امروز: جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳

رصد اندیشکده های فرانیوز

از بایدن تا ترامپ: کاهش روابط ترکیه و آمریکا مستلزم تعامل بیشتر اروپاست

متن حاضر تحلیلی جامع از روابط رو به وخامت ترکیه و ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری جو بایدن ارائه می‌دهد.با روی کار آمدن بایدن، روابط دو کشور به دلیل اختلافات بر سر دموکراسی، حقوق بشر و مسائل منطقه‌ای مانند سوریه و خرید سامانه‌های دفاعی اس-400 از روسیه، به شدت تیره شد. در حالی که اردوغان تلاش کرد تا با اتخاذ رویکردی آشتی‌جویانه روابط را بهبود بخشد، اما سیاست‌های بایدن بر اساس عدم مشارکت و تاکید بر ارزش‌های دموکراسی بود.جنگ اوکراین فرصتی موقت برای بهبود روابط ایجاد کرد، اما اختلافات عمیق ساختاری و کاهش اهمیت ژئوپلیتیکی ترکیه برای ایالات متحده، مانع از ایجاد یک روابط پایدار شد....

دوره ریاست جمهوری بایدن به پایان می رسد. روابط ترکیه و آمریکا به پایین ترین حد خود رسیده است و اردوغان خاطرنشان کرد که بایدن اولین رئیس جمهور آمریکا است که هیچ گفتگوی معناداری با او نداشته است. دولت اردوغان معتقد است که این به دلیل «تاکید بیش از حد» دولت بایدن بر دموکراسی و حقوق بشر است و امیدوار است که انتخاب دونالد ترامپ صفحه جدیدی را باز کند. با این حال، مشکلات دوجانبه عمیق‌تر از آن چیزی است که اردوغان می‌داند و روابط در آینده قابل پیش‌بینی در سطح پایینی باقی خواهد ماند. اهمیت استراتژیک ترکیه برای ایالات متحده نه تنها به دلیل “محور بودن واشنگتن به آسیا”، بلکه به دلیل تعهدات قابل توجه اردوغان، کاهش اعتبار سیاسی او و منافع متفاوت بین آنکارا و واشنگتن در منطقه در حال کاهش است. این رکود پیوسته پیامدهای مستقیمی برای اتحادیه اروپا دارد، زیرا اتحادیه اروپا این تجمل را ندارد که سطح تعامل خود را کاهش دهد و باید رهبری را بر عهده بگیرد.

رویکرد دولت بایدن در قبال اردوغان از همان ابتدا نامطلوب بود. بایدن در طول مبارزات انتخاباتی خود بر موضع دموکراسی خواهانه و مخالفت خود با رهبران اقتدارگرا تاکید کرد. او از حمایت نامحدود ترامپ از رئیس جمهور مصر، سیسی که او را «سیسی» خواند، انتقاد کرد.دیکتاتور مورد علاقه ترامپ“، ومتعهد به مجازاتعربستان سعودی برای قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار. بایدن همچنین اردوغان را هدف قرار داد و در نیویورک تایمز پیش بینی کردمصاحبهکه او توسط یک اپوزیسیون قوی برکنار خواهد شد.

جای تعجب نیست که دولت ترکیه و رسانه های طرفدار دولت واکنش نشان دادندمنفی، با ابراز ترجیح آشکار ترامپ. زمانی که بایدن پیروز شد، اردوغان لحن آشتی جویانه تری اتخاذ کرد و به دنبال بهبود روابط بایونایتدایالات،اتحادیه اروپاواسرائیل،پس از آن که تنش‌ها بین ترکیه و غرب (یونان، اتحادیه اروپا و ایالات متحده) در شرق مدیترانه در تابستان ۲۰۲۰ به اوج خود رسید. این تغییر بخشی از تنظیم مجدد سیاست خارجی ترکیه در واکنش به انزوای فزاینده این کشور و وضعیت وخیم اقتصادی بود که باعث شد یک سیاست خارجی تقابلی ناپایدار اینابتکار مشترک آمریکا و اتحادیه اروپاحل تنش ها در شرق مدیترانه نیز نقش مهمی ایفا کرد.

بنابراین با وجود لحن منفی بایدن، اردوغان سعی کرد فضای مثبت تری ایجاد کند و فصل جدیدی در روابط ترکیه و آمریکا بگشاید. هدف نهایی اردوغان جلب لطف واشنگتن و جلوگیری از احتمال نفوذ نامطلوب ایالات متحده بر موقعیت خود در ترکیه بود. استراتژی او شامل اطمینان از تحمل واشنگتن برای اقدامات استبدادی خود در داخل و کسب آزادی بیشتر در سیاست خارجی، به ویژه در رابطه با روابط ترکیه با روسیه و مخالفت با حمایت ایالات متحده از گروه های کرد در سوریه بود.

