طی چند سال گذشته، تمرکز بر “دولت اسلامی” (داعش) بهدرستی از تسلط اولیه این گروه بر بخشهای وسیعی از عراق و سوریه، به حوزههای جهانی آن گسترش یافته است. بسیاری از فعالیتهایی که هسته اولیه این سازمان را برانگیخته بودند، به درجات مختلف توسط شبکه جهانی ایالتی آن، با تشویق مدیرکل ایالتهای داعش، برای کنترل ارضی و حکومتداری، بسیج جنگجویان خارجی و برنامهریزی عملیات خارجی، تقلید شدهاند.
امروزه، داعش در چهار کشور آفریقایی، یعنی مالی، نیجریه، سومالی و موزامبیک، سرزمینهایی را کنترل میکند و پروژههایی در سطحهای مختلف دارد. همچنین، در این کشورها و جمهوری دموکراتیک کنگو، بسیج کمی از جنگجویان خارجی را انجام داده است. از دیدگاه امنیتی غرب، گسترش عملیات خارجی از سوی شاخه داعش در خراسان (ISKP) از اهمیت فوری برخوردار است. این مسائل همچنان در بحثهای امنیتی در مورد آینده داعش نقش برجستهای خواهند داشت. با این حال، پایگاه اصلی داعش در عراق و سوریه به دلیل اهمیت تاریخی خود و وضعیت نامعلوم موجود در منطقه بعد از فقدان کنترل کامل ارضی داعش در سوریه در ۲۰۱۹، به ویژه با در نظر گرفتن آینده حضور نظامی ایالات متحده در این منطقه، همچنان مهم باقی مانده است.
در ششم سپتامبر ۲۰۲۴، ایالات متحده و عراق به توافقی برای خروج نیرویهایی که تحت رهبری “ائتلاف جهانی علیه داعش” در عراق و سوریه فعالیت میکنند، دست یافتند. بر اساس این برنامه، تا سپتامبر ۲۰۲۵ یک خروج اولیه از نیروها از عراق صورت میگیرد و باقی نیروها تا پایان ۲۰۲۶ از کردستان عراق خارج میشوند. این امر به معنای موثر، خروجی از سوریه نیز خواهد بود. این موضوع اثرات بزرگی بر مبارزه علیه داعش در منطقه اصلی عملیات داعش خواهد داشت.
برای ارزیابی بهتر وضعیت کنونی و آینده داعش در این دو کشور، این مقاله با استفاده از دادههای متنوع به ارائه تصویر جامع از داعش در عراق و سوریه میپردازد. هر کشور دارای پویاهای متفاوتی است. با این وجود، با بررسی دینامیک حملات داعش از منابع مختلف (شامل رسیدگی به مسأله گزارشدهی کم در سوریه) و جزئیات دستگیریهای اعلام شده عمومی (دستگیریهای محلی و دستگیریهای بینالمللی مرتبط با عملیات خارجی)، و ادامه حکومت در سایه در شرق سوریه، این گزارش نشان میدهد که داعش چگونه در پنج سال گذشته تلاش کرده است تا بهبودی یابد و از تغییرات آینده در دینامیک منطقهای بهره ببرد.
امروزه، داعش در عراق در ضعیفترین موقعیت خود قرار دارد، اما داعش در سوریه نشان داده است که در حال بازیابی خود است. بنابراین، با درک وضعیت کنونی داعش در عراق و سوریه، میتوان به درک بهتری از پایه قدرت تاریخی این سازمان، گسترش جهانی آن و دلیل اینکه دیگر جزء گذشته نیست، دست یافت.
به طور کلی، وضعیت کنونی داعش در عراق یکی از معدود داستانهای مثبت مربوط به جنبش جهادی به طور کلی و به ویژه داعش است. تلاشهای ضد تروریسم به طور بارزی در تخریب تواناییها و دامنه گروه در عراق موفقیتآمیز بودهاند. برای بخش عمدهای، داعش دیگر بر زندگی روزمره در عراق تأثیری ندارد. بیشتر حملات آن اکنون در مناطق روستایی یا کم جمعیت رخ میدهد و هنگامی که حملهایی انجام میدهد، تمرکز داعش بیشتر بر بخشهای مختلف خدمات امنیتی عراق است تا غیرنظامیان.
در حالی که ممکن است به نظر برسد که داعش در عراق بیشتر یک مسأله نیروی انتظامی است، دستگیریهای مربوط به داعش توسط دولت عراق و دولت منطقهای کردستان نشان میدهد که بسیاری از بقایای گروه از دوران قلمروزی آزادانه باقی ماندهاند و اعضای فعلی گروه همچنان به برنامهریزی و فعالیت میپردازند، بدون توجه به تواناییهای مبارزاتی در سطح کمپین سازمان.
بنابراین، در حالی که مهم است تهدید گروه اغراق نشود، احتیاط مناسب است تا شکست گروه بیش از اندازه بزرگنمایی نشود به دلیل تاریخ داعش در زمینه بازگشتها، که اکنون یک خطر خاص است با توجه به اینکه ایالات متحده قصد دارد از عراق خارج شود. داعش تهدید پیچیدهای است که به فشار مداوم نیاز دارد تا تحت کنترل باقی بماند، زیرا جنگجویان آن همچنان ارادهی مبارزه را دارند، هرچند با ظرفیتی کمتر از گذشته.
داعش و گروههای پیشروی آن از زمان شروع عملیات در عراق در ۲۰۰۲، یکی از مرگبارترین شورشها در جهان را تشکیل دادهاند. زمانی که این سازمان ابتدا به سوریه و سپس به نقاط مختلف دیگر در جهان گسترش یافت، عراق همچنان برای سالهای بسیاری فعالترین و خشنترین استان داعش باقی ماند تا سال ۲۰۲۲، که عملیات داعش در نیجریه از عملیات آن در عراق پیشی گرفت.
از آن زمان به بعد، فعالیت خشونتبار داعش در عراق در مقایسه با سایر استانهای داعش همچنان کاهش یافته است. به عنوان مثال، داعش در عراق در نیمه اول ۲۰۲۴، پنجمین استان پرتکرار برای ادعای مسئولیت برای خشونتها بود، پس از نیجریه، سوریه، جمهوری دموکراتیک کنگو و موزامبیک.
برای درک بهتر این کاهش شدید، دادههای حملات در پنج سال گذشته این موضوع را نشان میدهد:
- ۲۰۲۴: ۶۶ حمله ادعا شده (تا ۱۴ نوامبر)؛ تا انتها سال به ۷۵ حمله خواهد رسید.
