوریه می‌روند.

صحنه سیاسی داخلی سوریه
پرسش درباره ترکیب‌کنندگان صحنه سیاسی داخلی سوریه برای روشن شدن امری ضروری است. سازمان اصلی که در لنز منطقه‌ای و جهانی، قبل و بعد از سقوط رژیم اسد در مرکز توجه بود، حیات تحریر الشام بود که تحت رهبری احمد الشراء (که قبلا به نام ابو محمد الجولانی شناخته می‌شد) قرار دارد. در سال ۲۰۱۶، HTS روابط خود را با القاعده و داعش قطع کرده و تمرکز خود را به مقابله با اسد معطوف کرد. پس از تحکیم قدرت در شمال سوریه در سال ۲۰۱۷، نیروهای HTS کمتر به صورت شورشی‌های گوریل عمل کردند و بیشتر شبیه یک نیروی پلیس شدند و عملیاتی بر علیه داعش و دیگران انجام دادند. با این حال، گزارش‌ها حاکی از نقض حقوق بشر به دست HTS در ادلب بوده است، به‌ویژه در مورد شکنجه در زندان‌های تحت اداره HTS. بعد از امضای آتش‌بس توسط روسیه و ترکیه در سال ۲۰۲۰ برای پایان دادن به درگیری‌ها میان گروه‌هایی که به ترتیب به آن‌ها پشتیبانی می‌کردند، HTS توانست از صلح نسبی برای ایجاد ساختارهای حکومتی قوی‌تر برای منطقه تحت کنترل خود در ادلب استفاده کند. از سال ۲۰۲۴، منطقه تحت کنترل HTS با محمد البشیر به عنوان نخست‌وزیر اداره می‌شود. امروز، نقش گروه به شکلی عمیق در حال تغییر است.

در کنار HTS، چندین شبه‌نظامی دیگر نیز در حمله نهایی برای برکناری اس۳۵۵۷در ۸ دسامبر ۲۰۲۴، شبه‌نظامیان مسلح دیکتاتوری بی‌رحمانه خانواده اسد را سرنگون کردند و به جنگ داخلی نزدیک به چهارده‌ساله در سوریه پایان دادند. در مارس ۲۰۱۱، اعتراضات حامی دموکراسی در شهر درعا آغاز شد. رژیم بشار اسد از روش‌های خشونت‌آمیز برای سرکوب این مخالفت‌ها استفاده کرد، راهبردی که در نهایت موجب تشدید درگیری‌ها شد و درگیری‌های مسلحانه را در سرتاسر کشور گسترش داد. با قطعه‌قطعه شدن سوریه به مناطق در حال جنگ، مجموعه‌ای از شبه‌نظامیان و گروه‌های شورشی شکل گرفت.

هیئت تحریر الشام (HTS) — یکی از شبه‌نظامیان شورشی که قبلاً با گروه‌های تروریستی القاعده و دولت اسلامی مرتبط بود و به ایدئولوژی سلفی-جهادی وفادار بود — رهبری کمپین موفقیت‌آمیز دو هفته‌ای برای برکناری اسد را بر عهده داشت. شادی بسیاری در سوریه و احساس راحتی در زمینه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی با تردید در جاهای دیگر مواجه شده است. در دولت قومی و مذهبی چندگانه سوریه، تنش معمول بوده است. یک یادآوری زودهنگام در ۲۴ دسامبر رخ داد، زمانی که اعتراضاتی به وقوع پیوست و جنگجویان خارجی ادعا شد که در شهر سقیلبیه در غرب سوریه، یک درخت کریسمس را به آتش کشیدند. درگیری‌های پراکنده بین مبارزان HTS و وفاداران به رژیم اسد نیز در چندین مکان گزارش شد. از سوی دیگر، تهاجم نظامی نیروهای اسرائیلی در جنوب و نیروهای ترکیه‌ای در شمال سطح ناپایداری و تهدید به فروپاشی ارضی را در هفته‌های اول پس از فروپاشی رژیم قدیم افزایش داد.

بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی ابراز نگرانی کرده‌اند که دمشق ممکن است به ناپایداری و خشونت دچار شود و در نهایت به یک درگیری خشونت‌آمیز دیگر منجر شود. با یک ترتیب امنیتی پیچیده که بارها و بارها ناکام مانده است، خاورمیانه نگران آینده «سوریه جدید» است، نگرانی‌ای که با فقدان توافق در مورد مسیر درست پیش رو تقویت شده است. از طرف خود، عربستان سعودی و امارات متحده عربی که مدت‌ها مخالفت با قیام‌های مردمی و تغییرات رژیم بوده‌اند، در سوریه تغییر مسیر داده و در کنار قطر، رهبری و واقعیت‌های قدرت جدید در سوریه را پذیرفته‌اند.

صحنه داخلی سوریه
سؤال درباره اینکه چه کسانی صحنه سیاسی داخلی سوریه را تشکیل می‌دهند برای روشن شدن ضرورت دارد. سازمان اصلی در لنز منطقه‌ای و جهانی، قبل و بعد از سقوط رژیم اسد، هیئت تحریر الشام است که توسط احمد الشراء که قبلاً با نام ابو محمد الجولانی شناخته می‌شد، رهبری می‌شود. در سال ۲۰۱۶، HTS روابط خود را با القاعده و دولت اسلامی قطع کرد و توجه خود را به طور کامل به مبارزه با اسد معطوف کرد. پس از تثبیت قدرت در شمال سوریه در سال ۲۰۱۷، نیروهای HTS کمتر به صورت شورشیان چریکی و بیشتر به یک نیروی پلیسی عمل می‌کردند، و عملیات‌هایی علیه دولت اسلامی و دیگران انجام می‌دادند. با این حال، گزارش‌ها حاکی از نقض حقوق بشر به دست HTS در ادلب است، به ویژه در رابطه با شکنجه در زندان‌های تحت اداره HTS. پس از اینکه روسیه و ترکیه در سال ۲۰۲۰ برای پایان دادن به مبارزات میان گروه‌هایی که به ترتیب در سوریه حمایت می‌کردند، آتش‌بس امضا کردند، HTS توانست از صلح نسبتاً نسبی برای ایجاد ساختارهای حکومتی قوی‌تر در منطقه تحت کنترل خود در ادلب بهره ببرد. از سال ۲۰۲۴، منطقه تحت کنترل HTS تحت رهبری محمد البشیر به عنوان نخست وزیر بوده است. امروز، نقش این گروه به اشکال عمیقی در حال تغییر است.

در کنار HTS، چندین شبه‌نظامی دیگر نیز در حمله نهایی برای اخراج اسد مشارکت داشتند. مهم‌ترین شبه‌نظامیان در این تلاش نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)، ارتش ملی سوریه (SNA) و شبه‌نظامیان دروزی بودند. SDF یک گروه کردی است که توسط ایالات متحده در مبارزه با دولت اسلامی حمایت می‌شود. آن‌ها یکی از جنبه‌های مجموعه شبه‌نظامیان کردی هستند که به منظور برکناری اسد، بالاخره در طی این حمله با هم همکاری کردند. SNA یک گروه مسلح مخالف تحت حمایت ترکیه است که به نمایندگی از دولت موقت سوریه کار می‌کرد، که در طول جنگ داخلی توسط گروه‌های مخالف تشکیل شد. متشکل از شبه‌نظامیان کوچکتری که به شدت با ترکیه هماهنگ هستند، SNA به خاطر سوءاستفاده‌هایی که به جمعیت بومی کردنشین سوریه وارد کرده، بدنام است. شبه‌نظامیان دروزی اخیراً تحت عنوان اتاق عملیات جنوبی ظهور کرده‌اند. در هماهنگی با دیگر شبه‌نظامیان، حمله‌ای را در اوایل دسامبر در درعا آغاز کردند. قابل ذکر است که دولت اسلامی که در کمپین نظامی برای براندازی اسد مشارکت نکرد، از زمان از دست دادن اراضی تحت کنترل خود در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ در عراق و سوریه در سایه‌های سوریه فعالیت کرده و پس از خروج اسد فعال بوده است.