اردوغان همچنین به دنبال به رسمیت شناختن به عنوان یک رهبر جهانی بود. تصویر او به عنوان یک دولتمرد با قد جهانی به ویژه برای وضعیت داخلی او مهم است و او به دیدارهای خود با رهبران بزرگ جهانی و به ویژه روسای جمهور آمریکا اهمیت ویژه ای می دهد. اما بایدن از خود دور ماند و این نشان دهنده آغاز دوران بی‌تفاوت‌تر در روابط آمریکا و ترکیه بود.

دوران اجتناب

تعامل بایدن با آنکارا در تضاد شدید با اوباما بودترکیه را در اولویت قرار داداز ابتدا، آنکارا را به عنوان یک شریک حیاتی برای تلاش های واشنگتن برای بازگرداندن وجهه خود در میان مسلمانان پس از جنگ عراق به رسمیت شناخت. بایدن سه ماه صبر کرد تا اصلا با اردوغان ارتباط برقرار کند که آنکارا آن را یک انکار می دانست. وقتی بالاخره تماس گرفت، قرار بود خودش را اعلام کندتصمیم به رسمیت شناختننسل کشی ارامنه – گامی که روسای جمهور پیشین علیرغم تلاش های قابل توجه لابی گری ارمنی های دیاسپورا از آن اجتناب کردند. این تصمیم بر تمایل رو به کاهش کاخ سفید برای محافظت از آنکارا تأکید کرد.

رویکرد بایدن با عدم مشارکت تعریف شد. این به معنای به حداقل رساندن تماس با اردوغان و تاکید بر دموکراسی و مسائل حقوق بشر، مطابق با رویکرد ارزشی بایدن در روابط دوجانبه بود. بایدن نیز الفبیانیهبا انتقاد از تصمیم ترکیه برای خروج از کنوانسیون استانبول درباره خشونت علیه زنان و خشونت خانگی، این اقدام را “عمیقا ناامید کننده” خواند.

مقامات آمریکایی در دیدار با همتایان ترک خود همچنین بر تغییر سیاست در رابطه با روابط ترکیه با روسیه و دستیابی به روسیه از این کشور تاکید کردند.اس-۴۰۰سیستم دفاع هوایی، و همچنین عادی سازی بایونان. آنکارا در مواجهه با کاخ سفید سرسختی که اساساً اردوغان را نادیده می‌گرفت، به دنبال فرصت‌هایی برای به دست آوردن مجدد اقبال در واشنگتن بود. یکی از این فرصت ها در تابستان ۲۰۲۱، زمانی که ترکیه به وجود آمدارائه شده استبرای محافظت از فرودگاه کابل در زمان خروج آمریکا از افغانستان. این پیشنهادمورد استقبال قرار گرفتدر واشنگتن و اولین دیدار اردوغان با بایدن در اجلاس ناتو در سال ۲۰۲۱ بود. در نهایت سرعت بی‌سابقه‌ای که حکومت کابل در آن فروپاشید، آنکارا را از استفاده از افغانستان برای بازسازی روابط باز داشت. از آن زمان تا حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، ترکیه به شدت به دنبال فرصتی برای افزایش جایگاه خود در واشنگتن بوده است.

پیامدهای جنگ اوکراین: تغییر محاسبات استراتژیک ایالات متحده

حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ به اردوغان فرصتی داد که او به دنبال آن بود. در ابتدا، جنگ ترکیه را در تنگنا قرار داد. از یک سو، ترکیه از سال ۲۰۱۴ با مداخلات روسیه مخالفت کرده و آشکارا در کنار اوکراین قرار دارد. از سوی دیگر، روابط با روسیه برای آنکارا بسیار ریشه دار و پیچیده بود که نمی توانست مستقیماً مسکو را به چالش بکشد. در مجموع، ترکیه یک سیاست طرفدار اوکراین را بدون مخالفت با روسیه در پیش گرفت.

