ارزشهای دیپلماتیک و سیاست خارجی اروپا در برخورد با دولتهای جدید در خاورمیانه تفاوتهای بسیاری دارد. تعامل سریع اروپا با دولت جدید سوریه قابل توجه است، در حالی که همچنان از به رسمیت شناختن طالبان خودداری میکند. در ۱۹ دسامبر ۲۰۲۴، شورای اروپا دستورالعملهایی برای به رسمیت شناختن دولت انتقالی سوریه صادر کرد که آن را به رعایت «حقوق بشر، از جمله حقوق زنان، حکومت غیر فرقگی، و حفاظت از اعضای اقلیتهای دینی و قومی» مشروط میکند. در ۴ ژانویه ۲۰۲۵، وزرای امور خارجه آلمان و فرانسه کمتر از یک ماه پس از سقوط بشار اسد به دمشق سفر کردند.
رویکردهای متفاوت اروپا نسبت به دولت جدید سوریه و طالبان به وضوح نشاندهنده پیچیدگی در دیپلماسی مدرن و عوامل ژئوپلیتیک و ایدئولوژیکی پیچیدهای است که تصمیمگیریهای سیاست خارجی اروپا در خاورمیانه را هدایت میکند.
اروپا در حال حاضر میزبان میلیونها پناهجوی سوری است که بسیاری از آنها از خشونت و افراطگرایی که در جریان جنگ داخلی توسعه یافت، فرار کردهاند. با فشارهای مستمر بر دولتهای اروپایی – از مسائل مسکن تا ادغام اجتماعی – احتمال بازگشت این پناهندگان به سوریهای باثبات عاملی انگیزهبخش برای اروپا است تا با دمشق به صورت مثبت تعامل کند و از گذار آن حمایت کند.
اما با کمک به سوریه و تلاش برای اجتناب از اشتباهاتی که با افغانستان مرتکب شد، اروپا همچنین به خود کمک بزرگی میکند؛ با کاهش فشارهای اجتماعی در کشورهای میزبان اتحادیه اروپا، کاهش نفوذ روسیه در منطقه و کمک به امنیت بلندمدت در خاورمیانه.
داستان دو رژیم
بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان در سال ۲۰۲۱ در میانه خروج آشفتگی آمریکا رخ داد، رویدادی که اشتباهات استراتژیک غرب را به صورت کامل آشکار کرد. طالبان با وجود وعده اولیه رفتار معتدل، سریعاً مسیر خود را تغییر داد و حقوق زنان و آموزش را به شدت محدود کرد، که در نظر غرب موقعیت منزوی آنها را تثبیت کرد.
در مقابل چشمگیر، دولت موقت سوریه با دقت تصویری از عملگرایی و اصلاحات به تصویر کشیده است. با انکار ارتباطات افراطی، پذیرش روایت جامع و تعهد به آموزش زنان، آنها تلاش کردهاند خود را از شکستها و افراطیگری مرتبط با اسد و حرکات اسلامگرای رقابتی دور کنند.
رژیم تازه نصبشده شامل هیئت تحریر الشام (HTS) و ارتش ملی سوریه (SNA) است که هر دو تحت حمایت ترکیه هستند. HTS، به عنوان یک گروه بازسازیشده با ریشههایی در القاعده و داعش، بهعنوان یک گزینه عملگرا به تصویر کشیده شده است به دلیلعدم وجود گزینههای «قابل دوام». با این حال، ائتلافهای افراطی به ندرت به نتایج دموکراتیک منجر میشوند و اتحادیه اروپا، بریتانیا، سازمان ملل و سایر کشورها همچنان HTS را به عنوان یک گروه تروریستی دستهبندی میکنند.
رهبری انتقالی نشان داده است که در زمینه روابط عمومی بسیار هوشمندانه عمل میکند، بهطور استراتژیک خود را بهعنوان شریکی برای ثبات معرفی میکند. رهبر بالفعل، محمد الشعراء – که بیشتر بهعنوان جهادی ابومحمد الجولانی شناخته میشود – ظاهری برای نقش خود مرتب کرده است، عکسهایش بسیار چشمگیر است و دسترسی رسانهای به او آسان است. برخلاف تصویر خشکهدست طالبان، مقامات سوریه به دسترسی رسانهای و ظاهر مدرن متعهد شدهاند. ظاهر برازنده و وعدههای شمولیت آنها تضاد واضحی با طالبان ایجاد میکند. در منطقهای که برداشت عمومی اغلب تصمیمات سیاستی را تعیین میکند، این تاکتیک نتایج مثبتی به همراه داشته است.
پردهای از منظره ژئوپلیتیکی
چشمانداز ژئوپلیتیکی نیز تا حدود زیادی به توضیح نحوه برخورد متفاوت اروپا کمک میکند. حکومت اسد – که مدتهاست یک متحد روسیه بوده است – به ادامه نفوذ مسکو در خاورمیانه تبدیل شده بود. با رفتن اسد، اروپا فرصتی را دیده است تا نفوذ روسیه را در آنجا تضعیف کند.