سرعت کنونی ادعای حملات معادل کاهش ۴۹ درصدی نسبت به مجموع سال گذشته و کاهش ۹۴ درصدی از سال ۲۰۱۹ است. با این حال، ممکن است کسی به درستی بودن این گزارشهای حملات خود ادعایی داعش شک کند. شواهد فراوانی از کشور همسایه سوریه وجود دارد که نشان میدهد این گروه ادعاهای حملات خود را کمتر گزارش کرده است؛ نقطهای که در بخش بعدی به طور مفصلتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با مقایسه با دادههای جوئل وینگ، که از سال ۲۰۰۸ به دقت وضعیت داعش در عراق را پیگیری کرده و بر گزارشهای محلی حملات داعش تکیه کرده است (بر خلاف حملات خود ادعایی)، کاهش ادعاها در بستر عراقی همچنان واضح به نظر میرسد.
دادههای وینگ برای پنج سال گذشته نشان میدهد:
- ۲۰۲۴: ۵۸ حمله گزارش شده (تا ۱۴ نوامبر)؛ تا پایان سال به ۶۷ خواهد رسید.
البته، اختلافاتی در دو مجموعه دادهها وجود دارد که میتواند نشان دهد یا اینکه منابع محلی حملات داعش در عراق را کمتر گزارش میکنند یا اینکه داعش بیشتر از آنچه واقعا در عراق انجام داده، حملات را ادعا کرده است. با این حال، آنچه قابل انکار نیست این است که روند خط کلی در هر دو مجموعه دادهها بسیار شبیه است. بنابراین، با ترکیب این دو مجموعه دادهها، بسیار غیرمحتمل است که داعش ادعاهای حملات در عراق را به اندازهای که در سوریه انجام داده، کمتر گزارش کند.
در نتیجه، دولت عراق، کردستان عراق، ایالات متحده و ائتلاف جهانی به وضوح موفق شدهاند تا داعش را در عراق از یک شورش نسبتاً قدرتمند در اواخر دهه ۲۰۱۰ به یک چالش تروریستی قابل مدیریت کاهش دهند. به عبارت دیگر، در بالاترین نقطه خود در سال ۲۰۱۴، داعش به طور متوسط ۲۸ حمله در روز در عراق انجام میداد و در سال ۲۰۲۳ تنها ۰.۳ حمله در روز متوسط بود.
به علت کاهش نرخ حملات، تمرکز زیادی در سالهای اخیر بر جنبه قوانین در مبارزه علیه داعش از طریق دستگیری عاملان، جنگجویان، تأمینکنندگان مالی و دیگران بوده است. از آغاز ۲۰۲۳، دولت عراق و دولت منطقهای کردستان تا ۱۸ نوامبر ۲۰۲۴، در ۱۲۵ مورد دستگیری با داعش مبارزه کردهاند.
اگرچه نقشهای که در زیر نشان داده شده است، دستگیریها در بخشهای مختلف عراق رخ دادهاند، اکثر دستگیریها در استانهای بغداد (۳۱)، نینوا (۱۴)، سلیمانیه (۱۳) و کرکوک (۱۰) انجام شدهاند. تعداد کمی از دستگیریها (پنج نفر) به حملات گذشته مانند کشتار بدنام اردوگاه اسپایکر در ژوئن ۲۰۱۴ مرتبط هستند، جایی که داعش حداقل ۱۵۰۰ طالب شیعه عراقی را نزدیک تکریت اعدام کرد. به همین ترتیب، مقامات اعضای داعش را به دلیل نقششان در سرکوب و نسلکشی جمعیت یزیدی در سنجار دستگیر کردهاند. از جمله، اسما محمد، یکی از همسران ابوبکر البغدادی، که در ژوئیه ۲۰۲۴ به اعدام محکوم شد به جرم “بازداشت زنان یزیدی در خانه خود”. این دستگیریها نشان میدهد که هرچند بسیاری از اعضا و جنگجویان داعش در کمپینهای نظامی که آنها را از پایگاههای ارضی خود در عراق بین ۲۰۱۴ و ۲۰۱۷ بیرون کردند کشته و بازداشت شدهاند، احتمالاً همچنان تعداد ناشناختهای از اعضای پسماند داعش از آن دوران آزادانه باقی ماندهاند.
این فرضیه با تحلیل عمیقتر برخی از پروندههای دستگیری تقویت میشود، که شامل بسیاری از اعضایی است که در دوره اوج داعش جزئی از بوروکراسی این گروه بودهاند. به عنوان مثال، هشت نفر در اواخر آوریل ۲۰۲۳ که جزئی از دیوان الجنود داعش (اداره سربازی) بودند و به تأمین غذا برای سلولهای مختلف در منطقه کرکوک میپرداختند، دستگیر شدند. همچنین مورد عکاب حمد نجریس دلی (که به عنوان ابوجمال هم شناخته میشود) که در سلیمانیه به جرم نقش قبلیاش به عنوان قاضی شریعت در ولایت الدجله (استان دجله) دستگیر شد. دلی در ۲۰۱۷ پس از از دست دادن کنترل ارضی داعش در عراق به سوریه فرار کرد، اما در ۲۰۲۳ به عراق بازگشت، نشاندهنده این است که بقایای گروه همچنان از طریق دو کشور عبور میکنند. به همین شکل، یک مدیر مالی داعش که در خارج از عراق مستقر بود، تلاش میکرد تا فعالیتهای خود را در داخل کشور از سر بگیرد زمانی که در عبور از مرز با اسناد جعلی در فوریه ۲۰۲۴ دستگیر شد. به همین ترتیب، اعضای پیشین زن داعش اخیراً دستگیر شدهاند، از جمله زنی که قبلاً بخشی از تیپ الخنساء در استان نینوا عراق بود. او مسئول اداره زندان امور زنان در دوره کنترل ارضی داعش بود و اخیراً به توزیع وجوه به زنان وابسته به داعش در منطقه پرداخته است.
حتی نگرانکنندهتر اعضای داعش هستند که هنوز دستگیر نشدهاند. تهدید از طرف آنهایی که هنوز آزاد هستند با موارد اخیر نشان داده میشود، مانند امیر سابق داعش (رهبر منطقهای) سقرات خلیل اسماعیل، که در مه ۲۰۲۴ در اربیل دستگیر شد پس از ورود از ترکیه با گذرنامه جعلی. اسماعیل در ابتدا در ۲۰۱۳ به داعش پیوست و ابتدا مسئول ساختن مواد منفجره بود قبل از اینکه در تصرف موصل در ۲۰۱۴ شرکت کند و بعداً به چندین موقعیت رهبری، از جمله به عنوان یار نزدیک ابوبکر البغدادی و امیر، ارتقا یابد. او تا زمان آزادسازی موصل توسط نیروهای عراقی در ۲۰۱۷، در شهر باقی ماند، سپس به سوریه عبور کرد. اما در ۲۰۱۸، او با پاسپورت جعلی به موصل بازگشت تا پنج میلیون دلار آمریکایی که داعش در شهر پنهان کرده بود را جمعآوری کند، وجوه را به رهبران داعش در بغداد منتقل کرد و سپس برای پنج سال به ترکیه فرار کرد قبل از آنکه دوباره به منطقه کردستان عراق بازگردد. بعید نیست که دیگر افراد مهم داعش وجود داشته باشند که مانند اسماعیل، در سوریه یا ترکیه به طور ناشناخته فعالیت میکنند اما میتوانند از شبکههای مرزی و ترانزیت داعش در سراسر منطقه بهرهبرداری کنند.