با کنترل گروه‌های مختلف بر مناطق مختلف، اداره فعلی سوریه به شدت نابرابر است. HTS به تدریج از یک شبه‌نظامی که برای هدفی مبارزه می‌کرد به یک نهاد حاکم تبدیل شده است. وقتی حلب را تسخیر کرد، به عنوان مثال، بلافاصله شروع به ارائه خدمات دولتی کرد و حتی حقوق‌های معوقه کارمندان دولت را پرداخت. ادارات دولتی در حلب به سرعت با رهبری جدید همکاری کرده و کارمندان را به کار بازگردانده‌اند که این روند در سراسر کشور در حال گسترش است.

در دمشق، فرودگاه در اوایل ژانویه ۲۰۲۵ بازگشایی شد و خبرگزاری دولتی شروع به تولید برنامه‌های تلویزیونی کرد که در میان سایر موارد، نرخ‌های مبادله بانک مرکزی را نشان می‌دهند و نشان از ازسرگیری خدمات عادی دولتی دارند. الشراء در ۱۷ دسامبر در کانال تلگرام HTS اعلام کرد که همه گروه‌های مسلح مخالف — از جمله شبه‌نظامیان کردی و دروزی — منحل خواهند شد و مبارزان تحت اختیار وزارت دفاع قرار خواهند گرفت، به این معنی که بخش دفاعی قبلی اما با گروهی جدید ادغام شده از مبارزان ادامه خواهد یافت.

خارج از شهرهای اصلی، تصویر متفاوت است، زیرا بازیگران محلی برای ایجاد نظم در میان انتقال نیاز است. گروه‌های مسلح با رهبران محلی در گفتگو هستند و دو طرف به دنبال هماهنگی در توسعه اشکال جدید حکمرانی و ادامه نهادهای دولتی هستند.

مروری بر واکنش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی
از نظر منطقه‌ای، مشابه وضعیت داخلی، نظرات مختلفی در مورد چگونگی برخورد با وضعیت سوریه وجود دارد. دو رویکرد وجود دارد: مداخله‌گرانه و دیپلماتیک. ترکیه، اسرائیل و ایران رویکرد مداخله‌گرانه از خود نشان داده‌اند.

اسرائیل، شاید به وضوح‌ترین شکل ممکن، رویکردی بسیار مداخله‌گرانه را نمایش می‌دهد. بین ۸ تا ۱۱ دسامبر، اسرائیل بیش از ۴۰۰ بار به سوریه حمله کرد و به منطقه غیرنظامی‌سازی شده بین دو کشور تجاوز و آن را اشغال کرد. حملات اسرائیل حداقل ۸۰ درصد از قابلیت‌های نظامی سوریه را نابود کرده است. برای تقویت قدرت اسرائیل در منطقه مورد مناقشه، نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو در ۱۵ دسامبر متعهد شد که جمعیت اسرائیلی در بلندی‌های جولان اشغالی را دو برابر کند.

ایران در تلاش است روابط خود را با بازیگران مختلف در کشور تحکیم بخشد، زیرا هم‌پیمان اصلی خود در سوریه، اسد، را از دست داده است. بلافاصله پس از خروج اسد، ایران به مقامات HTS مراجعه کرد به امید حفظ روابط قوی با دولت سوریه. با این حال، تلاش‌های تهران توسط حاکمان جدید دمشق رد شده‌اند که حتی تا جایی پیش رفته‌اند که سفر ایرانیان به سوریه را ممنوع کرده‌اند. محور مقاومت ایران به شدت تضعیف شده، از زمان حملات ۷ اکتبر توسط حماس به اسرائیل و جنگ متعاقب آن در غزه؛ از دست دادن رژیم هم‌پیمان تهران در سوریه دامنه و توانایی آن برای تسلیح مجدد هم‌پیمانش در لبنان، حزب‌الله، را حتی بیشتر کاهش داده است. ایران متعهد شده به مشارکت در هر آینده‌ای از سوریه ادامه دهد، با وزارت امور خارجه‌اش بیانیه‌ای صادر کرد: «ما هیچ تلاشی را برای کمک به برقراری امنیت و ثبات در سوریه صرف نظر نمی‌کنیم، و برای این منظور، به مشاوره با همه طرف‌های تأثیرگذار، به ویژه در منطقه، ادامه خواهیم داد.»

