نویسنده: عمر اوزکیزیلجیک
در یک اتفاق غیرمنتظره، خطوط دفاعی رژیم بشار اسد که مورد حمایت ایران و روسیه بودند، در شمال سوریه فروپاشیدند. این موضوع به شورشیان سوری اجازه داد وارد شهر حلب، که قلب اقتصادی کشور است، شوند و پس از آن وارد شهر حما شوند. ائتلاف شورشیان که شامل هیئت تحریر الشام (HTS) و ارتش ملی سوریه (SNA) میشود، از سال ۲۰۲۰ به بعد، بهطور قابل توجهی دینامیکهای درگیری در سوریه را تغییر داده است. نقش دقیق ترکیه در این وضعیت هنوز موضوع گمانهزنیها است. با این حال، یک چیز مشخص است: اگر چه ترکیه بهصورت مستقیم در این حمله دخالت نداشته است، اما چراغ سبز آن به این حمله بر اساس منافع اصلیاش در سوریه صورت گرفته است. در نتیجه، ترکیه اکنون خود را بهعنوان تأثیرگذارترین بازیگر خارجی در این کشور قرار داده است.
حمله شورشیان بسیاری را غافلگیر کرد، اما تحلیلگرانی که با وضعیت سوریه آشنا بودند، میدانستند شورشیان آماده بودند آن را اواسط اکتبر آغاز کنند. در آن زمان، ترکیه این حمله را رد کرد، زیرا آنکارا بر تلاشهای دیپلماتیک خود برای مذاکره با دمشق متمرکز بود. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، چندین بار به اسد پیشنهاد مذاکره داد و آمادگی ترکیه را برای گفتگو نشان داد.
اما مذاکرات پیش نرفت. دمشق لحن ترکیه را بهعنوان نشانهای از ضعف تفسیر کرد. رژیم اسد که توسط تقویت روابط با کشورهای عربی و بحثهای جاری در اروپا درباره عادیسازی روابط تقویت شده بود، بر خروج کامل نیروهای ترکیه از سوریه اصرار داشت. این درخواست بهطور کلی برای آنکارا غیرقابل قبول است، زیرا احتمالاً منجر به طغیان جدیدی از پناهجویان سوری به سوی ترکیه میشود و استراتژی امنیت ملی ترکیه در برابر یگانهای مدافع خلق (YPG)، شاخه سوری حزب کارگران کردستان (PKK)، را به خطر میاندازد. (PKK بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی توسط ایالات متحده، ناتو و ترکیه شناخته میشود.)
دمشق هیچ تمایلی برای بحث درباره بازگشت پناهجویان به سوریه نشان نداده است. روسیه و ایران، حامیان اصلی رژیم اسد، نفوذ خود را بهکار نبردهاند تا دمشق را به اتخاذ رویکردی سازندهتر تشویق کنند. سرانجام، مسکو ضربه نهایی را به روند دیپلماتیک وارد کرد. پس از آخرین نشست آستانه که در نوامبر با حضور ترکیه، ایران و روسیه برگزار شد، الکساندر لاورنتیف، فرستاده ویژه روسیه به سوریه، بهشدت با هر گونه عملیات نظامی فرامرزی ترکیه علیه YPG مخالفت کرد. چند روز بعد، روسیه ترکیه را نیروی اشغالگر در سوریه نامید و خواستار خروج نیروهای نظامی ترکیه از سوریه و پایان حمایتهای ترکیه از مخالفان سوری شد و ملاقات اردوغان و اسد را در این برهه امکانپذیر ندانست.
آنکارا دریافت که قادر به متقاعد کردن دمشق برای پیوستن به مذاکرات جهت دستیابی به راهحلی سیاسی در سوریه نخواهد بود. در نتیجه، تصمیم گرفت چراغ سبزی را که شورشیان سوری مدتها در انتظار آن بودند، صادر کند. به محض اعلام آتشبس در لبنان در ۲۷ نوامبر، شورشیان بهسرعت حمله خود را آغاز کردند. شورشیان سوری این فرصت را دیدند تا پیشروی کنند، زیرا ایران در سوریه ضعیف شده و حزبالله بر لبنان متمرکز شده بود، بدون اینکه به همدستی با اسرائیل متهم شود.
