امروز: یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

ترامپ وارث دنیایی خطرناک‌تر

توسط فردریک کمپ

پس از مراسم تحلیف ژانویه، رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، با دنیایی بسیار خطرناک‌تر از دور اول ریاست‌جمهوری خود مواجه خواهد شد، که با جنگ‌های حل‌نشدنی در اروپا و خاورمیانه و همچنین افزایش تنش‌ها با چین بر سر تایوان مشخص می‌شود.

آنچه جدید است، هم‌راستایی در حال گسترش صنعتی-دفاعی و سیاسی بین چهار شریک استبدادی—چین، روسیه، کره شمالی و ایران— است. حتی زمانی که ترامپ تیم امنیت ملی خود را تشکیل می‌دهد، پنجاه هزار سرباز روسی و کره شمالی آماده نبرد در خاک روسیه علیه اوکراین هستند.

هیچ‌یک از این چالش‌ها متفاوت نمی‌شد اگر معاون رئیس‌جمهور، کامالا هریس، به ریاست‌جمهوری انتخاب شده بود.

تفاوت چشمگیر در این خواهد بود که ترامپ چگونه این چالش‌های نسل‌به‌نسلی را مواجه خواهد شد، با استفاده از سبک رهبری افتخارآمیز، غیرقابل پیش‌بینی و مخرب خود به همراه رویکرد بیشتر معاملاتی به متحدان و دشمنان.

ترامپ هرگز کسی نبوده که به دنیا به سبک کسینجری نگاه کند و اکنون احتمالاً به عموم مردم آمریکا با اصطلاحات بلندپروازانه “استراتژی بزرگ” سخن نخواهد گفت. این همان چیزی است که دانشگاهیان به آن رویکرد می‌گویند، که کشوری چگونه می‌تواند با استفاده از روش‌های نظامی و غیرنظامی، به منافع ملی برای نتایج طولانی‌مدت دست یابد.

با این حال، این دقیقاً همان چیزی است که مورد نیاز است، همانطور که ایالات متحده به سال‌های آغازین یک عصر جدید که قبل از انتخاب مجدد ترامپ آغاز شد و احتمالاً پس از آن ادامه خواهد داشت، جهت‌گیری می‌کند. برای موفقیت، ترکیبی از دکترین نظامی، ساختار نیرویی، اتحادها، روابط اقتصادی، رفتار دیپلماتیک، رهبری تکنولوژیکی، نقاط قوت اجتماعی و بسیج روش‌ها و منابع کافی لازم خواهد بود.

هرچند همیشه وسوسه‌انگیز است که به آنچه می‌توان در یک دوره ریاست‌جمهوری به دست آورد فکر کنیم، اما این دوره‌ها بیشتر از طریق چندین ریاست‌جمهوری و قدرت‌ها و رویدادهای مخالفی که آن‌ها را نشانه‌گذاری می‌کنند تعریف می‌شوند.

آخرین باری که ایالات متحده با چنین گروهی از خودکامگان مخالف مواجه شد، در سال‌های آغازین جنگ سرد بود، زمانی که کشور و متحدانش با اتحاد جماهیر شوروی نیکیتا خروشچف، متحدان پیمان ورشو و چین کمونیست مائو زدونگ روبرو شدند.

کشمکش مرکزی آن دوره زمانی از طریق بحران موشکی کوبا در اکتبر ۱۹۶۲ حل شد، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی از آستانه یک درگیری هسته‌ای احتمالی عقب‌نشینی کرد. پس از آن، نزدیک به سه دهه دیگر تعهد نسبتاً پایدار ایالات متحده و علت مشترک متحدان لازم بود تا جنگ سرد را با سقوط دیوار برلین و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیروز شوند.

قبل از آن در اواخر دهه ۱۹۳۰، سه قدرت استبدادی—آلمان هیتلر، ایتالیا موسولینی و ژاپن امپراتوری—تلاش‌های خود را به صورت بسیار کمتر هماهنگ شده از محور تجاوزگران امروزی ترکیب کردند. آن دوره تنها پس از ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم در دسامبر ۱۹۴۱ به پایان رسید، که متعاقباً تسلیم ایتالیا در سپتامبر ۱۹۴۳، تسلیم آلمان در مه ۱۹۴۵ و سپس تسلیم ژاپن در سپتامبر ۱۹۴۵ پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی دنبال شد.