برخی کشورها از دیپلماسی برای تأثیرگذاری بر وضعیت سوریه استفاده می‌کنند. اردن در تاریخ ۱۴ دسامبر میزبان نشستی از اتحادیه عرب بود که شامل عربستان سعودی، عراق، لبنان، مصر، امارات متحده عربی، بحرین، و قطر بود. این نشست با صدور بیانیه مشترکی به پایان رسید که در آن هشت کشور حمایت خود را از یک گذار فراگیر به رهبری سوریه اعلام کردند.

هیچ کشوری به اندازه ترکیه در بازسازی سوریه پس از اسد دخیل نیست. ترکیه همواره بین همکاری با اسد و تلاش برای سرنگونی رژیم او در نوسان بوده است. در نشستی در قاهره برای بحث درباره سوریه در تاریخ ۲۰ دسامبر، رئیس‌جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، اعلام کرد که ترکیه به دولت جدید سوریه در نوشتن یک قانون اساسی فراگیر جدید کمک خواهد کرد و تأیید کرد که ترکیه در تماس با مقامات HTS بوده است. ترکیه از عملیات‌های نظامی داخلی حمایت کرده و تهدید به اعزام نیروی نظامی خود به داخل سوریه کرده است. هم‌راستایی داخلی سوریه بسیار مهم برای اهداف داخلی و بین‌المللی ترکیه است، به ویژه در زمینه مسئله کردی. ترکیه می‌خواهد شاهد غیرنظامی شدن SDF و توقف عملیات‌های نظامی جدایی‌طلبان کردی از مرز باشد.

قاهره، به نوبه خود، با آنکارا در ایجاد شرایط برای ثبات در سوریه همکاری می‌کند، که این امکان از طریق آشتی اخیر ترکیه و مصر فراهم شده است. با این حال، ترکیه پیشگام این ابتکار است زیرا مصر همچنان نسبت به پذیرش کامل یک سوریه تحت حکومت HTS دچار تردید است. با توجه به موضع قوی ضداسلام‌گرایی رئیس‌جمهور عبدالفتاح السیسی، سرنگونی اسد توسط HTS و دیگر شبه‌نظامیان نگرانی‌هایی را در مصر درباره احتمال بازگشت سیاست‌های اسلامی رادیکال در خاورمیانه برانگیخته است.

این بازیگران منطقه‌ای بالاتر از همه به دنبال ثبات در سوریه هستند. بنابراین، آن‌ها به سرعت حمایت خود را برای یک گذار مسالمت‌آمیز در سوریه جدید ارائه کرده‌اند.

بازیگران بین‌المللی مشابه با بازیگران دیپلماتیک منطقه‌ای واکنش نشان داده‌اند. درخواست‌ها برای حکمرانی فراگیر در واکنش‌های دیپلمات‌ها در سراسر جهان تأکید شده است. واکنش بین‌المللی باید در زمینه روابط سوریه پیش از خروج اسد درک شود. روسیه، ایران، و ترکیه، در میان دیگر کشورها، فرآیند آستانه همسو با سازمان ملل را در ژانویه ۲۰۱۷ با هدف کاهش درگیری در سوریه راه‌اندازی کردند. قرار بود سوریه به چهار منطقه تقسیم شود که همه آن‌ها توافق کنند به اندازه کافی برای مذاکره برای پایان جنگ داخلی آتش‌بس برقرار کنند. فرآیند آستانه برای سال‌ها طول کشید. تا سال ۲۰۲۳، سوریه برخی حرکت‌های سیاسی منطقه‌ای به دست آورده بود و قزاقستان، میزبان این مذاکرات، پیشنهاد پایان دادن به این فرآیند را مطرح کرد؛ با این حال تا ماه نوامبر ۲۰۲۴، کسانی که در آستانه دخیل بودند، نقش «رهبری» خود در «حل و فصل پایدار بحران سوریه» را تأیید کردند.