این جنگ از چند جهت موقعیت ترکیه و اردوغان را بهبود بخشید. اول از همه، بر اهمیت ژئواستراتژیک ترکیه به عنوان نگهبان دسترسی به دریای سیاه تاکید کرد. ترکیه بی درنگ کنوانسیون مونترو را به کار گرفت و تنگه ها را به روی همه کشتی های جنگی بست و به طور اساسی برتری روسیه در دریای سیاه را تضعیف کرد. ترکیه همچنین در تامین تسلیحات به اوکراین تردیدی نداشت و هواپیماهای بدون سرنشین مشهور آن برای دفاع اوکراین، به ویژه در مراحل اولیه جنگ، حیاتی بودند. و در نهایت، اردوغان تلاش کرد از روابط شخصی خود با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه برای ایفای نقش میانجی بین روسیه و اوکراین/غرب استفاده کند. یکی از نتایج، قرارداد کوتاه مدت غلات بود. اهمیت افزایش یافته ترکیه، واشنگتن را وادار کرد که عدم مشارکت خود در تحریم ها علیه روسیه را تحمل کند.

از آنجایی که جنگ جایگاه جهانی اردوغان را تقویت کرد، زمانی که سوئد و فنلاند در ماه مه ۲۰۲۲ درخواست عضویت در ناتو کردند، فرصت طلایی به او دست یافت. این فرصتی منحصر به فرد برای اردوغان برای مذاکره مجدد در مورد پارامترهای روابط ایالات متحده و ترکیه فراهم کرد، زیرا تصمیمات ناتو باید به اتفاق آرا باشد. اردوغان تقریباً دو سال درخواست سوئد را متوقف کرد و از این روند به عنوان اهرمی برای دولت بایدن استفاده کرد. در طول روند طولانی مذاکرات، بایدن مجبور شد شخصاً با اردوغان تعامل کند و آنها چندین تماس تلفنی و ملاقات داشتند. و از آنجایی که ترکیه از طریق وتوی خود در ناتو اهرمی به دست آورد، واشنگتن از افزایش حقوق بشر در جلسات دوجانبه خودداری کرد. دولت بایدن ترجیح داد قبل از اینکه تمام توجه دیپلماتیک خود را به این مشکل معطوف کند و روابط خود با ترکیه را از نو تنظیم کند، منتظر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه در ماه مه ۲۰۲۳ باشد. در واقع، اکثر کشورهای غربی در طول سال منتهی به انتخابات ۲۰۲۳ رویکرد “انتظار و دید” را در پیش گرفتند، با توجه به چشم انداز واقع بینانه ای که دوران اردوغان ممکن است به پایان خود نزدیک شود.

ناکامی در بازگرداندن کامل رابطه

هنگامی که مشخص شد که اردوغان حداقل پنج سال دیگر به رهبری ترکیه ادامه خواهد داد، نادیده گرفتن او برای واشنگتن به طور فزاینده ای پرهزینه و ناپایدار شد. بایدن یکی از اولین رهبران جهانی بود که این کار را انجام داد اردوغان، نشان داد که دوران اجتناب رو به پایان است. در نهایت توافقی مبنی بر نوسازی هواپیماهای جنگی F-16 ترکیه در ازای موافقت ترکیه با عضویت سوئد در ناتو مورد مذاکره قرار گرفت. این نشان داد که سیاست تعامل محدود بایدن در واقع کارساز بوده است. هر بار که بایدن در طول مذاکرات طولانی برای عضویت سوئد و فنلاند در ناتو با اردوغان تماس می گرفت، او را یک قدم به پذیرش و تایید ترکیه نزدیک می کرد. اما سکه روی دیگری هم دارد. مذاکرات احتمالاً به دلیل سیاست بایدن در دادن شانه سرد به اردوغان طولانی تر شد. با این حال، پس از تقریباً دو سال تأخیر، دولت بایدن تمام وزن خود را پشت فشار دادن کنگره ایالات متحده برای پذیرش توافق گذاشت. علاوه بر این، مقامات وزارت خارجهعلامت داداحتمال دریافت جنگنده ضربتی مشترک F-35 ترکیه در صورت موافقت با کنار گذاشتن اس-۴۰۰ های روسی خود (که خرید آن دلیل اصلی حذف این کشور از برنامه F-35 بود). این ابراز قصد نشان دهنده تمایل واقعی برای بهبود روابط با ترکیه بود.

طرف ترکیه ای می خواست از این موقعیت برای ایجاد انگیزه برای روابط بهتر استفاده کند. دو سناتور آمریکایی، کریس مورفی و جین شاهین، از آنکارا دیدن کردند و در مورد “لحظه ای از حرکت قابل توجه” ملموس ترین نتیجه تصمیم وزارت دفاع ایالات متحده بودهمکاری با پیمانکاران فرعی ترکیهبرای ایجاد یک مرکز در تگزاس برای تولید گلوله های توپخانه ۱۵۵ میلی متری. علاوه بر همه این تحولات، دو دیدار هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در ماه های مارس و آوریل ۲۰۲۴، از احتمال آغاز مرحله جدیدی در روابط دوجانبه خبر داد. علاوه بر این، دعوت به کاخ سفید، که اردوغان سال‌ها برای آن تلاش می‌کرد، برای ماه می ۲۰۲۴ مطرح شد. امید این بود که این سفر آغازی تازه باشد.

