ملاقات محرمانه ایلان ماسک با مقامات ایرانی برای کاهش تنشها میتواند شروعی باشد، البته اگر جنگطلبان و نئومحافظهکاران مانع نشوند. شاید دونالد ترامپ واقعاً در دوره دوم ریاستجمهوریاش تبدیل به یک رئیسجمهور ضدجنگ شود.
گفته شده است که حامی و مشاور ترامپ، ایلان ماسک با مقامات ایرانی برای کاهش تنشها ملاقات کرده است. این میتواند نشانهای باشد که ترامپ، رئیسجمهور سابق و آینده، ممکن است واقعاً از خط مشی نئومحافظهکاران و دخالتطلبان که تلاشهای جمهوریخواهان و دموکراتها برای تعامل با ایران را به چالش کشیدهاند و ایالات متحده را برای نسلها درگیر منازعات خاورمیانه کردهاند، فاصله بگیرد. با این حال، تلاشها برای جلوگیری از چنین دیپلماسیای شدید خواهد بود.
با وجود شهرت سختگیرانهاش و اقداماتی مانند تحمیل تحریمهای “فشار حداکثری”، تبادل ضربات و تهدید به تخریب مکانهای فرهنگی ایران و پاره کردن توافق هستهای ۲۰۱۵، ترامپ اغلب در مقایسه با خط مشی معمول جمهوریخواهان نسبت به ایران، متفاوت عمل کرده است.
در سال ۲۰۱۵، هنگامی که نامزدهای جمهوریخواه برای نامزدی ریاستجمهوری از خود برای محکومیت و پاره کردن توافق هستهای مذاکره شده توسط دولت اوباما پیشی میگرفتند، ترامپ گفت که او توافق را پاره نمیکند بلکه آن را با شدت اجرا خواهد کرد، به این ادعا که رقبایش نمیدانند جهان چگونه واقعاً کار میکند. وقتی او بالاخره به وعده پاره کردن آن تن داد، یکی از انتقادات اصلیاش این بود که آمریکا برخلاف سایر طرفین توافق، نمیتواند از آن بهرهبرداری مالی کند. این موضوع، البته به دلیل “دیوار تحریم” خود اعمالشده آمریکا بر ایران بود.
زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای خارج شد – رویکردی که مخالفان جمهوریخواهش تأیید کرده بودند اما احتمالاً هرگز اجرا نمیکردند – بذرهای فاجعهای کاشته شد. حضور اطرافیان جنگطلب و نئومحافظهکار ترامپ هم کمکی نکرد. این تأثیرات سیاسی محدودیتهایی برای اوباما ایجاد کرد تا تحریمها را ببرد تا آمریکا از توافق اولیه هستهای بهره ببرد. این تأثیرات همچنین تضمین کردند که بایدن هرگز به آن توافق نپیوندد و آمریکا را درگیر منازعه پس از منازعه با تهران نگه داشتند.
مشاوران کلیدی ترامپ مانند جان بولتون، مایک پمپئو، برایان هوک و الیوت آبرامز با جدیت برای جلوگیری از پیگیری گزینههای واقعی دیپلماتیک توسط ترامپ در مورد ایران و ارائه یک “توافق بهتر” کار کردند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، که همیشه برای جلوگیری از هرگونه نزدیکی آمریکا و ایران کوشش کرده است، فخر فروخت که این او بود که ترامپ را دستکاری کرد تا توافق را رها کند و به “فشار حداکثری” روی بیاورد.
با این حال، به قول ترامپ، او میتوانست با یک هفته بیشتر ریاستجمهوری، با ایران به توافق برسد. او حتی گفت که به تیم بایدن گفته بود تا سریعاً با ایران به توافق برسند زیرا او “یک کشور آماده برای توافق را به دولت بایدن تحویل داده بود” اما آنها نمیدانستند چگونه این کار را انجام دهند. اکنون، ترامپ فرصتی دیگر خواهد داشت.
در حالی که مذاکرات ماسک با مقامات ایرانی احتمالا مهم است و میتواند نشانهای باشد که از یک درگیری بزرگ میتوان اجتناب کرد، اما پیشرفت آسان نخواهد بود. مفهوم ترامپ از “معامله سازی” به شدت به این ایده متکی است که باید طرف مقابل را نرم کرد تا از “موقعیت قدرت” معاملهای بهتر گرفت. اما در دوره اول ریاستجمهوریاش، تحریمهای ایران و اقدامات تحریکآمیزی مانند ترور سلیمانی اثر معکوسی داشت و موضع ایران را تقویت کرد و کسانی در تهران که علاقهمند به مصالحه با واشنگتن بودند را به حاشیه راند.