درس حاصل از هر دو این تجربیات این است که چنین درگیری‌ها به خودی خود حل نمی‌شوند. در هر دو مورد، تصمیم‌گیری‌های روسای جمهوری ایالات متحده برای نتایج حیاتی بود، همانطور که در این مورد نیز خواهد بود. (نگاه کنید به ستون نقاط انفلاسیون من در ۱۹ اکتبر که توضیح می‌دهد چرا آمریکایی‌ها یک “رئیس‌جمهور دوران جنگی” را انتخاب کردند.)

اگر تجربه قبلی راهنمایی باشد، ترامپ احتمالاً به صورت تاکتیکی‌تر از استراتژیک‌تر با این عصر نوپا مقابله خواهد کرد، با چین، روسیه، ایران و کره شمالی به عنوان چالش‌های فردی برخورد خواهد کرد. حتی برخی از مقامات پیشین دولت ترامپ باور ندارند که این برای چشم‌انداز ژئوپلیتیکی به‌شدت تغییر یافته، کافی خواهد بود.

یک مقام پیشین کاخ سفید ترامپ که در ۹ نوامبر به وال استریت ژورنال نقل شده است، گفت: “با خدمت سربازان کره شمالی به همراه روس‌ها برای کشتن اوکراینی‌ها با استفاده از موشک‌های ایرانی که نفت خود را به چینی‌ها می‌فروشند، فقط میان‌اتصالات همه این مناطق سیاست‌های مختلف چیزی است که ما نداشتیم. ما می‌توانستیم سیاست مجزای کره شمالی داشته باشیم. ما می‌توانستیم سیاست مجزای ایران داشته باشیم. اکنون باید به‌صورت جامع‌تری انجام شود.”

با این حال، ترامپ همچنین غریزه‌ها و رویکردهایی دارد که می‌توانند به برهم زدن این محور تجاوزگران کمک کنند، حتی اگر بر اساس تاکتیک اجرا شود.

ترامپ احتمالاً رویکرد بسیار سخت‌تری از رئیس‌جمهور جو بایدن در قبال ایران اتخاذ کند، که ترامپ در دوره اول خود سیاست فشار حداکثری از طریق تحریم‌ها و تدابیر دیگر علیه آن کشور دنبال کرد. او همچنین احتمالاً حمایت بیشتری از اقدامات اسرائیل علیه ایران خواهد داشت. این احتمالاً پس از آنکه وزارت دادگستری روز جمعه فاش کرد که اداره تحقیقات فدرال طرحی ایرانی برای ترور ترامپ قبل از انتخابات را خنثی کرده است، حتی بیشتر ملموس خواهد بود.

در مورد روسیه، ترامپ عنصری از دیپلماسی شخصی با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، به همراه خواهد آورد که بایدن از آخرین گفتگوی مستقیم آن‌ها در فوریه ۲۰۲۲ به بعد از آن محروم بوده است.

سوالی که برای اوکراین مطرح است این است که آیا این چیز خوبی است یا بد. مشاورانی که در گوش ترامپ هستند از کسانی که باور دارند باید به‌شدت حمایت از اوکراین را کاهش دهد تا کسانی که معتقدند باید خیلی بیشتر انجام دهد، متنوع‌اند.

روز پنج‌شنبه، ترامپ با پوتین تلفنی صحبت کرد و فردی که از تماس آگاه است به خبرنگاران گفته است که رئیس‌جمهور منتخب از رهبر روسیه خواسته تا جنگ در اوکراین را تشدید نکند و به او یادآوری کرد که واشنگتن حضور نظامی بزرگی در اروپا دارد. (کرملین این گفت‌وگو را تکذیب کرد.) گزارش شده که ترامپ علاقه‌مند به دنبال کردن گفتگوهای بعدی برای یافتن راه‌حلی زودهنگام برای جنگ است.

جنگ در اوکراین به عنوان مهم‌ترین چالش فوری‌ای که ترامپ با آن مواجه است برجسته می‌باشد، زیرا شکست در آن تنها چین را در جاه‌طلبی‌هایش برای جذب تایوان به‌زور تشویق خواهد کرد و همچنین پوتین را برای بهره‌برداری در جاهای دیگر تشویق خواهد کرد.