چین طی دهه گذشته نقش قابل توجهی در سوریه نداشت اما روابط نزدیکی با اسد، به ویژه در سال‌های اخیر، داشت. یک سخنگوی وزارت امور خارجه چین پس از فروپاشی رژیم اسد گفت: «آینده و سرنوشت سوریه باید توسط مردم سوریه تعیین شود و امیدواریم که همه طرف‌های ذی‌ربط بتوانند راه‌حلی سیاسی برای بازگرداندن ثبات و نظم به‌زودی بیابند.» تاکنون چین هیچ تمایلی برای دخالت جدی در بازسازی سوریه نشان نداده است.

ایالات متحده، برخلاف چین، هم‌اکنون در سوریه جدید درگیر است. در هفته‌های پس از سرنگونی اسد، ایالات متحده تعداد حملات خود به اهداف دولت اسلامی در سوریه را افزایش داده است و هدف اصلی جلوگیری از پر کردن خلاء قدرت توسط این گروه است. فراتر از مداخله نظامی، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده، با دولت موقت جدید سوریه به دیپلماسی مشغول شد و تأیید کرد که مقامات آمریکایی با HTS تماس مستقیم داشته‌اند و موافقت کردند جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای سر احمد الشراء را لغو کنند، که نشان‌دهنده تمایل ایالات متحده برای همکاری با رهبری جدید سوریه است.

گروه G۷ بیانیه‌ای منتشر کرد و خواستار دولتی فراگیر و غیرمذهبی شد و حمایت خود را از چنین حکومتی اعلام کرد، که هم‌راستایی در اهداف دیپلماتیک چندین کشور قدرتمند را نشان می‌دهد. اتحادیه اروپا به دلیل جمعیت قابل توجه پناهجویان سوری در اروپا بسیار به اتفاقات سوریه اهمیت می‌دهد. پس از سقوط اسد، چندین کشور اروپایی تعلیق درخواست‌های پناهندگی برای سوری‌ها را اعلام کردند. کایا کالاس، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، در X نوشت: «اولویت ما تضمین امنیت در منطقه است. من با همه شرکای سازنده، در سوریه و منطقه کار خواهم کرد.» اروپا برای یک سوریه پایدار امیدوار است تا اتحادیه اروپا با ورودهای قابل توجه پناهندگان سوری مواجه نشود، در حالی که مباحثات درباره پناهندگان به موضوعی سرد در اروپا تبدیل شده است.

گیر او. پدرسن، فرستاده ویژه سازمان ملل به سوریه، در ۱۰ دسامبر گفت: «نیازی نیست تکرار کنم، اما فوق‌العاده مهم است که ترتیبات باید فراگیر باشد. یعنی اطمینان از نمایندگی گسترده‌ترین طیف ممکن از سوری‌ها، جامعه سوری و احزاب سوری. و بگذارید بگویم اگر این اتفاق نیفتد، ما در معرض خطر وقوع درگیری جدید در سوریه هستیم.» کلمات او بیانگر ترسی است که همه از سوریه دارند، که بدون توافق، درگیری جدیدی به وجود خواهد آمد.

بازیگران قدرتمند خلیج فارس — قطر، عربستان سعودی، و امارات متحده عربی (UAE) — به خوبی از احتمال خشونت و بی‌ثباتی مجدد آگاه‌اند و همچنین مشتاق‌اند دامنه نفوذ ایران در همسایگی خود را کاهش دهند. واکنش‌های آن‌ها چنین حساسیتی‌ها را منعکس می‌کند.