به همین ترتیب، کاهش نفوذ ایران در سوریه پس از اسد با هدف استراتژیک اروپا و آمریکا برای مقابله با جاهطلبیهای منطقهای تهران همخوانی دارد. با تعامل با دولت جدید سوریه، اروپا سیگنال یک تغییر در نحوه پرورش اتحادها برای مهار نیروهای خودکامه و ضد غربی را ارسال میکند.
ورود کردها…
کردها، بهعنوان قربانیان سیاستهای عربیسازی و سرکوب رژیم اسد، ماهیت واقعی خود را نشان دادهاند. از سال ۲۰۱۲، اداره تحت رهبری کردها که بهعنوان روژاوا شناخته میشود، الگویی از دموکراسی پلورالیستی ایجاد کرده و به بسیاری از گروههای قومی و دینی پناه داده است.
کمکهای کردها در مقابل تروریسم، که با بیش از ۱۲ هزار کشته و ۱۵ هزار زخمی مشخص شده، آنها را بهعنوان یک متحد قابل اعتماد غرب شناخته کرده است. با این حال، ارتش ملی سوریه از دسامبر گذشته بهطور فعال با نیروهای دموکراسیطلب سوریه کرد – که شامل ی. پ. گ و ی. پ. ژ میشوند – جنگیده، با هدف تضعیف کنترل کردها بر بیش از یکسوم خاک سوریه.
با وجود این، دیپلماتهای اروپایی بر تعهد خود برای حفظ خودمختاری شرکای کرد خود تأکید کردهاند و آن را بهعنوان مانعی در برابر تروریسم تلقی میکنند. با توجه به اعتبار دموکراتیک کردها، آنها نیازی به ارزیابی یا آزمایش ندارند، برعکس رژیم موقت در دمشق. تجربه اروپا با دولت اقلیم کردستان در عراق نمونهای بزرگ از همکاری موفق است که پتانسیل دوستیهای سودمند با کردها را نشان میدهد. … و عنصر اسلامگرایی
انگیزههای عملگرا درباره اسلامگرایی نیز عامل محرک تعامل اروپا است. کنترل گسترش اسلامگرایی رادیکال به یک نگرانی فزاینده برای اروپا و کل منطقه تبدیل شده است. یک سوریه که اصلاحات سیاسی میانهرو را میپذیرد، حکومت جامعنگر را اجرا میکند و به وضوح مصمم به مبارزه با تروریسم است، فرصتی نه تنها برای کاهش فشار پناهجویان بر اروپا بلکه برای کاهش خطر پیشرفت بیشتر جریانهای اسلامگرا درون سوریه یا سرازیری این نیروها به کشورهای همسایه – و سپس احتمالاً اروپا – فراهم میکند.
اقتدار موقت سوریه تاکید بر همزیستی دینی و قومی نیز برای سیاستمداران اروپایی جذاب است. البته، این مورد با حکومت تحت تسلط سنی طالبان که سرکوب زنان افغانستان، حق آموزش آنها و سوءاستفاده از اقلیتها را دنبال میکند، صادق نیست.
رهبری جدید سوریه، اما خود را بهعنوان حافظ تنوع معرفی کرده و از بردباری در منطقهای که اغلب با نزاع فرقگی شناخته میشود، هواداری میکند. با این حال، هنوز گزارشهایی از سرکوب اقلیتهایی همچون مسیحیان و علویان و غارت خانههای آنها توسط جناحهای HTS و ارتش ملی سوریه وجود دارد.
استراتژی پیچیده
موضع اروپا نسبت به سوریه، یک تلاش محاسبهشده برای متعادل کردن الزامهای اخلاقی با واقعیتهای ژئوپلیتیکی را منعکس میکند. بر خلاف نحوه برخورد با طالبان، اروپا در حال گسترش شاخه زیتون به دمشق است. این استراتژی پیچیده به تعامل ارزشها، ژئوپلیتیک و الزامهای سیاست خارجی واقعی در شکلگیری سیاست خارجی اشاره میکند.
سیاستمداران اروپایی هدف دارند تا دولت انتقالی سوریه را در حالی که به دنبال به رسمیت شناخته شدن هستند، هدایت کنند با ارتقای «گذار صلحآمیز و فوری به خدمت سوریها و برای ثبات منطقهای»، همانطور که ژان-نوئل باروت، وزیر امور خارجه فرانسه اظهار داشت، در حالی که به آنها هشدار دادند که اروپا «ساختارهای اسلامگرای جدید را تأمین مالی نمیکند» همانطور که همتای آلمانی او، آنالنا بربوک اعلام کرد.
با حمایت محدود از دمشق، اروپا امیدوار است، «بدون سادگی»، از درسهای آموختهشده بهره گیرد و از اشتباهات مرتکب شده در برخورد با بازگشت طالبان جلوگیری کند. مطمئناً در ماههای آینده کشف خواهیم کرد که آیا واقعاً «بار دوم شانسی» برای اروپا خواهد بود یا خیر.
دکتر لقمان ردپی یکی از اعضای انجمن خاورمیانه است، و نویسنده کتاب ‘Towards an Independent Kurdistan: Self-Determination in International Law’ (منتشر شده توسط روتلج در ۲۰۲۳)، که چشماندازی خاورمیانهای درباره حق تعیین سرنوشت ارائه میکند.