در پایان، طرف ترکیه ای بدون توضیح واضح این دیدار را به تعویق انداخت، در حالی که آمریکایی ها با صدور بیانیه ای نشان دادند که هنوز مقدمات قطعی این دیدار را فراهم نکرده اند. اگرچه طرفین به اختلاف نظرهای فنی اشاره کردند، اما مشکل این بود که دولت بایدن ترجیح داد از انجام یک دیدار در سطح بالا که می تواند باعث افزایش اعتبار اردوغان در عرصه بین المللی و داخلی شود، اجتناب کند. در این زمینه، تصادفی نبود که نشست برنامه ریزی شده به طور یکجانبه توسط طرف ترکیه در ۲۶ مارس، پنج روز مانده به انتخابات شهرداری ها اعلام شد.

زمانی که بحران غزه منفجر شد، اردوغان آن را موازی با وضعیت اوکراین تلقی کرد و ترکیه را به عنوان میانجی بالقوه بین اسرائیل و حماس قرار داد. با این حال، از آنجایی که دیدار او با اسماعیل هنیه، رهبر حماس در استانبول در آوریل ۲۰۲۴، جنجال بین المللی ایجاد کرد، او آشکارا وضعیت را اشتباه خواند. واشنگتن اردوغان را میانجی احتمالی بین حماس و اسرائیل نمی‌داند و از سوی کشورهای عربی منطقه نیز چنین ابتکاری مورد استقبال قرار نگرفت. دولت بایدن با تلاش برای آرام کردن مسلمانان آمریکایی در فصل دشوار انتخابات در داخل، از حمایت کامل از اسرائیل در جنگش با غزه استفاده می کرد. سفر دولتی اردوغان توجه را به این موضوع جلب می کرد – که دولت بایدن می خواست از آن اجتناب کند.

همکاری مداوم و پیشروی های بالقوه

با وجود لغو سفر اردوغان، دولت بایدن بی سر و صدا به همکاری با آنکارا ادامه داد. اطلاعات ترکیه به ترتیب مبادله زندانیان بین روسیه و ایالات متحده (عمدتاً عوامل اطلاعاتی روسیه برای شهروندان آمریکایی و آلمانی) کمک کرد. در حالی که دولت بایدن نقش آنکارا در مبادله را رد نکرد و اهمیت نقش آنکارا را در مقابل چندین متحد دیگر مشخص نکرد. پس از تماس بایدن با اردوغان در ۱ اوت ۲۰۲۴ برای ابراز قدردانی از این همکاری، قرائت شده توسطاداره ارتباطات ترکیهاما نه توسط کاخ سفید. به عنوان موضوع دوم، مقامات آمریکایی یک احتمال را تأیید کردندمعاملهبا ترکیه برای استقرار اس-۴۰۰های روسی در پایگاه هوایی اینجرلیک در ازای بازگشت مجدد به برنامه F-35. در مقابل، اردوغانعلامت دادبهبود فزاینده در روابط دوجانبه حتی در صورت پیروزی هریس در نوامبر.

اخیرا،اردوغانو اوشریک ائتلافبه پتانسیل یک روند صلح با حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) اشاره کرده‌اند که ناشی از تشدید بی‌ثباتی در خاورمیانه ناشی از تنش‌ها بین اسرائیل و ایران است. در صورت موفقیت، این ابتکار به طور بالقوه می تواند حل شودشکاف بزرگ بین آمریکا و ترکیهدر مورد مشروعیت یگان های مدافع خلق (YPG) در سوریه که با پ.ک.ک مرتبط هستند. روند صلح این پتانسیل را دارد که درک تهدید ترکیه در مورد YPG را کاهش دهد، که یکی از اجزای مهم نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) و متحد اصلی ائتلاف ایالات متحده در مبارزه با داعش برای نزدیک به یک دهه بوده است. بیشتر تحلیلگران به اقدامات دولت ترکیه نگاه می کنندشک و تردیدآنها را به عنوان اجزای یک استراتژی گسترده تر با هدف تضمین انتخاب مجدد اردوغان می داند. علاوه بر این، ابتکار صلح قبلی نه تنها شکست خورد، بلکه در واقعدرگیری ها را تشدید کردبین نیروهای امنیتی ترکیه و پ ک ک در مناطق شهری. با این حال، در صورت موفقیت آمیز بودن، این روند پتانسیل افزایش روابط بین ترکیه و ایالات متحده را دارد.