واکنش‌های قطر، عربستان، و امارات به سوریه
فروپاشی رژیم بشار اسد و قدرت‌یابی اسلام‌گرایان در سوریه در ۸ دسامبر ۲۰۲۴ واکنش‌های برخی قابل انتظار و بسیاری‌های غیرمنتظره از سوی کشورهای عرب خلیج فارس را برانگیخت.

قطر، که از زمان بیداری عرب در سال ۲۰۱۱ یکی از قدرت‌های برجسته سیاست خارجی و حامی منطقه‌ای جنبش‌های اسلام‌گرا بوده است، به سرعت این تغییر را پذیرفت و به حاکمان جدید در دمشق وعده کمک مالی و دیپلماتیک داد. این واکنش که از کشوری صادر می‌شود که زمانی با عادی‌سازی روابط خود با اسد مخالف بود، با اولویت‌های گسترده دولت دوحه هماهنگ شده و حمایت طولانی‌مدت آن از اسلام‌گرایان را تکرار کرده است. درباره موضع قطر چیزی غیرمنتظره وجود نداشته است.

اما پذیرش مشابه تغییرات در سوریه توسط عربستان سعودی و امارات متحده عربی اتفاقی غیرمنتظره بود.

برخلاف حمایت قطر از اسلام‌گرایان پس از بیداری عرب — همان‌طور که در تایید دوحه از برکناری روسای جمهور سابق تونس و مصر، زین العابدین بن علی و حسنی مبارک، به ترتیب، نشان داده شده است، دولت‌های سعودی و امارات سیاست‌های خود را بر مبنای رد همه جامع قیام‌های مردمی و تغییرات رژیم‌هایی که به همراه داشتند، بنانهادند. هر دو ریاض و ابوظبی با دولت‌های اسلام‌گرا معارض بودند، دولت‌هایی که اعتماد نداشتند و آن‌ها را به عنوان تهدیدات جدی برای ثبات و امنیت ملی خود طبقه‌بندی می‌کردند به دلیل تمایل اسلام‌گرایان به بی‌ثبات‌سازی دولت‌های موجود و به دست گرفتن قدرت.

عربستان سعودی نیرویی نظامی خلیجی را برای سرکوب قیام الهام گرفته از شیعه در بحرین و تثبیت سلطنت موجود رهبری کرد. نه عربستان سعودی و نه امارات هرگز به دولت‌های اسلام‌گرای کوتاه مدت در تونس و مصر گرمی وارد نکردند و روابط خود را با آن‌ها عادی نکردند. تحولات داخلی که اسلام‌گرایان را از قدرت در مصر در سال ۲۰۱۳ و تونس در سال ۲۰۱۹ برکنار کرد، مثبت ارزیابی شد.

قیام سوری ۲۰۱۱ علیه رژیم بشار اسد قطر، همراه با ترکیه، در حمایت خود از گروه‌های مخالف باقی ماند.

در ماه مه ۲۰۲۳، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، همراه با سایر کشورهای عربی مانند مصر، عراق، و الجزایر، به رژیم اسد اجازه بازگشت به اتحادیه عرب را دادند. ظلم و نقض گسترده حقوق بشر که توسط رژیم علیه جمعیت غیرنظامی مرتکب شده بود، منجر به تعلیق عضویت سوریه در LAS در نوامبر ۲۰۱۱ شد. اگرچه قطر همچنان تمایلی به عادی‌سازی روابط خود با رژیم اسد نداشت، نمی‌خواست «مانعی» برای «اجماع عرب» در بازپذیری باشد. عربستان سعودی و امارات، برعکس، با اسد عادی‌سازی کردند. او در همان ماه در نشست LAS در جده با استقبال گرم مواجه شد. اسد همچنین در تابستان ۲۰۲۳ برای دیدار رسمی به ابوظبی توسط مقامات عالی‌رتبه امارات که وعده کمک‌های انسانی و مالی دادند، پذیرفته شد.