بهجز کسانی که قبلاً در دوران کنترل ارضی عضو داعش بودهاند، دیگرانی به خاطر فعالیتهای کنونی دستگیر شدهاند. در اوت ۲۰۲۳، مردی در هتلی در بغداد دستگیر شد به جرم “انجام مأموریتهای جمعآوری اطلاعات” برای داعش و ارائه اطلاعات به این سازمان درباره اعضای نیروهای امنیتی در استان نینوا. فرد دیگری در عراق به خاطر صدور فتواهای داعش که به سربازی در گروه و مهاجرت به مناطق تحت کنترل داعش در آفریقا تشویق میکردند دستگیر شد. ممکن است که این فرد نقشی در انتشار سرمقاله النبأ داعش در ژوئن ۲۰۲۲ با عنوان “آفریقا سرزمینی برای هجرت و جهاد” داشته باشد.
در عرصه تأمین مالی تروریستی، پلیس عراق در مه ۲۰۲۴ یک صرافی مبتنی بر کرکوک را تصرف کرد و دو بانکدار آن را به خاطر انتقال پول به داعش از کشورهای همسایه دستگیر کرد. افراد همچنین به باجگیری از غیرنظامیان عراقی برای جمعآوری وجوه برای داعش ادامه میدهند، همانطور که در مورد عضو داعش “ابوهاجر” دیده میشود که در اوت ۲۰۲۴ در طارمیه دستگیر شد به خاطر تهدید به ساکنان منطقه در حالی که از نام “ولایت شمال بغداد” استفاده میکرد.
در کنار کسانی که به خاطر باجگیری خشونتآمیز دستگیر شدهاند، دیگرانی در اوت ۲۰۲۴ در حال توزیع وجوه به خانوادههای وابسته به داعش در دیاله دستگیر شدند. این نشان میدهد که هرچند درست است که داعش تواناییهای نظامی خود را از دست داده است، اما همچنان در جبهههای مختلف به فعالیت خود ادامه میدهد.
فراتر از تلاشهای عراقی برای مبارزه با داعش در کشور، دولت مجبور بوده است تا با کنترل و مبارزه با داعش در نظام زندان مقابله کند، زیرا زندانیان تلاش میکنند تا برای آینده داعش برنامهریزی و تجدید ساختار کنند. این نباید تعجبآور باشد، با توجه به ریشههای داعش در نظام زندان عراق. کمپ بدنام بوکا جایی بود که ابوبکر البغدادی به طور مشهور در دوران اشغال آمریکا بازداشت شد و به عنوان مکتبشریعت جهادی برای شبکهسازی، اشتراکگذاری اطلاعات و برنامهریزی شناخته شد. اخیراً، کمپین فرار از زندان “شکستن دیوارها” در ۲۰۱۳–۲۰۱۴ به تقویت نیروی جنگی داعش کمک کرد در حالی که در نیمه اول ۲۰۱۴ قلمرو بیشتری در عراق فتح کرد.
اهمیت کنترل اعضای داعش و هواداران در نظام زندان به خوبی نشاندهنده دیدگاه عراقی است، هنگامی که در اواسط آوریل ۲۰۲۳، هشت عراقی به خاطر “تجدید ساختار” داعش در زندان رصافه و برنامهریزی برای فرار از زندان برای پیوستن به این سازمان به اعدام محکوم شدند. به همین ترتیب، چهار نگهبان سابق زندان به اتهام ارائه تلفنهای همراه به زندانیان داعش در ازای رشوه به ۱۰ سال زندان محکوم شدند. این محکومیتها نشان میدهد که حتی پس از تکرارهای متعدد داعش، عراق از سال ۲۰۰۳ به بعد، فساد در نظام زندان هنوز هم به داعش اجازه میدهد تا نفوذ خود را بسازد و حفظ کند.
بنابراین، با نگاهی بهجایی فراتر از دادههای ادعاهای حملات و گزارشهای محلی یا اطلاعات دستگیری مرتبط با فعالیتهای داعش در عراق، نشانههای نگرانکنندهای وجود دارد که این سازمان هنوز هم تهدیدی مهم است. این به ویژه زمانی صدق میکند که در نظر بگیریم کسانی که از دوران کنترل ارضی گروه باقی ماندهاند ممکن است هنوز در حال ناشناختهاش فعالیت کنند و منتظر فرصتی برای استفاده از تغییرات سیاسی در عراق باشند، به ویژه اگر و هنگامی که ایالات متحده از عراق خارج شود.
فراتر از این زاویه محلی، نشانههایی وجود داشته است که داعش در عراق بهتازگی درگیر برنامهریزی عملیات خارجی به نحوی شده است که از دوران کنترل ارضی اوج خود در عراق و سوریه دیده نشده است. بهطور خاص، تاکنون سه توطئه ناکام ماندهاند.
اولین این توطئهها در ژانویه ۲۰۲۴ توسط مقامات کویت متوقف شد، زمانی که دو شهروند کویتی پس از بازگشت از آموزش در عراق توسط یک عامل کویتی داعش به نام “الشاطری” هدایت شدند تا در خانه حملهای انجام دهند. لحظهای که به کویت رسیدند، دو دوست را جذب کردند و با الشاطری در تماس بودند. مقامات عراقی پس از بازجویی از یک عامل دستگیر شده داعش درباره این ارتباط مطلع شدند و به خدمات امنیتی کویت اطلاع دادند، که توطئه را شکست دادند.
دو توطئه دیگر در آلمان انجام شد و به ترتیب در مه و ژوئن فاش شدند. در اولین مورد، یک تبعه عراقی به نام “نجام ا. م.” در شهر باواریایی کافبورین به دلیل عضویت در داعش دستگیر شد. او در دیرتر از دسامبر ۲۰۱۶ به این سازمان پیوسته بود و در نیروهای “پلیس” آن فعالیت میکرد هنگامی که قلمروهایی را در عراق کنترل میکرد. پس از ورود به آلمان در اوایل ۲۰۲۳، او ارتباطات خود را با داعش در عراق حفظ کرد و در حال آمادهسازی برای اجرای عملیاتهای آن بود. در پاییز ۲۰۲۳، او مبلغ ۲,۵۰۰ دلار از گروه دریافت کرد، که احتمالاً مرتبط با توطئه حملهاش بود که نهایتاً توسط خدمات امنیتی آلمان شکست خورد.
در دومین مورد آلمانی، فردی به نام “محمود آ.” در شهر اسلینگن جنوبشرقی اشتوتگارت دستگیر شد به جرم برنامهریزی برای اجرای حملات در آلمان. او در مه ۲۰۱۶ به داعش وارد شد و در عراق برای آن جنگید. او در اکتبر ۲۰۲۲ به آلمان رسید و در انتظار دستور برای انجام حملات بود قبل از اینکه دستگیر شود.