“بزرگ‌ترین تهدید امنیت ملی برای ایالات متحده، اعضای هم‌پیمان ناتو و دیگر متحدان ایالات متحده، شراکت فزاینده تهاجمی روسیه، چین، ایران و کره شمالی است،” جان هربست از شورای آتلانتیک، سفیر سابق ایالات متحده در اوکراین، هفته گذشته نوشت. “هنوز مشخص نیست که آیا ترامپ به‌طور کامل این چالش را می‌پذیرد،” هربست اضافه کرد. “اما چه این را درک کند یا نه، دولت او باید با آن و خطرناک‌ترین نقطه مقابله آن: اوکراین مواجه شود.”

یک گروه از مشاوران ترامپ برای کاهش شدید کمک‌ها به اوکراین تلاش می‌کنند، “که از خطر پیروزی کرملین بی‌خبر هستند”، هربست نوشت. یک اردوگاه ریگانی‌تر تأثیر جهانی وسیع‌تری را که نتیجه رها کردن اوکراین خواهد بود، درک می‌کند. انتصاباتی که ترامپ به سمت‌های بالای امنیت ملی انجام می‌دهد نشان‌دهنده جایی است که دولت در نهایت قرار خواهد گرفت.

ترامپ بر موضوع اوکراین دارای “فوکوس استراتژیکی متفاوت برای پایان دادن به جنگ است، در مقابل این ایده مبهم که پیروزی چه شکلی خواهد داشت، که علی‌رغم سه سال جنگ اکنون نمی‌توانم تعریف روشنی از دولت بایدن دریافت کنم.”

در خصوص چین، ترامپ قصد دارد تهدیدات و انگیزه‌های اقتصادی را افزایش دهد و بازدارندگی را تقویت کند.

وقتی که توسط ویراستاران وال استریت ژورنال از او پرسیده شد آیا از نیروی نظامی برای دفاع از تایوان در مقابل محاصره پکن استفاده خواهد کرد، ترامپ گفت به آن نقطه نخواهد رسید زیرا شی جین‌پینگ رهبر چین چنین ریسکی را نخواهد کرد. “من نیازی به استفاده از نیروی نظامی ندارم زیرا او به من احترام می‌گذارد و می‌داند که من فوق‌العاده غیرقابل پیش‌بینی‌ام”، او گفت، بر غیرقابل پیش‌بینی خود به‌عنوان یک بازدارنده تأکید کرد.

چین که ترامپ با آن مواجه است از نظر اقتصادی بسیار ضعیف‌تر از دوره اول او خواهد بود، اما آن‌ها همچنین به بازار ایالات متحده کمتر وابسته‌اند، جایی که سهم چین از واردات ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۳ درصد طی شش سال گذشته کاهش یافته است. با این حال، مشکلات اقتصادی داخلی چین باعث شده‌اند که آن‌ها بیشتر به صادرات وابسته شوند و این پکن را در مقابل هر تهدیدی به صادرات خود آسیب‌پذیرتر می‌کند.

در زمانی که ایالات متحده به بیش از هر زمان دیگر به حمایت متحدان برای یک استراتژی هماهنگ‌تر نسبت به محور تجاوزگران نیاز خواهد داشت، ترامپ با این حال احتمالاً رویکرد تراکنشی دوره اول خود را به ناتو و دیگر متحدان ادامه خواهد داد.

امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، در ۷ نوامبر در دیداری با رهبران اروپایی در بوداپست هشدار داد که باید در برابر “یک نوع ساده‌لوح از ترانس‌آتلانتیک‌گرایی” مقاومت کرده و گفت که ترامپ “از منافع آمریکا دفاع خواهد کرد، که یک چیز مشروع و خوب است. سوال این است که آیا ما آماده‌ایم از منافع اروپایی‌ها دفاع کنیم؟”

سوال حتی بزرگ‌تر این است که آیا شکلی از “ترامپ-آتلانتیک‌گرایی” وجود دارد که ایالات متحده، کانادا و اروپا بتوانند برای هر دلیلی مشترک که با هم مقابله کنند و دوره خطرناک جدیدی که با آن روبه‌رو هستند، شکل دهند. جایگزین این است که هر کشوری برای خود باشد—یک دستورالعمل که احتمالاً به دوره پیش رو به نفع ایالات متحده شکل نخواهد داد.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=14731

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است