محدودیت های نزدیک شدن

در مجموع، در حالی که شرایط ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین به نفع ترکیه در تعاملاتش با ایالات متحده و ارتقای موقعیت آن در واشنگتن بود، این یک نزدیکی محدود بوده است.

مقایسه با عربستان سعودی و مصر ماهیت محدود روابط با ترکیه را آشکار می کند. اگرچه بایدن در طول مبارزات انتخاباتی خود و سال اول ریاست جمهوری خود از او فاصله گرفت، اما به دلیل دموکراسی و حقوق بشر، تحریم های اعمال شده بر روسیه اهمیت نفت را افزایش داد.عربستان سعودی و امارات متحده عربی. علاوه بر این، نفوذ فزاینده روسیه و چین در منطقه واشنگتن را وادار کرد تا پیام روشنی را منتقل کندقصد ماندن دارددر منطقه بایدن از هر دو دیدار کردعربستان سعودیومصر– اما نه ترکیه. سفر پرزیدنت بایدن به عربستان سعودی در ژوئن ۲۰۲۲ از اهمیت ویژه ای برخوردار بودنقطه عطف. بایدن عذرخواهی کردop-edتوضیح دلایل این دیدار – که در تضاد با تاکید او از اهمیت دموکراسی و اتحاد غرب بود.در همین روزنامهفقط یک سال قبل با این وجود، دولت بایدنهرگز از اردوغان حمایت نکردو همچنین مشروعیت مورد انتظار سفر رسمی در آنکارا یا واشنگتن را به او نداد.

دو دلیل اصلی برای تعامل محدود بایدن با اردوغان وجود دارد. اولین مورد کاهش اهمیت ژئواستراتژیک کلی ترکیه برای ایالات متحده است. اگرچه جنگ اوکراین اهمیت ترکیه را افزایش داده است، اما آن را ضروری نکرده است. در حالی که آنکارا خود را به عنوان یک میانجی در اوایل درگیری، به عنوان مثال از طریق معامله غلات، تثبیت کرد، این لحظه کوتاه مدت بود. ترکیه در رقابت چین و آمریکا در خاورمیانه نقش محوری ندارد و در این میان نیستپنج شریک اصلی چیندر منطقه – عربستان سعودی، اسرائیل، ایران، مصر و امارات متحده عربی. ترکیه در سفر ۲۰۲۲ شی جین پینگ به خاورمیانه که با محوریت عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس برگزار شد، به طور آشکاری غایب بود. سرمایه گذاری های نظامی ایالات متحده در کشورهایی از یونان تا اردن، ضرورت ترکیه را برای محاسبات امنیتی ایالات متحده در خاورمیانه و شرق مدیترانه نسبی کرده است.

دلیل دوم از شهرت شخصی اردوغان ناشی می شود که بیش از دو دهه توشه سیاسی و نوسان مواضع سیاست خارجی را شکل داده است. ترکیه از یک دژ ثبات نسبی و پیشرفت اقتصادی به منبع بی ثباتی تبدیل شده است که با چشم انداز اقتصادی نگران کننده مشخص شده است. معکوس کردن این درک چالش برانگیز خواهد بود. در حالی که عمل گرایی اردوغان در وهله اول آشتی را ممکن کرد، همچنین تضمین می کند که هیچ توافقی با او هرگز نهایی نخواهد شد. مشکلات دوجانبه هرگز حل و فصل نمی شوند، بلکه فعلاً صرفاً در یک طرف قرار می گیرند. در نتیجه، اردوغان که در طول سال‌ها چرخش‌های زیادی را در سیاست خارجی انجام داده است، از نظر اکثر بازیگران منطقه‌ای و جهانی به عنوان یک متحد، شریک یا گفتگوی قابل اعتماد دیده نمی‌شود. بنابراین، در حالی که همکاری معاملاتی مطمئناً روی میز است، معامله بزرگ و شروعی جدید غیرممکن است. این امر توانایی ترکیه را برای تنظیم یک برنامه بلندمدت سازنده محدود می کند و به این معنی است که برای تعامل با ایالات متحده باید منتظر بحران باشد.