این سه توطئه، یکی در کویت و دو تا در آلمان، نشان میدهند که در حالی که تمرکز به درستی بر فعالیتهای خارجی مرتبط با شاخه خراسان داعش در افغانستان بوده است، داعش برنامههای خارجی گستردهتری دارد که از طریق شبکه ایالتی آن و توسط مدیرکل ایالتها برنامهریزی میشود. این برای سازمان داعش در سوریه نیز صادق است.
تا سال ۲۰۲۴، الگوهای حملات و دستگیریها در سوریه بسیار مشابه آنچه در عراق رخ میداد، به نظر میرسید. با این حال، زمینه سوریه با عراق متفاوت است؛ زیرا به نظر میرسد داعش حملات خود را در سوریه کمتر گزارش میکند. بنابراین، هنگام مقایسه وضعیت کنونی و مسیر آینده احتمالی داعش در دو کشوری که بخشی از خلیفهگری خودخوانده داعش بودند، چشمانداز در سوریه بسیار نگرانکننده است. بخشی از این امر به این دلیل است که سوریه همچنان عناصری از یک جنگ داخلی دارد، اگرچه به صورت محدود شده است. در نتیجه، هیچ مقام حاکمهای وجود ندارد که کنترل این کشور را به تمامی در اختیار داشته باشد. بلکه همچنان بین جمهوری عربی سوریه بشار اسد، که از سوی روسیه، ایران و قواه جهادی شیعه خارجی حمایت میشود؛ اداره خودمختار شمال و شرق سوریه که بهطور عمده از سوی ایالات متحده حمایت میشود؛ دولت موقت سوریه که از سوی ترکیه حمایت میشود؛ و دولت نجات سوریه که توسط گروه جهادی هیئت تحریر الشام مدیریت میشود، درگیری وجود دارد.
این تعارض میان حکومتها به داعش اجازه میدهد تا از شکافها در امنیت بین این سیاستها بهرهبرداری کند، به ویژه زمانی که عوامل در مکانهای مختلف سعی در تضعیف امنیت رقبای خود دارند. برای مثال، رژیم اسد و ایران نیروهای قبیلهای عرب را در استان دیرالزور به منظور تحریک قیام علیه نیروهای نظامی اداره خودمختار، نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)، حمایت کردهاند تا موقعیتهای SDF و ایالات متحده در شرق سوریه را تضعیف کنند. این امر تلاشهای اطلاعاتی ایالات متحده و ائتلاف جهانی و SDF را در مبارزه با شبکههای محلی داعش در شرق سوریه تضعیف کرده است. علاوه بر این، عناصر SDF ریشه در حزب اتحاد دموکراتیک کردستان (PYD)، شعبه سوری حزب کارگران کردستان (PKK) دارند، که یک گروه تروریستی تعیین شده از سوی ایالات متحده است و تاریخچهای طولانی از انجام حملات تروریستی در ترکیه دارد. در نتیجه، دولت ترکیه حملات هوایی علیه SDF در شمال شرق سوریه انجام داده و نیروهای نیابتی خود را در سوریه برای مبارزه با SDF بر روی زمین حمایت کرده است – بهویژه از طریق ارتش ملی سوریه که تشکیل نظامی دولت موقت سوریه است و در شمال مرکزی سوریه مستقر است. در نتیجه، SDF نتوانسته است از تمام منابع امنیتی خود برای مبارزه با داعش استفاده کند.
دو توسعه در اکتبر ۲۰۲۳ نیز به نفع داعش بوده است. اولی حمله پهپادی هیئت تحریر شام به مراسم فارغالتحصیلی یکی از کالجهای نظامی رژیم اسد در حمص بود. این حمله باعث شد تا رژیم اسد و متحدان روسیاش نیروهایی را از سمت غربی استان دیرالزور خارج کرده و تمرکز خود را بر حمله به پایگاه هیئت تحریر شام در ادلب در شمال غربی سوریه بگذارند. این تغییر مسیر برای فعالیتهای داعش در خطوط مقدم بین رژیم اسد و مناطق تحت کنترل SDF فرصت بیشتری را فراهم آورد. علاوه بر این، پس از حمله حماس در ۷ اکتبر و پاسخ متعاقب آن به جنگ اسرائیل در غزه توسط میلیشای شیعه تحت حمایت ایران در عراق و سوریه، نیروهای تحت حمایت ایران شروع به هدفگیری داراییها و پایگاههای ایالات متحده در بخشهای مختلف شرق سوریه کردند. به عنوان یک واکنش حفاظتی، این حملات منجر به محدودیت عملیات ایالات متحده و ائتلاف علیه داعش شد – یا بهصورت مستقل یا به همراه SDF – که راهی دیگر برای عملیات داعش فراهم کرد.
در نتیجه، سوریه در حال حاضر نسبت به عراق فضای پیچیدهتری است و مناطق بیشتری برای بهرهبرداری داعش از بیثباتی و رقابتهای بین بازیگران مختلف در درگیری سوریه فراهم میکند.
از آنجا که داعش آخرین بقایای کنترل ارضی خود در سوریه را در مارس ۲۰۱۹ از دست داد، تعداد حملات ادعایی داعش در سوریه به طور قابل توجهی هر سال کاهش یافته است. اما در سال ۲۰۲۴ این وضعیت تغییر کرد و بر خلاف شرایط عراق، حملات ادعایی داعش به دلایل مذکور افزایش یافت:
- ۲۰۲۴: ۲۵۹ حمله ادعایی (تا ۱۴ نوامبر)؛ پیشبینی میشود به ۲۹۶ برسد
اگر این ارقام تا پایان ۲۰۲۴ درست باشد، این معادل افزایش تقریباً ۲۵۰٪ از سال ۲۰۲۳ خواهد بود و به میزان سال ۲۰۲۲ نزدیک میشود. با این حال، این حملات ادعایی تمام تصویر را منعکس نمیکنند. برخلاف عراق، جایی که هیچ شواهدی نشان نمیدهد که داعش ادعاهای حملات را دستکاری میکند، شواهد زیادی نشانگر این است که داعش عمداً ادعاهای خود را در سوریه کم گزارش کرده تا ظاهری ضعیفتر از واقعیت خود نشان دهد. پژوهشگران مختلفی از جمله ایمن الطمی و گریگوری واترز اذغان کردهاند که داعش در بخشهای مختلف سوریه حملات خود را کمتر گزارش کرده است، از جمله در منطقه بادیه در استان حمص، در حوران در جنوب سوریه و در مناطق تحت کنترل SDF در شرق سوریه.