اتفاقات دسامبر ۲۰۲۴ در سوریه همه را غافلگیر کرد. دولت‌های خلیجی به سرعت پاسخ دادند. واکنش قطر، همان‌طور که قبلاً ذکر شد، مطابق با سیاست‌های قبلی دوحه نسبت به رژیم اسد، جنبش‌های اسلام‌گرا، و لحظات دیگر تغییر رژیم در جاهای دیگر بود. قطر همچنین سیاست سوریه خود را به عنوان یک مساله هماهنگی جامع با ترکیه دید و بنابراین HTS حمایت شده توسط ترکیه را تایید کرد.

در مورد عربستان سعودی و امارات پس از یک دوره اولیه کوتاه که ریاض سیگنال آمادگی خود را نسبت به حاکمان جدید در دمشق نشان داد و ابوظبی در خط با تردیدهای طولانی مدت خود درباره اسلام‌گرایان، تردید داشت، این دو دولت به سوی حذف سیاست‌های طولانی مدت ضداسلام‌گرایی خود حرکت کرده و دولت تحت رهبری HTS را پذیرفتند. نشانه‌های این سیاست جدید در هفته‌های اخیر جمع شده است. عربستان سعودی یک جلسه سوریه در ریاض برگزار کرد و وزرای خارجه از کشورهای عربی کلیدی، ترکیه، و اتحادیه اروپا را دعوت کرد. رئیس جمهور امارات، محمد بن زاید، از طریق تلفن با احمد الشراء صحبت کرد. وزیر خارجه جدید سوریه، اسعد الشیبانی، از هر دوی ریاض و ابوظبی همچنین از پایتخت‌های دیگر خلیج فارس بازدید کرد. در اجلاس سال ۲۰۲۵ مجمع جهانی اقتصاد در داووس، سوئیس، الشیبانی به «سوریه جدید» به عنوان الهام گرفته از چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان اشاره کرد. وزیر امور خارجه عربستان، فیصل بن فرحان، به تقدیر پرداخت و با اشاره به «خوش‌بینی محتاطانه» و بیان یک «فرصت بزرگ» برای رفتن سوریه به یک «جهت مثبت» سخن گفت.

درک اینکه چرا امارات و عربستان سعودی HTS را می‌پذیرند
چه انگیزه‌هایی پشت پذیرش دولت تحت رهبری HTS توسط عربستان سعودی و امارات وجود دارد؟

اول، دو کشور تغییر در سوریه را به عنوان یک فرصت بزرگ برای تضعیف نفوذ ایران در شام می‌بینند. اگرچه ریاض پس از یک میانجیگری موفقیت‌آمیز چینی روابط دیپلماتیک خود را با تهران از سر گرفت و هر دو ریاض و ابوظبی با حکومت ایران برای کاهش تنش در یمن و پایان دادن به خصومت‌ها در آنجا همکاری کردند، سیاست‌های خارجی عربستان سعودی و امارات متحده عربی از نقش مخرب ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن محتاطانه باقی ماندند. این واقعیت که عملیات‌های نظامی اسرائیل به طور قابل توجهی حماس و حزب‌الله را تضعیف کردند و در نتیجه ایران را، همراه با از دست دادن هم‌پیمان ایران، اسد، امیدی را در میان قدرت‌های خلیجی ایجاد کرده که می‌توانند به خارج کردن ایران از سوریه و بستن مسیرهای آن بین عراق و لبنان کمک کنند. در پذیرش دولت تحت رهبری HTS، سعودی‌ها و اماراتی‌ها امیدوارند که ایران هرگز دیگر نقش قوی خود را در سوریه به عهده نخواهد گرفت. دولت HTS امیدهای سعودی و اماراتی‌ها را با صدور فرمانی که قبلاً ذکر شد، تایید کرده و سفر ایرانی‌ها به سوریه را ممنوع کرده و به روابط خوب با ترکیه و کشورهای خلیج به عنوان استراتژیک‌ترین انتخاب خود پرداخته است.