هیچکس، حتی خود شورشیان، پیشرفت شگفتانگیز شورشیان سوری را پیشبینی نمیکرد. فروپاشی نیروهای اسد در حلب، دستاوردهای بسیار بیشتری نسبت به انتظارات اولیه فراهم کرد. هنگامی که رژیم اسد شروع به تحویل دادن اراضی به نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که تحت سلطه YPG هستند، کرد، ارتش ملی سوریه (SNA) عملیاتی دوم را از ناحیه امن تحت حمایت ترکیه در شمال حلب آغاز کرد. SNA موفق شد ارتباط میان منبج و تل رفعت را قطع کند و پایگاه هوایی استراتژیک کویرس را تصرف کند و در نهایت کنترل تل رفعت را بهدست آورد.
با فروپاشی YPG، SNA کنترل همان منطقهای را بهدست آورد که روسها از خروج از آن خودداری کرده بودند، که ابتدا ترکها را به تأیید این حمله ترغیب کرد – نتیجهای که هیچکس پیشبینی نمیکرد.
تا زمان نگارش این متن، وضعیت نظامی در سوریه پویاست. مشخص نیست که پس از فروپاشی خط دفاعی جدید رژیم در شمال حما، چه اتفاقی خواهد افتاد. همچنین نتیجه مذاکرات دیپلماتیک هنوز قابل پیشبینی نیست. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، از ترکیه بازدید کرد و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، با همتای ترک خود تماس تلفنی گرفت، اما تنشها در سوریه ادامه یافت.
ترکیه سه هدف اصلی در سوریه دارد و در پیشبرد آنها گامهایی برداشته است. اولین هدف دستیابی به راهحلی سیاسی بر اساس قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل است. پیش از این حمله، بسیاری بر این باور بودند که دمشق میتواند در نظام بینالمللی عادی شده و یکپارچه شود. با این حال، اکنون مشخص شده است که تا زمانی که نیازها و خواستههای مردم و مخالفان سوری مورد توجه قرار نگیرد، صلح در سوریه باز نخواهد گشت.
ترکیه همچنین به دنبال تسهیل بازگشت پناهجویان سوری به کشور خود است. وضعیت پناهجویان به یک مسأله سیاسی داخلی مهم تبدیل شده و بر رفتار انتخاباتی تأثیرگذار بوده است. ترکیه با تسخیر حلب و مناطق اطراف آن، فرصت امیدوارکنندهای میبیند؛ زیرا حلب دارای شرایط مسکن، زیرساخت و اقتصادی لازم برای حمایت از بازگشت پناهجویان است.
بازگشت به سوریه تنها زمانی به سطح مطلوب خواهد رسید که از هرج و مرج امنیتی اجتناب شود و امنیت نسبی برقرار گردد. تجربه بازگشت پناهجویان در سوریه نشان میدهد که آنها به مناطقی که تحت کنترل شورشیان سوری است، و نه تحت کنترل رژیم، باز میگردند. در نتیجه، گزینههای مختلفی – از جمله همکاری با اتحادیه اروپا و سازمان ملل – ممکن است به زودی به موضوعات مذاکره تبدیل شود.
سومین هدف اطمینان از امنیت ملی ترکیه از طریق حذف تهدید YPG است. حفاظت روسیه از YPG در تل رفعت که نزدیک به ده سال به طول انجامیده بود، اکنون لغو شده است. ترکیه اکنون گزینههای بیشتری برای شروع عملیات نظامی جدید علیه YPG یا حمایت از یک حمله دیگر توسط SNA دارد.
ترکیه همچنین در جبهه دیپلماتیک به اهرم قابل توجهی دست یافته است. ترکیه احتمالاً از وضعیت کنونی در سوریه برای مذاکرات مؤثرتر با مسکو و تهران استفاده خواهد کرد و فرصتی برای رسیدن به توافق با دولت جدید دونالد ترامپ خواهد داشت.
رئیسجمهور منتخب ترامپ و تیم او بهاحتمال فراوان توجه کردهاند که چگونه سیاستهای ترکیه سالها سرمایهگذاری ایران در سوریه را تنها ظرف چهار روز معکوس کردهاند. دولتی از ترامپ که قصد دارد از سوریه خارج شود باید با ترکیه همکاری کند.
عمر اوزکیزیلجیک همکار غیربومی برای پروژه سوریه در برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک است.