این موضوع همچنین از طریق مجموعهای از اسناد داخلی لیک شده داعش که از پاییز ۲۰۲۰ منشأ میگیرد، تأیید شده است. بنا به این اسناد داخلی، دلایل کمتر گزارش کردن تعداد حملات به سه جناح بازمیگردد: اول، نگرانی از اینکه اگر تمام حملات خود را عمومی کند، اقدام دشمن بزرگتری (به معنای همچنین خود رژیم اسد و همچنین شورشیان ضد رژیم) علیه داعش صورت گیرد، دوم، نبود تجهیزات ارتباطات و رسانهای برای ضبط و به اشتراکگذاری پوشش صوتی و تصویری حملات با دیوان رسانه مرکزی، و سوم، درگیری بین مقامات رسانهای و نظامی در داخل داعش، که دومی نگرانی عملیاتی امنیتی دارد و معتقد است که ضروری یا توصیهپذیر نیست که هر حملهای ادعا شود. در حالی که این اسناد چهار سال قدمت دارند، منابع داده دیگر نشان میدهند که این الگو از سال ۲۰۲۰ آغاز شده و تا به امروز ادامه یافته است.
مرکز اطلاعات روژاوا، همسو با SDF، دادههایی را از حملات سلولهای خوابزده داعش در مناطق تحت کنترل SDF از زمان سقوط کنترل ارضی داعش منتشر میکند. مشابه با ادعاهای حملات خود داعش، این دادههای مرکز اطلاعات روژاوا باید با احتیاط مورد استفاده قرار گیرد. هنگامی که دادهها را به صورت کنار هم مطالعه میکنیم، مهم است که اذعان کنیم تعداد ادعایی داعش شامل تمام سوریه میشود، در حالی که دادههای مرکز اطلاعات روژاوا تنها مربوط به اداره خودمختار در شمال شرق کشور است. یکی از راههای افزودن عمق به درک جامعتری از این موضوع، استفاده از مجموعه دادههای گریگوری واترز در مورد فعالیت داعش در مناطق تحت کنترل رژیم اسد است، جایی که داعش در آنچه او بهعنوان “سوریه مرکزی” توصیف میکند، فعالیت دارد. این منطقه شامل دادههایی از حملات داعش علیه “رژیم سوری و جنگجویان متحد” در استانهای دیرالزور، الرقه، حمص، حما و حلب است، که قلمرویی است که رژیم کنترل میکند و با مناطقی که SDF یا ارتش ملی سوریه در آنها کنترل دارند، تداخل ندارد. مرکز اطلاعات روژاوا و گریگوری واترز هر دو دادههایی از حملات تا ۳۱ اکتبر ۲۰۲۴ دارند.
بر اساس جدول زیر، دادههای مرکز اطلاعات روژاوا نشان میدهد که الگوهای حملات داعش در شمال شرق سوریه از سال ۲۰۲۱ به نسبت پایدار بوده و در سه سال اخیر واقعاً بهطور قابل توجهی کاهش نیافته است همانطور که ادعاهای داعش نشان میدهد. در مورد حملات گزارششده واترز، اطلاعات نوسانی دارد اما نشان میدهد که پس از سرکوب گروه تا حدی در سال ۲۰۲۲، تمرکز رژیم اسد و روسیه بر مبارزه با HTS در شمال غربی سوریه در سال گذشته فضای بیشتری را برای داعش فراهم کرده تا حملات خود را در مناطق رژیم اسد افزایش دهند، با چنین حملاتی که برای اولین بار از سال ۲۰۱۹ در حال افزایش هستند.
این موضوع قابل توجه است زمانی که در نظر بگیریم داعش چگونه ممکن است از یک محیط امنیتی تغییر یافته بهرهبرداری کند زمانی که ایالات متحده از سوریه در پایان ۲۰۲۶ خارج میشود. شواهد قوی وجود دارد که رژیم اسد و متحدانش قادر نخواهند بود به اندازه ایالات متحده، ائتلاف جهانی، و SDF با داعش مبارزه کنند، بهویژه با توجه به اینکه رژیم همچنان عوامل دیگر مانند ارتش ملی سوریه، HTS، و گروههای شورشی باقیمانده در جنوب سوریه را تهدیدی بزرگتر برای حکومت خود نسبت به داعش میداند. دادههای زیر هشدار سختی در مورد پتانسیل برای یک ظهور دوباره دیگر داعش در سوریه ارائه میدهد.
جدول ۱. دادههای کامل طیف حملات داعش در سوریه از سال ۲۰۱۹، دقیق تا ۱۸ نوامبر ۲۰۲۴
سیاست داعش برای کمگزارش کردن حملات در واقع موفق بوده است زیرا بهطور متعددی ایالات متحده و ائتلاف جهانی را به یک حس کاذب از موفقیت هدایت کرده است. واقعیت نشان میدهد که هرچند داعش ممکن است به قدرت زمان از دست دادن آخرین قلمروی خود در ۲۰۱۹ نرسیده باشد، با این حال این سازمان دو تا سه برابر قویتر از آنچه تنها از ادعاهایش نمایانده میشود است.
فراتر از مسئله تجزیه دادههای حملات داعش، تصویر گروه حتی پیچیدهتر میشود هنگامی که یکی شروع به نگاه به فعالیت حکومت سایه آن میکند. حتی اگر به صورت مقطعی و کمتر پیچیده نسبت به سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ باشد، این فعالیت از مارس ۲۰۱۹ در شرق سوریه ادامه داشته است. این نوع حکومت سایهای سه ویژگی دارد: مالیاتگیری، نظارت بر اخلاق عمومی، و بازپسگیری (البته بهطور مختصر) اراضی، که دو ویژگی اول نشان میدهد که داعش همچنان از مستندات اداری قدیمی برای پیشبرد استراتژی حکومت سایه استفاده میکند.
از آنجا که قلمرو خود را در ۲۰۱۹ از دست داد، داعش بهطور مستمر تلاش کرده است که از افراد در مناطق مختلف شرق سوریه ۲.۵ درصد از ارزش درآمدها، داراییها و کالاهایشان را مالیاتگیری کند. بنا به منابع محلی، داعش قادر به انجام این کار از طریق شبکهای از مخبران است که “لوکیشنهای فروش را نظارت میکنند، مقدار فروشها را مستند میکنند، و گیرندگان را شناسایی میکنند.” افزون بر این، داعش افراد را با پیامهای واتساپ تهدید به دریافت این پرداختها میکند. گفته میشود که این پیامها از شمارههای ناشناس و سیمکارتهای یک روزه استفاده میکنند با رسیدهای ادعایی که مهر رسمی داعش را به همراه دارند، که نشان میدهد گروه همچنان سعی دارد به عنوان یک دولت با گرفتاریها و اجبارهای قدیمی بوروکراتیک خود عمل کند. اگر کسی پرداخت نکند، داعش با پیامهای واتساپی او را تهدید میکند که یا پرداخت خواهی کرد یا توسط سلولهای سازمان تعقیب خواهی شد. اگر هنوز پرداختها صورت نگیرد، داعش شخصاً به یک فرد حمله خواهد کرد یا مغازه، خانه، یا ماشین او را منفجر خواهد کرد. تا کنون، این نوع از تهدید و ارعاب در سراسر شرق سوریه گزارش شده است، اگرچه احتمالاً این نوع فعالیتها در نقاط دیگر نیز رخ دادهاند. شواهد بیشتری وجود دارند که نشان میدهند SDF به اندازه کافی به محلیها کمک نکردهاند تا از این پرداختها اجتناب کنند یا باجگیرها را شناسایی کنند. به عنوان مثال، یکی از ساکنان شهر دحله در دیرالزور بیان کرده است که SDF “به او توصیه کرد که پرداخت نکند و اطمینان داد که این تهدیدها چیزی بیشتر از تهدیدهای بیپایه نیستند.”