در دوره اول ترامپ، رئیسجمهور فرانسه، امانوئل ماکرون کوشید رئیسجمهور ایران را برای دیدار مستقیم با ترامپ متقاعد کند. سناتور رند پال کوشید تا محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت ایران را به کاخ سفید بیاورد. اما این تلاشها نهایتاً، احتمالاً توسط خود آیتالله خامنهای، رهبر معظم ایران، که تمایلی به ارائه “فرصت عکس” به ترامپ پس از یک سری تحرکات با اطمینان کم از نفع برای خودشان، نداشت، رد شد.
با وجود هرج و مرج دوره اولش، ترامپ میگوید که او هنوز به دنبال توافق است. در سپتامبر ۲۰۲۴، از ترامپ سوال شد که آیا در پرتو اتهامات تلاش ایران برای ترور او، دیپلماسی با ایران را دنبال خواهد کرد یا خیر. او پاسخ داد: “بله، من این کار را میکنم” و اضافه کرد: “ما باید یک توافق بکنیم، زیرا عواقب آن غیرممکن است. ما باید یک توافق بکنیم.”
ترامپ همچنین در برابر تحریمها صحبت کرد و اظهار کرد که میخواهد آنها را لغو کند و به صراحت ایده دنبال کردن تغییر رژیم به رهبری ایالات متحده در ایران را رد کرد و گفت: “ما حتی نمیتوانیم خودمان را اداره کنیم”، در اعلام این نظر.
تمایل ترامپ به مذاکرات احتمالاً با ارتقاء مشاوران جنگطلبی که به مذاکرات اعتقاد ندارند روبهرو خواهد شد. هنگامی که ترامپ درباره ارزش داشتن افرادی مانند جان بولتون در اتاق برای “ترساندن” طرف مقابل صحبت میکند و سپس اطراف خود را با سختگیرانی مانند مارکو روبیو، وزیر خارجه منصوب، و مشاور امنیت ملی منصوبش مایکل والتز و وزیر دفاع منصوبش پیتر هجث پر میکند، این نشان میدهد که او ممکن است از “بزرگترین اشتباه” خود که خود او آن را “انتخاب برخی افرادی که نباید آنها را انتخاب میکردم” برای خدمت در دولت قبلیش نامید، یاد نگرفته است.
برای مذاکره دو طرف لازم است. ایران یک رئیسجمهور با ذهنیت اصلاحطلب دارد که بر لغو تحریمها و احیای توافق ۲۰۱۵ کارزار کرده است و دیپلماتهای متمایل به تعامل را برای دستیابی به این نتیجه بازگردانده است. واکنشهای اولیه آنها به ترامپ به نظر میرسد باز برای مذاکره باشد، اما احتیاطآمیز، با تأکید بر اینکه ایران به هرگونه افزایش فشار به شدت واکنش نشان خواهد داد.
همچنین قابل توجه است که ایران ظاهراً به صورت کتبی تعهد کرده که پس از تهدیدهای صادره پس از ترور سلیمانی در سال ۲۰۲۰، علیه ترامپ تلافی نخواهد کرد و ادعاها مبنی بر دخالت ایران در چنین برنامههایی را به عنوان خیالبافی عمومی رد میکند.
با این حال، در نهایت، رهبر معظم ایران – که همیشه در مورد تعامل محتاط است و مشتاقانه میخواهد از هرگونه واکنش منفی احتمالی از مذاکرات جلوگیری کند – تصمیم نهایی را خواهد گرفت که آیا و چگونه مذاکره کند. در دوره اول ترامپ، او تمایلی به مذاکرات نداشت. اکنون، ممکن است این وضعیت تغییر کند.
اگر ایران جدی برای جلوگیری از جنگ و دنبال کردن دیپلماسی باشد، باید آمادگی آزمودن این موضوع را داشته باشد که آیا ترامپ میتواند جایی که دیگران نتوانستند، موفق شود یا نه. ملاقات با نماینده ظاهری ترامپ، ایلان ماسک، تنها یک هفته پس از انتخابات نشان میدهد که ممکن است آماده چنین کاری باشد.
جمال عبدی
جمال عبدی رئیس شورای ملی ایرانیان آمریکایی و بنیانگذار و مدیر اجرایی سازمان همکار آن، NIAC Action، است. جمال قبلاً به عنوان مشاور سیاست در کنگره آمریکا خدمت کرده و برای نشریاتی چون نیویورک تایمز، فارن پالیسی و یواسای تودی نوشته و بهطور مکرر در رسانههای پخش شامل سیانان، انپیآر و بیبیسی مشارکت داشته است.