دوم، ابوظبی و ریاض از درس‌های ارزشمندی از اشتباهات گذشته خود در زمان‌های بی‌ثبات در عراق و یمن استفاده کرده‌اند که راهنمای مداخله آن‌ها در سوریه پس از اسد است. در عراق، عربستان سعودی و امارات پس از سرنگون شدن صدام حسین در سال ۲۰۰۳ تصمیم گرفتند وارد نشوند، که به این معنا بود که تنها آمریکایی‌ها و ایرانی‌ها در سیاست‌های عراقی نفوذ یافتند. در یمن، اماراتی‌ها و سعودی‌ها تا زمانی بین ۲۰۱۲ و ۲۰۱۵ سیاست نادیده‌گیری مناقشه را دنبال کردند تا زمانی که حرکت حوثی‌های تامین‌شده و مسلح توسط ایران، شمال یمن را تصرف کرد و علیه گروه‌های دیگر به جنگ پرداخت. ریاض و ابوظبی به رهبری یک ائتلاف عربی برای اخراج حوثی‌ها عجله داشتند. این دو کشور درگیر جنگی شدند که به فراسوی مرزهای یمن گسترش یافت. عربستان سعودی و امارات مجبور شدند به دلیل تردید اولیه خود درگیر شوند، یک قیمت سیاسی و امنیتی بالا بپردازند. در سوریه، رهبران خلیجی به دنبال نقش فعال‌تری در پیش از درگیری‌های منطقه‌ای گذشته هستند.

سوم، سوریه در هسته تغییرات ژئو استراتژیک پس از جنگ غزه در خاورمیانه قرار دارد. تاثیر اسرائیل فراتر از قلمرو خود و مناطق فلسطینی اشغالی گسترش یافته، در حالی که نفوذ ایران کاسته شده است، و یک جعبه پاندورا از سیاست‌های مشاجره‌برانگیز و سوالات حاکمیتی را در کشورهای شام، عراق، سوریه و لبنان باز کرده است. نزدیکی جغرافیایی شام به خلیج فارس ضرورت دیپلماسی و تعامل فعال سعودی و اماراتی با ساختار قدرت و نفوذ جدید در شام را می‌طلبد، در تلاشی برای جلوگیری از سیاست‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل و آرزوهای نئو عثمانی ترکیه برای یک نقش هژمونیک در خاورمیانه. هر دو ریاض و ابوظبی همچنین می‌خواهند احتمال گروه‌بندی مجدد ایران و شبکه‌های آن و بازگشت به سوریه به عنوان حامی را رد کنند.

چهارم، مشارکت عربستان و امارات با سوریه در زمانی صورت گرفته است که این دو کشور تلاش می‌کنند در منطقه قاطع‌تر باشند. هر دو کشور به اولویت‌بندی مشارکت در همه عرصه‌های منطقه‌ای بدون تردید پرداخته‌اند و به دنبال حفظ منافع خود در خاورمیانه‌ای هستند که با جنگ و بی‌ثباتی مشخص شده است. این سیاست خارجی قاطع، که در غزه، لبنان و همچنین در سوریه آشکار است، می‌تواند همچنین عربستان سعودی و امارات را در مسائل امنیتی منطقه‌ای برجسته‌تر و برای قدرت‌های بزرگ مرتبط‌تر کند که علاقه‌مند به تثبیت خاورمیانه با همکاری بازیگران منطقه‌ای هستند.

آینده سوریه چیست؟
سوریه با یا بدون حمایت خلیج فارس، راهی طولانی برای ثبات و موفقیت پیش رو دارد. دهه‌ها استبداد بی‌رحمانه، جابجایی گسترده، بحران‌های انسانی و مداخلات نظامی خارجی کشور را در موقعیتی بسیار شکننده قرار داده است. خطرات منازعات قومی و مذهبی و همچنین تجزیه ارضی همچنان قریب‌الوقوع هستند. می‌توان امیدوار بود که با حمایت‌های جدی از سوی قطر، ترکیه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی و همچنین حمایت‌های گسترده منطقه‌ای و بین‌المللی از یک دولت سوریه پایدار و فراگیر، دمشق بتواند به انتهای تونل نوری دست یابد.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=15560

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است