این عوامل نشان می‌دهد که وخامت روابط ترکیه و آمریکا را نمی‌توان منحصراً به تفاوت‌های ایدئولوژیک، مانند تأکید بایدن بر ارزش‌های هنجاری، یا پویایی‌های شخصی، از جمله آنچه که طرف ترکیه‌ای به عنوان فقدان شیمی بین اردوغان و بایدن درک می‌کند، نسبت داد. در عوض، مسائل ساختاری و (عدم اعتبار) خود اردوغان را هدایت می کند. بنابراین انتظارات آنکارا مبنی بر بهبود چشمگیر روابط در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ غیر واقعی است. البته روابط شخصی دوستانه بین رهبران لزوماً روابط دوجانبه خوب بین کشورهای آنها را تضمین نمی کند. در واقع، با وجود تمایل شناخته شده ترامپ به رهبران خودکامه و شیمی ظاهری بین اردوغان و ترامپ، برخی از مهم ترین مشکلات در روابط ترکیه و آمریکا در اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ رخ داد. اینها شامل خرید موشک‌های اس ۴۰۰ روسیه و تحریم‌های CAATSA و تحریم‌های مربوط به زندانی شدن کشیش برانسون بود.

با تکیه بر میراث بایدن

به طور کلی، روابط ترکیه و آمریکا در دولت بایدن با کاهش قابل توجهی مواجه شد که تعامل محدود به رویکرد مبادلاتی و مبتنی بر موضوع بود. حتی تغییرات زمین‌ساختی ژئوپلیتیکی مانند جنگ اوکراین و معاملات بعدی در مورد گسترش ناتو تنها آشتی محدودی را به همراه داشت. معاملات quid-proquo نه اختلافات اساسی بین این دو را حل کرد و نه اهمیت ترکیه را برای ایالات متحده در منطقه افزایش داد.

دولت جدید ممکن است تعدادی از معاملات را که از دولت بایدن به ارث رسیده است، احیا کند. آنکارا ممکن است اس-۴۰۰های روسی خود را در ازای هواپیماهای جنگی F35 کنار بگذارد و یک طرح جدید صلح کردها را در نظر بگیرد، زیرا اردوغان به دنبال بهبود روابط برای تقویت حمایت از اقتصاد ترکیه است. چالش های اقتصادی بر رای دهندگان ترکیه تأثیر نامطلوب گذاشته و از حمایت انتخاباتی اردوغان در داخل کشور می کاهد. با این وجود، در صورتی که اردوغان تصمیم بگیرد که روایت ضدغربی موقعیت او را در عرصه داخلی به طور مؤثرتری تقویت می کند، هر یک از اقدامات ممکن است معکوس شود. این سناریو با توجه به اتحاد او با حزب اقدام ملی گرای افراطی ناسیونالیست، که ائتلاف را از اصول دموکراسی و حاکمیت قانون دورتر می کند، محتمل به نظر می رسد.

تجربه و مسیر روابط ترکیه و آمریکا در دوران بایدن، بینش های ارزشمندی را برای رهبران اتحادیه اروپا فراهم می کند. مهمتر از همه، رهبران اتحادیه اروپا باید تاکید اردوغان بر دیدارهای دوجانبه در سطح بالا را بشناسند و از آنها برای تضمین نتایج ملموس استفاده کنند. این رویکرد اهرم قابل توجهی را به ارمغان می آورد، همانطور که بایدن با تعامل با اردوغان تنها در مواقع ضروری و اجتناب از اقداماتی که ممکن است وجهه او را در داخل کشور تقویت کند، نشان داد. برخلاف بایدن، اردوغان معمولاً از مبادلات عمومی با رهبران غربی، خواه دوستانه یا خصمانه، برای تقویت جایگاه خود در داخل کشور استفاده می کند. تعامل محتاطانه بایدن، نه حمایتی آشکار و نه درگیری آشکار، برای اردوغان که معمولاً از تعاملات آشکار با رهبران غربی سود می برد، به ویژه ناامید کننده بوده است. بایدن با محدود کردن تعهد خود، خطر تبدیل شدن به قربانی شدن در گفتمان سیاسی داخلی اردوغان را نیز به حداقل رساند، جایی که ضد آمریکایی بودن یک امر ثابت است. کمرنگ بودن بایدن تضمین کرد که اردوغان نمی تواند بیشتر بر ضد آمریکایی بودن دامن بزند و مخالفان را مجبور به محکوم کردن ایالات متحده کند.

