از زمان دوره اول ریاستجمهوری وی، تغییرات زیادی رخ داده است. امیدواریم عملکرد بهتری در این دوره داشته باشد و با رویکردی بهتر این تغییرات را بشناسد. مدتی است که ایالات متحده با خطر ارزیابی بیش از حد تأثیر خود در عرصه بینالمللی روبرو بودهاست و برای اینکار به تجربیات گذشته تکیه کرده است.
در دوران پس از جنگ جهانی دوم و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، واشنگتن تقریباً بدون محدودیت قدرت و نفوذ خود را اعمال کرد بهدلیل شرایطی که دیگر وجود ندارد. قدرتهای دیگری که در جنگ جهانی دوم نابود شده بودند، دوباره بازیابی شدهاند و قدرتهای جدیدی ظهور کردهاند. بازگشت به یک سیستم چندقطبی در حال شکلگیری است.
درهمتنیدگی قدرت و نفوذ
قدرت و نفوذ به یکدیگر مربوط هستند اما یکسان نیستند. هر دو همیشه در محیط بینالمللی نسبی و در حال تغییر هستند.
در سال ۲۰۲۴، ایالات متحده همچنان بزرگترین اقتصاد دنیا بر اساس تولید ناخالص داخلی را دارد و چین به جایگاه دوم رسیدهاست. ایالات متحده همچنین قویترین ارتش را حفظ کرده که رقابتکنندگان اصلی آن را تحتالشعاع قرار میدهد. واشنگتن ۴۰.۵ درصد از هزینههای نظامی جهانی را به خود اختصاص داده که بیش از جمع ده کشور بعدی در فهرست مخارج نظامی است.
چین ۱۰ درصد و روسیه ۴.۸ درصد از کل جهانی را تشکیل میدهند. با این حال، برتری قدرت عینی الزاماً به نفوذ تبدیل نمیشود، همانطور که در تعداد فزاینده چالشها به فشارها و ترجیحات آمریکا قابل مشاهده است.
چالشهایی برای نفوذ ایالات متحده
نشست بریکس پلاس که ماه گذشته توسط ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در کازان برگزار شد، نمونهای از واقعیت جدید است. به جای اینکه همانطور که مقامات و تحلیلگران واشنگتن بهطور منظم ادعا میکنند روسیه منفور و منزوی بینالمللی باشد، رهبران ۳۶ کشور از سراسر جهان گرد هم آمدند تا درباره دستور کاری بحث کنند که شامل جنگ روسیه و اوکراین، درگیریهای خاورمیانه و کاهش وابستگی به دلار آمریکا میشود. چندین نشست دوجانبه در حاشیه برگزار شد. اعلامیه کازان توسط تمام نه کشور عضو تأیید شد.
اگرچه این گروه جایگزین منسجمی برای نهادهای بینالمللی تحت سلطه غرب ارائه نمیدهد، اما از زمان تأسیس در سال ۲۰۰۶ به جذب اعضای جدید ادامه دادهاست. اختلافات بین اعضای موجود و علاقهمندان واقعی است. با این حال، شرکتکنندگان برای ایجاد یک نظم جهانی جدید و عادلانهتر از آنچه از زمان جنگ جهانی دوم ساخته و تحمیل شده، فعالیت میکنند.
نمونههای دیگری از کاهش نفوذ آمریکا در “حیاط خلوت” واشنگتن و همچنین مکانهای دیگر در سوی دیگر جهان یافت میشود.
رئیسجمهور ونزوئلا، نیکلاس مادورو، هشدارهای واشنگتن درباره انتخابات ناسالم را نادیده گرفت و نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، توصیههای دولت بایدن برای رعایت قوانین بینالمللی در جنگ در غزه، کرانه باختری و لبنان را نادیده میگیرد.
کشورهایی که واشنگتن آنها را بهعنوان شرکا در نظر میگیرد، مانند هند، با وجود رژیمهای فزاینده سختگیرانه تحریم های غربی علیه روسیه و ایران، همچنان به تجارت قابلتوجه با این کشورها ادامه میدهند. اندونزی، که توسط ایالات متحده بهدست میآید، اولین رزمایشهای نظامی مشترک خود را با روسیه همین ماه برگزار کرد؛ و کشورهای عربی از فشار واشنگتن برای انتقاد از حوثیها مقاومت میکنند.
در یک رویکرد خیالی جذاب، واشنگتن از چین خواسته است که نفوذ خود را بر روسیه و کره شمالی برای جلوگیری از تشدید جنگ در اوکراین استفاده کند؛ در حالی که همزمان در حال محکوم کردن نظامیسازی چین در دریای چین جنوبی، ارسال کشتیهای جنگی ایالات متحده به این منطقه و اعمال تحریمها و موانع تجاری اقتصادی گسترده علیه این کشور است.