یکی دیگر از اجزای کلیدی زیرساخت حکومت داعش پولیس اخلاقی (حسبه) آن بوده است، که زندگی روزمره مردان و زنان را تنظیم کرده است. در اواخر می ۲۰۲۳، به عنوان مثال، اعضای داعش مستندات اداری رسمی را بر دیوارهای مساجد و مکانهای عمومی در شهر الشحیل در دیرالزور نصب کردند که زنان را ملزم به رعایت حجاب مورد نظر گروه میکرد، شامل پوشیدن نقاب تحت تهدید مجازات. مستندات مشابهی در آگوست ۲۰۲۳ در شهر الطیانه یافت شدند. اگرچه در سال ۲۰۲۴ شواهد بیشتری از این نوع فعالیتها در دسترس عموم نبودهاند، اما بدون شک این فعالیتها همچنان در حال وقوع هستند، به ویژه با توجه به ادامه کمپین مالیاتگیری.
داعش گاهی بهطور مختصر یا مقطعی کنترل قلمرویی در شمال شرق سوریه را به دست میآورد. این معمولاً به دلیل محدودیتهای SDF و نگرانیهای امنیتی است، که بدان معنی است که نیروهای SDF هر روز در تاریکی از برخی روستاهای روستایی عقبنشینی میکنند. این شکاف به داعش اجازه داده تا شبانه بخشی از روستاها را اشغال کند. با انجام این کار، نه تنها عملیات SDF در منطقه را تضعیف میکند بلکه به جمعیت محلی نشان میدهد که سازمان همچنان قوی و قادر به اعمال قدرت است، اگرچه کنترل دائمی نیست.
در مارس ۲۰۲۳، محلیها شروع به توصیف شهرهای الشحیل، البصیره و دیبان در دیرالزور به عنوان “مثلث برمودا” به دلیل نفوذ داعش بر مناطق کردند. علاوه بر این، در مستندات داخلی دیگری از داعش، گروه ادعا کرد که ۷۰ درصد از جنگجویان آن در این مناطق مستقر هستند. ساکنان بهتازگی بیش از حد ترسیدهاند که SDF را از مواضع داعش در منطقه مطلع کنند، زیرا از انتقامجویی هراس دارند (که با دانش صمیمی داعش از جمعیت محلی از طریق مدیریت گذشته قلمرو، تسهیل میشود). برای مثال، یک فردی که توسط ایستبازرسی داعش در دیبان متوقف شد، بعداً در یک شهر نزدیک سر برید شد. علاوه بر این، در جولای ۲۰۲۳، اعضای داعش به صورت آشکار در یک تظاهرات بزرگ کاروانی در شهر العزبه علیه سوزاندن اخیر قرآن توسط یک مسیحی عراقی در سوئد شرکت کردند.
این دادهها تصویری از داعش ارائه میدهند که همچنان در بسیاری از بخشهای شرق سوریه حضور قوی دارد. همراه با افزایش نرخ حملات و کاهش برآوردهای قوت آن، داعش از محیط کنونی بهرهمند میشود و به احتمال زیاد قادر خواهد بود تا به سرعت از هرگونه خروج ایالات متحده از سوریه بهرهبرداری کند.
اگرچه شورش داعش در حال رشد است و به فعالیت حکومت سایه ادامه میدهد، عوامل دشمن از جمله SDF، ارتش ملی سوریه و هیئت تحریر شام همچنان به طور مستقل به دستگیری عوامل، جنگجویان، تأمینکنندگان مالی و همراهان داعش در سوریه ادامه میدهند. از ابتدای سال ۲۰۲۳، این نیروها تا ۱۸ نوامبر ۲۰۲۴، در مجموع ۱۲۴ مورد دستگیری علیه سلولهای داعش در سوریه انجام دادهاند. در حالی که نقشه زیر نشان میدهد که دستگیریها در نقاط مختلف سوریه انجام شده است، اکثر آنها در الرفا (۲۹ نفر)، اطراف کمپ الهول (۱۹ نفر)، و دیرالزور (۱۶ نفر) صورت گرفتهاند. این امر جای تعجب نیست، با توجه به اینکه الرفا زمانی پایتخت مناطق تحت کنترل داعش در سوریه بود، دیرالزور به عنوان مکان کلیدی برای ادامه شورش داعش از سال ۲۰۱۹ بوده است و کمپ الهول برای افراد داخلی بیپناه و پناهندگان محلی نگرانی برای بسیاری در SDF و ائتلاف جهانی به دلیل زنان ایدئولوژیک داعش که در آنجا بازداشت شدهاند و به انتشار عقاید گروه به فرزندان خود ادامه میدهند، است.
نقشه ۲. مکانهای دستگیری داعش در سوریه بین ۱ ژانویه ۲۰۲۳ و ۱۸ نوامبر ۲۰۲۴ (منبع: آرون ی. زلین)
همانطور که در الگوهای دستگیری در عراق، بسیاری از کسانی که بهتازگی دستگیر شدهاند پیشتر در زمان کنترل ارضی در داخل داعش موقعیتهایی داشتند. برای مثال، مدیر سابق بیتالمال (خزانهداری) گروه در دیرالزور در ژانویه ۲۰۲۳ در الرفا دستگیر شد. در این ماه، SDF همچنین والی (استاندار) سابق ویلایت الرفا داعش را دستگیر کرد، که همچنین رهبر گردان خالد بن ولید آن بود.
برجستهترین عامل دستگیر شده توسط SDF یحیی احمد الحجی (ابو براء الحسا) بود که در شهر البصیره در دیرالزور دستگیر شد. پرونده الحجی نشاندهنده کسانی است که در زمان کنترل ارضی در سازمان بودند و برای سالها پس از فروپاشی خلیفهگری خودخوانده ارضی به فعالیت خود ادامه دادند. الحجی در ابتدا به عنوان دستیار مأمون الشامی مسئول مالی داعش فعالیت کرد و سپس به عنوان مسئول مالی برای استان سوریه داعش منصوب شد. او همچنین در شورای فرماندهی نظامی گروه کار کرد و تا زمان دستگیری خود در تامین مالی و سازماندهی سلولهای تروریستی و جذب تأمینکنندگان مالی دیگر مشارکت داشت. قابل محتمل است که الحجی در “اخاذی” مالیاتیای که داعش همچنان در استان دیرالزور انجام میدهد، دخیل بوده باشد.