ممکن است برای رهبران اتحادیه اروپا سخت باشد که اردوغان را کاملاً به حاشیه ببرند، اما هنوز هم می توانند در مورد نشست های سطح بالا انتخابی بیشتری داشته باشند. این امر مستلزم هماهنگی بهتر بین کشورهای عضو است. یک رویکرد متعادل که هم از برخوردهای لفظی و هم از ژست های تایید اجتناب کند ضروری است. به وضوح تمایز بین ترکیه و خود اردوغان یک استراتژی امیدوارکننده است. سفر فرانک والتر اشتاین مایر، رئیس جمهور آلمان در آوریل، نمونه ای از این رویکرد است: او و اردوغان با چهره های برجسته مخالف از جمله شهردار استانبول اکرم امام اوغلو ملاقات کرد.

روابط اتحادیه اروپا و ترکیه و دولت بعدی آمریکا

در حالی که ایالات متحده روابط خود با ترکیه را کاهش داده است، اتحادیه اروپا نمی تواند. اتحادیه اروپا به عنوان یک همسایه باید با ترکیه در موضوعات مختلف، بالاتر از همه امنیت و مهاجرت، همکاری کند. با توجه بهدستورالعمل های سیاسیکه توسط اورسولا فون در لاین، رئیس دوره دوم کمیسیون اروپا منتشر شد، همکاری با کشورهای غیر اتحادیه اروپا در این دو زمینه ادامه خواهد یافت. انتصاب یک کمیسر برای مدیترانه ممکن است توجه بیشتری را به این حوزه معطوف کند، در حالی که فشار عمومی بر مهاجرت ممکن است تصمیم گیرندگان اتحادیه اروپا را به دنبال رویکردی عمل گرایانه تر وادار کند.

با این وجود، همانطور که در دستورالعمل های سیاسی نیز اشاره شده است، ارزش های دموکراتیک اتحادیه اروپا همچنان باید دفاع و حمایت شوند. بنابراین اتحادیه اروپا باید یک سیاست ساختاریافته برای ترکیه ایجاد کند که مهاجرت، امنیت و ثبات اقتصادی را با اصول دموکراتیک و احترام به حقوق بشر متعادل کند. چنین سیاستی مستلزم هماهنگی بهتر با کشورهای عضو به منظور اجرای سیاست منسجم ترکیه در شورای اتحادیه اروپا و در میان کشورهای عضو با منافع متفاوت است. با توجه به منافع متفاوت و اغلب متضاد کشورهای عضو، ممکن است نماینده عالی وظیفه میانجیگری بین کشورهای عضو برای ایجاد یک رویکرد واحد اتحادیه اروپا را داشته باشد. اشتیاق آنکارا برای مذاکره در مورد حمایت از اقتصاد ترکیه، نوسازی اتحادیه گمرکی و آزادسازی ویزا، فضای مانور در دسترس مذاکره کنندگان را گسترش می دهد. موضوع آزادسازی ویزا نیز با اصول دموکراسی و حاکمیت قانون همسو است، به ویژه با توجه به تعهد آنکارا به استفاده از تعریف تروریسم که به آن ارزش های اساسی پایبند باشد. این شامل پیروی ترکیه از احکام دادگاه حقوق بشر اروپا در مورد پرونده های برجسته ای مانند عثمان کاوالا، صلاح الدین دمیرتاش و یوکسل یالچینکایا می شود – اقداماتی که هم برای عدالت و هم برای رفاه اقتصادی ترکیه بسیار مهم است.

توافقنامه مهاجرت همه ابعاد دیگر سیاست را تحت الشعاع قرار می دهد و در حال حاضر تنها نقطه همکاری بین ترکیه و اتحادیه اروپا است. با این حال، این باعث ایجاد شک و تردید نسبت به اتحادیه اروپا در ترکیه می‌شود، زیرا این تصور را ایجاد می‌کند که اتحادیه اروپا صرفاً بر سر مهاجرت با یک دولت استبدادی درگیر است، در حالی که نگرانی‌های گسترده‌تر دموکراتیک و حقوق بشر را کنار می‌گذارد. برای پرداختن به این موضوع، اتحادیه اروپا باید از ایجاد هرگونه تصوری مبنی بر اینکه با اردوغان معاملاتی انجام می دهد که حقوق دموکراتیک و آزادی های مدنی را نادیده می گیرد، اجتناب کند. فضای اروپا شکاکیت روابط ترکیه و اتحادیه اروپا را در درازمدت به خطر می اندازد – زمانی که برخورد با دولت آینده دموکراتیک تر در آنکارا می تواند همکاری بهتر و هم افزایی سازنده تری به همراه داشته باشد.