انگیزه اصلی برای کشورهایی که چالشهایی علیه ایالات متحده را مطرح میکنند، تصویر مخدوش واشنگتن است که به همراه کاستیهایی که نظم جهانی موجود بر سر راه دنیای غیرغربی قرار دادهاست، به جستجو برای قوانین و هنجارهای جدید بینالمللی دامن میزند.
مقابله با واقعیت جدید
رسمیهای واشنگتن در حال تقلا برای تطبیق با واقعیت جدید هستند. اغلب اهمیت بریکس و سایر چالشها را دستکم میگیرند، رهبران ایالات متحده، صرف نظر از حزب، همچنان نقش غیرقابلاجتناب و برتری را برای خود در جهان تصور میکنند، با تلفیق منافع و اهداف سیاست خارجی خود به صورت دوتایی — خیر در برابر شر، درست در برابر نادرست، راست در برابر دروغ — در حالی که یک واقعیت متشکل از بسیاری از سایههای خاکستری را نادیده میگیرند.
شرکتکنندگان بریکس نمونههایی از جهانی غیر دوتایی هستند. برخی مانند روسیه، چین و ایران روابط خصمانهای با ایالات متحده دارند؛ دیگر کشورها، از جمله هند، برزیل و شریک جدید اندونزی، میخواهند روابط خوبی با روسیه، چین و همچنین ایالات متحده داشته باشند. منافع آنها نیاز به اجتناب از همپیمانی در تعارضات قدرتهای بزرگ دارد، مشابه جنبش غیرمتعهد (NAM) که در سال ۱۹۶۱ توسط هند و یوگسلاوی تأسیس شد و امروز با حدود ۱۲۰ عضو فعال است.
در طول تاریخ، قدرتهای بزرگ همواره در مواجهه با کاهش قدرت خود دچار مشکل بودهاند. مسیر به ندرت صاف و مستقیم است و اغلب نتایج درگیریها میتواند باشد. برای کاهش خطر، واشنگتن باید لنز دوتایی خود را که از طریق آن روابط بینالمللی را میبیند، رها کند و به جای آن تمایل بسیاری از کشورها به داشتن شرکای امنیتی، اقتصادی و سیاسی متنوع را بشناسد.
به زبان ساده، یک کشور باید توانایی حفظ روابط خوب با ایالات متحده، روسیه و چین، برای مثال، داشته باشد. در احیای اصول غیر همسوئی، کشورها سیاستهای اتحادهم ترکیبی موقعیتی و بر اساس مسائل خاص مورد نگرانی تمرین خواهند کرد.
افزایش خطرات در دنیای ترامپ
در نگاه نخست، ممکن است به نظر برسد که دولت تازه انتخاب شده ترامپ با تمرکز بر تغییرات داخلی تحت برنامه “اول آمریکا”، پذیرای تأثیر کاهنده ایالات متحده خواهد بود و با اینحال، احتمالا ترامپ و تیمش به جستجوی توهم نفوذ ایالات متحده ادامه خواهند داد و همزمان به تسریع افت آن میپردازند.
نظرسنجیهای پیو درباره اعتماد جهانی به رهبران ایالات متحده نشان میدهد که اعتماد به ترامپ در دوره آخر ریاست جمهوریش به پایینترین سطح تاریخی یعنی ۲۳-۳۱ درصد کاهش یافته که در مقایسه با ۷۴ درصد اعتماد به اوباما در دوره اول ریاستجمهوری خود است. هرچند اعتماد به بایدن تا حدی به میانه ۴۳ درصد بهبود یافت، روند طی هشت سال گذشته با کاهش کلی در نفوذ ایالات متحده برخوردار است.
تا کنون، غرور معروف رئیسجمهور منتخب و حلقهای از اعضای ملّی امنیت انتظارشدهاش نویدی برای تطبیق آرام و مناسب با دنیای چند قطبی نمیدهد، علیرغم پدیدهای معاملاتی خاص خودش. سؤالی که مطرح خواهد شد این است که آیا واقعیات این جهان جدید بهطور کلی او را به سمت سیاست خارجی پیچیدهتری سوق خواهد داد — که او در حال حاضر با برخی از شخصیتهای کلیدی (مانند رهبران روسیه، هند، چین، ترکیه و سایرین) ارتباط دارد — یا برعکس، تشدید یک جهان با “بیثباتی استراتژیک و عصر جدید از قدرت مورد مناقشه” را تشدید خواهد کرد.
Ann Phillips
دکتر ان ال. فیلیپس، عضو مدرسه کارتر، دانشگاه جورج میسون، پژوهشگری است که بر نظامهای گذار در اتحاد جماهیر شوروی سابق، اروپای مرکزی و بالکان غربی تمرکز دارد. او در کشورهایی که دچار نزاع و آشفتگی هستند، همچون ایالات متحده ارائه کمک و خدمت کردهاست، از جمله برنامه کمکهای بینالمللی ترقی ایالات متحده، مرکز امنیتی جورج سی. مارشال برای اروپا و مؤسسه صلح ایالات متحده.