شباهت دیگری به فعالیتهای داعش در عراق افرادی هستند که میدان نبرد را ترک کردند، در این مورد سوریه، و پس از مدتی بازگشتند تا در عملیاتهای ادامهدار مشارکت کنند. به عنوان مثال، احمد فواز الرحمان (ابو عثمان البرکه) از استان حسکه سوریه در ۲۰۱۹ به لبنان رفت و در ۲۰۲۱ به سوریه بازگشت. از آنجا، او با یک سلول در درعا در جنوب سوریه ملاقات کرد و تا اواسط ۲۰۲۲ در آنجا بود که به او دستور پیوستن به کتائب الزبیر بن العوام، یک یگان مخفی که در زادگاهش حسکه مستقر بود، داده شد، جای که او در اخاذیها مشارکت داشت. (الرحمان سرانجام توسط SDF در اواخر آوریل ۲۰۲۴ دستگیر شد.)
در ژانویه ۲۰۲۲، جنگجویان داعش به زندان صنا در حسکه، که هزاران زندانی مرد داعش را در خود جا داده بود، حمله کردند در تلاش ناکام برای آزادی آنها. یکی از مهاجمان حمله صنا فرمانده نظامی معاون ویلایت الشام داعش بود که به جرم کمک به برنامهریزی برای فرار از زندان غویران در نوامبر ۲۰۲۳ دستگیر شد. اخیراً، در اواسط اوت ۲۰۲۴، SDF یک سلول از چهار عامل داعش که در حال بررسی زندان صنا برای یک حمله احتمالی آینده بودند، دستگیر کرد.
یکی از جنبههای منحصر به فرد عملیات داعش در سوریه، مشارکت این گروه در فعالیتهای قاچاق به داخل و خارج از اردوگاه الهول است؛ اردوگاهی که خانوادههای مبارزان سابق داعش که در سوریه بازداشت شدهاند، در آنجا نگهداری میشوند. به عنوان مثال، در اوایل ماه مه ۲۰۲۳، دو نفر توسط نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) و ائتلاف جهانی به دلیل تأمین سلاح برای سلولهای درون الهول و قاچاق ساکنان از این اردوگاه دستگیر شدند. تنها دو هفته بعد، نیروهای دموکراتیک سوریه و ائتلاف جهانی سلول دیگری را در الکرامه، استان دیرالزور، به اتهام قاچاق زندانیان و خانوادههای داعش از الهول به شهرهای رأس العین و تل ابیض در شمال مرکزی سوریه دستگیر کردند. به همین ترتیب، در اوت ۲۰۲۳، یک رهبر ناشناس سلول داعش در روستای العزبه توسط SDF به دلیل ارائه کارتهای شناسایی جعلی، مدارک سفر و سلاح به خانوادههایی که قصد فرار از اردوگاه الهول را داشتند، دستگیر شد. این فرد همچنین در تسهیل حمل و نقل مواد منفجره، سلاحها و مهمات به سلولهای داعش که به نیروهای SDF حمله میکردند، شرکت داشت و این موضوع نشان میدهد که کسانی که در تسهیل و لجستیک برای داعش کار میکنند، هم به شورش گروه و هم به حمایت از ساکنان اردوگاه خدمت میکنند. این فعالیتهای قاچاق در سال ۲۰۲۴ نیز ادامه یافته است.
علاوه بر اردوگاه الهول، اردوگاههایی نیز وجود دارند که خانوادههای مبارزان داعش را در مناطق شمال مرکزی سوریه تحت کنترل SNA (ارتش ملی سوریه) تحت حمایت ترکیه، بهویژه اطراف رأس العین و تل ابیض نگهداری میکنند. به همین دلیل، بسیاری از کسانی که تلاش میکنند از الهول قاچاق شوند، سعی میکنند به این شهرها برسند: سوریها معمولاً از این شهرها به سوی خانههای اصلی خود سفر میکنند، در حالی که مبارزان خارجی به مرز میروند تا به ترکیه برسند و زندگی جدیدی را آغاز کنند. اردوگاهها در قلمرو SNA نیز فعالیتهای قاچاق داشتهاند، مانند موردی که عضو داعش، محمد محمود حماده، برای قاچاق اعضای برنامه آموزشی “شیران خلیفه” از این اردوگاهها دستگیر شد.
مشابه با وضعیت در عراق، واضح است که کهنهسربازان داعش از دوره کنترل ارضی همچنان آزاد هستند و به طور دورهای در سوریه دستگیر میشوند. نگرانکنندهتر، تلاشهای مداوم اعضای داعش برای حمایت از جنبههای مختلف شورش در حال رشد در شرق سوریه از جمله تهیه سلاح، عملیات اطلاعاتی، اخاذی و قاچاق است. این دادهها همچنین نشان میدهند که داعش همچنان به فرار از زندانها برای آزادسازی مبارزان خود که در سراسر شمال شرق سوریه بازداشت شدهاند و به قاچاق زنان و کودکانشان از اردوگاه الهول علاقهمند است.
از ابتدای سال ۲۰۲۴، داعش در سوریه و عراق در برنامهریزی عملیات خارجی به شیوهای که از زمان اوج کنترل ارضی گروه دیده نشده، مشارکت داشته است. بهویژه، سه طرح خرابکاری شدند و یکی موفقیتآمیز بود که از سوریه در سال ۲۰۲۴ نشأت میگرفت.
اولین مورد در اواخر فوریه، زمانی که خدمات امنیتی اسرائیل چهار فلسطینی را به اتهام ساخت حدود صد دستگاه انفجاری دستگیر کردند، آشکار شد. رئیس سلول با استفاده از راهنماهای آنلاین و همچنین دستورالعملهایی که از اعضای داعش در سوریه دریافت کرده بود، مواد منفجره را ساخته بود. سلول همچنین تفنگهای تهاجمی و مسلسل داشت و در حال برنامهریزی برای حمله به نیروهای اسرائیلی در کرانه باختری بود.
سپس، در ماه مه ۲۰۲۴، یک تبعه ۱۸ ساله روسی از چچن به اتهام برنامهریزی برای حمله به یک استادیوم در المپیک در سن-اتین، فرانسه دستگیر شد. او بهصورت آنلاین با یک عضو چچنی داعش مستقر در سوریه ارتباط برقرار کرده و پیش از دستگیریاش از استادیوم نظارت کرده بود. سپس، در اوت ۲۰۲۴، مقامات روسی شش نفر، از جمله سه نوجوان را در شهر نازران و روستای کانتیشوو در اینگوشیا به اتهام برنامهریزی برای حمله به یک کلیسای ارتدوکس و انجام حملات علیه نیروهای امنیتی دستگیر کردند. افراد، ظاهراً، به “خلیفه” داعش بیعت کرده و از مسئولین در سوریه دستور گرفته بودند.