تعهد ترکیه به اتحاد ژئوپلیتیک غربی در دو دهه گذشته کاهش یافته است. به طور سنتی، روابط آنکارا با غرب عمدتاً به واسطه روابط آن با واشنگتن شکل می‌گرفت. با تضعیف این لنگر، اتحادیه اروپا اکنون باید ابتکار عمل بیشتری در مدیریت روابط خود با ترکیه داشته باشد. اتحادیه اروپا اکنون باید به جای تکیه بر رهنمودهای آمریکا، نقش رهبری را در روابط غرب با ترکیه ایفا کند.

از آنجایی که اتحادیه اروپا نقش فعال تری را ایفا می کند، همچنان باید در روابط آمریکا و ترکیه نقش داشته باشد. سیاست‌های آمریکا و روابط ترکیه و آمریکا عامل مهمی باقی خواهد ماند. در اینجا اتحادیه اروپا باید رهبری را بر عهده بگیرد و تلاش کند تا واشنگتن را همراهی کند، حتی اگر این فقط به حمایت لفاظی یا نمادین باشد.

در دوره اول ترامپ، اعتبار و آینده ناتو زیر سوال رفت و روابط ترامپ و اردوغان به بی ثباتی در خاورمیانه و دریای مدیترانه کمک کرد. منطقی است انتظار داشت که این وضعیت در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ بازگردد. ترامپ با اردوغان رابطه برقرار کرد و گاهی تحسین شخصی خود را ابراز کرد. اما رابطه آنها پایدار نبود و نتوانست به مسائل اصلی رسیدگی کند. در عوض، آنها معامله‌های جانبی شخصی انجام دادند که چالش‌های بیشتری را برای اتحادیه اروپا از نظر ثبات و دموکراسی در حاشیه شرقی آن ایجاد کرد.

همکاری بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا، همراه با تغییرات اخیر سیاست خارجی ترکیه، به کاهش تنش بین ترکیه و یونان/قبرس در شرق مدیترانه کمک کرده است. با این حال، این آرامش نسبی را نباید بدیهی تلقی کرد و اتحادیه اروپا باید برای آشفتگی احتمالی بین ترکیه و یونان آماده باشد. ایجاد یک کمیسر جدید برای مدیترانه به ویژه در این زمینه به موقع است. عاقلانه است که اتحادیه اروپا اقدامات پیشگیرانه را قبل از تحلیف ترامپ در ژانویه اجرا کند تا خطر تنش مجدد در منطقه را بدون وابستگی به حمایت نامشخص ایالات متحده کاهش دهد. توافق بر سر یک کد رفتار برای رویارویی بین کشتی‌های نیروی دریایی و گارد ساحلی یونان و ترکیه می‌تواند خطرات تحریک و تشدید غیرضروری را کاهش دهد.

مدیریت روابط با ترکیه، اتحادیه اروپا را ملزم به اتخاذ رویکردی فعالانه می‌کند که نیازهای امنیتی منطقه‌ای را با اصول دموکراتیک متعادل می‌کند. با تغییر اولویت‌های آمریکا، اتحادیه اروپا باید آماده باشد تا رهبری مهاجرت، امنیت و ثبات اقتصادی را به عهده بگیرد و تا جایی که ممکن است با واشنگتن همسو شود. یک استراتژی منسجم و هماهنگ اتحادیه اروپا برای یک رابطه باثبات و سازنده با ترکیه در سال های آینده ضروری خواهد بود.

دکتر مهمت یگین عضو سابق بخش تحقیقات آمریکا SWP و در حال حاضر مدیر موسس آزمایشگاه تحقیقاتی آتلانتیک است. دکتر سلیم چویک، دانشیار سابق و در حال حاضر عضو مدعو در مرکز مطالعات کاربردی ترکیه (CATS) SWP است.

مرکز مطالعات کاربردی ترکیه (CATS) توسط Stiftung Mercator و وزارت خارجه آلمان فدرال تامین می شود.

 

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://fara.news/?p=15226

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

اخبارمرتبط

هیچ محتوایی موجود نیست

کاربران انقلابی فضای مجازی ذیل این هشتگ اقدام به احصا و برجسته سازی ویژگی‌های مطلوب عملکردی و شخصیتی شهید آیت الله رییسی پرداخته‌اند و خط الگودهی به نامزدهای انتخاباتی براساس منش این شهید را دنبال می‌کنند. مضمون پست‌های مرتبط با این هشتگ درصدد ترویج فرهنگ خدمت‌رسانی به مردم، اخلاق مداری انتخاباتی و پرهیز از سیاست‌زدگی در قبال رییس جمهوررآینده است