قابل توجهترین حادثه، در ۲۳ اوت ۲۰۲۴ رخ داد، زمانی که یک تبعه سوریهای در حملهای با چاقو در شهر سولینگن در ایالت نوردراین-وستفالن آلمان سه نفر را کشت و هشت نفر دیگر را مجروح کرد. پیش از حمله، مهاجم ویدیویی ضبط کرده بود که در آن به “خلیفه” داعش بیعت کرد و گفت که این حمله انتقامی برای “کشتار مسلمانان” در بوسنی، سوریه، عراق، افغانستان و فلسطین است. این فرد اصالتاً از شهر المریعه در شرق حومه دیرالزور بود، جایی که قبلاً برای کار در دفتر زکات داعش همراه با پسرعمویش جذب شده بود. (پنج نفر از بستگان او نیز به عضویت داعش درآمده بودند.) این حمله مشابه با دو حمله ناکام دیگر در آلمان بود که در بخش قبلی ذکر شد، در آنها داعش دو عامل جداگانه را از عراق به آلمان فرستاده بود تا حملاتی با چاقو انجام دهند. بنابراین، تعجبآور نخواهد بود اگر در آینده برنامههای مشابهی منشأ گرفته از عراق یا سوریه را ببینیم.
آیندهی داعش در عراق و سوریه
مسیر آیندهی داعش در عراق و سوریه تا حد زیادی توسط آیندهی حضور نظامی ایالات متحده در منطقه تعیین خواهد شد. با توجه به موفقیتهای ضدتروریستی علیه این گروه در عراق، دولت عراق میخواهد روابط امنیتی خود با ایالات متحده را از یک رابطه مبتنی بر ائتلاف جهانی به یک رابطه دو جانبه تبدیل کند. موضوع احتمالی اینجا این است که مأموریت ائتلاف جهانی پوشش قانونی برای نیروهای آمریکایی فراهم میکند تا در شرق سوریه در کنار نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) عمل کنند و به تبع آن کمک میکند مرز عراق را از سلولهای داعش محافظت کنند. یک توافقنامه دو جانبه میتواند خلأ قانونی برای عمل نیروهای آمریکایی در سوریه ایجاد کند. در حالی که داعش به اندازهای در سوریه قوی نیست که یک دهه پیش بود، هنوز هم شورشی شدیدی را ادامه میدهد و بدون شک از هرگونه خروج نیروهای آمریکایی بهرهبرداری خواهد کرد.
میتوان تصور کرد که خروج نیروهای آمریکایی از شمال شرق سوریه میتواند منجر به اثرات زیانباری شود: ترکیه از نبود آمریکا برای افزایش حملات خود علیه SDF استفاده کند، SDF از دیرالزور عقبنشینی کند تا قلب کردها را در حسکه محافظت کند و داعش از موقعیت برای آزادسازی جنگجویان سابق خود از سیستم زندان SDF بهرهبرداری کند (در حالی که رژیم اسد و متحدانش همچنان احتمالاً شکست میخورند تا به طور معناداری فعالیت داعش را در قلمرو خود سرکوب کنند). این احتراق احتمالی میتواند به داعش اجازه دهد که دوباره کنترل قلمرویی را در شرق سوریه به دست آورد و از این فضا برای تجدید شورش خود در عراق استفاده کند.
به عنوان بخشی از تلاش خود برای کاهش نفوذ سلولهای سوریهای داعش در عراق، دولت عراق ساخت دیوار بتنی را در طول مرز طولانی خود با سوریه آغاز کرده است. با این حال، در حال حاضر دیوار تنها ۱۰۰ مایل از ۳۷۳ مایل مرز را پوشش میدهد و مهمتر از آن، احتمالاً داعش به سادگی یک سیستم تونل زیر دیوار خواهد ساخت اگر کامل شود. نیروهای امنیتی عراق در واقع قبلاً دو تونل داعش به طول ۱۶۵ فوت و ارتفاع ۶.۵ فوت را که به عنوان مرکز فرماندهی در روستای ابومریه در ناحیه تلعفر عمل میکردند، کشف کردهاند. بنابراین، احتمال کمی وجود دارد که عراق بتواند بهطور کامل از عواقب هرگونه ظهور دوباره داعش در سوریه جلوگیری کند.
اینها نشانههای نگرانکنندهای برای آینده هستند. جداسازی دو عرصه، همانطور که دولت عراق تلاش کرده است انجام دهد، بهراستی دستورالعملی است برای بازگشت احتمالی به تاریخ، که در آن داعش در سوریه قدرت میگیرد و منابع را دوباره به عملیات خود در عراق بریزد. زمانبندی این امر نمیتواند بدتر از این باشد با برنامهریزی برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه در طی دو سال آینده. ایالات متحده همچنان به انجام حملات هوایی علیه شبکههای کلیدی داعش در دو طرف مرز عراق-سوریه ادامه میدهد و مشخص نیست که آیا چنین عملیاتهایی تحت برخی سیاستهای “فراسوی افق” قابل انجام خواهد بود. همانطور که پس از خروج از افغانستان نمایان شد، عملیاتهای ضدتروریستی ایالات متحده میتوانند توسط بازیگران مخالف یا غیرهمکار محدود شوند، مانند امارت اسلامی طالبان در مورد افغانستان (و رژیم اسد در صورت بالقوه سوریه).
به همین ترتیب، کودتاهای اخیر در منطقه ساحل غرب آفریقا که با جهادگرایی دستآویز شده است – که منجر به جایگزینی مزدوران روسی با نیروهای نظامی غربی در حمایت از تلاشهای ضدتروریستی دولتهای جدید نظامی در مالی، بورکینافاسو و نیجر شده است، به یک احتمال دیگر اشاره میکند: اگر داعش در عراق یا سوریه ظهور کند، با حضور روسیه در همسایگی سوریه و با تقویت روابط بین روسیه و ایران (و نمایندگان ایران در عراق که همچنان به فشار برای حذف هرگونه حضور نظامی منطقهای آمریکا ادامه میدهند)، آیا عراق از روسیه درخواست خواهد کرد که پس از خروج نیروهای آمریکایی نقش اصلی خود به عنوان حامی ضدتروریسم عراق را بر عهده بگیرد؟ در چنین سناریویی، ایالات متحده و همپیمانانش از سه نقطه داغ بزرگ در جهان که فعالیت جهادگرایانه در آن به شدت منتشر است (عراق و سوریه، افغانستان و ساحل) خارج خواهند شد.
بنابراین، اهمیتها بسیار بالاست. اگر ایالات متحده همان اشتباهی را که در سال ۲۰۱۰ انجام داد، وقتی بخش عمدهای از نیروهای خود را از عراق خارج کرد، تکرار کند، ممکن است با تهدید جدیدی از داعش در سوریه و عراق مواجه شود با پیامدهای جهانی. اما، احتمالاً برخلاف سال ۲۰۱۴، ایالات متحده ممکن است نتواند این مسئله را بهطور نظامی مهار کند، بلکه در دست بازیگران مخالف باشد که واشنگتن را با گزینههای کمتری برای مقابله با این مسئله تنها بگذارند.